pme 3474 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ نمی دونم خوشحالم یا ناراحت دل یکیو شکستم و دل یکی شاد کردم ایییییییییی زندگی....اونی که دلش شاد شده میشه دل منم شاد کنه؟ 17 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ دیگه داره حالم بهم می خوره عمرم توی این دنیای مجازی تباه شد 18 لینک به دیدگاه
s.z.e 811 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ يه زموني كه عمر عشق يك صبح تا شبه من هنوز تو گفتن دوستت دارم وا ماندم چه روزهايي كه غروب شد برا من من در آرزوي فردا بودم 9 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ تاحالا صدبار ازمایش کردم صدبار ازنو شبیه سازیش کردم آخه مگه میشه نتایج یه مقاله isi غلط باشه............... غلط چیه؟ برعکس باشه الان من چیکار کنم ؟نتایج رو دستکاری کنم (عین داده های بانک مرکزی ایران ) بدم دست استاد! استادی که فقط دو تا نیگا خواهد انداخت به پروژه ام , یکی به داده های جدول مقاله اصلی و یکی به داده های جدول گزارش نهایی من راستگویی یا نمره؟ راستگویی یا نمره؟ راستگویی یا نمره؟ راستگویی یا نمره؟ راستگویی یا نمره؟ راستگویی یا نمره؟ 20 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ شانس نام مستعار خداست ، آنگاه که نمی خواهد امضایش پای داده هایش باشد... 11 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ بعضى وقتا كه سوار تاكسى ميشم و راننده ميپرسه كجا؟ دلم ميخواد بگم "آخر دنيا" لطفا.... 13 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ من نه خلم نه چل نه احمق نه بی منطق من فقط خودمم و دلمم نمیخواد بد باشم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 حتی برای دلخوشی اطرافیانم چندبار خواستم همرنگ جماعت بشم ولی آخرش یا وسطاش جا زدم من اهلش نیستم من رکم دلشکستن بلد نیستم ولی واقعا کسی نیست که درکم کنه دیگه کشش ندارم حتی برم دنبال کار ..... تنبل نیستم فقط واقعا کشش شو ندارم ....... من انسان ولی با باقیه یکم فرق دارم فرقم اینه که نمیتونم با کسی یا چیزی که خلاف عقیده و منطق و عرف و عقلم باشه کنار بیام همین خیلی از رابطه های دوستیمو با دوستای هم دوره مدرسه ام گذاشتم کنار فقط چون رفتار و سکناتشون بامن جور نبود اصلا ناراحت نیستم چون باعث پیشرفتم شد........ فقط دلم میگیره و میسوزه خیلی ها درحقم کم لطفی کردند... همین و دیگر هیچ 12 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ پرورش گاهی هم نشیدم دو نفر بهمون ترحم کنن ...ترحمت و نمیخوام یکم معرفتت بسه برام 14 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ تا حالا شده خیلی طفلکی شده باشی؟ 11 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ کاش همه درد ها مثل درد زانوم بود 11 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ تا وقتي مي رفتيم دانشگاه ميگفتيم كي تابستون ميشه من اين كارو بكنم اون كارو بكنم...حالا تابستون شد پس چرا من هيچ غلطي نمي كنم؟! 18 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ [h=6] بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی. دلت بگیره ولی دلگیری نکنی. شاکی بشی ولی شکایت نکنی . گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن... خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری! خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی... [/h] یعنی لعنت به این بعضی وقتها 14 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ چیزی که نباید اتفاق می افتاد،اتفاق افتاد خدای من،همونجوری که همیشه و همه جا به بهترین شکل کنارم بودی و نذاشتی اتفاق بدی بیوفته،الانم خودت کمکم کن،نمیدونم کارم درست بوده یا نه،خیلی اعصابم خورده الان،من نمیدونم،نمیدونم چی کار کردم،درست بود یا نه اما تو میدونی،پس خودت کنارم باش و کمک کن به بهترین شکل همه چی حل بشه توکل به خودت،خودت همه چی رو، رو به راه کن خدای مهربون من،کمکم کن :icon_gol: 13 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ من تازه امروز فهمیدم چقدر تنهام....... بین 70 تا دوستی که شمارشونو داشتم هیچ کدوم حاضر نشدن که بیان باهام برقون هرکدوم یه بهونه و دلیلی آوردن که نیان:cry2: آخه بی انصاف ااااااا.............. ازتون کمک نخواستم که همتون در رفتین:w821: فقط خواستم که با هم باشیم و خوش بگذرونیم........ حالا خودم تنها میرم.........بدون شما که فقط بلدین حرف از دوستی بزنین و..........وقتی پاش بیوفته همتون نامردین........:icon_razz: 13 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ فعلا برم دیگه وقت ساواشه ....... بعد میام اگر حالشو داشتم 2 نصفه شب به بعد 5 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ ترجیح میدم ساکت و سرد باشم تا اینکه پیش کسانی که دوستشون دارم درد دل کنم . گاهی وقتا فکر می کنم رابطه های صمیمی و نزدیک به همون اندازه که به ادم قدرت و انرژی و ارامش میده به همون اندازه هم ازش ارامش و انرژی میگره و محدودش میکنه ولی.....واقعیت اینه که بعصی ها کلا با رابطه های نزدیک مشکل دارند و منم از جمله اون بعضیام . 20 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ بهترین وجود نداره. اونی که فکر میکنی بهترینه.که فکر میکنی هیچ ایرادی نداره.اونی که بهترین و تنهاترین دوستت حسابش میکنی......... امتحانش کن........... 10 لینک به دیدگاه
dear.angel 1314 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ امروز نمیدونم چم شده حوصلم سر رفته حال حوصله ی هیچ کاری رو ندارم درسم به زور خوندام اه اینم شد زندگی اخه کاش بودی................ 7 لینک به دیدگاه
s.zarei 3090 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ خوبِ من؛ در پایانه ی شلوغ دنیا، بی تو خسته و سرگردانم در این ناکجاآباد ، بدنبال بلیطی می گردم که من را به تو برساند ... قیمتش را محبت تو درج کرده اند نمیدانم این قلب سیاه را قابل میدانند یا نه ! خوبِ من اشکهایم کوچکند و سیاهی هایم بزرگ آه که در این گستره چه ناتوانم خوبِ من دستی برآر و قلبم را از غیر خودت بتکان؛ میدانم ، دستان مهربانت سیاه نمیشوند ، اما قلبی را درخشان خواهی کرد قلبی که آن را خرج رسیدن به تو خواهم کرد وه که عطرِ دستانِ معطرت چقدر نزدیکند ، انگار همیشه اینجا بوده اند ... (يادگاري از دوست ....) 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده