*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم حرف زدن سخت ترین کار دنیاست 5 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم فکر میکردم خیلی قوی تر ازینا باشم اما دیروز بهم ثابت شد ....اونقدی که فکر میکردم محکم نیستم..:icon_pf (34): 6 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دیروز خیلی مقاومت کردم...اما یه ذره کم آوردم... 3 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ آقا ما دیروز عروسی دعوت بودیم هرچی دختر 15، 16،17، 18 و 19 و نهایت 20 ساله بود رفنه بودن خونه بخت عاغا ی احساس ترشیدگی مزمنی به من و دخترداییم وارد شد که هیچی دیگه تصمیم گرفتیم هرجور شده تا آخر امسال ما هم آستینامونو بالا بزنیم (خط آخر شوخی بوددا، جدی نگیرید) 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم غلط کردم دیروز اون کارو کردم...که الان با گریه.... 4 لینک به دیدگاه
saman 7 8787 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم زود از کوره در میرم شدید 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم...باز دم "بعضی" از بچه گرم که حال آدم خوب میکنن... 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم جرات نمیکنم از ترس مامانم از اتاق برم بیرون... 7ساعته تو نتم ناهارم نخوردم:icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم تو تمام مراسمای بله برون،نامزدی،عقد،عروسی و حتی موقع دیدن فیلم و عکس عروسی گریم میگیره از این همه خوشبختی اطرافیانم. امروزم کلی تو نامزدی دوستم گریه کردم. 2 لینک به دیدگاه
استرالیا 2015 1460 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۳ یادتون هست که من ادم ازدواجی بودم!؟ اعتراف میکنم فقط قصد ازدواج با دخترهای بالای بیست سال رو دارم، نه دخترهای 15، 16،17، 18 و 19 و نهایت 20 ساله 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم امروز فقط عصبی بودم...دلم بحال اطرافیانم میسوزه... 5 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم که طولانی شدن این پروسه شدیدا خستم کرده اگه تا مهر تموم نشه سر به بیابون میذارم 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم...از تاپیکی که زدم پشیمونم ولی درعوض بهترین دوستارو شناختم.... 5 لینک به دیدگاه
raz-raz 3612 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم ..که فهمیدم باید حالا حالا ها..تلاش کنم... 4 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم. کسانی که تو صندلی داغم دارن سوال میکنن. بعد دارن خودشون جزغاله میشن.. 3 لینک به دیدگاه
sun-shine 7672 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف، چه کار سختی ولی اعتراف می کنم که واسه شخصیتم، خیلی کم ارزش قائلم و این یه ضعف بزرگمه :icon_razz: 5 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم باز دارم مثل قبل افسرده میشم 2 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دستم بی نمکه بی نمکه 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده