رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

ازین به بعد دیگه اهمیتی نداره کاری امتیاز به حق خودشو می گیره یا نه!

دیگه مهم نیست دیگران نمی خوان ارزش ها رو ببینن!!

من کار خوب خودم را انجام می دهم مگر این که بد بودنش ثابت شود!!!

مهم رضایتم از خودمه!

 

دیگه خسته شدم از خسته کننده ها ... :hanghead:

به سوی حذف خستگی ها ... :th_running1:

ازین به بعد با بازده 50% فعالیت می کنم...

 

:ws37:

  • Like 13
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من و تو پشت یک میز چوبی مینشستیم

و آن میز چوبی در کافه ای ساحلی بود .

 

و آن ساحل در سرزمینی ممنوع ،کتاب را سوزاندند و از خواب بیدارمان کردند.

 

دیگر نه تو بودی و نه من

 

ما قهرمانان پوشالی یک داستان بودیم .......

  • Like 14
لینک به دیدگاه

درود دوستان خوبم...

 

نمی دونم تاحالا به این تاپیک سر زدین یا نه...

[h=1]قـــوانیـن بخش گاه نوشته های نواندیشی ها لطفـاً مطـالعـه فـرمائید. ( تغییرات جدیـد! )[/h]توی یکی از این بندها اومده...

 

* میتوانید برای جواب به نوشته های دوستانتان از پیام شخصی و یا پروفایل استفاده کنید.در راستای این بند از هر گونه نقل قول،بحث و گفتگو در زمینه ی پست ها در تاپیک گاه نوشته ها اکیدا خود داری فرمایید.

 

چند مدت هست که به من تذکر داده می شه....

ولی من مسولیت خودم رو بیشتر در تامین مطالب زیرتالارهای ادبی می دونم...تا صرف پاک کردن نوشته های دوستانم...

درسته نقل قول نیست...ولی کاملا یم گفنگو هست که در بند مورد نظر بهش اشاره شده....

 

خواهش می کنم... :icon_redface:

به قوانین احترام بزارید...تا من هم مجبور به کاری که به اون علاقه ندارم که حذف پست های دوستانم هست، نشم.....:icon_redface:

خواهش می کنم...مدتی اجازه بدین این پست دیده شه....تا دوستان مطلع بشن.... :icon_gol:

 

.......................................................................................................................

این هم سهم امروز من....

 

گاهی فک می کنم...که چه پیش خواهد آمد...

تا کاری کنی..که از آن رضایت نداری...

رسیده هایم به اون جواب این بود در ذهن.....

که فقط سلسله هایی از اجبار....که در خارج از ذهن است....

و ذهن ناتوان از جواب گویی....

کاش کمی....این زنجیر اجبارات....کوتاه تر می شد....

  • Like 17
لینک به دیدگاه

به آدم ستم میکنیم، به خدا میگیم ببخشید توبه!

من احساس گناه میکنم! نسبت به خدا نه، نسبت به یک آدم، و معذرت خواهی از خدا بی معنی ترین کاری هست که میتونم انجام بدم! و از خودش هم نمیتونم معذرت بخوام! من رو بشناسید من آدم مزخرفی هستم

  • Like 17
لینک به دیدگاه

ببخشید....ببخشید...ببخشید

 

تا کی میشه بخشید؟

 

تاکی هرکاری که روان پریشانمون بهمون میگه رو انجام بدیم و اخرش یه ببخشید بزنیم تنگش؟!

 

:w74:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

خیلی بی معرفتی :sad0:

 

 

[FLASH=width=120 height=50]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
Music/Amir Masoud - Dar Emtedad Shahr.swf[/FLASH]

  • Like 12
لینک به دیدگاه

چقدر خوبه ادم تو یه شب بفهمه چقدر دوست خوب و با معرفت داره که بهش توجه میکنن و براش شادی میکنن...کاش میشد این توجه ها رو ریخت تو یه کوله پشتی و بندازی رو دوشت تا هر وقت دلت تنگ شد و توجه خواست فقط در کوله ت رو باز کنی..!:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

بچه ها همتون رو دوست دارم :icon_gol:

  • Like 23
لینک به دیدگاه

3 هفته دور بودن از وطن،هم دلم خیلی تنگ شده بود هم از فرودگاه تا خونمون،یه دلهره خاصی داشتم.

از همون لحظه ورود دوباره بی نظمی و آشفتگی و بداخلاقی.:icon_pf (34):

 

این ماه های آخری نمیدونم سخت میگذره یا راحت.:hanghead:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند ، مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ من به آن محتاجم !

  • Like 7
لینک به دیدگاه

[h=6]به كساني كه به شما حسودي مي كنن، احترام بگذاريد...

 

اينها كساني هستند كه از صميم قلب معتقدند شما بهتر از اوناييد...[/h]

  • Like 10
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...