vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تشويش ندارم كه من تشنه ي آبم گر تشنگي ام را به تو تعبير نمايم باران شده اي بر اين خسته ي خرابم یك لحظه از اين واژه گذر كن كه ببيني! / 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ یکی دایه بودش به کردار شیر بر پهلوان اندر آمد دلیر 1 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ راز دل خود با همه مردم نتوان گفت باید که ز بیگانه نهان کرد و نهان گفت در پرده عجب مطرب زیرک به نوا خواند آن قصه که با جمع پریشان نتوان گفت دستی به گریبان زد و افسانه ی بیداد با مویه به صد شور و نوا جامه دران گفت با زمزمه ها قصه ی عمرر گذران را در آینه ی دیده ی من آب روان گفت گل خنده زند لیک پریشان رود از باغ رازیست که در گوش دلم بادی خزان گفت احوال بهاران و غم مهلت گل را نرگس به چمن گفت ولیکن نگران گفت جان بر سر روشنگری بزم کسان کن کاین پند مرا شمع فروزان به زبان گفت بر دختر رز بنگر و مست از می حق باش این طرفه سخن با دل من شاخ رزان گفت ما رهرو اقلیم خداییم و غمی نیست زان یاوه که تر دامن آلوده دهان گفت شد جان و دلم تشنه ی پیغام محمد کو رمز شرف را به جهان از دل و جان گفت ای گمشده اقلیم خداوند نقطه ی امن است کاین دایره را مرشد ما خط امان گفت 1 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تو كيستي كه با هر موج تبسم تو مثال قايق سرگشته روي گردابم تو در كدام سحر همدم كدام نسيم تورا كدام خدا من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه چه كرد با دل من آن نگاه شيرين آه مدام پيش نگاهي مدام پيش نگاه 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ همین چند روزپیش فکر می کردم می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم از همین چندروز پیش هیچ کس شبیه تو نیست ( رسول زاده ) 4 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تو بر راه من ستیزه مریز که من خود یکی مایه ام در ستیز 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ زمین را انعطافی نبود سیارهیی آتی بود لُکِّه سنگی بود آونگ که هنوز مدار نمیشناخت زمین، و سرگذشت ِ سُرخاش تنها التهابی درکناشده بود فراپیش ِ زمان. شعری پر مغز از مرحوم شاملو 2 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ نیمکت کهنه باغ خاطرات دورش را در اولین بارش زمستانی از ذهن پاک کرده است خاطره شعرهایی را که هرگز نسروده بودم خاطره آوازهایی را که هرگز نخوانده بودی "حسین پناهی " 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ یک پاره اخضر میشود یک پاره عبهر میشود یک پاره گوهر میشود یک پاره لعل و کهربا مولوی 1 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ اسیر حس گذر طاووس بر دوش می بردم گریه شایدنریزم از سر گلبرگ تا در کجای پلک این بار خسته ام او در کجا ضیافت اگر خواب پایین دره جرس نیست لختی که تکیه داده ام به هر چه که در باد 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ دیوانگی زین بیشتری ؟ زین بیشتر ، دیوانه جان با ما ، سر دیوانگی داری اگر ، دیوانه جان در اولین دیدار هم بوی جنون آمد ز تو وقتی نشستی اندکی نزدیک تر دیوانه جان چون می نشستی پیش من گفتم که اینک خویش من ای آشنا در چشم من با یک نظر دیوانه جان حسین منزوی 2 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ نگاه کن در لحظه ای بزرگ به ثبت رسیدی در لحظه ای مایل به خنده که انگار گفته باشی : سیب 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ بهار از باغ ما رفتست ما افسانه می گوییم پرستوها ندانستند و بر قندیل یخ مردند بهار از باغ ما رفتست می خواندند پیچک ها شما بیهوده می گویید و ما بیهوده می روییم پ.ن:چه یاسی داره این شعر از مشرف آزاد تهرانی 2 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ من آبچاله ی هرز کوچکی بلدم که پر از خاطرات گل آلودی ست که ته نشین می شود آرام آرام آرام عزیزترینم باران که تمام شد بیا برویم عکس آسمان و جفتی پرنده ببینیم "رویا زرین " 4 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ مست ميخواهم تو را من مست ميخواهم تو را از قدح سرشارتر در دست ميخواهم تو را 3 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ اگر ان ترک شیرازی بدست ارد دل مارا به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را 3 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت 2 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج 2 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش کز جان شکیب هست و زجانان شکیب نیست 2 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تا به فراغ خو کنم سهم من و قرار کو وعده وصل اگر دهد طاقت انتظار کو پ.ن : چون به درستی بیت پیش شک داشتم ویرایش شد. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده