رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

با عرض معذرت از دوستان باید بگم که این کشور و به خصوص تهران هر روز داره بیشتر و بیشتر شبیه توالت عمومی میشه....

 

ناراحت نشید تلخه اما حقیقته....:icon_razz:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ببین عزیزم ، دلبندم ، قربونت برم ...

وقتی کسی رو ناراحت میکنی, فقط خودت میتونی آرومش کنی ... مثل مار که وقتی نیش میزنه, پادزهرشُ از سمِ خودش میگیرن...

گفتم که بدونی ... خلاصه ...

  • Like 21
لینک به دیدگاه

این روزها چشم هایم مثلِ آب خوردن به دلم دروغ می گویند....

 

این روزها همه با لب هایشان و زبانشان به من می گویند چیزی نیست!

 

و چشم هایشان فریاد می زند که یک چیزی هست!

 

خرافاتی ها رمز گشایی می کنند از ردیف شدن استکان....می گویند مهمان ناخوانده در راه است...

 

نمی دانند که مهمانم رفتنی شده....

 

من در پی تدارک قدم نو رسیده ی اتفاقی نو در دامن لحظه هایم هستم....

 

من کم کم...من آسه آسه...دارم به یک تغییر عادت می کنم....

 

من به سوختنش....به ذره ذره آب شدندش عادت می کنم...

 

چه حس بدی ست....در لا به لای وِراجی های دیگران که چه شد؟...و چه خواهد شد....تو به بود و نبودش عادت کنی...

 

که رفت....که اگر رفت...تو هم بی تفاوت اندکی خاکستری شوی...و دیگر هیچ...

.

.

.

 

زبانم را گاز می گیرم....

 

قاصدک در گوشم گفت.....قصاص نکنم قبل از جنایت دل خاکسترنشینم را.....:icon_redface:

  • Like 23
لینک به دیدگاه

منتظری زمانم اصلا حرکت نمیکنه تو اون لحظات...

بعد یهو میفهمی بیخودی منتظر بودی...

اصلا یادش نبود...

چه حسی بهت دست میده...

اصلا یاد این میفتی که اون لحظاتت چطوری گذشت و طرف بیخــــــــــــــــــــــیالُ اصلا انگار نه انگار ،سرت سوت میکشه

ای بابا:sigh:

  • Like 18
لینک به دیدگاه

فلفل و نمکم من

خدا میدونه خوشم من .....:sad0:

 

 

عاشق مهوشم من

خونه با عمارتم من

داداش کرامتم من.

 

 

وای وای

چرا همچین میشم من

کج و کوله میشم من... :sigh:

وقتی قر میدی تو، یک جوری میشم من....... :w58:

 

 

(اگر فلسفی بخونین کلی حرف داره، اگر هم کشکی بخونین یا میخندین یا فحش میدین)

  • Like 15
لینک به دیدگاه

سال هاست هوای ابری هوای تو را دارد

کاش همه چیز مثل سابق بود

این غم بی تابم کرده

بخدا قسم دیگر توان تحمل این همه درد را ندارم

طوری نگاهم نکن انگار از همه چیز بی خبری

از روزهایی میگویم که بی تو سر کردم

 

از هجوم غمهایی که زندگیم را با خاک یکسان کرد

نمیدانی چقدر عوض شدم

دیگر اصلا آن دخترک شاد همیشگی نیستم

 

نمیدانم آخرین باری که از ته دل خندیدم کی بود

اما خوب میدانم تو هنوز کنارم بودی

 

یادش بخیر چقدر عاشق بودم

  • Like 16
لینک به دیدگاه

زندگی تکرار دلتنگیها هست

چقدر بد و سخته دیگه نه امیدی به پیدا کردن نه امیدی به بودن کسی یا چیزی داشته باشی..

شونصدتا کارهم بریزی سرت بازم وقتی از جای رد میشی یا حتی چند دقیقه میشینی فکرت و دلت پرواز میکنه

میره به جای که نباید بره

هر اتفاقی ممکنه بعدش بیفته

بری رو نرو کسی.. با کسی درد دل کنی

و هزاران کار دیگه

 

 

 

الان فقط یه چیز توی وجودم هست : خستگی ناشی از برگشت خوردگی ..مثل یه چک برگشت خورده:sigh:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

دو روزه بارونه

 

من چقد بارون دوست دارم:sad0:

 

دیروز تو سرویس حسابی یاد بچه گیم افتادم م م

 

و طبع ادبیاتم گل کرده بود:sad0:

 

من بارون موخااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام:4564:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

خسته شدم. واقعا دیگه تحملم تموم شده. هیچ کس درکم نمیکنه. همه فکر خودشونن. هرچقدر بیشتر سعی میکنم خوش بگذرونم بیشتر یاد مشکلاتم میوفتم. این چه وضعشه خدااااااااااااااااااااااا...............

کلاهمون بد رفته تو هما خدا..........w000.gif

خواستمو بر اورده کن. حتی اگر به ضررم تموم میشه براوردش کن5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

فقط همین یکی رو. فول میدم دیگه هیچی نگم. فقط همین یدونه رو:icon_redface:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

هر آن منتظر یک تلنگرم تا اشکهام مسیری برای ریختن پیدا کنن

خدایا اون که رفت چرا یادش نمیره خاطراتش چرا هر روز پررنگتر میشه؟

تا کی باید به گوشه ای زل بزنم ؟:w000:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

ﮔــــﺎﻫــﯽ ﺑﺎﯾـَــﺪ ﭼﺸﻤــﺎﻧﺘــــــ ﺭﺍ ﺑﺒﻨــﺪﯼ ﻭ ﺑﺒـﯿـﻨـــﯽ ﮐـــﻬـ ﭼﻘــــﺪﺭ/ﯾﮑـــــ ﺻــــﺪﺍ.. / /ﺩﻭ ﭼـﺸـــﻢ.. / ﻭ ﯾﮑــــ ﺩﻧﯿــــﺎ ﻣﻬـــﺮﺑـﺎﻧــــﯽ ﺍﺯ ﻃﺮﻓــــ ِ ﯾﮑــــ♡/ﺩﻭﺳﺘــــــ/♡ ﻣﯽﺗـﻮﺍﻧـَــﺪ ﺁﺭﺍﻣَـﺘـــــ ﮐﻨــــﺪ..

  • Like 12
لینک به دیدگاه

بار باران !

 

کمی آرام ...

 

که پاییز هم صدایم شد

 

که دلتنگی و تنهایی رفیق باوفایم شد !

 

ببار باران !

 

بزن برشیشه ی قلبم ،

 

بکوب این شیشه رابشکن !

 

که دردکمتری دارد اگربا دسته تو باشد

 

ببار باران !

 

که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش

 

ببار باران !

 

درخت و برگ خوابیدن

 

اقاقی ، یاس وحشی ، کوچه ها روزهاست خشکیدن

 

ببار باران !

 

ببار باران ، که تنهایم ...

  • Like 11
لینک به دیدگاه

ذهنم خسته است

 

از جویدن نشخوار مانند

 

فکرهایی که بوی روزمرگی می دهند...

 

این روزها

 

عجیب دلم می خواهد

 

وارونه زندگی کنم !...

  • Like 21
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...