خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۸۹ بیا تا با عایقی از تمام فصول در متن ِ عقیم عطش تکرار شویم ... 3 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۸۹ مرگ در می زند ... به گمانش من هنوز زنده ام ! 6 لینک به دیدگاه
PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۸۹ تو برای من مثل یک کشور دور دور دور هستی عاشق این هستم که دو صفر تو را آزاد کنم 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ نه كسی آمد كه تو باشد نه كسی رفت كه جز تو باشد هر كسی تا ایستاد در من... تو بود... 6 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ اینقدر هوای تو را داشتم تا ... زمین را از یاد بردم ! 5 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۸۹ دنیا برای من همیشه عادل است ! خیالت تخت ... همان قدر که بخشیده بودی از من گرفت !!! 4 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ این همه خوب بودن ِ تو ... به دروغی بزرگ میماند ! 3 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ قایقَت میشوم - بادبانَم باش بگذار هرچه حرفْ پَشتِمان میزنند مردم بادِ هوا شود دوورتَرِمان کند! 5 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۸۹ ساعت زنگ می زند ... تلفن زنگ می زند ... آیفون زنگ می زند ... دلم زنگ می زند !!! . . . 4 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۸۹ نقابت را بردار لیلی! اینجا کسی مجنون نیست ... 4 لینک به دیدگاه
PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ نمی دانم چرا هردم که چرخ زندگی هموار می گردد بشر تغییر حالت می دهد،خونخوار می گردد 4 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ رهایم کرده ای آنچنان ، که در هزارتوی هیچ رابطه ای پیدایت نمی توان کرد ...! 4 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۸۹ جهان از آن من است من عاشقم و هیچ کس نمی تواند مرا بکشد حتی مرگ 4 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۸۹ از دلم می پرسم: همچنان در عشق ناچاری؟ من تپش های دلم را می شناسم پاسخش آری ست 4 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۸۹ صبح يعني تو، وقتي لبخند مي زني لبخندت به خير ! 4 لینک به دیدگاه
PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۸۹ - امشب، یک ساعت تمام، و یک برگه ی سفید سهم من از تو بود... 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۸۹ آسمان نیستم که هـر پرنده را سهمی از من باشد... من آن پرنده ام که سهم آسمانش را ازچشمان "تو" می خواهد 5 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۸۹ من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشیار است نکند اندوهی سر رسد از پس کوه چه کسی پشت درختان است 3 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۸۹ بس کنید دگر بس کنید وقتی که نه چشم من هوس خواب به سردارد و نه یکی بود و یکی نبود، پایانی تابه کی پریشان میکنید این کلاغان دربدر را ؟ 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۸۹ گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده