*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 31 خرداد، 2011 بسیار ساکت و آرام قدم برمی داری در تاریکی شب ... من نه برای صدا بلکه به خاطر رایحه ای که تو در آنجا بوده ای بر می خیزم ...! 16
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2011 دست خودمان نیست که روی حرفمان نمی مانیم... ما بر زمینی ایســتاده ایم که هــر روز خودش را دور میــــزند... 13
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2011 آرزوی قشنگیست داشتن رد پای تو کنار رد پای من هنوز اما نه برف آمده و نه تو...! 14
- Nahal - 47858 ارسال شده در 5 تیر، 2011 ویرانم می کند هر لحظه، ده ریشتر است وسوسه بوسیدن لبهای تو. امین پور محمدی 10
- Nahal - 47858 ارسال شده در 5 تیر، 2011 آتش باشی برای تو هیزم میشوم دریا بروی پارو تو همیشه درست پنداشته ای دل من شبیه تکه سنگی است که می خواهم تو با همه خستگیهایت یک لحظه به من تکیه کنی شمس لنگرودی 9
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 12 تیر، 2011 فرهاد میدانست صد سال نمیتواند کوه را بکند فقط میخواست یک عُمر اسمش را با "شیرین" بیاورند... 11
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 12 تیر، 2011 گفتند: بايد با بد و خوبش بسازی گاهی دلت را هم به اجباری ببازی ما که به هر ساز تو رقصيديم،دنيـا! پس کی به آخر می رسد اين خاله بازی؟! 11
خاله 3004 ارسال شده در 12 تیر، 2011 دیگر چمدانم را بسته ام از من ملیت نخواهید برای تک تک خانه ها و پنجره ها دست تکان داده ام مرا به میهمانیتان دعوت نکنید همه می دانند خدا ابتدا رفتن را آفرید بعد پای رفتن را ! 9
- Nahal - 47858 ارسال شده در 13 تیر، 2011 دوست داشتن دلیل نمیخواهد ولی نمیدانم چرا خیلیها و حتی خیلیهای دیگر میگویند این روزها دوست داشتن دلیل میخواهد و پشت یک سلام و لبخندی ساده دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده و دنبال گودالی از تعفن میگردند 12
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 13 تیر، 2011 هر چه از من دور می شوی سایه ات بزرگ می شود می افتد روی زندگی ام سیاه می شود روزگارم... 9
Sanaz. 445 ارسال شده در 13 تیر، 2011 از پشت این پرده خیابان جور دیگری است درها پنجره ها درخت ها دیوارها و حتی قمری تنبل شهری... همه می دانند من سال هاست چشم به راه کسی سرم به کار کلمات خودم گرم است... 10
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 14 تیر، 2011 کلاف زندگی ام که گم شد در جایی نامعلوم کسی پیدایش کرد و به جایی دور برد نمی دانم چگونه می بافدش که مرا این جا بی سرنوشت می نامند... 9
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 18 تیر، 2011 بوی سیب که پیچید در میان ما تو مرا گم کردی و من تمام دنیا را ! 12
- Nahal - 47858 ارسال شده در 19 تیر، 2011 شعرم نمی آید! اما، کلامی نو؛ چه،با شکوه می شود، لب هایم ، از کشمکش سُرب و رنگ... و ... ...با شکوه تر، هم آغوشی لب های تو در من!! لب های بی سُرب...بی رنگ!! اکنون، بی هیچ دلواپسی، مرا ببوس آرام، ... اما عمیق!! شاید، عشق، همین است... سارا آرامش 7
Sanaz. 445 ارسال شده در 20 تیر، 2011 تو در منی مثل عکس ماه در برکه در منی و دور از دسترس من سهم من از تو فقط همین شعرهای عاشقانه است و دیگر هیچ. ثروتمندی فقیرم مثل بانکداری بی پول من فقط آینه ی تو هستم. 6
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 27 تیر، 2011 خاطرات کودکیم را ورق می زنم و یک به یک، عکس ها را با نگاهـم می نوشم عکس های دوران کودکی ام طعـم خوبی دارند ... 7
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 9 مرداد، 2011 مثل شهاب سنگی از من می گذری ! روشن می شوم به لبخندی ... و لحظه ای بعد دوباره تاریکی ...! 8
sweetest 4756 ارسال شده در 14 مرداد، 2011 آهای همیشگی ترینم تمام فعلهای ماضیم را ببر چه در گذر باشی چه نباشی برای من استمراری خواهی بود ....من هر لحظه تو را صرف میکنم.. 5
ارسال های توصیه شده