Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ فقط کارت معافیت میتونه ناراحتی از تخت پائین اومدن و در رو باز کردن رو به خوشحالی تبدیل کنه:hapydancsmil: 17 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ عجب!!! خدایا این لامصب چیه آفریدی! انقدر فراموشکار!!!!!! 8 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ دلم واسه خواهرم می سوزه ... من همش خوش می گذرونم اون با حسرت نگام میکنه ... تو روحِ هرچی کنکوره 14 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ خدایا با این همه اتفاقاتی که از روز اول سال 91 افتاده ....فقط میتونم بگم غلط کردم خدایا ری استور بفرما ما رو.... اگر سال 90 هفته ایی یک بار لطفت شامل حالمون میشد.... اینروزها هر روز حالمون رو میگیری... این اخری رو بد زدی...آخه نمیشه نگاش کرد لبخند ژکوند زد... فکر میکنه واسه تعطیلات اومدن ...نمیدونه جوابش کردن.... نمیدونه برگشته که بمونه تا روزی که...! سخته خیلی سخته... من دیگه نمیتونم... 12 لینک به دیدگاه
اتیکا 246 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ تو این دیار، بُرد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی. 4 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ يه بارم قرار شد رژيم بگيرم لاغر شم رفتم دكتر تغذيه يه برنامه غذايي داد در حد شعيب ابيطالب اول صبي يه خرما ميزاشتم جلوم، خوب نگاش ميكردم ظهر يه ليس ميزدم اخر شبم ميخوردم درنتيجه جسمم لاغر شد و روحم بزرگ 16 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ چند شب پيش به يكي اس دادم " فروردين من باش ..ميخواهم پيراهنت را درو كنم " تا امروز ظهر گرفتار معذرت خواهي بودم خواستم بگم همچين ادمايي پيدا ميشن ظرفيت دوست داشتن ندارن كه!!! 13 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ تو خونه تکونی دلم غصه ها رو ریختم دور امیدوارم برنگرده . . . 13 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ آخه شهرام......چرا این پ لامصب پیدا رو اینجوری میگی... 2 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ اونقدر به شخصیت بالغ و والدم بها دادم که یه دفه کودک درونم فعال شد :icon_pf (34): 7 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ از آب گل آلود ماهی سفید می گیرد این زیرکِ روزگار.... می داند کجا...و کِی زبان بریزد برای ربودنِ دلت... و آرام..پاورچین..پاورچین..برود....کجا؟!..به همان جا که عرب نِی انداخت... از زمان می گویم....که می گذرد... و نمی ماند منتظر تو که در پاگرد پله هایش...نفس نفس می زنی از خستگی راه... زنجیر واژه هایم به اینجا که رسید پاره شد از تیغ خود سانسوری.. ریخت دانه هایش در گنجینه ی نگفته ها.... یک دایره ی قرمز دورش کشیده شد..به نام حریم خصوصی... ورود ممنوع.... . . . این است رفتن و رفتن..و یک جا ماندن.... و اینبار ادامه راه بدون آنکه کسی ببیند... تا نبیند زمان چه می کندبا تو... 9 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ چکمههای کوچولوی قرمزش را جفت گذاشته بغلش: - معذرت، از ته دل. - چرا نمی ری خونه؟ - آخه...دلم تنگ می شه. - تنهایی؟ -اوهوم. -منم تنهام.همه فکر می کنن فامیل من شهرستانن.یعنی خودم اینجوری بهشون گفتم.ولی من هیچکی رو ندارم.عین تو. -کاشکی من دایناسورت بودم. بعد سرش را تکیه می دهد به شانه ی آقای مجری، بغض می افتد توی گلویش، می گوید کاشکی من دایناسورت بودم و خودش را می چسباند به آقای مجری. 15 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ آخه چرا من نمی تونم یه کاری رو شروع کنم و تا آخرش برم ؟؟ هانننننننننن ؟؟؟؟؟ 10 لینک به دیدگاه
*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ دوست داشتنهایمان نیز آبکی ست ... 8 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ این هِلن تو pmc limo چقد بد حرف میزددد:4564: یه ذره ادب، فرهنگ، شخصیت خوب چیزیه 2 لینک به دیدگاه
Maryam.Silent 1137 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ همه خوشحالن که سال جدید اومده مگه امروز با هفته پیش چه فرقی داره آخه!!!!!!!!!! متنفرم از این روزای تکراری! 6 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ با حس عجيبي با حال غريبي دلم تنگته پر از عشق و عادت بدون حسادت دلم تنگته گله بي گلايه بدون کنايه دلم تنگته پر از فکر رنگي يه جور قشنگي دلم تنگته 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ اوف سرم داره میترکه هنوز هم مردم بیکاری هستند که بشینند چندساعت بحث الکی کنند .... خدایا کی ما از این مرگ برها راحت میشیم 3 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ ما آدما گاهي انقد خوشي ميزنه زير دلمون كه دوس داريم برا خودمون بدبختي بسازيم. بعضي وقتا از ذهني به عملي هم ميرسونيمش! آخرين متداي Virtual Reality پيشمون لنگ ميندازن. دستمون درد نكنه والا! 12 لینک به دیدگاه
اتیکا 246 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان میگذرد از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده