azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ ما سیه گلیمان را جز بلا نمی شاید بر دل بهایی نه هر بلا که بتوانی 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد حافظ 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ دوستان عيب من بي دل حيران نكيد گوهري دارم و صاحب نظري ميجويم 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ می تازی همزاد عصیان به شکار ستاره ها رهسپاری دستانت از درخشش تیر و کمان سرشار اینجا که منهستم آسمان خوشه کهکشان کی آویزد کو چشمی آرزومند ؟ سهراب عزیز 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ در این زمانه که شرط زندگی نیرنگ است دلم برای رفیقان بیریا تنگ است 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ تو همچون کوه مغروری صفای روح پاکت را میان آسمان صاف باید دید دلت آیینه ای زیباست نه بر آن نقش زنگاری تو همچون اسب خود چالاک و نیرومند حمید مصدق 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ در اين بيابان ، ز ناتواني ، فتادم از پا ، چنان كه داني صبا پيامي ، ز مهرباني ، ببر ز مجنون ، به سوي ليلا 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ از غم خبری نبود اگر عشق نبود دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود ؟ بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود این دایره ی کبود ، اگر عشق نبود قیصر امین پور 2 لینک به دیدگاه
layla 639 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ دلتنگم و دیدار تو درمان منست بی رنگ رخت زمانه زندان منست:icon_gol: 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم باید این دیده و این دست کنم قربانی 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ یادم بماند آفتاب سر از کدام سو زده امروز هوای آمدنت مرا دوباره گرفته است از رویا زرین 2 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ ترکه فرضی تنبیه من آماده نشد ؟ یا مرا چوب تادب بنواز ؛ یا بیا و سبد معذرتم را بپذیر...! 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ راننده در گشوده و مرا پیش خود نشاند برگشتم و نگاه به او بستم با شانه های خم شده در زیر بار سر با گرد آسیای زمان بر شقیقه ها چون لک لکی شکسته و لرزان بود نزدیک چار راه یک دم ، چراغ سرخ به ما هر دو ایست داد چند بیت از شعر زیبای در میان سرخ و سبز نادر نادرپور 1 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ دستور مي دهم . . . آجُر بزن به خانه يِ سيمانيم و بعد محکوم شو به اين که نمي دانيم وبعد يک روز ميرسد که عزادار مي شوي باآيه هاي روشن قرآنيم و بعد 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ در پیش کومه ام در صحنه ی تمشک بیخود ببسته است مهتاب بی طراوت.لانه. یک مرغ دل نهاده ی دریادوست با نغمه هایش دریایی بیخود سکوت خانه سرایم را کرده است چون خیاش ویرانه. از نیما یوشیج 5 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ هر ذره که در خاک زمینی بود است پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است گرد از رخ نازنین به آزرم فشان کان هم رخ خوب نازنینی بود است 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ تقدیر تقویم خود را تماما به خون میکشید وقتی که رستم تهیگاه سهراب را می درید بی شک نمی کاست چیزی از ابعاد آن فاجعه حتی اگر نوشدارو به هنگام خود می رسید حسین منزوی 4 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ دوستی با تیشه کردم مرده ام در دهانم خشکی و خواری چرا در لجن گر ریشه کردم مرده ام آفتاب مهر کی بینی ز جان داد براندیشه کردم مرده ام خاموشی این نیست در کنجی، شبی گر زبان در شیشه کردم مرده ام 2 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ ده سال مـی شود کـه خـرابـم...فقـط خـراب ده سال مـی شود کـه بـرایـم غـریبـه ای شایـد تـو هـم شبیـه دلـم درد می کشی شاید تـو هـم همیشـه خـودت را زدی بـه خـواب 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ به غیر خون جگر نیست بی نصیبان را زمانه را چه گنه؟چون نصیب ما اینست رهی 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده