.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ کول پد ساخت وطن:4chsmu1: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 19 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ خیلی سخته که یه بچه خوش خوراک و محبور باشی چندین ساعت گشنه و تشنه نگه داری.....اخه قربونت برم خب مثل بچه آدم میشنستی تا مجبور نشیم امروز گولت بزنیم بازم با آب میوه در اوج تشنگیت عمه جون من شرمنده ات هستم که دستت درد میکنه که باید گولت بزنیم...... 11 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ اینجا یه جوری شده....یا من احساس غریبی میکنم....؟ 12 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ امروز نیستم م م م مم :hapydancsmil: خسته و کوفته دارم ستقیم از سر کارررررررر میرم جمکران ن ن 9 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ اونی که دوست داری چراغ پروفایلش روشن باشه اونی که دوست داری همیشه باشه اونی که اسمش برات خاص ترینه اونی که تشکرش برات فرق میکنه اونی که خیلی دوسش داری اونی که حرفاش برات متفاوته همون... آره همون... 17 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ اطلاع رسانی عمومی می شودددد ینی تولد کی میتونه باشهههههه؟؟؟؟؟ همه تشریف بیاورییییددددد 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ درود بر آزادی ولایت!:hapydancsmil: 2 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ امروز به معنای واقعی فهمیدم دکترا- آتیش نشان ها- پلیس ها چه حس خوبی دارن وقتی جون یکی رو از مرگ نجات میدن بدترین تصادف و صحنه عمر و دیدم شاهرگ گردن یه موتور سوار پس از تصادف با در یه ماشین پاره شد و خون فواره میزد و به چشم دیدم همه مردم اینبار به جای فیلم برداری ناراحت و گریون به فکر نجات اون شخص بودن درسته روزمون با دوستام خراب شد ولی طرف و تا بیمارستان بردیم و نجات دادیم تمام لباسم غرق خونه ولی از خوشحالی که اون فرد زنده موند تو پوست خودم نمیگنجم میخوام بیخیال فوق مهندسی شم برم دکتری بخونم خیلی حس خوبیه نجات یه فرد.... آتیش نشانم خوبه 15 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ یادش بخیر یک زمانی شب تولد امام زمان چه شور و شوقی دارم 4 سال همچین شبی بدترین شب زندگیمه 4 سال این شب سیاه پوشم و 4 سال این شب تا صبح اشک میریزم روحت شاد بابایی 19 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ شب میلاد مهدی موعود. عید همتون مبارک. 1 امشبو از ته دل برای ظهور امام دعا کنیم. برای ظهور عدالت.......... 5 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ ای کاش واقعا میتونستم کمکی کنم...اعصابم بهم میریزه وقتی میبینم و نمیتونم کاری کنم 10 لینک به دیدگاه
شاران 768 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ می دونی.... دارم کم کم از زندگی یاد می گیرم که به هیچ کس و هیچ چیز وابسته یا دلبسته نشم که حتما از دستش می دم خیلی بده که یکی برات بشه همه کس و همه چیز باهاش بخندی .بشینی. بخوابی. وقت ناراحتی سرت روی شونه هاش باشه و هم پات غصه بخوره. وقت شادی توی آغوش گرمش..... خلاصه بشه نیمه دومت حالا وقتی نباشه زندگی برات می شه جهنم.... دیگه هیچ چیز برات معنا نداره ؛ نه شادی و نه غم... فقط تمام زندگیت از جای خالی اون می شه یه حفره بزرگ که روز به روز هم گستره تر می شه ؛ اینجاست که نبود و عذاب خاطراتش باعث می شه که توی گذشته زندگی کنی به نظرم بدترین مجازاتی که خدا برای آدما در نظر گرفت این بود که بهشون حافظه داد تا باهاش خاطرات رو توی زندگیشون ضبط و ثبت کنن 8 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ چقدر ما ایرانیا بیچاره ایم چقدر خوب بود فارق از مسایل جنسیتی مونث و مذکر گاهی برای اروم شدن سر و رو دوش دوستمون میذاشتیم گریه میکردیم و یا میخندیدیم این هم شانس گند ماست :icon_razz: 10 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ امشب تولدم بود این مدت خیلی اعصاب خردی داشتیم بهمین خاطر جشن گرفتم اینقدر زدیم و رقصیدیدم که دیگه خسته شدیم حسابی خیلی حال داد دیدن دوستای چندین سالم دوستایی که بالاتر از 11 سال باهم هستیم :hapydancsmil:زدیم و رقصیدیدم خلاصه کلی روحیهمون عوض شد......... درسته که همیشه قبل از تولدم چندتا اتفاق ناگوار برامون می افته ولی دیگه عادت کردیم و بعدش یه بزن و بکوب حسابی میچسبه:hapydancsmil: امروز یا بهتر بگم این هفته جزو پر کار ترین و شلوغترین هفته هام بود..... تقریبا هیچ بعداز ظهری خونه نبودم و امروز جزو کم اس ام اس ترین و زنگ ترین روزهای گوشیهام بود ممنونم دوست جونیهام و خونواده خوبم که همکاریهای لازمو انجام میدهید تا من تولد خوبی داشته باشم دوستون دارم هوارتااااااااااااااا 6 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ رفتم کیک بگیرم بعدش رفتم سمت شمعها بسته هاش 12تایی بود هرچی حساب کردم دیدم حداقل باید 3تا بسته بگیرم پشیمون شدم عددی گرفتم ...... گذر عمرو میبینی کلی رفت رو سنمون پیر شدیم رفت دارم یواش یواش وارد دهه سوم زندیگم میشم بدون هیچ کار مثبت و مفیدی ........ خدایا خودت کمکم کن:icon_pf (34): 8 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ میگیم..میخندیم.. ولی حس خوبی ندارم.. تا حالا حس کردی داری تموم میشی؟؟ 12 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ خسته و کوفته ساعت 7 رسیدم خونه از حرح تا حرم رو پیاده گززز کردیم رو برو بچ و گفتیم و خندیدیم وزدیم تو سر و کله ه ممم پاهام داره منفجر میشه ه ه ه 4 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ خسته و کووفته ادم باشه خانواده هم گیر بدن پاشو بریم پارک ک ک ک اونم چی با کل فامیل 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ رگ پام گرفته ... :icon_razz: 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده