شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ یک عمر شنیدیم علف باید به دهن بزه شیرین بیاد هی زور زدیم علف شیرین بشیم غافل از اینکه طرف گاو بود و کارتن میخورد:ws28: 2 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ ریگی پسرشهاین اواتاروت قبلا خوشگل تر بودا زمین خوردی ؟چرا انوقت؟ زیر پات پوست موز بود:gnugghender: یه نقل قول بگیر بدونیم با کی هستی یک عمر شنیدیم علف باید به دهن بزه شیرین بیاد هی زور زدیم علف شیرین بشیم غافل از اینکه طرف گاو بود و کارتن میخورد:ws28: چه میکنه این فیس بوک 2 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ یه نقل قول بگیر بدونیم با کی هستی چه میکنه این فیس بوک والا من فیس بوک نرفتم مشاهده گفتگوی من و با یکی از بچه ها رو میخوندم من اون موقع برای اون گذاشته بود مینا هم برای من گذاشته بود منم گذاشتم براتون که بخندید عهههههههههههههه چقدر گذاشتن داشت:whistle: 3 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ یاد بگیرید تو این تاپیک از پستهای هم تشکر کنید لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ من آمدم ... ایووووووووووووللللل خوش اومدی 1 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ در حال حاضر 32 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربران و 31 مهمان ها).Senator. 31 مهمان ؟ 1 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ ایووووووووووووللللل :hapydancsmil: خوش اومدی میسیییی داداشی مهربون من امروز امتحان داشتم؛ فردا هم دارم؛ پس فردا هم دارم؛ همش هم سختن ؛ خدا به دادم برسه لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ میسیییی داداشی مهربون من امروز امتحان داشتم؛ فردا هم دارم؛ پس فردا هم دارم؛ همش هم سختن ؛ خدا به دادم برسه اوه اوه ، پشت سر هم چرا ؟ حالا نوبت سمیراست :gnugghender: لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ :flowerysmile: اوه اوه ، پشت سر هم چرا ؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 حالا نوبت سمیراست :gnugghender: چه میدونم؛ خیلی اینجوری بده؛ دیشب ساعت 2.5 خوابیدم؛ 5 بیدار شدم من که دیگه باهاشون قهرم؛ با یه نفر دیگه بدن، چرا از پیش ما میرن خب، منو باش چقدر با محمد حرف زدم که امین رو از اخراجی در بیاره؛ با سمیرا حرف بزنه ... چقدر فکر و ذهنم مشغول کردم؛ بخدا اون شب حرف امین اشکمو درآورد... حالا که واقعا علاقه ای به اینجا ندارن، منم دیگه اصرار نمیکنم لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ چه میدونم؛ خیلی اینجوری بده؛ دیشب ساعت 2.5 خوابیدم؛ 5 بیدار شدم من که دیگه باهاشون قهرم؛ با یه نفر دیگه بدن، چرا از پیش ما میرن خب، منو باش چقدر با محمد حرف زدم که امین رو از اخراجی در بیاره؛ با سمیرا حرف بزنه ... چقدر فکر و ذهنم مشغول کردم؛ بخدا اون شب حرف امین اشکمو درآورد... حالا که واقعا علاقه ای به اینجا ندارن، منم دیگه اصرار نمیکنم بابا درسخون ، منو بکشی اون وقت شب بیدار نمیمونم درس بخونم عب نداره، خب اینام حق دارن ، بعضی وقتا واقعا دل آدم میشکنه و با اینکه اینجارو دوس داره مجبوره بره ، گرچه باز بیشتر از قبل به صورت مهمان میاد چک میکنه اینجارو حالا دیگه این حرفارو بذارین کنار بیاین سر خونه زندگیتون ، ما اینجا تو این کلبه وسط جنگل میترسیم لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ فک کنم امتحانای منم شروع شده برم یکم درس بخونم :scared9: لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ فک کنم امتحانای منم شروع شده برم یکم درس بخونم :scared9: تازه داری فکر میکنی ؟ لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ تازه داری فکر میکنی ؟ خوندم ، حالا 5 دیقه آنتراکت فقط 5 دیقه میمونماااا لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ خوندم ، حالا 5 دیقه آنتراکت فقط 5 دیقه میمونماااا 5 دقیقت تموم نشد ؟ لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ 5 دقیقت تموم نشد ؟ چرا تموم شد الان میرم لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ :gnugghender::gnugghender::gnugghender::gnugghender::gnugghender::gnugghender: 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده