S a d e n a 11333 ارسال شده در 27 آبان، 2013 چه دنیای ساکتی ! دیگر صدای تپش قلب ها غوغا نمی کند به گمانم همه شکسته اند .... 7
Mr.101 27037 ارسال شده در 29 آبان، 2013 خدایـــــا این بند دل آدم کجاست؟؟ ک گاهی با یک اسم.. نگاه.. با حضور یک نفر.. و یا با یک لبخند “پاره میشود” 9
S a d e n a 11333 ارسال شده در 29 آبان، 2013 گذشته اگر آزارم داد اما گذشت… امروز هم هر جوری که باشد میگذرد… آرزویی برای فردا ندارم،شاید به فردا نرسم و این واقعیت زندگی ماست. 7
sam arch 55879 ارسال شده در 4 آذر، 2013 من قهرمانِ فرو خوردن بغض های کهنه هستم... آنقدر تکرار کردم این مُکَرَر را... که از رویِ عادت..دیگر اشک را فراموش کردم... چه بد عادتی... 9
Mr.101 27037 ارسال شده در 6 آذر، 2013 شمردن ستاره ها سخت نیست . اگر تو بگویی . . . به اندازه ی ستاره ها دوستم داری ! 8
S a d e n a 11333 ارسال شده در 6 آذر، 2013 جــای تعجبــ ـــ ندارد کــه گـاهـی ... نــوشتــه هــایـم غمگیننــد !! و خــودم غمگیــن تــر از آنهـ ــا دیگــر حتـ ـی حـوصله جنگیــدن بــا خــاطـراتـ ـم را هــم نـدارم ... تــوانش را نیــ ـز !! راستــی !! اگــر همیــن دلخوشـی لعنتـ ـی هــم نبــود ... دیگــر تنهـ ـایی و خلـوتــ ـــ بــرایــم چــه مفوممـی داشتــ ــــ ...!! 3
sahar 91 9480 ارسال شده در 8 آذر، 2013 این را شنیده ام می گویند علاقه واقعی هرگز از بین نمی رود پس تو بگو در میان این همه بی توجهی در پس آن همه گذشته آیا فراموشی گرفته ای یا من باید شک کنم... به اصلِ بودنش تا به کجا ماندنش 3
*mishi* 11920 ارسال شده در 15 آذر، 2013 و تنم ببری با هشتاد ضربه شلاق تنها نوشتم دوستت دارم دستم را گردن زدند. 3
sahar 91 9480 ارسال شده در 20 آذر، 2013 بیا دوباره بازی کنیم ...همان بازی چشمک بیا بهانه ای پیدا کنیم تا دوباره بی دلیل به چشم های هم خیره شویم همان جا که نگهبان قلب است شاید از خجالت این مسیر تکراری قلب دوباره یادش آمد او تا کجا دلگیر است در این بین لبخند گم شده است نگاهِ دلخور تو و حس دلجویی ریخته شده در چشمان من به دنبال چه می گردند 2
B nam o neshan 12214 ارسال شده در 20 آذر، 2013 بيا حواس تقدير را پرت كنيم! تو صدايش كن...من يواشكي فاصله ها را برميدارم 5
B nam o neshan 12214 ارسال شده در 20 آذر، 2013 صبرت كه تمام شد، نرو!! معرفت تازه از آن لحظه آغاز مي شود... 6
sweetest 4756 ارسال شده در 20 آذر، 2013 عذر می خواهم پری من نمیگنجم در آن چشمان تنگ با دل من آسمانها نیز تنگی میکنند روی جنگلها نمیآیم فرود شاخ زلفی گو مباش آب دریاها کفاف تشنهی این درد نیست 5
mani24 29665 ارسال شده در 21 آذر، 2013 از یــک جــــایــی بــه بــعـــد حــــال ِ آدمـهــا دیگـــر خــــوب نمی شـــود فــقـــط بـــرای جــلـــوگیــــری از بــروز ســوء تــفـــاهـُـم لـبخـنــــد می زنـنـــــد ! 5
mani24 29665 ارسال شده در 21 آذر، 2013 یکی از بـــزرگــتــرین عــیـب آدمــ هــآ این است کهـ ، عــاشـقانهـ تــرین روابطشان را بهـ خــاطر حرف دیگــران بهـ گــند می کشند ... 5
mani24 29665 ارسال شده در 21 آذر، 2013 گـاهـی حـتـی یک لـبـخـنـد مـسـیـر یک زنـدگـی رو عـوض مـی کـنـه درسـت مثـل اولـیـن لـبـخـنــ:)ــد تو بـه مـن 7
Mr.101 27037 ارسال شده در 21 آذر، 2013 در سرم تویی در چشمم تویی در قلبم تو من ، عکس دسته جمعی توام . . . 5
mani24 29665 ارسال شده در 22 آذر، 2013 خانواده همیشه هم خون بودن نیست ... خانواده یعنی آدم هایی در زندگیتان ، که خوهان شما در زندگیشان هستند ... آن هایی که شما را همانگونه که هستید می پذیرند ... کسانی که حاضرند هر کاری بکنند تا لبخند شما را ببینند ... کسانی که در هر شرایطی دوستتان دارند ... 3
mani24 29665 ارسال شده در 22 آذر، 2013 تو که نیستی حرفهایم گوشه ذهنم خاک می خورند گاهی بر من بوز مانند نسیم بگذار نوازشت را بخاطر بسپارم… 4
*mishi* 11920 ارسال شده در 24 آذر، 2013 گلایه هایم جلوتر از من راه می روند و به هر خیابانی که می رسم تابلویی نیمه کاره برایم ایست می کشد من،حاصل تمامِ تاخیرهای جهانم با زندانی سی ساله ای که هیچ چیز جز رسیدن بهانه اش را قطع نمی کند! سال هاست قراری دونفره در شلوغ ترین ساعتِ بی کسی ام در من بیداد می کند آهای آرزوهای از دست رفته! حالا چه زمانِ تبخیر شدن است؟ برگردید برگردید شاعری جوان پاورچین پاورچین پیری اش را میان بُر زده است! 3
ارسال های توصیه شده