مشاعره

[Hanaaneh 28168]

الا یا ایها الساقی ادرکاسا وناولها

که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

 

آن به که درین زمانه کم گیری دوست

با اهل زمانه صحبت از دور نکوست

آنکس که تو را به جملگی تکه بر اوست

چون چشم خود باز کنی،دشمنت اوست

[alimec 23102]

آن به که درین زمانه کم گیری دوست

با اهل زمانه صحبت از دور نکوست

آنکس که تو را به جملگی تکه بر اوست

چون چشم خود باز کنی،دشمنت اوست

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[Hanaaneh 28168]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

هرکه را با خط سبزت سر سودا باشد

پای ازین دایره بیرون ننهد تا باشد

[آرتاش 33340]

هرکه را با خط سبزت سر سودا باشد

پای ازین دایره بیرون ننهد تا باشد

 

در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند//گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

[Hanaaneh 28168]

در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند//گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

 

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند

در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا

[آرتاش 33340]

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند

در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا

ای خوش ان روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

[Hanaaneh 28168]

ای خوش ان روز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

 

منزل حافظ کنون بارگه پادشاست

دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد

[آرتاش 33340]

منزل حافظ کنون بارگه پادشاست

دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد

دیگر مگو که زاهد مارا گذشت نیست نگذشت اگر چه از سر دنیا زدین گذشت

[آریوبرزن 13988]

دیگر مگو که زاهد مارا گذشت نیست نگذشت اگر چه از سر دنیا زدین گذشت

تا چند زنم بروی دریاها خشت

بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود

که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

[emanrahemi 439]

تا معطر كنم از لطف نسيم تو مشام

شمه اى از نفحات نفس يار بيار

[آریوبرزن 13988]

تا معطر كنم از لطف نسيم تو مشام

شمه اى از نفحات نفس يار بيار

رفیقان قدر یکدیگر بدانید

چو معلوم است شرح از بر نخوانید

....................

[hasti1988 22046]

رفیقان قدر یکدیگر بدانید

چو معلوم است شرح از بر نخوانید

....................

 

 

دلی همدرد و یاری مصلحت بین...که استظهار هر اهل دلی بود

به گردابی چو می افتادم از غم...به تدبیرش امید ساحلی بود

[a_ghadimi 4539]

دلی همدرد و یاری مصلحت بین...که استظهار هر اهل دلی بود

به گردابی چو می افتادم از غم...به تدبیرش امید ساحلی بود

ديروز به ياد تو و آن عشق دل انگيز

بر پيكر خود پيرهن سبز نمودم

در آينه بر صورت خود خيره شدم باز

بند از سر گيسويم آهسته گشودم

[آرتاش 33340]

ديروز به ياد تو و آن عشق دل انگيز

بر پيكر خود پيرهن سبز نمودم

در آينه بر صورت خود خيره شدم باز

بند از سر گيسويم آهسته گشودم

 

من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم

من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم

[a_ghadimi 4539]

من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم

من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست

[آرتاش 33340]

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست

تاپیشه توست راست گویی ... هرگز نبری سیاه رویی

[a_ghadimi 4539]

تاپیشه توست راست گویی ... هرگز نبری سیاه رویی

 

یارب به کریمی کریمانت بخش

بر آب دیده یتیمانت بخش

صد بار به لطف و کرمت بخشیدی

یک بار به سلطان خراسانت بخش

[bar☻☻n 5895]

شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد

 

بنده ی طلعت آن باش که آنی دارد

[parniyan71 560]

دل من نرم تر از جنس بلور

 

دلم از جنس حریر،

 

گر تو را قصد شکستن باشد

 

سنگ بی انصافیست!

 

یک تلنگر کافیست...

[آریوبرزن 13988]

تاکی به انتظار گذاری به زاری ام

باز آی بعد از این همه چشم انتظاری ام