hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ بعضی جمله ها رو ادم در مورد خودش فکر میکنه ... و گاهی دوس داره بقیه همون جمله رو بهش بگن ... تا تو دلش بفهه که درست فکر میکنه در مورد خودش .... یه جوی تایید میشه انگار فکرش .... دیدی یه وقتی خودت و میکشی و این جمله رو نمیشنوی ... یه وقتی بی هیچ تلاشی طرفت این جمله رو بهت میگه ... تا دیروز فکر میکردم پس حتما اشتباه میکنم که من این اینجوریم .... اما امروز فهمیدم ... اونی که نمیگفت ... نمیخواست ببینه ... نمیخواست به روش بیاره اونی که امروز گفت ... دوس داره که ببینه ... میخواد همون جوری که هستم منو ببینه ... خیلی حالم خوبه ... چون فهمیدم همونی هستم که همیشه ارزو داشتم باشم و بقیه همون حسی رو نسبت به من دارن ... که من خودم به خودم دارم .... واقعا از نظر روحی و احساسی و هر جنبه ای که حساب کنی ... هیچ اتفاقی تا این حد لذت بخش نیست ... که تو رو اون جوری که هستی بشناسن ... 18 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ کاش در دهکده عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف بهم میکردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود 17 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ امروز فهمیدم خیلی از حرفا رو نباید زد .... تا حالا فک میکردم صداقت یعنی گفتن همه چیز ... ولی انگار بدجوری اشتباه میکردم ... 14 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ کاش آدما این قدر زود و راحت در موردت قضاوت نمی کردن ... متنفرم از آدمای دو رو.... 16 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ دنیا خلاصه شده امروز تو لبتابم ...... 16 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ راهی فردا می شود دیروز....با آنکه خیالش کهنه شده... ولی هوای تازگی دارد به سر....نه فکر پریروز است...نه پس فردا..... انگار با پسوند ها بیگانه است...در یک جاده ی مستقیم می رود... رسیدنش به یک غروب و طلوع آفتاب بَند است... که این میان دامن ستاره هم شب را روشن می کند در حضور ماه... ولی برای عده ای شب و روز معنا ندارد...چون به فردا فکر نمی کنند... . . . رفتن لاجرم است و جمله اش باید دارد.... و انسان ذاتا با باید ها مشکل دارد... و این است که... می مانند بعضی در دیروز..با آنکه در راه فردایند.... 10 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ دلمو یکی شکونده و نمی دونم چیکار کنم باهاش 11 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ خیلی وقت ها افراد به دنبال بهانه ای برای پایان دادن به یک رابطه هستند ، پس زیاد خودتان را به خاطر اشتباهات کوچک احتمالی سرزنش نکنید .. 17 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ بازم داره برف میاد...:w70: لینک به دیدگاه
*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ فقط خودممو خودم ... خودمو عشقه :دی نیست مارا دل ز غم شستن روا خوش دلی كز درد گورش بَركَنند نیست در آیین ما ترك قفس همچو مرغانی كه از خود پَركَنند ***زندگانی رسم تیپا خوردن است بس گوارا زخم هر خنجر مرا ساقی تقدیر، آب دیده ام از ازل می ریخت در ساغر مرا ***آسمان را رنگ تاریكی زدن تا نهایت رسم دیرین من است فاش می گویم، مرا معنی عمر بی شكایت رنج دوران بردن است ***بهر پنهان كردن مأوای مهر بر دل خود نقش ماتم می زنیم تا دمی كز سینه دم آید برون نی ز درد و نی ز غم دم می زنیم 10 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ اینروزا خیلی بی حوصلم نمیدونم چم شده... 11 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ دوره ای شده كه حاضرم جای"پـــــت" باشم ولی یه دوست واقعی مثل"مـــــــت" داشته باشم ! 9 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ ای خدایی که جای حق نشستی میشه بی زحمت پاشی تا حق جای خودش بشینه؟!! 9 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۰ كاش آن لحظه هايي كه يكي ازت مي پرسيد حالت چطوره؟ و تو باتمام بغض ميگفتي خوبم !!!! كسي باشه كه آروم تو گوشت بگه ..... ميدونم كه خوب نيستي ..... 10 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۰ خداجون بی زحمت برای سال جدید تو دفتر زندگیم با رنگ خاکستری کاری نداشته باشه ... 9 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۰ وقتی تنها شدی بدون که خدا همه رو بیرون کرده ، تا خودت باشی و خودش 8 لینک به دیدگاه
.Pa.Ri.Sa. 4116 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۰ کلی حرف توی دلم گیر کرده که میخوام بگم ولی غرورم اجازه نمیده! 11 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۰ گاهی دلم برای خودم تنگ می شود گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه ی قلبم میگیرد گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ...گاهی آرزو میکنم ای کاش... دلی نبود تا تنگ شود... تا خسته شود... تا بشکند... 9 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده