الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۸۹ اوهوم...دوس ميداريم...آخي آخييييييييي 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۸۹ اوهوم...دوس ميداريم...آخي آخييييييييي دختر دوس داری یا پسر؟ 1 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۸۹ دختر دوس داری یا پسر؟ هم دخمل هم پسر.... اما اگه قراره يه دونه باشه....دختر...شايدم پسر 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ مردی مقابل گلفروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه میکرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: «دختر خوب، چرا گریه می کنی؟» دختر در حالی که گریه می کرد گفت: «میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط ۷۵ سنت دارم در حالی که گل رز ۲ دلار می شود.» مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا من برای تو یک شاخه رز قشنگ می خرم. وقتی از گلفروشی خارج شدند مرد به دختر گفت: مادرت کجاست؟ می خواهی تو را برسانم؟ دختر دست مرد را گرفت و گفت: «آنجا» و به قبرستان آن طرف خیابان اشاره کرد. مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت. مرد دلش گرفت.. طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و ۲۰۰ مایل رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد! 11 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ به نظر من اگه بهشتی هم باشه آغوش مادره 5 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ کل افلاک و بدن به من حاضر نیستم درد مادر شدن و زایمان و 9 ماه بارداری و تحمل کنم وحشتناکه اما خیلی دوس دارم مادر باشم و پرورش بدم کاش میشد ادما هم تخم بذارن 7 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباسهایش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ش از پنجره نگاهش میکرد و از شادی کودکش لذت میبرد . مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا میکند.ا مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد . پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود ….ا تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد . مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت تمساح پسر را با قدرت میکشید ولی عشق مادر به کودکش آنقدر زیاد بود که نمیگذاشت او بچه را رها کند . کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود , صدای فریاد مادر را شنید , به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت پسر را سریع به بیمارستان رساندند . دو ماه گذشت تا پسر بهبودی مناسب بیابد . پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود . خبرنگاری که با کودک مصاحبه میکرد از و خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد . پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم ها را نشان داد , سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت : این زخم ها را دوست دارم اینها خراش های عشق مادرم هستن . 11 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ من مادر شدن رو دوست دارم ولی نمیدونم لیاقتش رو پیدا میکنم یا نه...میترسم خیلی مسئولیت خطیریه... 4 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ نوترون این چند روزه زدی تو کار مهر مادری. دمت گرم مارو هم یکم به خودمون آوردی با این پستات کاش فقط این حس یادمون نره دو روز دیگه 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ اگه قول بدین بچم دختر باشه من حاضرم پدر بشم و درد زایمان رو تحمل کنم 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ نوترون این چند روزه زدی تو کار مهر مادری.دمت گرم مارو هم یکم به خودمون آوردی با این پستات کاش فقط این حس یادمون نره دو روز دیگه چه چیزی بهتر از یادآوری یه همچین چیزایی؟ والا هنوز هیچ کسی رو به زلالی و معرفت مادرم تو زندگی ام ندیدم. :icon_gol: آدم هرچقدر بزرگتر میشه، بیشتر میفهمه که چقدر در حق مادرش جفا کرده. 9 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ به نظرم مادر زیباترین واژه در تمامی فرهنگ هاست به شخصه معتقدم نعمت مادر بودن بالاترین نعمتیه که مردها از اون محرومن مادر شدن چه از لحاظ نیاز عاطفی و چه از لحاظ نیاز منطقی(ادامه نسل بشری) واجبه ولی متاسفانه مشکل اساسی که ما ایرانی ها داریم اینه که خودمونو ذاتا مادر خوب و پدر خوب میدونیم نه تنها در این امر بلکه تو سیاست و تو اقتصاد و فی جمیع الاحوال اینارو میگیم تو خونمونه ولی من بر این باورم که هر چی که تو این دنیا هست مهارته که انسانها میتونند کسبش کنند مادر خوب بودن هم مهارته ....هیچ کس بذاته مادر خوب نبوده و بر حسب نیازش مادر خوب بودن رو یاد گرفته بچه دار شدن خیلی خوبه ولی باید زمینه اش هم فراهم باشه یک دانه در هر خاکی رشد نمیکنه زمینه هم شامل توان مالی والدین -توان فکری والدین و توان عاطفی والدین میشه فقدان هر یک از پتانسیل های مذکور موجب نقص در تربیت میشه بلاشک خانومایی که تو این تاپیک دم از لیاقت مادر شدن میزنند چند درصدتون تا حالا کتب تربیت فرزند خوندید؟چقدر مشاوره خانواده رفتید که موقعیت صحیح بچه دار شدن رو تشخیص بدین؟ نگه داشتید برا بعد بچه دار شدن؟ بعد از مرگ سهراب؟ در قبال خانوما آقایون هم باید با این تفکر بچه دار بشند که فرزند من از من به باید نه اینکه این هشتمی رو هم گفتییم باشه برا روزایی که کمک دستم باشن:icon_pf (34): 7 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ آخه نامردا این چه تاپیک هایی هست که میزنید نمیگید که یکی هست که دو ماه و نیمه مادرش رو ندیده 9 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ آخه نامردا این چه تاپیک هایی هست که میزنید نمیگید که یکی هست که دو ماه و نیمه مادرش رو ندیده تلفن که هست ضعیفه؟:vahidrk: 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ خانومایی که تو این تاپیک دم از لیاقت مادر شدن میزنند چند درصدتون تا حالا کتب تربیت فرزند خوندید؟چقدر مشاوره خانواده رفتید که موقعیت صحیح بچه دار شدن رو تشخیص بدین؟نگه داشتید برا بعد بچه دار شدن؟ بعد از مرگ سهراب؟ مادرای خیلی از ماها از این کتابا نخوندن؛ من کلا مخالفم؛ مادر بودن و محبت مادری یک احساس غریزی هست که بعد از تولد کودک و وقتی که بچه رو به بغل میگیره در مادر ایجاد میشه این احساس و این محبت بی انتهای مادر نسبت به فرزند به نظر من واقعا معجزه و یک چیز مافوق بشری هست، یک چیزیه که (امیدوارم) هممون درکش کردیم کاملا ولی باز زبان از توصیفش عاجزه 8 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ تلفن که هست ضعیفه؟:vahidrk: آقا سهیل از خانوادتون دور نبودید که اینجوری میگید............صبح ها با صدای مادر بلند شدن یه چیز دیگست........وقتی دیر میکنید میدونید یکی منتظرتونه ...........وقتی وارد خونه میشید یه لبخند مادر تمام خستگی روز رو از تنتون به در میکنه 8 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ تلفن که هست ضعیفه؟:vahidrk: من تو رو اینطوری تربیت کردم ؟؟ :vahidrk: این چه طرز حرف زدن با یه خانوم متشخصه ؟؟؟ 5 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ مادرای خیلی از ماها از این کتابا نخوندن؛ من کلا مخالفم؛ مادر بودن و محبت مادری یک احساس غریزی هست که بعد از تولد کودک و وقتی که بچه رو به بغل میگیره در مادر ایجاد میشه این احساس و این محبت بی انتهای مادر نسبت به فرزند به نظر من واقعا معجزه و یک چیز مافوق بشری هست، یک چیزیه که (امیدوارم) هممون درکش کردیم کاملا ولی باز زبان از توصیفش عاجزه اینم یک نمونه خود تافته جدا بافته بینی دیگر آخه عزیز من فک میکنی کاملا درست تربیت شدی؟این خطاب به خودم هم هست مادران ما از نظر عاطفی برای ما کم نذاشتن ....ولی از نظر توان مالی و توان فکری چه؟ دهه شصت گفتند بزائید تا سربازان امام زمان زیاد بشه و ما همه نتیجه این سیاست اشتباه هستیم ....مادران و پدران ما ایا فکر نمیکردند که این سیاست روزی تبدیل به فاجعه میشه؟...همانطوری هم که الان هست .....شاید بگی آدم باید خودش لیاقت داشته باشه و رفاه رو به زندگیش بیاره ولی بیا کلامونو قاضی کنیم الان پسری اگه بخواد ازدواج کنه حداقل 20 ملیون تومن باید تو دستش باشه(تازه با کلی عقده حاصله از خانواده همسر) و جوان 25 ساله از کجاش دربیاره این مقدار پولو.....نگو ازدواج نکنه که حرفت مضحکه....در این زمان باید یکی از نظر مالی حداقل ساپورتارو داشته باشه....هر کسی هم نابغه نیست که بتونه شرایط رو عوض کنه دوستی داشتم که آتئیست بود و میگفت اگه خدایی هم باشه خدای من مادرمه ولی همان رفیقم میگفت خدای من بزرگترین خیانت رو در حقم کرد و نذاشت اون رشته تحصیلی رو که میخواستم ادامه بدم این درسته؟ مادران ما خوب بودند ولی مادران آینده باید بهتر از اونا باشند 6 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ من تو رو اینطوری تربیت کردم ؟؟ :vahidrk: این چه طرز حرف زدن با یه خانوم متشخصه ؟؟؟ آقا سهیل از خانوادتون دور نبودید که اینجوری میگید............صبح ها با صدای مادر بلند شدن یه چیز دیگست........وقتی دیر میکنید میدونید یکی منتظرتونه ...........وقتی وارد خونه میشید یه لبخند مادر تمام خستگی روز رو از تنتون به در میکنه شوخی بود عزیز دل خدا حفظشون کنه براتون ولی برای تسکین درد هم میتونی از صدای مادر استفاده کنی چه میدونی اسکایپی چیزی ای کاش میشد مادر ها رو هم دانلود کرد 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ اینم یک نمونه خود تافته جدا بافته بینی دیگرآخه عزیز من فک میکنی کاملا درست تربیت شدی؟این خطاب به خودم هم هست مادران ما از نظر عاطفی برای ما کم نذاشتن ....ولی از نظر توان مالی و توان فکری چه؟ دهه شصت گفتند بزائید تا سربازان امام زمان زیاد بشه و ما همه نتیجه این سیاست اشتباه هستیم ....مادران و پدران ما ایا فکر نمیکردند که این سیاست روزی تبدیل به فاجعه میشه؟...همانطوری هم که الان هست .....شاید بگی آدم باید خودش لیاقت داشته باشه و رفاه رو به زندگیش بیاره ولی بیا کلامونو قاضی کنیم الان پسری اگه بخواد ازدواج کنه حداقل 20 ملیون تومن باید تو دستش باشه(تازه با کلی عقده حاصله از خانواده همسر) و جوان 25 ساله از کجاش دربیاره این مقدار پولو.....نگو ازدواج نکنه که حرفت مضحکه....در این زمان باید یکی از نظر مالی حداقل ساپورتارو داشته باشه....هر کسی هم نابغه نیست که بتونه شرایط رو عوض کنه دوستی داشتم که آتئیست بود و میگفت اگه خدایی هم باشه خدای من مادرمه ولی همان رفیقم میگفت خدای من بزرگترین خیانت رو در حقم کرد و نذاشت اون رشته تحصیلی رو که میخواستم ادامه بدم این درسته؟ مادران ما خوب بودند ولی مادران آینده باید بهتر از اونا باشند بحث تربیت نیست؛ تافته جدا بافته هم نیستم؛ مقصر هیچکدوم از اینهایی هم که گفتی مادرهای ما نیستند. الان پسر نمیتونه پول در بیاره به مادر چه ربطی داره؟ مادر مگه سیاست گذاره مملکته که تصمیم بگیره نزاد تا انفجار جمعیتی رخ نده؟ اتفاقا وظیفه مادر 95٪ تامین عاطفه هست؛ بقیش رو باید از جامعه طلبکار باشی نه مادر ها 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده