بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ جامعه به كمال زن نياز دارد ونه به جمال او كمال زن نياز به پوشش ندارد ............چون همه به آن نياز دارند ولي جمال زن ............ پوشش لازم دارد...... چرا..... چون جمال زن اختصاصي است ..............مال خودش ومحرم اش وبس لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ رنگ مشكي .................نگاه شكن است آنان كه چشمان بوالهوس دارند با رنگ مشكي زن چندان تمايل ندارند ............... رنگ هاي گوناگون هستند باعث جــــــــــــذب نگاه هاي نامـــحــرم ميشود اتفاقا چون نگاه شکنه مکروهه ... بسیاری از ناملایمات روانی زنهای ما از رنگ مشکی پوشیدنه ... نامحرم با رنگ جذب نمیشه برادر من... واسه چی دین رو واسه ملت سخت میکنین؟ اگر رنگ باعث جذب نامحرم میشد الان زنهای لر و زنهای ترکمن که لباسای گلگلی میپوشن همه جنسشون خرابه! یکی از استاید میگفت حضرت محمد موهای بلند داشت، لباس سفید میپوشید، عطرش هم کوچه رو برمیداشت، سرمه هم میکشید به چشماش ... اگر الان تو یکی از خیابونای تهران قدم میشزد گشت ارشاد میگرفتش! حالا به نظر شما عطر بیشتر نامحرم رو جذب میکنه یا رنگ لباس؟ . میگم یه کاری کنید ، یه سطل عظیم رنگ سیاه وصل کنید به ماهواره امیدتون بپاشه رو کل ایران که بالحمدالله فسق و فجور و ریشه فساد از این مملکت کنده بشه... آقا جان فرمولتون سی ساله که جواب نداده ... ول کنید ملتو بذارین خودشون انتخاب کنن ... مطمئن باشید اگر روشتون خوب بود وضعیت مملکت الان این نبود ... 4 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ اتفاقا چون نگاه شکنه مکروهه ...بسیاری از ناملایمات روانی زنهای ما از رنگ مشکی پوشیدنه ... نامحرم با رنگ جذب نمیشه برادر من... واسه چی دین رو واسه ملت سخت میکنین؟ اگر رنگ باعث جذب نامحرم میشد الان زنهای لر و زنهای ترکمن که لباسای گلگلی میپوشن همه جنسشون خرابه! یکی از استاید میگفت حضرت محمد موهای بلند داشت، لباس سفید میپوشید، عطرش هم کوچه رو برمیداشت، سرمه هم میکشید به چشماش ... اگر الان تو یکی از خیابونای تهران قدم میشزد گشت ارشاد میگرفتش! حالا به نظر شما عطر بیشتر نامحرم رو جذب میکنه یا رنگ لباس؟ . میگم یه کاری کنید ، یه سطل عظیم رنگ سیاه وصل کنید به ماهواره امیدتون بپاشه رو کل ایران که بالحمدالله فسق و فجور و ریشه فساد از این مملکت کنده بشه... آقا جان فرمولتون سی ساله که جواب نداده ... ول کنید ملتو بذارین خودشون انتخاب کنن ... مطمئن باشید اگر روشتون خوب بود وضعیت مملکت الان این نبود ... 1 - بسیاری از ناملایمات روانی زنهای ما از رنگ مشکی پوشیدنه هيچ اصل رواني چنين فرضيه را تاييد نكرده است 2 - واسه چی دین رو واسه ملت سخت میکنین؟ دين يك امر شخصي نيست كه هركس هر طور كه دلش خواست عمل كند اكثريت مراجع دين وعلماء رنگ مشكي را ترجيح ميدهند ............كراهت رنگ سياه در همه موارد ذكر شده است جز در : به نقل از امام صادق(ع) آمده است: «رسول گرامى اسلام ـ صلی الله عليه و آله وسلم ـ استفاده از رنگ سياه را در پوششها ناخوش داشت؛ مگر در سه چيز: در كفش و عبا و عمامه.» 3- بقيه موارد را ..........جواب خواهد داد لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ 1 - بسیاری از ناملایمات روانی زنهای ما از رنگ مشکی پوشیدنههيچ اصل رواني چنين فرضيه را تاييد نكرده است 2 - واسه چی دین رو واسه ملت سخت میکنین؟ دين يك امر شخصي نيست كه هركس هر طور كه دلش خواست عمل كند اكثريت مراجع دين وعلماء رنگ مشكي را ترجيح ميدهند ............كراهت رنگ سياه در همه موارد ذكر شده است جز در : به نقل از امام صادق(ع) آمده است: «رسول گرامى اسلام ـ صلی الله عليه و آله وسلم ـ استفاده از رنگ سياه را در پوششها ناخوش داشت؛ مگر در سه چيز: در كفش و عبا و عمامه.» 3- بقيه موارد را ..........جواب خواهد داد eeeeeeeeeeeeeee پس چرا من از یکی از امام ها خوندم که سیاه باعث غم و تیرگی درون میشه؟ لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ رنگها در طول تاریخ بشر دو مفهوم داشتهاند: القایی و واقعی. مفهوم القایی یعنی آن مفهومی که ما به آن القا میکنیم، اما مفهوم واقعی با طول موج و فرکانس رنگ مرتبط است. مفهوم القایی مثلا گروههای سیاسی یا فرهنگی رنگ خاصی را انتخاب کرده و آن را نماد خود قرار میدهند. البته در جامعه ما هم کم نبودهاند مانند سرخجامگان، سیاهجامگان و یا سفیدجامگان، نهضتهای اجتماعی- سیاسی بودهاند و با رنگ پوشش خود متمایز میشدند. یا رنگ سبز بعنوان نماد علویون و رنگ سیاه نماد بنیعباس. این مفهوم در زندگی اجتماعی نیز به چشم میخورد. اگر از کسی که آبی را دوست دارد، مفهوم آن را سوال کنیم، به زیبایی و آرامش اشاره میکند. آرامش مفهومی است که ما از آن رنگ برداشت میکنیم. وقتی فردی رنگی را دوست ندارد، مسلما آن رنگ برایش مفاهیم منفی را القا خواهد کرد. مثل تفاوت رنگ زرد در ژاپن و آلمان؛ که یکجا رنگ تنفر است و دیگری از آن به رنگ عشق نام میبرد. در مفهوم واقعی رنگها هر رنگ بر اساس طول موج و فرکانسی که دارد، مفهومی خاص به خود میگیرد. رنگها در این طول موجها تاثیراتی در محیط خارج ایجاد میکنند. برای مثال امروزه از تاثیر رنگ در درمان غافل نمیشوند؛ مثلا در اتاق جراحی، تیم پزشکی، پزشک و حتی خود بیمار هم سبز به تن دارند و این بدلیل مفهوم واقعی رنگ سبز است که موجب ثبات ضربان قلب و جریان خون در حالت طبیعی میشود. پیش از آنکه بشر به صورت علمی خاصیت رنگ را کشف کند، برخی از اینها را بصورت تجربی کسب کرده بود. در طول زمان به تجربه کسب کردند که طول موج رنگ آبی میتواند موجب بازگشت امواج منفی بشود و به همین دلیل خر مهرههایی به نام نظربند یا چشمزخم به پای چهارپایان میبستند تا به اصطلاح از چشم زخم در امان بمانند. در واقع در باب رنگ با دو دنیا مواجهیم؛ دنیایی برخاسته از احساسات و خواستهها که لزوما هم با واقعیت رنگها مرتبط نیست، و دنیایی برخاسته از خواص درونی رنگها. دو رنگی که خصوصا در نماد شهری مدرن از آن استفاده میشود، رنگ سفید و مشکی است. اما در محیطهای روستایی، سنتی و طبیعی رنگ بصورت جدی و پویاتری به چشم میآید، مثلا رنگ در لباس عشایر. لینک به دیدگاه
partow 25305 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ یکی از استاید میگفت حضرت محمد موهای بلند داشت، لباس سفید میپوشید، عطرش هم کوچه رو برمیداشت، سرمه هم میکشید به چشماش ... اگر الان تو یکی از خیابونای تهران قدم میشزد گشت ارشاد میگرفتش! منم اینو شنیدم ... تاکید شده رو لباس سفید ... علتش هم دیدن کثیفی لباسه تا زود برطرف شه... عطرشون هم کوچه رو برمیداشت ... اینم موافقم ... فقط عطرش همون ادکلن ساخت فرانسه امروزی که نبوده ... بوده؟ :JC_thinking: 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ چرا رنگ مشکی؟ از سالها قبل، در واقع از وقتی موضوع حجاب زن بصورت جدی در دنیا مطرح شد، مخالفین حجاب، سعی میکردند حجاب را با موضوع رنگ آن طرد کنند. برای موافقین هم رفته رفته این شبهه قوت گرفت که «چرا رنگ مشکی؟». در واقع هر کس می خواست چادر را زیر سوال ببرد، رنگ مشکی را زیر سوال میبرد. معمولا مشکی رنگ افسردگی، عزا و اندوه و غم است. افسردگی بعنوان یک بیماری پاتولوژیک، عزا به مفهوم یک سنت، و غم و اندوه هم به معنی یک فرآیند زمینهساز برای تخلیه هیجان. همه این موارد هم درست و هم غلط است. درست است از این جهت که رنگ مشکی بعنوان نمادی برای همه این موارد است و به اینها کمک میکند، اما محدود به این مفاهیم نیست. در واقع نمیشود تنها این مفاهیم را از رنگ مشکی برداشت کرد. رنگ تیره موجب استتار و اختفای اشیاء و مانع از دیدن آنهاست. چشم در تاریكی جایی را نمیبیند و پارچه یا پرده سیاه مایه احتجاب اشیایی است كه در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفیف مسلمان، رنگ لباسهای ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسری ـ را از رنگهای تیره برگزیدهاند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشیدهتر باشد و بدین وسیله «گوهر عفاف» خود را محفوظتر بدارند و استفاده از رنگهای شاد و مهیّج و هرگونه مجلسآرایی را به خلوت خانه و در جمع محارم خویش اختصاص میدهند. در روانشناسی رنگها، همان گونه كه نوع رنگ در ایجاد گرسنگی، سیری، خشم و آرامش تأثیر مستقیم دارد، در شعلهور شدن غرایز جنسی نیز دخالت مستقیم دارد. رنگ سیاه باعث كاهش شهوت است؛ چنان كه امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این زمینه خطاب به «حنّان بن سُدَیر» كه نعلین سیاه پوشیده بود، فرمودند: «آیا نمیدانی رنگ سیاه مایه تقلیل شهوت است» (وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 386) 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ نگاه مثبت به رنگ مشکی از طرف دیگر رنگ سیاه، رنگ تشخص و هیبت است و در میان رنگها ابهت بیشتری دارد. در ریشهیابی لغات رنگ سیاه در عربی به نام اسود است و به معنی آقایی، برتری و سیادت است. – به جز آن سیادتی که ما بطور اخص استفاده میکنیم. سودت ریشه مشترک سیاه و سیادت است. خانه كعبه با آن پرده سیاه و تیرهای كه دارد، پر از شكوه و ابهت و جذبه است. در روایاتی كه برخی علائم و نشانههای ظهور حضرت مهدی (عج) را بیان میكنند، میخوانیم كه آن حضرت (عج) با بیرق رسول خدا خروج میكند كه از پارچه مخمل سیاه و چهارگوش بوده و در آن صلابت است. (الملاحم و الفتن، سید بن طاووس، ترجمه محمد جواد نجفی، ص 57) لینک به دیدگاه
partow 25305 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ با رنگ های دیگه هم میشه پوشیده بود ... لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ در بررسی فرهنگ ملل، بهتر است سراغ غرب وشرق برویم که تفاوتهای فرهنگی بسیار متفاوتی با هم دارند؛ جالب آنکه در حوزه رنگ مشکی اشتراکات زیادی وجود دارد. در انگلستان و فرانسه رنگ مشکی رنگ اشرافیت است. از قصرهای نجبا که با سنگهای مشکی ساخته شده تا حتی وسایل داخل خانه که از رنگ مشکی متالیک استفاده میشود. رنگ مشکی رنگ اشرافیت، بزرگمنشی و نجیب بودن است. در شرق بدلیل اورینت بودن و در معرض نور بودن بیشتر تمایل به رنگ سفید و رنگهای روشن است، اما باز میبینیم که در همان مناطق هم، در ورزشهای رزمی جز در یکی دو مورد، رنگ مشکی، رنگ کمربندی است که برای کسی که به بالاترین درجه رسیده، یعنی درجه استادی داده میشود. لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ رنگها در طول تاریخ بشر دو مفهوم داشتهاند: القایی و واقعی. مفهوم القایی یعنی آن مفهومی که ما به آن القا میکنیم، اما مفهوم واقعی با طول موج و فرکانس رنگ مرتبط است. مفهوم القایی مثلا گروههای سیاسی یا فرهنگی رنگ خاصی را انتخاب کرده و آن را نماد خود قرار میدهند. البته در جامعه ما هم کم نبودهاند مانند سرخجامگان، سیاهجامگان و یا سفیدجامگان، نهضتهای اجتماعی- سیاسی بودهاند و با رنگ پوشش خود متمایز میشدند. یا رنگ سبز بعنوان نماد علویون و رنگ سیاه نماد بنیعباس. این مفهوم در زندگی اجتماعی نیز به چشم میخورد. اگر از کسی که آبی را دوست دارد، مفهوم آن را سوال کنیم، به زیبایی و آرامش اشاره میکند. آرامش مفهومی است که ما از آن رنگ برداشت میکنیم. وقتی فردی رنگی را دوست ندارد، مسلما آن رنگ برایش مفاهیم منفی را القا خواهد کرد. مثل تفاوت رنگ زرد در ژاپن و آلمان؛ که یکجا رنگ تنفر است و دیگری از آن به رنگ عشق نام میبرد. در مفهوم واقعی رنگها هر رنگ بر اساس طول موج و فرکانسی که دارد، مفهومی خاص به خود میگیرد. رنگها در این طول موجها تاثیراتی در محیط خارج ایجاد میکنند. برای مثال امروزه از تاثیر رنگ در درمان غافل نمیشوند؛ مثلا در اتاق جراحی، تیم پزشکی، پزشک و حتی خود بیمار هم سبز به تن دارند و این بدلیل مفهوم واقعی رنگ سبز است که موجب ثبات ضربان قلب و جریان خون در حالت طبیعی میشود. پیش از آنکه بشر به صورت علمی خاصیت رنگ را کشف کند، برخی از اینها را بصورت تجربی کسب کرده بود. در طول زمان به تجربه کسب کردند که طول موج رنگ آبی میتواند موجب بازگشت امواج منفی بشود و به همین دلیل خر مهرههایی به نام نظربند یا چشمزخم به پای چهارپایان میبستند تا به اصطلاح از چشم زخم در امان بمانند. در واقع در باب رنگ با دو دنیا مواجهیم؛ دنیایی برخاسته از احساسات و خواستهها که لزوما هم با واقعیت رنگها مرتبط نیست، و دنیایی برخاسته از خواص درونی رنگها. دو رنگی که خصوصا در نماد شهری مدرن از آن استفاده میشود، رنگ سفید و مشکی است. اما در محیطهای روستایی، سنتی و طبیعی رنگ بصورت جدی و پویاتری به چشم میآید، مثلا رنگ در لباس عشایر. خب نتیجه؟ رنگ مشکی باعث چه چیزی میشود؟ علمای اسلام در مورد رنگ ها بهتر میتونن بهتر نظر بدن یا من طراح که روانشناسی رنگ خوندم؟ - بسیاری از ناملایمات روانی زنهای ما از رنگ مشکی پوشیدنههيچ اصل رواني چنين فرضيه را تاييد نكرده است اصل روانی نه ! موازین روانشناسی... چرا عزیزم عرضم به حضورت که اتفاقا آخرین مطالعات روانشناسی نشون میده که کسانی که رنگ مشکی می پوشن غمگین تر و افسرده تر هستند. در طراحی شهری هم از رنگ مشکی به دلیل غم آور بودن کمتر و تنها به عنوان پس زمینه استفاده می کنند. لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ از طرف دیگر رنگ سیاه، رنگ تشخص و هیبت است و در میان رنگها ابهت بیشتری دارد. در ریشهیابی لغات رنگ سیاه در عربی به نام اسود است و به معنی آقایی، برتری و سیادت است. این که بیشتر باعث جلب توجه میشه! لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ عطرشون هم کوچه رو برمیداشت ... اینم موافقم ... فقط عطرش همون ادکلن ساخت فرانسه که نبوده ... بوده؟ :JC_thinking: منظورت چیه؟ :JC_thinking: 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ در رنگ مشکی همچنین برکناری از دنیا و نه گفتن به دنیای مادی را میتوان دید. در دنیای مسیحیت در لباس کشیشها، راهب و راهبهها این رنگ، نماد نه گفتن به دنیای مادی و در واقع نماد رهبانیت، زهد و کنارهگیری از دنیاست و در آن بار تقدس به چشم میخورد. رنگ مشکی رنگ دانایی برتر است. در غرب، رنگ ردای قضات و وکلا، هنوز مشکی و یا سرمهای بسیار تیره است. به این معنا که «او میداند و بایستی به دانایی او اعتماد کرد.» در واقع این بار مشکی نمادعلو و برتری در حوزه علم است. در دنیای اسلام هم در مکه، نه تنها رنگ پرده خانه خدا، که در طول تاریخ رنگ و مدل آن تغییر کرده، بلکه سنگهای کعبه هم که به دستور خدا ساخته شده است، از سنگهای سیاه رنگ است. در واقع این مفهوم تقدس و عظمت، نه تنها مفهوم القایی، بلکه از مفاهیم واقعی رنگ مشکی است. {{{{رنگ مشکی در یک نگاه دیگر رنگ وقار و اقتدار و از رنگهای صامت است که نگاه را سریع به سمت خود جذب نمیکند.}}}} از هنگام نزول آیه جلباب، زنان با پوشش تیره در جامعه حضور مییافتند و رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز آنها را نهی نمیكرد و این نهی نكردن رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ خود بیانگر مقبولیت این عمل است؛ چنان كه در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است كه فرمودند: «لباس سیاه مكروه است مگر در خَف، عمامه و عبا» (وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 8، ص 382) و خف نوعی كفش چرمی است. لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ نگاه اسلام به رنگ مشکی رنگ در دنیای اسلام مفاهیم بسیار زیبایی دارد. شاید بتوان گفت بیشترین نمود سلیقه شخصی افراد در بحث انتخاب رنگ مطرح میشود. اگر قرار باشد انتخاب رنگ، رفتارهای اجتماعی و یا دینی فرد را محدود نکند، معمولا حق انتخاب را به فرد میدهد، مگر در مواری که مفاهیم ویژهای را القا کند. در بررسی سیره و روش پیامبر، اهل بیت و احادیثشان میتوان دید حضرت محمد (ص)، از عمامههایی استفاده میکردند که رنگهای متعددی داشت، مثلا سبز، زرد، سفید و... اما نکته جالب این است که پیامبر عمامه مشکیشان را در سه جای مهم و استراتژیک - و نه هر جا- استفاده کردند. 1- در خواستگاری حضرت خدیجه، 2- در فتح مکه، 3- در روز عیدغدیر (در این روز، حضرت عمامه مشكي را بر سر حضرت علی (ع) گذاشتند لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ این که بیشتر باعث جلب توجه میشه! در نتيجه چشمان بوالهوس وبي حيا ..............حساب خودشان را خواند فهميد كه : اين سرزمين صاحب دارد ومسئول واگر جلو آيد تو دهني ميخورد 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ مروری بر تاریخ چادر مشکی با ورود اسلام اموی به ایران، فرهنگ ظاهرا اسلامی، تحت تاثیر بخشی از تعصبات جاهلی عربی، مردم را دچار زدگی از اسلام میکند، تا زمانیکه فرهنگ شیعی و علوی در ایران جا میافتد. در زمان صفویه بود که آیین شیعی برای اولین بار آیین رسمی مسلمانان ایران میشود. در آن دوره، بحث از چادرهای ایرانی اندرونی و بیرونی برای زنها است. چادر اندورنی همان چادر نماز یا نیمدایرهای است که امروزه خانمها به سر میکنند. در آن زمان تنها برای اندرونی و نماز استفاده میشد. برای فعالیت اجتماعی زنان، چادر کمری بود. ترکیبی از عبای عربی و مدل ایرانی آن. در واقع این نوع چادر،" چادر اصیل ایرانی" است. چادرهای کمری که در دوران صفوی موجود است به رنگهای صامت رنگ نخودی یا خاکی، رنگ نیلی (آبی لاجوردی) و رنگ ماشی (تیرهتر از رنگ صدری) بودند. استحصال رنگ مشکی در آن زمان به گونهای نبود که بتوان آن را به راحتی به دست آورد و تثبیت کرد. در واقع رنگ کمیابی در آن زمان بود. در همان زمان در امپراتوری عثمانی که مهد تسنن است، و در مجاورت ایران است چادرهای زنان دربار از جنس ابریشم و به رنگ صورتی، آبی و... بود. به نقل از مورخین در زمان عبدالحمید دوم، در دوره عثمانی تعرضی به یکی از نوامیس میشود، و از آن زمان بحث جدی مطرح میشود که بایستی رنگ چادرها رنگ مشکی باشد. و بعد از آن از تبریز به عنوان پایتخت فرهنگی ایران فرمان داده میشد که رنگ مشکی جزء رنگهای چادر باشد. البته رنگ مشکی به صورت رنگ رسمی چادر زنانه در میآید. به همین دلیل تا پیش از انقلاب و تا اواسط 55 یا 56 چادرهای نخی رنگی در کشور موجود بود. در عرف مناطق مختلفمان رنگ چادر مختلف بود. و رنگ مشکی بعنوان یک رنگ رسمی وجود داشت. در آن سالها شاید 10 تا 25 درصد از زنان حضور اجتماعی داشتند، اما بعد از انقلاب که فرآیند اجتماعی شدن زنان سرعت میگیرد و 40 تا 70 درصد از خانمها حضور اجتماعی پیدا میکنند، لباسی که رسمیتر بود، یعنی چادر مشکی، بین آنها رایجتر میشود. در استانهای مختلف حتی میان عشایر هم این رنگ رایج میشود. از آن پس چادر مشکی یک عرف فراگیر میشود. قطعهای که از پازل هویت ایرانی- اسلامی ما باقی مانده، چادر مشکی است که باید از آن مراقبت کنیم، نه اینکه براحتی جراحیاش کنیم. در قرآن دو دستور در خصوص حجاب زنان آمده است حجاب حداقلی............ و حجاب حداکثری........... {{{{ در حجاب حداقلی بعد ظاهری و فیزیکی آن بحث خمار است. یعنی زن مسلمان در هر جای دنیا میتواند به شکلی که زنهای پاکدامن و عفیف آن منطقه لباس میپوشند، درآید.}}} البته با حفظ دستورات قرآن یعنی افزودن مکملهایی به آن به گونهای که کل بدن بجز گردی صورت و دستها تا مچ پوشیده باشد. (((( در حجاب حداکثری یا ماکسیمم، که رتبه اول حجاب است کلید واژه جلباب را داریم. لغتشناسان میگویند کلمه جلباب در خودش رنگ سیاه را دارد.)))) بنابراین رنگ مشکی در جایگاه خود، - در حضور اجتماعی زنان - اولویت پیدا میکند. 1 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ 1- روانشناسی رنگ سیاه سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار میگیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته میشود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیتهای خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده میشود. رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار میگیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است. در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود. رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایشهای مد مورد استفاده قرار میگیرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ باز عرض ميكنم: جامعه به كمال زن نياز دارد ونه به جمال او كمال زن نياز به پوشش ندارد ............چون همه به آن نياز دارند ولي جمال زن ............ پوشش لازم دارد......چرا..... چون جمال زن اختصاصي است ..............مال خودش ومحرم اش وبس:icon_pf (44): 2 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ رنگ سياه در مكتب اهل بيت، فقط و فقط در مصائب و سوگوارىها مورد استفاده قرار گرفته است؛ يعنى يك انتخاب نادر و استثنايى بوده است و نه انتخابى هميشگى. بنابر نقل ابن ابى الحديد، امام حسن -عليهالسلام در سوگ امير المؤمنين على -عليهالسلام جامه سياه برتن كرد و با همين جامه به ميان مردم آمد و براى آنها خطبه خواند.10 درنگاه ابتدايى رنگ سياه، يك رنگ مكروه و ناپسند تلقى مىشود در نماز، لباس سياه پوشيدن مكروه مىباشد.11 در قطب دوم و جبهه دوم تعارض، يعنى آموزههاى دينى نيز لباس سياه نه تنها صد در صد مورد پذيرش واقع نشده است و آن را مفيد و انتخاب اول نيست و به آن توصيه نمىشود، بلكه سياه تنها در رتبه هشتم و آخرين انتخاب قرار مىگيرد. از اين رو تنها در عزاى ائمه هدى - عليهالسلام پوشيدن اين رنگ ممنوع نيست، آن هم از اين جهت كه به واسطه تأثير روانى آن، موجب سكوت و سكون و آرامش گشته، شخص مضطرب را از مصيبت و حزن به يك آرامش روانى مىرساند و ياحداقل در اين زمينه بسيار تأثير دارد. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده