mohsen500 150 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ اندازه درخت طراحی را می توانید پس از زدن کلید Shift-f3 و با استفاده از دستور zoom تنظیم کنید. در انتها دوباره shift-F3 را بزنید تا به حالت عادی برگردید. اما فونت های مورد استفاده توسط کتیا بر اساس ویندوز تنظیم می شود. روی صفحه ویندوز راست کلیک کنید، properties را انتخاب و بعد appearance و advanced . در بخش item می توانید فونت بخش های مختلف را از جمله منوها و ... را تنظیم کنید. البته این روی تمام برنامه ها اثر گذاشته و آنها را عوض می کند. اگر مشکل کوچکی و بزرگی فونت ها نیست و در نمایش متن آنها مشکل دارید هم: روی صفحه ویندوز راست کلیک کنید، properties را انتخاب و بعد appearance و effects. use the following method to smooth edges of screen fonts را در دو حالت انتخاب و در هر بار یکبار کتیا را ببینید و دوباره اجرا کنید و اثر آن را ببینید. در یکی از دو حالت آن باید مشکل حل شود. مشکل درخت طراحی که حل شد. مشکل فونت options بود که از روش تنظیمات ویندوز هم جواب نداد ولی با نگه داشتن Ctrl وزوم با موس اونم حل شد. ممنون 1 لینک به دیدگاه
Prof.Eng 1862 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۸۹ DMU Fitting محیطی است که امکان شبیه سازی فرآیندهای سوار یا پیاده کردن قطعات یک مجموعه را بر اساس ترتیب فرآیند و زمان بندی مورد نیاز آنها فراهم می کند. در این میز کاری کتیا، ابتدا باید مسیر و قدم های نصب برای هر قطعه را توسط دستور track تعریف کرد. با کمک compass باید قطعه را در فضای مورد نیاز حرکت داده و جابجای و یا چرخش لازم را به آن داد. برای هر حرکت باید توسط بخش record موقعیت (shot) را ذخیره کرد و در منوی اصلی زمانی که باید قطعه در رسیدن به این موقعیت صرف کند shot time را تعریف کرد. پس از تعریف مسیر و زمان حرکت هر قطعه، توسط دستور sequence ترتیب انجام حرکت های مختلف قطعات تعریف می شود که می تواند به موازات هم یا پشت سر و ... تعریف شود. یک sequence در واقع تعریف کننده مجموعه ای از حرکت هاست که در قطعات مختلف در زمان های مختلف رخ می دهد. دستورهای دیگر این میز کاری، تعریف تغییرات رنگ و نحوه نمایش قطعات در طول یک sequence، محاسبه و ایجاد حجمی از فضایی که قطعه در هنگام جابجایی از فضای اطراف خود اشغال می کند sweep volume، تولید خودکار نما و حرکت انفجاری قطعات exploded view و دستور بسیار جالب path finder برای یافتن مسیر بستن یا باز کردن یک قطعه در مجموعه فشرده ای از قطعات با رعایت عدم برخورد با قطعات دیگر است. همینطور برای هر یک از sequence ها یا track های ایجاد شده می توان فیلم حرکتی آنها را توسط دستور simulation ایجاد و در کتیا ذخیره کرد. 3 لینک به دیدگاه
amin d 74 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ سلام من میخوام مکانیزم اسکاچ یوک رو سیموله کنم سرعتشم باید بدست بیارم how can i do that? 1 لینک به دیدگاه
mohammad.ef 690 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ سلام . این محیط ها رو میشه توضیح بدین که چیه ؟ لینک به دیدگاه
Prof.Eng 1862 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ سلام . این محیط ها رو میشه توضیح بدین که چیه ؟ 1- کارهای تکرای مثل تبدیل فایلها یا چاپ کردن تعداد زیادی نقشه و ... که در تعداد زیاد باید انجام شود. 2- ویرایش پارامترها و متغیرهای کلی نرم افزار مثل محل نصب، پیش فرض ها، منوها و ماکروها و ... تنظیم استانداردهای مورد استفاده و ... 3- بدرد ایران نمی خورد!!! تنظیم کننده و جابجا کننده لیسانس برنامه 4- تعریف printer 5- همان tools-option است. 6- بررسی کامل بودن برنامه، نسخه و service pack های آن. ترمیم برنامه 7- امکان ارتباط کتیا با برنامه Enovia Plm و کار کردن در یک سیستم Plm را فراهم می کند. 4 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۹ سلام یه سوال فایل های ابر نقاط رو به جز اونهایی که توی راهنمای خود کتیا هست ، از کجا می تونیم گیر بیاریم ؟ لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ آقا یه سوال ، بهتر نیست ما که تو ایران هستیم و کارهای آنچنان شگفت انگیز نمی خوایم انجام بدیم کتیا رو ببوسیم بذاریم کنار ؟؟ :banel_smiley_52: بعد از 4 سال کار و تدریس به این نکات اشاره می کنم 1- در محیط drafting محدودیت های زیادی وجود داره و کارها طولانی انجام میشن 2- مرتب کردن شاخه طراحی تو اسمبلی خیلی سخته 3- تحلیل نیرو و گشتاور نمیشه انجام داد 4- نصب نرم افزارهای plug-in خیلی دردسر داره 5- منحنی ها در کتیا خیلی اذیت می کنن :w00: فقط یه spline درجه دوم تو محیط sketcher 6- اصلاح سطوح متصل به هم که دارای gap هستند و باید به solid تبدیل بشن مرگ آوره 7- فیلت ها کیفیت خوبی ندارن 8- پیغام های خطا پشت سر هم:w821: بارها شده به این فکر می کنم که کاش یه راهی بود که میومدم محدودیت های این نرم افزار رو بر می داشتم. البته این کار نیاز به این داره که لایسنس بهمون بدم و تقریبا ++C رو خورده باشیم !!! که اونم سالها طول می کشه ، تازه از این گذشته کی ما رو اونجا راه میده ؟ توی یک خبر خوندم که شرکت DS با یک دانشگاه توی دوبی برای توسعه نرم افزار کتیا داره همکاری می کنه. همون موقع می خواستم سرمو بزنم تو دیوار !! کار به جایی رسیده که دیگه دانشگاه های کشورهای عربی .... 2 لینک به دیدگاه
mohammad.ef 690 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ آقا یه سوال ، بهتر نیست ما که تو ایران هستیم و کارهای آنچنان شگفت انگیز نمی خوایم انجام بدیم کتیا رو ببوسیم بذاریم کنار ؟؟ :banel_smiley_52: و به جاش از چی استفاده کنیم ؟ 3 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۸۹ و به جاش از چی استفاده کنیم ؟ با توجه به پیشرفت هایی که نرم افزار های رده دوم مثل سالیدورکس و inventor کرده اند فکر می کنم گزینه های مناسبی برای کار باشند. نرم افزار کتیا به درد خودروسازها و شرکت های غول می خوره ، توانایی مدیریت داده های پروژه و محصول است که این نرم افزار رو اینقدر محبوب کرده. شاید برای کارمندان و مدیران شرکت هایی که در گذشته 10 سال برای توسعه محصول کار می کرده اند و حالا با کمک این نرم افزار روند توسعه به 2 سال کاهش پیدا کرده و میلیون ها دلار در مخارجشون صرفه جویی می کنن این نرم افزار بسیار حیاتی باشه و کاستی ها و نواقص اون در مقایسه با مزایای اون بسیار ناچیز هست. برای اون ها دیگه اهمیتی نداره که کشیدن نقشه ها به جای 4 ساعت ، 10 ساعت طول می کشه ؛ اون ها خدا رو شکر می کنن که به جای مثلاً 50 ساعت ، فقط در عرض 10 ساعت نقشه ها آماده میشه !!! :ws2: در ضمن من فکر می کنم شرکت DS هم مثل ایران خودرو و سایپا ، رقیبی برای خودش نمی بینه که بخواد روز به روز بهبودهای آنچنانی در نرم افزارش ایجاد بکنه 1 لینک به دیدگاه
Prof.Eng 1862 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ یک چیزی که در ایران نمی توان متوجه آن شد میزان اعتماد و تکیه ای است که می توان به یک نرم افزار در کارهای بزرگ کرد (trust-ability و robustness ) که برای شرکت های بزرگ حتی از زمان هم مهمتر است. کتیا از این دیدگاه، یکی از بهترین هاست و با وجود ضعف های که در بخش مدل سازی دارد به همین علت در بین شرکتهای بزرگ بیشتر مورد توجه است. سالیدورک بیشتر در زمینه سریع کردن فرآیند مدلسازی و خوش دستی کار طراحی بهبود یافته است ارائه pdmworks هم کمک بسیار زیادی در توسعه آن کرد ولی هنوز راه زیادی در پیش دارد تا برای پروژه های سنگین و حتی نیمه سنگین مهندسی بکار گرفته شود. چندی پیش، من یکی از شرکت های اقماری فورد را دیدم که کار طراحی قطعات ساده تر خودرویی را با سالیدورک انجام می داد ولی با وجود استفاده از کامپیوتر فوق العاده قوی، از سرعت و کارایی برنامه شکایت می کرد. 3 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ لطف کنید یه کم در مورد پروژه های بزرگ مثل خودروسازی برامون بگید. این جمله ای که در مورد قابلیت اعتماد گفتید . به نظر میاد خیلی مهم باشه. ولی من موندم خودروسازها که نمی تونن تو کتیا تحلیل کنن ، کارهای تحلیلی مهندسی رو چطور انجام میدن ؟ یعنی می خوام دقیقا بدونم مهم ترین استفاده هایی که از این نرم افزار می کنن شامل چه چیزهایی میشه ؟ 2 لینک به دیدگاه
dishdish 71 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ به نظر من علت استفاده شرکت های خودروسازی از کتیا، داده های سالهای قبل(legacy data) انهاست که با فرمت کتیاست و تبدیل کردن آنها به هر فرمت دیگری، دردسرها و مشکلات زیادی دارد. 10 سال قبل سالیدورکس قدرت فعلی را نداشت و نرم افزار کامل و قابل اعتمادی نبود. inventor هم تازه در 1999 وارد بازار شد. اما کتیا همین ابزارهایی که اکنون دارد را آن موقع داشت. یکی از دلایلی که امروزه سالیدورکس با اینکه زیرمجموعه dassault است و نمیتواند فایل های کتیا را بخواند، این است که این شرکت نمی خواهد مشتریانی که طی سال ها قبل بدست آورده و کتیا را با قیمت گزافی به آنها میفروشد، از دست بدهد و در عوض فقط 4000 به ازای هر لایسنس سالیدورکس بدست آورد. بنابراین سعی کرده سالیدورکس را در همین سطحی که هست نگه دارد تا تحدیدی برای خودش نباشد. 4 لینک به دیدگاه
Prof.Eng 1862 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ نه،مطمئن باشید چنین تفکراتی وجود ندارد. اگر شرکتی چنین سیاستی را در پیش بگیرد قطعا متضرر می شود. بازار هدف برای سالیدورک متفاوت است و برای شرکت های کوچک تا متوسط تعریف شده است. امکان خواندن فایل های کتیا در سالیدورک و برعکس هم وجود دارد و ماژول هایی برای هر دو برنامه نوشته شده است که بطور عادی جزو برنامه نیستند. در مورد تحلیل های مهندسی، با اینکه بخش anslysis در کتیا، سالیدورک، NX و ... وجود دارد این بخش ها فقط برای ارزیابی اولیه طراحی بکار می روند. البته در مورد قطعات ساده و تحلیل های ساده نتیجه همین تحلیل ها برای تایید طراحی کفایت می کند (که برخی دوستان به آن اشاره کرده اند) اما ارزیابی دقیق همیشه در برنامه های CAE انجام می شود که در صنعت خودرو Nastran, Adams, Ls Dyna, Pam Crash, Ansa, Hypermesh, Medina, Madymo و ... بیشتر استفاده می شوند که البته هر یک کاربرد خاص خودشان را دارند. خودروسازها، برای هر پروژه یک بخش طراحی دارند که از برنامه CAD استفاده می کنند، یک بخش CAE که کارشان فقط انجام انواع محاسبات مختلف مهندسی از تحلیل ساده تنش گرفته، تا دینامیک خودرو، تصادف، خستگی، گرمایش و .... است. مسئله قابلیت اعتماد هر چند با امکانات نرم افزار در ارتباط است اما چیزی متفاوت با آن است. کتیا سالهاست که برخی دستورات ساده مثل نوشتن متن روی جسم یا الگوهای مختلف تولید قطعات تکراری pattern و بسیاری دیگر را ندارد اما آیا شرکت داسو اینها را نمی داند تا اضافه کند؟! البته می داند اما بجای توسعه دستورات، بیشتر در توسعه ساختاری برنامه کار کرده است که در ظاهر کمتر دیده می شود. مشکل عدم وجود چنین دستوراتی را می توان با کمک دستورات دیگر و یا روش های کمکی حل کرد. نکته مهمتری که برای برنامه ای که قرار است در یک سیستم plm که شبکه ای از صدها و شاید هزاران کاربر است کار کند توانایی رصد، به اشتراک گذاری، کنترل داده ها (که بخش Plm انجام می دهد) همزمان با ارایه امکانات طراحی بصورت مطمئن و بدون دردسر است. پس از یک دیدگاه (که در ایران بیشتر آن را می بینند) مسئله طراحی و امکانات برنامه مطرح است از دیدگاه دیگر قابلیت کار کردن با داده هایی است که شامل هزاران فایل مختلف است که تعداد زیادی از آنها توسط کاربران دیگر در حال تغییر هستند و حجم آنها به صدها مگابایت می رسد بدون دردسر و اطمینان خاطر از اینکه کل این ساختار تحت کنترل است، صدمه ای نمی بیند (به قول اینها crash نمی کند)، و اتفاقات عجیب و قریبی دیگری که ممکن است فرآیند توسعه و تولید یک محصول را دچار دردسر کند نمی افتد. چنین قابلیت بالایی را تنها کتیا، nx و تا حدی ProE تا بحال ارائه داده اند که البته همین ها هم دارای مشکلات خاص خودشان هستند. سالیدورک در بخش مدل سازی پیشرفت های زیادی کرده است اما ساختار بخش کار با سطوح آن اصلا خوب نیست. دستورات خوبی دارد اما واقعا برای سطح سازی قطعات پیچیده چندان مطلوب نیست. با ارائه pdmworks و توسعه آن سالیدورک به دنیای plm وارد شد. این برنامه نیازهای پروژه های متوسط را بخوبی برآورده می کند و از این دیدگاه برای شرکت های متوسط بهترین گزینه است. من نمونه هایی از انجام پروژه های خودوریی کوچک تا متوسط را دیده ام که با کمک این دو انجام شده است. این نمونه ای از آنهاست که در آن بدنه، شاسی، و بخشی از سیستم تعلیق و فرمان توسط سالیدورک و با کمک pdmworks طراحی و تولید شده است: این مثال را زدم تا حس مشترکی نسبت به سطح پیچیدگی یک پروژه داشته باشیم. طبق تعریف اینجا، پروژه طراحی و توسعه این خودرو یک پروژه متوسط تا کمی پیچیده محسوب می شود. 4 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ شما که تا اینجا رو توضیح دادید یه تجربه شخصی هم از کتیا بیان کنید. منظورم یه تجربه از اون پروژه های بزرگ. بفرمایید توی یکی از این پروژه های بزرگ کدوم قابلیتش بیشتر از همه برای شما جالب توجه بوده. اینو برای این میگم که من خودم یه پروژه مدلسازی تقریبا بزرگ انجام دادم ولی فقط در حد مدلسازی و تهیه نقشه بود و طبعا به اشتراک گذاری و قابلیت collaboration رو تجربه نکرده ام. اما توی همین مدلسازی هم کلی چیز یاد گرفتم . از جمله این که مدیریت قیود در اسمبلی بسیار قدرتمنده و قابلیت publication و قابلیت تعویض قیودش معرکه س . 1 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ در حال حاضر بسیاری از شرکت ها مایل هستند تمامی کارها رو توی یک نرم افزار انجام بدن ، این کار دردسر تبدیل فرمت ها رو از بین می بره و واقعا موجب صرفه جویی در زمان و هزینه میشه. من اینو حتی توی پروژه های کوچکی که انجام داده ام به خوبی درک می کنم . فکر می کنم کتیا V6 به همین خاطر ایجاد شده و خیلی از این مشکلات این تیپی رو حل کرده ، درسته ؟ راستی یه سوال از دوستان ، من تاریخچه نرم افزار کتیا و شرکت سازنده رو خونده ام ، امریکا مهد نرم افزار و کامپیوتره ولی با این حال به نظر شما چرا هنوز امریکایی ها نتونسته اند رو دست یک شرکت فرانسوی رو بیارن ؟ به تازگی (2007) نرم افزار NX هم که در امریکا متولد شده بود مال siemens شده و با نام جدید siemens plm software شناخته میشه. این یعنی یه رقیب اروپایی دیگه. البته درسته که تو دنیای امروز دیگه حد و مرزی نمیشه برای بسیاری از چیزها به خصوص نرم افزار قائل شد. 1 لینک به دیدگاه
Prof.Eng 1862 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۸۹ در بخش plm رقابت نزدیکی بین Enovia و Teamcenter که متعلق به Siemens است وجود دارد. من با Enovia خیلی کار کرده ام و تقریبا هر روز کارهای مهندسی که انجام می دهم از طریق آن است. کار فعلی که من در کنار درس، به عنوان مهندس طراح درگیر آن هستم طراحی و ساخت تجهیزات پیشرفته است که کار mass spectrometry را انجام می دهند و برای تجزیه و تحلیل مواد در بخش داروسازی، شیمیایی و ... استفاده می شوند. تقریبا 500 نفر در فرآیند طراحی و توسعه محصول شرکت دارند که تقریبا نیمی از آن در سنگاپور و اروپا و ... قرار دارند و نیمی دیگر در کانادا و آمریکا. کار طراحی و نمونه سازی اولیه prototyping اینجا انجام می شود و تولید نهایی در سنگاپور (به علت ارزان تمام شدن). datacenter تمامی اطلاعات همه کاربران در آمریکاست و enovia v6 همراه با oracle برای مدیریت اطلاعات محصول استفاده می شود. catia v5r18 توسط همه استفاده می شود که به جز بخش plm آن که با enovia بطور مستقیم کار می کند تنها شامل میزهای کاری part design, gnerative shape design, sheet metal design, drafting و dmu است! چون نیازی به بخش های دیگر وجود ندارد. محصول شامل چند هزار قطعه می شود که مکانیکی، الکتریکی و الکترونیکی هستند. محصول دارای پیچیدگی هندسی خاصی نیست بنابراین شاید سالیدورک هم می توانست به عنوان برنامه طراحی استفاده شود اما مطمئن هستم فقط به خاطر بحث plm و عدم پشتیبانی کامل سالیدورک از یک سیستم جامع plm کتیا نسخه v5r12 علیرغم قیمت بالاتر آن در ابتدا خریداری شده و به v5r18 و enovia v6 ارتقا یافته است. نمونه های دستگاه های فعلی را می توانید در absciex.com ببینید. این مثال خوبی است از اینکه چرا با وجود سادگی هندسی محصول (توانایی مدل سازی هندسی به عنوان عامل تعیین کننده مطرح نیست) باز هم کتیا به عنوان ابزار استفاده شده است. 4 لینک به دیدگاه
Prof.Eng 1862 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۸۹ تجربه های خودرویی بسیار جذابتر هستند. در مثال بالا، فرآیند طراحی چندان پیچیده نیست و تصمیمات را می توان سریع گرفت چون محصول پیچیدگی فن آوری دارد اما پیچیدگی هندسی و ساخت و تولید ندارد. در یک خودرو، کار بسیار پیچیده تر است. گاهی تغییر دادن یک پیچ ساده می تواند کلی دردسر درست کند و امکان پذیر نباشد. در فرآیند طراحی و توسعه خودرو، در تمام حوزه های مهندسی کار زیادی وجود دارد. فرض کنیم بخواهیم یک پیچ ساده را عوض کنیم مثلا بجای M8 از M10 استفاده کنیم. برای چنین کار ساده ای، نه تنها کل چرخه حیاتی این قطعه بلکه قطعات مرتبط با آن هم دستخوش تغییر می شوند. اجازه بدهید فعلا قطعات مرتبط با پیچ را فراموش کنیم (که دردسرشان قطعا ده ها برابر خود پیچ است) و فقط به خود پیچ بپردازیم. در بجث طراحی، تمامی مدارک مهندسی شامل نقشه، کتابجه های نصب assembly manual، باید بر اساس پیج جایگزین به روز شوند، در بخش تامین، باید سازنده یا تامین کننده جدیدی جایگزین فعلی شود خودش کلی کار است (سازنده باید تایید شده باشد، استانداردها رعایت کرده باشد، با سیستم کاری شرکت خودروساز آشنا باشد و بسیاری چیزهای دیگر...)، سیستم تامین (دریافت قطعه، انبارداری و تغذیه خط) باید اصلاح شود، در بحث تولید (مدارک مهندسی تولید باید بر اساس قطعه جدید اصلاح شود، فرآیند نصب و نحوه آن همراه با تیم مهندسی تولید تعریف و اصلاح شود، کارگر آموزش لازم برای نصب را ببیند، ابزار جدید خریداری و نصب شود و ...، در بحث تعمیر و نگهداری و خدمات پس از فروش تمام مدارک اصلاح شود و چرخه تامین محصول برای کلیه نمایندگی های شرکت اصلاح شود و کلی چیز دیگر که ممکن است نیاز به بررسی و اصلاح داشته باشد (مثلا محاسبات مهندسی مجموعه درگیر ممکن است لازم باشد) که من جا انداخته باشم. این در مورد یک پیچ یا قطعه ساده است. می بینید که با وجودی که به نظر ساده است و ممکن است کسی بگوید این که عوض کردن یک پیچ است کاری که ندارد همین کار ساده چند ماه طول بکشد تا اجرایی شود! حال بجای این پیچ ساده، تصور کنید قرار باشد صدها قطعه از خودرو تغییر کند حجم فعالیتهای مهندسی از کار مدل سازی کامپیوتری در کتیا گرفته تا قالب سازی و از تامین قطعه گرفته تا آزمایش های صحه گذاری و... غیر قابل تصور است و کار هر یک از این بخش ها برای خود معادل چند پروژه مهندسی محسوب می شود که جذابیتی بسیار دارند. شاید بتوان گفت نصف وقت یک مهندس طراح، در تبادل اطلاعاتی با سایر بخش های مهندسی و ارزیابی اولیه طراحی از این دیدگاه صرف می شود. قبل از آنکه طراح، پشت کتیا بنشیند و کار را شروع کند باید صورت مسئله طراحی را با تیم های ساخت، تامین، هزینه، تولید و ... مطرح کرده و بر اساس نظر آنها ایده طرح جدید یا اصلاحات مورد نیاز را طرح ریزی کند. این مسئله بسیار از کار نرم افزاری مهمتر است. کار نرم افزاری را یک فوق دیپلم هم می تواند انجام دهد اما تجزیه و تحلیل مسئله مهندسی، ریشه یابی مشکلات، یافتن راه حل های مناسب طراحی که مبتنی بر اصول مهندسی، زمان, هزینه و ... باشد را تنها یک مهندس با تجربه می تواند انجام دهد. در ایران به کار نرم افزاری بیشتر توجه می شود در حالی که در شرکت های خارجی، توانایی نرم افزاری جزو آخرین ضرورتهای مورد نیاز یک مهندس طراح محسوب می شود!!!!!!!!! چون کمابیش در کنار دست یک مهندس طراح، یک یا چند technologist یا همان مدل ساز و نقشه کش وجود دارد و از طرفی نرم افزار را می توان ظرف چند ماه در حد انجام کار های ضروری فرا گرفت اما نکاتی که در بالا اشاره کردم را باید در طی سالها کار گروهی و مشارکت در پروژه های مختلف کسب کرد. بهر حال نرم افزار از نظر اهمیت در رده اول نیست می خواهد کتیا باشد یا nx یا هر چیز دیگر البته شرکت های کوچک مدل سازی و تولید نقشه های مهندسی را هم جزم کارهای یک مهندس طراح تعریف می کنند که این بخاطر حجم کم کار است. متاسفانه در ایران، طراحی را معادل با مدل سازی می گیرند. مثلا می گویند که می خواهم در کتیا فلان قطعه را طراحی کنم ولی در واقع منظورشان مدل سازی است. اگر مثال پیچ را دوباره مرور کنیم متوجه تفاوت ساختاری این تعریف می شویم. پیچ نیازی به مدل سازی و نقشه و ... ندارد اما همین پیچ در همین فرآیند جایگزینی با پیچ دیگر نیازمند حجم زیادی فعالیت های طراحی است. 4 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۸۹ تجربه های خودرویی بسیار جذابتر هستند ... با توجه به حرفای شما ، نباید خودمون رو وابسته به نرم افزار کنیم. ولی من نمی تونم تصور کنم اگه در اینجا که هستیم همین نرم افزار رو هم بلد نباشیم دیگه چه کار دیگه ای هست که بتونیم انجام بدیم !!!!! من که خودم رو کاغذ هیچ کاری نمی تونم انجام بدم . یه روز بابام وایساده بود بالای سرم و داشت فعالیت منو حین کار با کتیا می دید. یه دفعه یه جمله جالب گفت که خیلی تاثیر گذار بود. گفت اگه این کامپیوتر رو ازت بگیرن دیگه هیچ کار دیگه ای بلد نیستی !!! جوابی که تونستم بدم این بود که زمینه کار که مهیا بشه همه کاری می تونم بکنم !!! البته علاقه اصلی نرم افزاره :ws2: 1 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۸۹ داشتم یه مقاله رو می خوندم به این جمله جالب برخوردم !!! Dassault Systemes has grown through the Chrysler and Boeing relationship (as well as other applications) into, until a couple of years ago, the largest supplier of CAD/CAE/CAM and PLM software in the world. This has lead to the “fat, dumb, and happy syndrome” within Dassault, leading them to believe they could do no wrong; and they showed this arrogance heavily towards their customers. اصل لینک برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۸۹ واقعاً فکر می کنید اولین هواپیما در جهان که با کمک CATIA V5 تولید شد چی بود ؟؟ :ws2: جوابش در خط پایینیه ، اگه تونستید پیداش کنید !! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده