Fahime Hosseini 21 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۲ انواع ساخت ها و نظریه های اولیه ی شهری 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آبان، ۱۳۹۲ انواع ساخت ها و نظریه های اولیه ی شهری خب مثلاً می تونید درباره باغشهرها یا شهرهای خطی اینا تحقیق کنین یا مدرنیسم و پست مدرنیسم در شهرسازی و این چیزا 4 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آبان، ۱۳۹۲ خب مثلاً می تونید درباره باغشهرها یا شهرهای خطی اینا تحقیق کنین یا مدرنیسم و پست مدرنیسم در شهرسازی و این چیزا مدرنیسمپست مدرنیسم ایشون ترم یکن ها خوب همین چیزی که خودت گفتی خوبه نظریه های شهری معروف مثلا نظریه ی هاوارد و لوکوربوزیه و اینا. درس ما هم بیشتر راجع به همین بود اما دکتر کامروا به ما گفتن راجع به نوشهرهای اطراف تهران تحقیق کنیم 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۲ مدرنیسمپست مدرنیسم ایشون ترم یکن هاخوب همین چیزی که خودت گفتی خوبه نظریه های شهری معروف مثلا نظریه ی هاوارد و لوکوربوزیه و اینا. درس ما هم بیشتر راجع به همین بود اما دکتر کامروا به ما گفتن راجع به نوشهرهای اطراف تهران تحقیق کنیم آشنایی با مدرنیسم و اینا تو همون ترم یک زیاد پیچیدس؟ فکر میکردم واسه ترمای اول خوب باشه که برن دنبالشو ذهنیتی پیدا کنن. 5 لینک به دیدگاه
Fahime Hosseini 21 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۲ خب مثلاً می تونید درباره باغشهرها یا شهرهای خطی اینا تحقیق کنین یا مدرنیسم و پست مدرنیسم در شهرسازی و این چیزا خیلی خیلی مچکرم 3 لینک به دیدگاه
Fahime Hosseini 21 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۲ باغشهرها خیلی جالب بود همه از ارائه مطلبم راضی بودن موضوعمو جدیدمو نوشهرها (newurbanisem) انتخاب کردم :hapydancsmil: حالا دنبال عکس و ی منابع خوب هستم 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۲ باغشهرها خیلی جالب بود همه از ارائه مطلبم راضی بودن موضوعمو جدیدمو نوشهرها (newurbanisem) انتخاب کردم :hapydancsmil: حالا دنبال عکس و ی منابع خوب هستم چه سریع درمورد نوشهرگرایی تو منابع فارسی یه ترجمه کتاب منشور نوشهرگرایی هستش و یه سری مقالات مثل اصول پیشنهادی نوشهرگرایی محله های شهری برنامه ریزی راهبردی محله چیذر با تلفیق دیدگاه های نوشهرسازی و شهرسازی سنتی ایران شهرسازی نوین راهی برای ایجاد محلات پایدار ساماندهی و بهسازی محلات سنتی با استفاده از رویکرد شهرسازی جدید بازآفرینی مفهوم محله در شهرهای ایرانی- اسلامی بر پایه اصول نوشهرگرایی و .... مقالات و منابع خارجی هم خیلی بیشتره. دوتا سایتم که مخصوصش هست: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
kavirsky25 3694 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۲ سلام من چندتا درخواست داشتم لطفا کمک کنید خیلی مهمه اول اینکه برای رسم نمودار اولگی چیکار باید انجام بدم میخوام جمعیت رو با استفاده از مدل people یا اسپکترام حساب کنم اینم خیلی مهمه و کمک میخوام نرم افزار رسم گلباد رو هم میخوام 3 لینک به دیدگاه
Place.Maker 4554 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۲ سلاممن چندتا درخواست داشتم لطفا کمک کنید خیلی مهمه اول اینکه برای رسم نمودار اولگی چیکار باید انجام بدم میخوام جمعیت رو با استفاده از مدل people یا اسپکترام حساب کنم اینم خیلی مهمه و کمک میخوام نرم افزار رسم گلباد رو هم میخوام سلام نمودار اولگی یه بیس داره ، این بیسش بعدش شما میایی ، دوتا دوتا دمای هوا و رطوبت نسبی رو با هم میگیری بهتره که حداکثر دما با حداقل رطوبت نسبی رو با هم بگیرید و نقاطش رو روی بیس بالا علامت گذاری کنید دو تا نقطه بدست اون دو نقطه رو به هم وصل میکنید یه خط میشه ... برای هر ماه میتونید این کار رو انجام بدید . یعنی حداکثر دما در هر ماه و حداقل رطوبت نسبی در هر ماه رو محاسبه کنید و روی نمودار نقاط رو مشخص کنید و بهم وصل کنید سوال دوم رو نمیدونم سوال سوم هم برای رسم گلباد نرم افزار زیاده ، و معمولا نیاز به رسمشون نیست مگه اینکه بخوایید از اطلاعات جدید استفاده کنید . ولی اطلاعات مربوطه رو باید داشته باشید . سرعت که معمولا برحسب نات هست که باید تبدیل کنید به متر بر ثانیه جهت باد که بصورت 0-360 درجه باید البته نرم افزارهای مختلف اطلاعات مختلفی نیاز دارن . برای کدوم شهر میخوایید ؟ 4 لینک به دیدگاه
kavirsky25 3694 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۲ سلام نمودار اولگی یه بیس داره ، این بیسش بعدش شما میایی ، دوتا دوتا دمای هوا و رطوبت نسبی رو با هم میگیری بهتره که حداکثر دما با حداقل رطوبت نسبی رو با هم بگیرید و نقاطش رو روی بیس بالا علامت گذاری کنید دو تا نقطه بدست اون دو نقطه رو به هم وصل میکنید یه خط میشه ... برای هر ماه میتونید این کار رو انجام بدید . یعنی حداکثر دما در هر ماه و حداقل رطوبت نسبی در هر ماه رو محاسبه کنید و روی نمودار نقاط رو مشخص کنید و بهم وصل کنید سوال دوم رو نمیدونم سوال سوم هم برای رسم گلباد نرم افزار زیاده ، و معمولا نیاز به رسمشون نیست مگه اینکه بخوایید از اطلاعات جدید استفاده کنید . ولی اطلاعات مربوطه رو باید داشته باشید . سرعت که معمولا برحسب نات هست که باید تبدیل کنید به متر بر ثانیه جهت باد که بصورت 0-360 درجه باید البته نرم افزارهای مختلف اطلاعات مختلفی نیاز دارن . برای کدوم شهر میخوایید ؟ ممنون از کمکتون نرم افزار رسم گلبادو دانلود کردم ببینم میتونم کار کنم یا نه برای تهران منطقه 4 ناحیه 9 میخوام میدونم نیاز به رسم نیست ولی استاد ما گیر داده باید گلباد رسم کنید و بیارید در مورد اسپکترام هم دوستی توی انجمن( bpcom) کمکم کردن ازشون تشکر میکنم 4 لینک به دیدگاه
elahe mohamadi 11 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۲ سلام دوستان من باید یه مقاله باموضوع تنوع درطراحی محوطه سازی ساحلی بنویسم تادوروزه دیگه بایدچکیده ومقدمه مقاله روبه استاد تحویل بدم توروخدابهم کمک کنید خواهش میکنم اگه دوروز دیگه به استادتحویل ندم درسموحذف میکنه 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۲ سلام دوستان من باید یه مقاله باموضوع تنوع درطراحی محوطه سازی ساحلی بنویسم تادوروزه دیگه بایدچکیده ومقدمه مقاله روبه استاد تحویل بدم توروخدابهم کمک کنید خواهش میکنم اگه دوروز دیگه به استادتحویل ندم درسموحذف میکنه چندجا این سوالو می پرسین سلام. امیدوارم اینا مفید باشه: http://www.noandishaan.com/forums/thread95465.html http://www.noandishaan.com/forums/thread104016.html برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منظر ساحلی یا گردشگری ساحلی رو سرچ کنید مطالب دیگه ای هم می تونید گیر بیارید که شاید بتونه کمکتون کنه امیدوارم موفق باشید 2 لینک به دیدگاه
ahmadi85 43 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۲ سلام من میخوام در مورد برندینگ شهری کار کنم ولی در انتخاب عنوان مشکل دارم ممنون میشم اگه راهنمایی کنید. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۲ سلام من میخوام در مورد برندینگ شهری کار کنم ولی در انتخاب عنوان مشکل دارم ممنون میشم اگه راهنمایی کنید. سلام. خب چیشو میخوای کار کنی؟ چه چیزش واست مسئله هستش که میخوای روش کار کنی؟ 2 لینک به دیدگاه
mitill 98 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۲ سلام خسته نباشید من نقشه اتوکد تهران رو میخواستم .توی سایت گشتم ولی چون عضو طلایی نیستم اجازه دسترسی ندارم برای پایان نامه ام میخوام (محدوده میدان آزادی تا امام حسین رو میخوام ) اگه ممکن هست برام می فرستید؟؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 1 لینک به دیدگاه
yarahmadi4 15 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۲ راجع به نهضت های زیست محیطی منبع معرفی کنید چی بخونم :icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۲ سلام خسته نباشید من نقشه اتوکد تهران رو میخواستم .توی سایت گشتم ولی چون عضو طلایی نیستم اجازه دسترسی ندارم برای پایان نامه ام میخوام (محدوده میدان آزادی تا امام حسین رو میخوام ) اگه ممکن هست برام می فرستید؟؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 سلام من فایل کد کل تهرانو دارم اگه میخواید ایمیلتونو واسم پیام خصوصی کنید تا بفرستم 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۲ راجع به نهضت های زیست محیطی منبع معرفی کنید چی بخونم :icon_pf (34): نهضتای مرتبطش رو کامل نمیدونم، اما خب تا جایی که میدونم باید از نظریات گدس و مامفورد تا مکتب شیکاگو و نهضت توسعه پایدار رو مطالعه کنی. لینک به دیدگاه
yarahmadi4 15 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۲ همیشه وقتی دنبال یه چیزی می گردم هرچی می گردم نیست بد تا می نویسم یه دفه پیدا می شه براي اولين بار در قرن نوزدهم ، سه گروه بر مفهوم متاخر دستهبندي جمعيت و طراحي شهري موثر بودند؛ و گروه چهارم به بيشترين پذيرش اجتماعي نايل آمد. نخستين مصلح جنبش رفرم مسكن رابرت آوئن بود: وي داراي ذهني مبتكر و تاحدودي وسواسي بود، نخستين كارفرمائي كه با استفاده از موفقيتهاي خود به عنوان يك كارفرما به شكلي سنجيده در مقابل نتايج خفتبار صنايع جديد ماشيني قد علم كرد و خود به عنوان يك مالك خيرخواه و صنعتگر كارآمد، پيشتاز آن بود. آوئن در ترغيب كارگران صنعتي به رهايي از وضعيت نكبتباري كه تحت نظام جديد كارخانهاي دچار آن بودند احداث جوامعي متوازن در حومة شهرها را پيشنهاد كرد. تامين تسهيلات اجتماعي و آموزشي مورد نياز اين سكونتگاههاي جديد، به همراه مسكن شايسته و مناسب همچون پرداخت دستمزد مسئوليت نظام توليد ميباشد. در جامعه سامان يافتهاي آوئن جداي از ادبيات ناكجا آبادي و آرمانشهري، اولين تلاشها براي تعريف هسته يا سلولهاي بنيادي رشد شهر، در ارتباط با اشكال جديد سازمان صنعتي كه از نظام كارخانهاي مكانيزه و متكي بر نيروي بخار سر بر آورده بود، به منصهي ظهور رسيد. طرح آوئن اساساً مطلوبتر از الگوهاي شهري مطرح در قرن نوزدهم نبود: طرح وي برخي از خصائص اساسي زندگي اجتماعي را ملحوظ نمود كه بر محلات طبقات فرادست ادينبورگ يا لندن برتري داشت، روي هم رفته تلاش اوليهي آوئن را ميتوان با بهترين تجارب قرن بيستم، متعاقب يك نسل كوشش پيگير مقايسه كرد زيرا طرحهاي وي از طرفي به لحاظ ضعف مفهوم حسّي در منظرهپردازي و زيبائي مخرب ارزشها نشد و از طرف ديگر براي نيل به راحتي و فشردگي يك شهر در جامعه مورد نظر هراسي به خود راه نداد. تركيب تجارب بصري و عملي، تاثير چشمگيري به آموزهي آوئن ميبخشيد: آرزوها و احساسات وي عنصر موثري بودند كه بر سراسر قرن نوزدهم سايه افكندند. آوئن همچنين داراي دوستان و همكاراني نيز بود؛ ايدهي شارل فوريه از جامعهاي هماهنگ داراي بنياد روانشناختي غني در مقايسه با ايدهي خردگرايانه خشك آوئن بود، طرح فوريه براي فالانستر[1]-گرچه تا حدودي خيالي و نامرتبط مينمود-با اين وجود جزئيات خلاقانهاي را براي نوعي اقتصاد شهري مبتني بر عقلانيت به ارمغان آورد. فالانستري كه توسط گودين[2] در شهر گيز فرانسه ساخته شد از نتايج مستقيم ايدههاي فوريه بود (يادآوري ميشود كه گودين خود از صاحبان صنايع فولاد بود) احداث فالانسترگودين يكي از نخستين تلاشها در احداث خانههاي جمعي كارگري و محلات بود. البته ضرورتهاي اجتنابناپذيري نيز صاحبان صنايع را به احداث واحدهاي مسكوني براي كارگران ترغيب كرد زيرا كارخانههاي آنان در حومههاي شهري مستقر بود: اين امر فرصت را براي بروز ابتكارات نو فراهم ساخت، كار سِرتيتوس سالت[3] در ساليتر[4] در دهة پنجاه قرن نوزده، راه را براي سكونتگاههاي اين چنيني، نظير كروپ در شهر اِسن آلمان، كدبوري در بورن ويل، و لور در بندر سانلايت هموار كرد. بر اساس معيارهاي زندگي در حومه، دو مورد اخير تاثير مستقيم مهمي را بر طراحي حومههاي طبقهي متوسط با فضاهاي باز بسيار سخاوتمندانه به بار آورد: امّا پيشرفتهاي بدست آمده از اين طرحها، از جمله برنامهريزي خوب و تراكم پائين تاثير تعيين كنندهاي را بر مسكن كارگران كم در آمد، كه بهوسيلة بورسبازان و بساز بفروشها بر پا شد به همراه نداشت. اين اجتماعات جديد در يك نكتهي مهم از سكونتگاههاي حومهاي طبقهي متوسط متمايز ميشد و آن اتصال مستقيم سكونتگاههاي كارگري به صنايع بود، اين جوامع براي زندگي اجتماعي كارگران تدارك ميشدند و به شكلگيري يك كّل مدني كوچك متمايل بودند. نقطة ضعف اين تلاشهاي خيرخواهانه كه عمدتاً به ابتكار ”كارفرمايان روشنفكر“ شكل گرفتند سختگيري مالي مديريتي بود به نحوي كه در پولمن ايلينويز[5] ساكنان خشمگين پولمن دست به شورش زدند. عليرغم نقاط ضعف در سازمان اجتماعي اين سكونتگاهها، در مجموع روستا-باغهاي صنعتي، بهترين محلات كارگري بودند كه پس از تاسيس بنيادهاي خيريهي قرن شانزدهم-اين حكم احتمالاً در مورد شهركهاي و روستاهايي كه در نيوانگلند، پنسيلوانيا و بخشهايي از اوهايو قبل از نيمهي قرن نوزدهم ساخته شدند، صدق ننمايد-ساخته شده بودند. اگر چه اين سكونتگاهها چيزي تازهاي با خود به همراه نداشتند، تمايز فرايند صنعت از ايدهي تحقير انسان در محيطي كثيف را كه تمايزي مفيد نيز بود با خود به ارمغان آوردند. موضوع احداث مهاجرنشينها و شهرها در عين حال از چشم ناظران تيزبين قرن نوزدهم-گرچه نامأنوس بودن انگارهي شهر در نظر آنان به انديشة انتزاعيشان مربوط ميشد-دور نماند. ويك فيلد[6] انگليسي كتابي را منتشر كرد كه در آن از كاربرد بسيار نظامند هنر و آبادگري در سرزمينهاي جديد جانبداري كرده بود؛ جميز سيلك باكينگهام،[7] انگليسي ديگري كه قوهي تخيلاش را در احداث شهر آرماني ويكتوريا بهكار بست، كه به لحاظ محدوديت جمعيت و پذيرش خدمات اجتماعي به عنوان مولفهي اساسي نظام جديد شهري، كه از انجمنهاي دواطلبانهي شهرهاي صنعتي جديد نشات گرفته بود، متمايز ميشد. درنهايت هنري جورج[8] با مشاهدهي فرايند اسكان در نواحي خاور دور امريكا، به اين نكته كه چگونه تراكم جمعيت به افزايش قيمت زمين منجر ميشود پي برد. بدين ترتيب مادامي كه زمين در مالكيت خصوصي قرار داشت، مالياتي را بر تمامي كسانيكه به طور مستقيم يا تبعي به استفاده از زمينهاي گرانقيمت وادار ميشدند، تحميل ميكرد. با پيشرفت صنايع ماشيني و پيچيدهتر شدن شبكهي حمل و نقل، تراكم جمعيت تشديد ميشد و مالياتهاي پولي به شكل اجاره افزايش مييافت. تمامي اين طرحها، روياها و ابتكارات همچنان تا اواخر قرن نوزدهم متداول بودند: اما تاثير واقعيشان برجامعه عملاً صفر بود. در اين لحظه از تاريخ، انگليسي مهرباني كه انديشة خلاقش به واسطة اشكال و مهارتهاي تخصصي فلج نشده بود، كتابي را تحت عنوان ”فردا“ منتشر كرد، كه در نشر مجدد عنوان ”باغ شهر“ بهخود گرفت. در اين كتاب، ديدگاههاي تامس اسپنس و هنري جورج، همچنين آوئن، فوريه و ويكفيلد و باكينگهام تلفيق شد و در عين حال مفهومي سراسر خود بنيان را شكل داد: اين مفهوم باغشهر يا محيط شهري متوازن بود. هوارد از واقعيتهاي بنيادي شهرنشيني قرن نوزدهم يعني افزايش روز افزون جمعيت و كشيده شدن فزايندهي آنها به سمت مراكز موجود صنعتي، بالاخص متروپليسهاي پرازدحام، آغاز كرد. هر ساله محلات جديدي براي كارخانهها و اسكان كارگران آنها بر پا ميشد. اين فرايند تا كجا ميتوانست در مراكزي كه به شكل نااميد كنندهاي متراكم بودند و جاي جاي آن با حاشيهها و آلونكنشينهاي كثيف ملوث شده بود، ادامه يابد؟ چرا تلاشهاي سنجيده و آگاهانهاي براي ايجاد شهرهاي جديد از مازاد ]ثروت[ حاصله صورت نميگرفت؟ هر گونه افزايش جديد جمعيت، فرصت تازهاي براي باژگوني فرايندهايي بود كه زندگي در شهرها را به لحاظ مالي دست نيافتني و به لحاظ نتايج اجتماعي نامطلوب ميكردند. در اينجا، ابنزرهوارد به اين نكته دست يافت كه طرحهاي بشر دوستانه صاحبان صنايع براي روستاهاي صنعتي غير متمركز يا شهرهاي الگو، ضعيف بوده؛و روي آوردن صاحبان مكّار صنايع براي بهرهبرداري از مزاياي نيروي كار بيكار به مراكز كوچك، به طور قطع حركتي ضد اجتماعي قلمداد ميشود. هاوارد محدوديتهاي انساني آن چه را كه در امريكا شهر شركتي-شهري كه بهوسيلة يك صنعت منفرد سازماندهي و اداره ميشد امّا تماماً در مالكيت آن قرار نداشت-ناميده ميشد مورد شناسايي قرار داد. اين رويه كه متكي بر تمركز زدايي بود، همه غير از صاحبان صنايع را فقيرتر، و صنايع بديل يا شيوههاي زندگي جايگزين را از كارگران سلب ميكرد و بالطبع به مخالفت نيروي كار سازمان يافته در صنايع پيشرفتهتر منجر ميشد. در نظر هوارد مسئلهي انتخاب مكانهاي صنعتي مطلوب و زمينهاي ارزان، فرع بر مسئلهي شهرهاي خوب صنعتي بود. با اين حال هوارد قوهي تخيل عميق اجتماعي خود را به شيوهي ديگري نيز نشان داد، نگرش وي دو كانوني بود: با مد نظر قرار دادن حومه متوجه شد كه نواحي روستايي كه به لحاظ اقتصادي و فرصتهاي اجتماعي به هيچ وجه جاذب نيستند، به سرعت تخليه ميشوند. جوانان، مخاطره جويان و روشنفكران، به سمت شهرهاي بزرگ رانده ميشوند زيرا تمامي خصائص تمدن جديد در اين شهرها متمركز شده است. تخليه جمعيت روستا و انباشت آن در شهرها دو روي يك سكّه بودند: مسئله، بهبود شرايط زندگي در هر دو قطب بود. تا آن زمان حركت به سمت شهرهي بزرگ، نواحي خوابگاهي بزرگي را دور از نهادهاي اجتماعي شهر و مزاياي تفريحي حومهها، يعني كانونهاي ادبار و فلاكت شهري و حومهاي شكل داده بود. اين حكم در مورد صنعت نيز صدق ميكرد، زيرا هنگاميكه صنايع در پي احداث محلات بهتر براي كارگران برميآمدند منابع لازم براي اين كار را در اختيار نداشتند آنچه در اينجا اهميت داشت بازار بزرگ و سهلالوصول نيروي كار بود، بدين ترتيب حومهها ازمنابع انساني تخليه شدند: و شهرها دستاوردهاي متناسب با اصلاحات اجتماعي از خود بروز ندادند. هوارد پيشنهاد اصلاح اين واقعيت را ارائه داد: اگر ميتوان عمران وآبادگري را به شكلي خردمندانه، همانگونه كه ويكفليد به تصوير كشيد و مهاجرنشينهاي نيوزيلند و يوتا شاهد آن بودند در سرزمينهاي بيگانه هدايت نمود، چگونه در چارچوب مرزهاي يك كشور نميتوان آنرا به شكلي سنجيده هدايت كرد؟ چرا بايد چيزي را كه بنابر طبيعت خود تابعي از كنترل اجتماعي است به حال خود رها كرد، چرا پس از ظهور خدمات اوليه شهري در قرن نوزدهم، امكان آن فراهم نشد كه هيچ كاري بدون كمك مستقيم شهرداري به شكلي كارآمد انجام شود؟ آن چه در اين فرانيد ناصواب مينمايد نبود برنامهريزي در شهرهاي اواخر قرن نوزدهم نبود، بلكه برنامهريزي نامطلوب و با تاخيري بود كه كنترل آن تا حدود زيادي در چنگ بورسبازان زمين و مالكين سامانههاي حمل و نقل خصوصي بود كه نه در پي رفاه عمومي بلكه در جهت كسب منافع بيشتر بودند. موقعيتهاي مطلوب صنعتي ميبايست شناسايي و به كاربرهاي متناسب تخصيص مييافت همچنين ميبايست محلات مسكوني جديد احداث ميشدند: اما سوال اين است چرا اين اقدامات نمي بايست به نام تمّدن و زندگي مدني صورت ميپذيرفت؟ در صورتي كه شهرهاي جديد آنطور كه بايد احداث ميشدند، همان طوري كه سدها در نواحي سيلخيز احداث ميشوند، جريان كنترل نشدة جمعيت كه به شكل مخربي راهي متروپليسها ميشد، فروكش ميكرد و بدين ترتيب زمينة بناي گونهي جديدي از تمدن فراهم ميآمد و گونهي جديد مركز منطقهاي ميتوانست مزاياي بهداشتي حومههاي باز و امتيازات اجتماعي شهرهاي بزرگ را درهم بياميزد و زمينة متعادلي را براي بهرهبرداري از امكانات روستايي و شهري در زندگي مدرن فراهم آورد و نتيجتاً زيست محيط متوازن به منصهي ظهور برسد. هوارد اين هستههاي جديد-بدان سبب جديد كه به قرن نوزده تعلق داشتند-شهري را، باغ شهر ناميد، وي بر اين باور بود كه ”شهر و حومه ميبايد ادغام شوند و حاصل اين اتحاد ميمون، اميد تازه، زندگي نو، و تمّدن جديد است.“ كمك موثر هوارد در خصوص مسائل برنامهريزي شهري و مسكن بدون استفاده از مفهوم منطقهاين بود كه آنها را مسايل منطقهاي قلمداد مينمود. عنوان باغشهر به سرعت بهوسيلهي گروهها و صاحبان منافع كه هيچ اطلاعي از پيشنهاد دولت مدارانهي هوارد نداشتند مصادره شد: حتي در روزگار ما اين مفهوم توسط تامسشارپ[9] به عنوان سپربلايي براي نوعي برنامهريزي آزاد كه مشخصهي حومهها از قرون وسطا است، استفاده ميشود. بنابراين شناسايي مولفهي اساسي و اصلي مفهوم باغشهر هوارد بسيار با اهميت ميباشد. نكتهي اول اين است كه زمين در باغ شهر به قطعاتي با مالكيت خصوصي تقسيم نميشود زيرا زمين در مالكيت نهاد عمومي است و تحت نظر آن مورد ساخت و ساز قرار ميگيرد، مضافاً افزايش قيمت ناشي از رشد باغشهر براي كليت جامعه ذخيره ميشود. هوارد نه تنها در پي حذف مالكيت خصوصي زمين بلكه حذف محرك افزايش تراكم زمين براي ترقي قيمت آن بود. وي همچنين عدم ثبات ناشي از تحولات غيرمنطقي و بورس بازي در استفاده از زمين را خاتمه داد. مشخصهي دوّم باغشهر، رشد كنترل شدة شهر و محدوديت جمعيت است. حدّ بيروني شهر بهواسطة زمينهاي باز حومه كه هر باغشهر را احاطه ميكرد و مورد استفادهي كشاورزي و تفريحي بود تعيين ميشد. كمربند كشاورزي باغشهر صرفاً ديوار سبزي براي جلوگيري از تجاوز و تعدي واحدهاي همسايگي نبود بلكه زمينه و فرصت را براي توليد محلي مواد غذايي با بازار مناسب در فاصلهي مطلوب را فراهم ميآورد. بلافاصله پس از تعيين مساحت، برنامه و تراكم، سقف جمعيتپذيري شهر مشخص ميگشت كه هوارد اين رقم را سيهزار نفر قرار داد، كه بيشتر به هدفگيري در تاريكي ميماند: نكتهي اصلي نهفته در اين سقف جمعيتي اين بود كه شهر معاصر، كوچكتر از شهر قرون وسطايي نخواهد بود، ميبايست در مقياس انساني و با اندازه، شكل و مرز معين و محدود طراحي شود. ديگر تعيين حدود شهري با خزش واحدهاي مسكوني به موازات يك خيابان كه تا نقطة نامعلومي امتداد يافته و نهايتاً به يك باتلاق منتهي ميشد، قابل قبول نمينمود. هوارد انديشة ارتقاء رشد شهري تا نقطة بيشينهي خدمات براي حيات اجتماعي و اقتصادي مركز را در سر ميپروراند، كه نه به شكل افزايش جمعيت يا گسترش شهرهاي موجود، بلكه به شكل احداث باغ شهري جديد صورت ميگرفت. نكته سوم كه توسط هوارد به عنوان نشانهي مهم باغ شهر معرفي شد و اهميت آن كمتر از مقياس انساني نبود تعادل كاركردي بود، بدين ترتيب كه ميبايست نوعي تعادل ميان شهر و پيرامون به وجود آيد؛ اين امر در توسعه و رشد دروني شهر به معناي توازن ميان مسكن، صنعت و بازار، و كاركردهاي سياسي، اجتماعي و تفريحي بود. هوارد با تدارك محيطي متوازن، و با تجهيزات كامل خدمات اجتماعي، كاستيهاي طرحهاي يكسونگر در نگرش تمركز زدايانه را خنثي كرد. هوارد به عبارت ديگر نه تنها از ضعف حومههاي صرفاً خوابگاهي و شهرهاي شركتي اجتناب كرد بلكه امكان تحليل موفقيتها از طريق انباشت نامحدود ]جمعيت[ را حذف كرد. گفته ميشود هوارد نخستين متفكر در درك عميق اجتماعي از پويائيهاي رشد شهري مبتني بر عقلانيت بود. لئوناردو داوينچي در انديشة تخفيف شلوغي و تراكم متروپليتن، محدوديت گسترش حومهاي، و ايجاد هستههاي جديد شهري قرنها بر هوارد تقّدم داشت: چگونه اين ردپاهاي آشكار در طول ساليان دراز مورد غفلت واقع شد؟ داوينچي پيشنهاد احداث ده شهر سيهزار نفري را به دوك ميلان ارائه كرد، تا “ تراكم بيش از اندازة جمعيت را كه نظير گلهي بزها همديگر را هل داده و همه جا را با بوي زننده و وبا و مرگ پر كردهاند” تخفيف دهد. جالب توجه اين كه پيشنهاد لئوناردو در مورد باغشهرها، همزمان با تجارب وي در زمينة پرواز در يك دهه به ثمر نشست: وي در حقيقت دو فقره از اختراعات عمدة دوران معاصر را پيشبيني كرده بود. با اينحال باغشهر هوارد به مثابهي هواپيماي رايت بر روياي پرندهي بزرگ لئوناردو برتري بسياري داشت؛ در مورد باغشهر، زمينه اجتماعي فراهم بود و در رابطه با هواپيما، اين نكته اهميت داشت كه اين اختراع جديد عملاً ساخته شد. طرح هوارد ابتدا در سال 1898م. مورد بحث قرار گرفت. لچورث[10] اولين باغشهر كاملاً مجهز در سال 1904م. بهوسيلة يك موسسهي خدمات عمومي كه به شكل خاصي سازمان يافته بود، بنيان نهاده شد. البته امكان اشاعهي هر دو رخداد ]يعني احداث باغ شهر و ساخت هواپيما[ پيش از آنكه اختراعات عمدة دورة نو فني به وقوع بپيوندند، امكانناپذير بود: هنگاميكه هوارد شيوهي تمركز زدايي شهري خود را پيشنهاد كرد هيچ كس قادر نبود حمايت و هماهنگي توسعة شبكهي انتقال برق، اتومبيل، جاده و استفاده از كاميون براي انتقال بار، مضافاً رواج گستردهاي تلفن، راديو، گرامافون و سينما از طرح كلي او را پيشبيني نمايد. تنها برخي از نوابع آن دوره نظير پيتركروپتكين[11] و پاتريك گدس به استلزامات تمامي اختراعات جديد بر تمدن ما به عنوان يك كل دست يافته بودند. طرح هوارد براي باغ شهر، كه پيشنهادي عقلاني در سال 1898م. به شمار ميآمد و به مقابله با گرايشات كور صنايع پارينهفني وادار شد كه هنوز به لحاظ سازماني بر تجربه متكي بودند و با طرح و برنامه ناآشنا و حتي از اثرات محيط پرازدحام بر سلامت و توان كار غافل بودند. اين جنبش دو دهه قبل از پيشنهاد هوارد حركتي سربالايي و دشوار بود زيرا تمركز صنايع هنوز به لحاظ اقتصادي سودمند مينمود، از اين رو باغشهر با مقاومت فني و مالي از طرف صنايعي مواجه شد كه شديداً متكي بر استفاده از نيروي بخار بودند. پس از 1910 ميلادي، جريان و مديريت صنايع در روند موجود تجديد نظر كردند، اين تجديد نظر از طرفي بر تمركز زدايي منابع انرژي و حمل و نقل متكي بود كه به لحاظ فنآوري به مثابه دوران استفاده از آسيابهاي بادي و آبي و آبراهه امكانپذير شده بود، مضافاً تمركز زدايي از مديريت به واسطة استفاده از تلفن و ابزارهاي دقيق حسابرسي و نظارت، اين مهم را ممكن ساخته بود. اما الگوي توسعة شهري همچنان بر الگوي متراكم قديمي متكي بود. اين امر نه به خاطر مزاياي اقتصادي يا مكانيكي؛ بلكه از آن جهت بود كه نظم و نسق مالي، در ساختار مادّي ساختمانهاي قديمي، تجهيزات كهنه و شهرهاي قديمي كه به لحاظ فني بيش از اندازه توسعه يافته بودند، تبلور مييافت. باغشهر لچورث، طرح اثباتي براي ايدهي هوارد بود كه توسط يك موسسهي خصوصي احداث شد. حاميان اين طرح عمدتاً از ميان گروههايي ازبورژوازي بود كه به تجارب اجتماعي بسيار علاقمند بودند، و به سود اندك در مقابل سرمايهگذاري و صرفنظر از بهرهي پول براي مدت طولاني رضايت ميدادند. از آن جائي كه مراكز جديد نيازمند جذب صنايع بودند به كندي رشد ميكردند، با اين حال از رشد سالم و مستحكمي برخوردار بودند و مهمتر آن كه بدون قرباني كردن اصول اوليه پيش ميرفتند. در حالي كه سكونتگاههاي ديگر، از جمله هامستد گاردن سابرب[12] با خصائص فيزيكي همسان و شايد برتر نست به لچورث، صرفاً به طبقهي متوسط تعلق داشتند. باغشهر به جهت موفقيتش در ادغام صنايع و مسكن كارگري، به كانون توجه شهرسازان و مديران صاحب انديشة اجتماعي در سراسر جهان تبديل شد. پس از 1920م. به هر حال شرايط براي موفقيت باغ شهر بيش از پيش فراهم شد، زيرا باغ شهر ديگر نه مشغلهي زيستشناختي جدا افتاده كه تجسم عيني فرايندهاي نو فني بود كه در توسعة شهر بكار بسته ميشد. انگارهي هوارد، هر جايي كه نظارت روشن بينانه امكان عمران و آبادي كلان مقياس را فراهم ساخت تاثير بسيار شديدي بر جاي ميگذاشت: باغشهر هيلورسام[13] در هلند، اجتماعات اقماري جديد كه زير نظر ارنست ماي[14] در فرانكفورت ساخته شدند، و شهر جديد رادبرن[15] در نيوجرسي، كم و بيش ايدههاي هوارد را منعكس ميساختند. سياست و خطمشياي كه هوارد آن را تبليغ و حمايت ميكرد مدتهاي مديدي منتظر حاميان و پشتيباناني بود كه صرفاً ميتوانست از سياستهاي گستردهي توسعة منطقهاي نشات بگيرد. از اين رو باز ساماندهي صنايع انگلستان پس از سال 1925م. ، كه به نوسازي صنعتي نواحي شمالي لندن منجر شد، فرصتي بود كه بيدليل از دست رفت، و ميتوان آن را شكست اسفباري براي سياست شهري به حساب آورد. گرچه در روند نوسازي هزاران واحد مسكوني كارگري براي اسكان كارگران تازه وارد احداث شد، اما اينكار زير نظر بوروها[16] و كانتيها[17] انجام شد و فرصت پايهگذاري شهرهاي جديد در كل مورد غفلت قرار گرفت: بكونتري[18] بزرگترين حومة متعلق به طبقات كارگري، از مزاياي كارخانههاي ماشينسازي فورد كه در جوار آن قرار داشتند محروم شدند زيرا آنهايي كه در آنجا اسكان يافتند، به لحاظ حقوقي و اداري نه كارگران تازه وارد كه رانده شدگان از آلونكهاي لندن بودند. در ايالات متحده نيز گامي مهم با هدف احداث تعدادي باغشهر پيشگام كه شهركهاي كمربند سبز ناميده ميشدند با تشكيل دفتر اسكان حومهاي در سال 1934م. در سراسر كشور برداشته شد، اين رويه نظير بسياري از سياستهاي خوب دوران رياست جمعهوري فرانكلين دي. روزولت، فاقد ساختار اجرايي هماهنگ بود و به همين دليل در جذب همكاري جوامع محلي شكست خورد و در نهايت به واسطة در پيش گرفتن شيوهي آزمون و خطا متلاشي شد. امّا دامنه، مقياس و هدف اين طرحها، هم آنگونه كه از نمونهي تحقق يافته برميآيد، اهميت و جايگاهي به آنها بخشيد كه شهركهاي ساخته شده در نواحي شهري موجود كه غالباً پراكنده و موقعيت نامناسبي داشتند، فاقد آن بودند. عيب اصلي تمامي آنها، كه مشخصهي تقسيم كسالتآور برنامهريزي منطقهاي، مسكن و برنامهريزي شهري است، در اين واقعيت نهفته بود كه هيچ تلاشي در طراحي شهرهاي كمربند سبز، در راستاي برنامهريزي اجتماعي به شيوهاي كه در درهي تنسي انجام ميشد، صورت نگرفت. فرصتهاي مشابهي نيز براي برنامهريزي هماهنگ كلان مقياس درتوسعة صنعتي اتحاد شوروي ]سابق[ رخ نمود كه به واسطة شتاب و هم به جهت ميراث عظمتطلبانهي دوران پطركبير شكست خورد، به احتمال نزديكترين رهيافت به برنامهريزي صنعتي، كشاورزي و شهري در مقياس انساني، نگرشي است كه توسط آلمانيها در طرح عمران و آبادي ناحيهي زويدر زي[19] تبلور يافت؛ امّا عليرغم اين، هلنديها در فرهنگ شهري شاخصتر مينمايند زيرا آلمانيها هنوز نتوانستهاند نمادهاي جوامع مدرن امروزي را به ناحيهي زويدرزي كه در اطراف آمستردام و لاهه مشهود است، تزريق نمايند. كندي جنبش باغشهر به اتكاي آن بر تعاون و برنامهريزي اجتماعي مربوط ميشود، يعني جوامعي كه در آنها كشاورزي در برابري با صنعت قرار داشته و الزامات اجتماعي در مالكيت زمين و كنترل آن ]به صورت جمعي و مشترك[ در جامعه پاي گرفته باشد. براي موفقيت باغشهر، چارهاي جز اتكاء بر مرجعّيت منطقهاي و مقياسي گستردهتر از قلمرو يك شهرداري و يا تمركز گستردهي محلي به مراتب بيش ازانتظاري كه از يك ادارهي واشنگتن، لندن يا پاريس هدايت ميشود، نيازمنديم. به عبارت ديگر، باغشهر فقط هنگامي ميتواند عينيت يابد كه نهادهاي اقتصادي و سياسي به سمت بازسازي منطقهي هدايت شوند. آن چه مهم به نظر ميرسد جهانشمولي اصول نويني است كه توسط سِرابنزر هوارد و همكارانش در زمنيهي توسعة شهري پا به عرصه وجود گذاشته: اصولي كه جوامع شهري متوازن را هدف گرفتهاند: و اين از طرفي مستلزم توزيع وسيع ابزارها و فرايندهاي فرهنگ رفيع انساني واز طرف ديگر مستلزم بسط محيطي ضامن حيات و علقههاي زندگي مدار حومه به شهر ميباشد. [1] . Fourier [2] . Godin [3] . Sir Titus Salt [4] . Saltaire [5] . Pullman Illinois [6] . Wake Fileld [7] . James Silk Backingham [8] . Henry Geogre اقتصاد دان امريكائي (97-1839م.) (م.) [9] . Thomas Sharp [10] . Ltchworth [11] . Peter Kropotkin [12] . Hampstead Gardon Suburb [13] . Hilversum [14] . Ernst May [15] . Radburn [16] . boroughs : بخش هاي شهري در لندن (م.) [17] . Counties : شهرستان (م.) [18] . Becontree [19] . Zuyder Zee 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده