رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دور از رخ تو دم بدم از گوشه ي چشمم

سيلاب سرشك امدو طوفان بلا رفت

تمام عالم اگر چشمشان به ظاهر توست

نگاه من به دل پاک و جان طاهر توست

فقط نه من به هوای تو اشک می ریزم

که هرچه رود در این سرزمین مسافر توست

  • Like 6
لینک به دیدگاه
تو که آهسته میخوانی قنوت گریه هایت را

میان ربنای سبز دستانت دعایم کن

که محتاج دعایم من

نگاهت را نمی خوانم نه با مایی نه بی مایی

ز کارت حیرتی دارم نه با جمعی نه تنهایی

 

گهی از خنده گلریزی مگر ای غنچه گلزاری ؟

گهی از گریه لبریزی مگر ای ماه دریایی ؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دل به چه خوش می کند پس از تو دگر صحرا ؟

چشم تو ته مانده ی شراب غزالانست

چشم تو آیا دریچه ای است به تنهایی

کاینهمه مبهوت و راز دار و هراسانست

حلقه صیاد گردن تو می آزارد

حال تو آهوی من چقدر پریشان است

  • Like 6
لینک به دیدگاه

ای دمیده ! ای گریزان عشق من !

 

چشمه ای ؟ نوری؟ نسیمی؟چیستی؟

 

دختر ماهی ، عروس گلشنی

 

با همه هستی و با من نیستی ... !

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...