Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ تلخی لبخند نگاهت شانه هایم را لرزاند و باز هم در پشت غباری از دود خودت را گم کردی ... 11 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ Time Changed Evrything ....S [FLASH=width=4 height=4] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/FLASH] 12 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ بعضی وقتا اگه یه حرفی رو یه غریبه بهمون بزنه اونقدر ناراحت نمیشیم که یه دوست... 15 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ سیگار می کشم ، یعنی برای دیدن خورشید روز نو میل ام نمی کشد ... سیگار میکشم یعنی سکوت من از شب تاریک تر شده .. راه عبور من از تو باریک تر شده ... سیگار میکشم ، یعنی نه عاشقم و نه تنها اما گسسته ام ... سیگار میکشم یعنی هنوز حس میکنم که باز راهیست سوی تو ... از پشت ویرانه های تخیل ، از پشت قصه ها ... از دوردست نگاه کودکان ، وقتی که می دوند ، سوی شکوه و طراوت یک لحظه زندگی ... سیگار میکشم یعنی که در تمام غزل ها من می نوشتمت ، اما دگر نه من آنم ، نه تو سرود من سیگار های من ، تنها رفیق لحظه سردی که می روی بی تو نشسته ام ... اینجا کنار آتش سرد وجود خویش ... آتش کشیدی و اکنون خاکسترم به جاست... 10 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ دیشب نشستم در مورد یه مطلب کلی مقاله دانلود کردم. امروز میترسم برم سراغشون میترسم برم بخونم و بازم نفهمم چی بوده موضوع ینی از صبح تا حالا هی دارم وقت تلف میکنم که نرم سراغ اونا! امروزم هرچی نوید گفت چته چرا شبیه جنازه هایی چیزی نگفتم بهش! چم شده من واقعا؟ 14 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ برای غم هزاران بهانه داری... برای رفتن هزاران هزار بهانه... برای گله کردن هم... اما هیچ دقت کرده ای که اینها در تناقض با واژه ی بهانه اند؟!! بهانه..............> بها نِه بهانه بهایی است که تو بر چیز ها می نهی پس جایشرا درست بگذار بهانه را برای ارزش ها بِنِه...!! 16 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ بذر خاطره می پاشم روی کاشی به کاشی پیاده روها! تا روزی سبز شود. روزی که تو نیستی و من تنها از روی همان کاشی ها میگذرم تا خاطره هایمان را بچینم. 8 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۹۰ دوچيز از ياد آدم نمي ره دوست هاي خوب و روزهاي خوب.... اما يک چيز هميشه تو قلب آدم ميمونه: روزهاي خوب كه با دوستهاي خوب گذشت....♥ 9 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ خطای نادان بر دیگران آشکار است و خودش از آن بی خبر در حالی که خردمند خود بر خطایش واقف است و دیگران از آن بی خبر. «چارلز کلب کلتن» 7 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ با کسی که دوستش دارید...فیلم نبینید....آهنگ گوش ندهید..کتاب نخوانید.. و کلا خاطره نسازید !!!... وقت نبودنش می فهمین که چی میگم... 7 لینک به دیدگاه
#zina# 1361 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ دلم عجیب گرفته! یه بغضی هست تو گلوم نمیدونم چرا.... گلومو میخارونه... کاشکه زودتر اشک بشه راحت بشم ازش.... از دستش ناراحتم.... 9 لینک به دیدگاه
#zina# 1361 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ من مثل آتشفشان صبورم مثل آتشفشان صبورم مثل آتشفشان صبورم........ 9 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ گنجشک میخندید به اینکه چرا من هرروز بی هیچ پولی برایش دانه میپاشم... من می گریستم به اینکه حتی گنجشک هم محبت مرا از سادگی ام میپندارد. 15 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ من از تبار پاک آریایی قشنگ ترین قصیده ی رهایی هوای عشق تازه نیست توو رگ هام تن نمیدم به رنگ کهربایی... 10 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ کسی نیست ! بیا زندگی را بدزدیم٬ آنوقت میان دو دیدار قسمت کنیم ... (سهراب سپهری) 8 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ چقدر آهنگه خانومم تویی بارونمو دوس دارم... 7 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ از درد تیر پهلویش چشمهایش بی سو شده بود به صورت نیمه باز و صبور نگاه میکرد اما باز هم به خاطر غرورش شیهه نمیکشید به پهلو خوابیده بود و با غرور از بین میرفت... چه تاثیر شگفتی در این واژه ها داشت کره اسب نوپای مغزم! 12 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ چه مزه ای داشت 2 روز از صب تا شب تو برج میلاد پلکیدن :hapydancsmil: 10 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ انقدر گاهی وقتا ... خوشم میاد وقتی جملم تموم نشده صدای قهقه ی یه جمع بلند میشه ...! بعدش تا قطع میشه ... دلم میخواد زود جمله ی بعدی رو بگم ... که باز بخندن ...! صدای خندیدن بقیه رو دوست دارم ... مخصوصا اگه روشون به من باشه و به دهن من نگاه کنن....! بخدین دیگه واسم ....! 15 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۹۰ [h=6]آدمهاي خوب از ياد نميرن " از دل نميرن " از ذهن نميرن " ! ولي ..... زودتر از اينکه فکرش رو بکني از پيشت ميرن ... !!![/h] 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده