کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۰ من همان دخترکی هستم که انتخاب شدم برای از دست دادن تو نه بیشتر و نه کمتر... 11 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ من راه می روم و از من رد پای تو می ماند ... 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۰ اتـوبوسی آمـده از تهـران یـکی از صنـدلی هایـش خالـی است ، قطـاری می رود از تـبریـز یکی از کوپـه هایـش خالـی است ، سینمـاهای شیـراز پـر از تـماشاچی است که حتـماً ردیـفی ار آن خالی است ، انگـار یـک نفـر هست کـه اصلـاً نیـست! انگـار عده ای هستـند کـه نـمی آینـد شایـد، کسی در چشم مـن است ... کـه رفتـه از چشمم نـمی دانم ... بیـژن نجـدی 8 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۰ فرشته ای که روی شانه ام نیست تازه کاش فقط همین بود همیشه هم شعری هست که از راه به درم کند! ... چه اشکالی دارد اگر بهشت را به جهنمیان بدهند تو را به من! 8 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ . . . حالا ماههاست که لیوان خالی ات را نیمی باران پر می کند نیمی کلماتی که دنباله شان به پاییز می رسد ... محسن نظارت 7 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۰ دهانت را ببند ! چشمانت حرفهای قشنگتری برای گفتن دارند.... 7 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مهر، ۱۳۹۰ عکست را نگاه میکنم . آخ که این عکس پیر نمیشود اما ،... پیرم میکند .. 10 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ آتشکارِ ماهِری هستی تا میخواهم سرد شوم در کورهاَت میدَمی! ( رضا کاظمی ) 7 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ آنقدر میوه های سمپاشی شده به خوردمان دادند ، که این روزها با حرف هایمان هم، آدم می کشیم ...!! 6 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ سراغم را از کلاغ بام خانه ات نگیر که حقیقته بودنم را به تکه پنیری میفروشد . 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ هروقت گريه می كنم سبك می شوم عجب وزنی دارد چند قطره اشك...! 14 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ هواپیما رد می شود ابر رد می شود آسمان رد می شود . . . دنیا همین است ... ... من ایستاده ام و همه چیز از روی من رد می شود از چشم های من از احساس من ... . . . من ... پنجره ام ... رضوان ابوترابي 11 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ لبخند تو دلم را قرص میکند که هنوز هم مالک تمام گستره ای که در چشم های تو جا گرفته است منم!!! از مهتاب و خورشید و ستاره گرفته تا کوه و دشت و دریا... با همه اینها هنوز هم زمین زیر پای من سفت نیست!!! ....... علیرضا باقی 11 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ آغوش تو مترادف امنیت است آغوش تو ترس های مرا می بلعد لغت نامه ها دروغ می گفتند آغوش تو یعنی پایان سر درد ها یعنی آغاز عاشقانه ترین رخوت ها آغوش تو یعنی "من" خوبم! بلند نشوی بروی یکوقت! بغلم کن من از بازگشتِ بی هوای ترس ها می ترسم مهدیه لطیفی 12 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ نمی دانم کجای خوب ِ اين قصه ايستاده ای ؛ که از حواس لحظه هايم پرت نمی شوی..! 10 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۰ این روزها تمامِ لبخندِ من زیرِ سرِ توست...! اما نمی دانم تو از کجا آب می خوری...! 12 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 98%, align: center] [TR] [/TR] [TR] [TD=width: 533, colspan: 2] آنقدر چیزها اتفاق می افتد که نمی دانم از کدامشان شروع کنم. احساس می کنم در فیلمی بازی می کنم با حرکت تند. احساس می کنم زمان به سرعت می گذرد. شاید برای این است که روزها کوتاه و کوتاهتر می شوند. گویی از کنار لحظه ها می گذرم این روزها بدون اینکه آنها را زندگی کرده باشم. انسانی هستم سرما خورده با خوشمزه ترین غذا که در دهانش عاری از هر گونه مزه و طعمی است. همه چیز در ذهنم معلق است. در باره همه چیز میتوانم بنویسم و لی نمی دانم چرا همیشه آنقدر طولش می دهم که دیر می شود و موضوع اهمیتش را از دست می دهد. آنوقت نوشتن می شود یک لیوان چای سرد که دیگر میل نوشیدنش را ندارم. حالت آدمی را پیدا می کنم که دیر سر قرارش رسیده باشد. [/TD] [/TR] [/TABLE] 8 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ با هم که قدم میزنیم حسودیش میشود آفتاب نه که هیچ وقت قدم نزده است با مـــاه 7 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۰ مي آيي با انار و آينه دردست هايت يك دنيا آرامش درچشم هايت وقناري كوچكي درحنجره ات كه جهان را به ترانه هاي عاشقانه ميهمان مي كند. مي دانم تاپلك به هم بزنم مي آيي و بانگاهت دشت هاراكوه كوه هارا پرنده مي كني. به قول فروغ: من خواب ديده ام! 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۰ تو انتخاب من نبودی سرنوشتم بودی تنها انگیزه ی ماندنم در این زندگی بی اعتبار. (عباس معروفی) 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده