sama-sh 6913 ارسال شده در 29 آبان، 2014 اعتراف میکنم فکر میکردم خیلی قوی تر ازینا باشم اما دیروز بهم ثابت شد ....اونقدی که فکر میکردم محکم نیستم..:icon_pf (34): 6
sama-sh 6913 ارسال شده در 29 آبان، 2014 اعتراف میکنم دیروز خیلی مقاومت کردم...اما یه ذره کم آوردم... 3
*atefeh* 13017 ارسال شده در 29 آبان، 2014 آقا ما دیروز عروسی دعوت بودیم هرچی دختر 15، 16،17، 18 و 19 و نهایت 20 ساله بود رفنه بودن خونه بخت عاغا ی احساس ترشیدگی مزمنی به من و دخترداییم وارد شد که هیچی دیگه تصمیم گرفتیم هرجور شده تا آخر امسال ما هم آستینامونو بالا بزنیم (خط آخر شوخی بوددا، جدی نگیرید) 5
Tamana73 28835 ارسال شده در 29 آبان، 2014 اعتراف میکنم غلط کردم دیروز اون کارو کردم...که الان با گریه.... 4
Tamana73 28835 ارسال شده در 29 آبان، 2014 اعتراف میکنم...باز دم "بعضی" از بچه گرم که حال آدم خوب میکنن... 4
Tamana73 28835 ارسال شده در 29 آبان، 2014 اعتراف میکنم جرات نمیکنم از ترس مامانم از اتاق برم بیرون... 7ساعته تو نتم ناهارم نخوردم:icon_pf (34): 4
victoria_r 7682 ارسال شده در 29 آبان، 2014 اعتراف میکنم تو تمام مراسمای بله برون،نامزدی،عقد،عروسی و حتی موقع دیدن فیلم و عکس عروسی گریم میگیره از این همه خوشبختی اطرافیانم. امروزم کلی تو نامزدی دوستم گریه کردم. 2
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 29 آبان، 2014 یادتون هست که من ادم ازدواجی بودم!؟ اعتراف میکنم فقط قصد ازدواج با دخترهای بالای بیست سال رو دارم، نه دخترهای 15، 16،17، 18 و 19 و نهایت 20 ساله 2
Tamana73 28835 ارسال شده در 30 آبان، 2014 اعتراف میکنم امروز فقط عصبی بودم...دلم بحال اطرافیانم میسوزه... 5
maryam39 8211 ارسال شده در 31 آبان، 2014 اعتراف میکنم که طولانی شدن این پروسه شدیدا خستم کرده اگه تا مهر تموم نشه سر به بیابون میذارم 3
Tamana73 28835 ارسال شده در 31 آبان، 2014 اعتراف میکنم...از تاپیکی که زدم پشیمونم ولی درعوض بهترین دوستارو شناختم.... 5
masi eng 47044 ارسال شده در 31 آبان، 2014 اعتراف میکنم. کسانی که تو صندلی داغم دارن سوال میکنن. بعد دارن خودشون جزغاله میشن.. 3
sun-shine 7672 ارسال شده در 31 آبان، 2014 اعتراف، چه کار سختی ولی اعتراف می کنم که واسه شخصیتم، خیلی کم ارزش قائلم و این یه ضعف بزرگمه :icon_razz: 5
ارسال های توصیه شده