AFARIN 7196 ارسال شده در 15 اسفند، 2010 جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد 3
Astraea 25351 ارسال شده در 15 اسفند، 2010 به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار که از جهان ره و رسم سفر بر اندازم 2
.MohammadReza. 19850 ارسال شده در 15 اسفند، 2010 جان بی جمال جانان میل جهان نداردهر کس که این ندارد حقا که آن ندارد در این درگه که گه گه که که و که که شود ناگه مشو غره ز امروزت که از فردا نیی آگه 2
Astraea 25351 ارسال شده در 15 اسفند، 2010 عمر مارا مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروزمهمان توام فردا چرا 3
.MohammadReza. 19850 ارسال شده در 15 اسفند، 2010 عاقلان نقطه پرگاهر وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند 1
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 15 اسفند، 2010 عشق،قابیل است؛قابیلی که سرگردان هنوز کشته خود را نمی داند کجا پنهان کند! 1
Astraea 25351 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 اجرام که ساکنان اين ایوانند اسباب تردد خردمندانند هان تا سررشته خرد گم نکنی کانان که مدبرند سرگردانند خیام 2
.MohammadReza. 19850 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 اجرام که ساکنان اين ایوانند اسباب تردد خردمندانند هان تا سررشته خرد گم نکنی کانان که مدبرند سرگردانند خیام ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند 1
Astraea 25351 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 ياد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود حافظ 5
.MohammadReza. 19850 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم. 5
Astraea 25351 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشیانی داشتم 5
AFARIN 7196 ارسال شده در 16 اسفند، 2010 خیام اگر ز باده مستی خوش باش با لاله رخی اگر نشستی خوش باش چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی! چو هستی خوش باش 5
Astraea 25351 ارسال شده در 17 اسفند، 2010 ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم ورنه این صحرا تهی از لاله سیراب نیست رهی 5
آریوبرزن 13988 ارسال شده در 17 اسفند، 2010 به صحرا بنگرم صحرا ته وینم .........به دریا بنگرم دریا ته وینم بهر جا بنگرم کوه و در و دشت ...................... نشان روی زیبای ته وینم 4
shokoofeh 887 ارسال شده در 17 اسفند، 2010 درخت با جنگل سخن می گوید علف با صحراستاره با کهکشان و من با تو سخن می گویم نامت را به من بگو دستت را به من بده حرفت را به من بگو قلبت را به من بده ......... احمد شاملو 3
surgun 729 ارسال شده در 26 اسفند، 2010 یاد دار این سخن از من که پس از من گوئی یاد باد آنکه مرا این سخن از وی یادست 2
Astraea 25351 ارسال شده در 29 اسفند، 2010 لب فروبسته ام از ناله و فریاد ولی دل ماتمزده در سینه من نوحه گر است 2
آریوبرزن 13988 ارسال شده در 29 اسفند، 2010 روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت بی تو اگر سرخ بود از اثر غازه بود......
ارسال های توصیه شده