- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ به سرنوشت بگویید : اسباب بازیهایت بی جان نیستند آدمند ،میشکنند،آرامتر... 10 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ یاد فیلمای همسفر، رضا متوری، ممل آمریکایی و گوزنها بخیر. رضا موتوریم نشدیم که دختر پولداره رو توی شمال پیدا کنیم و به امید آمریکا و پمپ بنزین زدن بریم تو کار دل ختره و خودمون گیرش بشیم. هییییییییی وقتی فهمیدیم بار شیشه داره دیگه معتاد شدیم و دوست قدیمیمون که گوله خورده پناه میاره بهمون و دیگه دوامون میشه پنج سیری. 12 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ گودم گود زورخونه ... یا گود عرب ها، گود حسین نفتی، گود آذری، گود علی آباد، گود جوانمرد قصاب، گود صالح آباد، گود یافت آباد، گود خلیج فارس، گود نازی آباد، گود چشمه علی، گود باروت کوبی و گود شوش ... این همه گود آخه آدم حسابی چرا گود پستی چرا گود نافرمونی چرا گود نامردی چرا گود ... آهای شیخ با تو ام چشاتو وا کن تو کدوم گود میری. گود شقایقها صفایی داره ... زود باش 13 لینک به دیدگاه
چکاوک 398 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ خیلی شیطونی خدا ;) من که تا آخرشو خوندم .. P: حالا تو هم صداشو در نیار .. شششـــ p: 8 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ صدای بم میده...سیم های کهنه ی سازم.... نمی دونم از کهنگیه و زنگ زدگیه اوناست....نوای سازم.... یا از ترانه ای که ملودی احساسم روش سواره.... شایدم همه ی چی دست به دست هم داده....تا که احساسم در لحظه خلاصه شه...تو موندگیه این موسیقی.... به سراغ صفحه های موسیقی می روم.... کمی که جا به جا می کنم... گردی از آن ها بلند میشه... با انگشت رو یکی از صفحه ها می نویسم....آمدم حسی بگیرم از شما.... ولی حس خود را بر خاک نشسته بر تنتان گذاشتم.... 13 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ خدایا اگر هستی کمکم کن برم تو سکوت از همونهایی که خودت بهتر میدونی چطوریه...... بهم بازم اراده آهنین بده تا بتونم تحمل کنم......... هرکسی لیاقت نداره که براش وقت مو سرمایه کنم....:viannen_38: دنیا دوروزه مثل برق و بادهم میگذره ......... نمیخوام باز هم اشتباه کنم:yes: ماتودنیایی هستیم که لایقش نیستیم یا بعضی ها لایق خیلی چیزیها نیستند....... لباس انسان بودند برای خیلی ها بزرگتره و تو ذوق میزنه........ ............. بخوام میتونم پس میخوام به جایگاه اصلی خودم برگردم 16 لینک به دیدگاه
R@M!N 2978 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ زمـــستــــــونـ زیـــره ابــراســـــت همیــــــن ابـــــرای تیـــــــره همیـــــن روزاســــت اونــــم با مــــن گـِـــــــریَــــــــــش بگیره 9 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ این روزها برای تنها شدن، کافیست صادق باشی !! 18 لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ گاهی وقتها برای ماندن باید رفت ... 9 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ تنهایی یعنی اگه هزار بار هم از اول تا آخر لیست شماره های موبایلت رو نگاه کنی نتونی یک نفر رو پیدا کنی که باهاش درد دل کنی 18 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ خدایا،آخه یه بچه ی 8 ماهه،چطور میتونه سرم و آمپول رو تحمل کنه؟چه جوری میتونه بیمارستان بمونه؟ خدایا این بچه چه گناهی داره که از اون بدو تولدش باید درد بکشه؟ خدایا خودت زودی خوبش کن،نذار درد بکشه،خیلی پاک و معصومه....... 18 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ من دلم برای برف و خیابونای سفید و درختای عروس تنگ شده! من دلم می خواد یه روز برفی یه قرار برفی بذاریم باهم بریم برف بازی و آدم برفی بسازیم کاش می شد!!!! 19 لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ خونه قلبم کنار یه جاده بی انتهاست ! مسافر خونه ایه برا خودش ! آدما میانو میرن ! اما موقعه رفتن رو دیواراش یادگاری مینویسن ! یکی با مداد یکی با خودکار یکی با تیشه کنده کاری میکنه ! آخر سرم میدونم یکی میاد و مثل قبلی این خونه رو به آتیش میکشه ! خدایا دیگه طاقت اوارگی رو ندارم... 11 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ دیشب مجردی میهمان منزل عمه جان بودیم، برایمان سیب زمینی سرخ کردند با گوشت چرخ کرده در روغن فراوان. آنقدر چرب بود که از لب و لوچه ما روغن میچکید. :icon_pf (34): من که مشکلی نداشتم اونهمه چربی نخوردم، عمه ما نان هم میکشید ته بشقاب و روغن ها را میخورد و میگفت به به. تازه مشکل چربی خون و فشار بالا هم دارد. تا صبح خوابش نبرد و آه و ناله کرد..... خوشبختانه به خیر گذشت. آخه عمه عزیزم، چرا اینقدر چربی میخوری که اینجوری بشی...:icon_razz: این نسل قدیم هرچی بهشون میگی پرهیز کنین گوش نمیدن که نمیدن،همش چرب چرب چرب... 19 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ خبر انفجار انبار مهمات و کشته شدن اون همه ادم رو که شنیدم ناراحت شدم اما دیگه برام واضح و مبرهن شد که امریکا هیچ غلطی لازم نیست بکنه چون ما تو هرنوع غلط کردنی به خود کفایی رسیدیم متاسفانه . 18 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ با اینکه پسرم اما به معشوقه سعدی حسودیم میشه !!! "دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی" 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ شاد یاشا اما اونجه آزاد یاشا اما اونجه اینسان یاشا 4 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ یعنی واقعا خوش به حال معشوقه سعدی فکرشو بکن سعدي هر روز بیاد از این شعرا تقدیمت کنه!!!... گر رود نام من اندر دهنت باکی نیست پادشاهان به غلط یاد گدا نیز کنند 8 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ اگه شام برای چهار نفر کفایت کنه و ما پنچ نفر گرسنه باشیم کسی که اون شب دلش رو غدا نمیره ، میل نداره، رژیمه، خوشش نمیاد از عذا ، بعدا میخوره ، قبلا خورده، ..... کسی نیست جز مادر 11 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۰ [h=6]گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم. حتی برای تو که مدت ها منتظرت بودم[/h] 16 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده