رفتن به مطلب

شعرهای لعنتی ...!


خاله

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 353
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چای را میان ِ انتظار ِ شبانه ات دم کنی

و دو استکان ِ کمر باریک غزل

و یک قصیده تیک تیک ساعت

و یک بغل دل تنگی ...

و بعد پشت ِ دلت در بزند

گومب .. گومب و بی قرار

 

_ "ببخشید ... امشب نمی آیم"

 

و چایی که هنوز دم می کشد ..

و انتظاری که هنوز لبریز است ...

  • Like 10
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...
  • 2 هفته بعد...

پس مانده

لبهای ترک خورده ات

بر روی

ته سیگار

به جا مانده

آن را

قاب می گیرم

و

به دیوار می زنم

دیوار

تَرَک بر می دارد

شاید که

دیوار

لب باز کرده است

  • Like 8
لینک به دیدگاه

امشب فاحشه ای کرایه خواهم کرد

فاحشه ای به زیبایی دو گوش

به روشنی دو چشم

و به گرمی د...و دست

هفده دقیقه برای تمام من بس است

هفده دقیقه به قیمت هفت هزار تومان

خدارا چه دیدی

شاید دلش جا ماند

ازین پس حرفهایم را رایگان گوش داد

  • Like 10
لینک به دیدگاه

مي بخشمت ....

بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي ....

بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي ....

مي بخشمت ....

بخاطر دلي كه برايم شكستي ......

بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي .....

مي بخشمت ....

بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي .....

بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي ....

اما هرگز نمي بخشمت...!!!

بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي!!!

  • Like 9
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

 

 

کمی گوشهایت را تیــــــــــــــز کن

 

صدای دلتنگیم به آســــــــــمان هم رسیده

 

 

تو چرا از روزی که صدای آرام دوستت دارمم را شنیدی

 

دیگر فـــــــــــــــــــریاد بـــــــــــــــــلند دلتنگیم را نمیشنوی؟!

 

 

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

×
×
  • اضافه کردن...