رفتن به مطلب

حس مرموز...


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 627
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

در کنارم که بخوابی ، دنیا تمام می شود ؛ بهشت آغاز...

در کنارم که بخوابی ، پل صراط ؛

می شود درست جایی میان نوازش لب های من بر چشمان تو...

صبح ، من می مانم و بوی تن تو..............!

لینک به دیدگاه

مرا گویی که رایی من چه دانم

چنین مجنون چرایی من چه دانم

مرا گویی بدین زاری که هستی

به عشقم چون برآیی من چه دانم

منم در موج دریاهای عشقت

مرا گویی کجایی من چه دانم

لینک به دیدگاه

باران قصیده واری

غمناک

آغاز کرده بود

می خواند و باز می خواند

بغض هزار ساله دردش را

... انگار میگشود

اندوه زاست زاری خاموش

ناگفتنی است

این همه غم ؟

ناشنیدنی است

پرسیدم این نوای حزین در عزای کیست

گفتند اگر تو نیز

از اوج بنگری

خواهی هزار بار ازو تلخ تر گریست

لینک به دیدگاه

شمردن بلد نیستم

دوست داشتن بلدم

و گاهی شده

یکی را دو بار دوست داشته باشم

دو نفر را یک جا!

چه کار می شود کرد؟

دوست داشتن بلدم

شمردن بلد نیستم!...

 

 

آیدین روشن

لینک به دیدگاه

سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد

تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد

بیا ای ابر باران زا، میان شعرهای من

که بغض آشنای ابر گریه می خواهد

بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم

و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد

چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی

که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...