marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ دوش من بودم و آن بت بنده نواز از من همه لابه بود و از وي همه ناز 1 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ دل ميرود ز دستم،صاحبدلان خدا را دردا كه راز پنهان،خواهد شد آشكارا 2 لینک به دیدگاه
hosein_t 50 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا 3 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را 3 لینک به دیدگاه
hosein_t 50 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار 4 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ رسید باد صبا غنچه در هواداری ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن 3 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ نامدگان و رفتگان از دو کرانه ی زمان سوی تو می دوند هان!ای تو همیشه در میان 3 لینک به دیدگاه
hosein_t 50 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ نابرده رنج گنج میسر نمیشود . . . مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد . . . 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز وامداریم سرافکنده ز خجلت در پیش که پس انداخته ایم اینهمه وام ای شیراز... 3 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ز دست رفته نه تنها منم در این سودا چه دست ها که ز دست تو بر خداوند است! 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ تا که از طارم میخانه نشان خواهد بود طاق ابروی توام قبله جان خواهد بود سرکشان را چو به صاف سرخم دستی نیست سر ما خاک در دردکشان خواهد بود... 2 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ در خدمت خلق زندگی ما را کشت واندر پی تان دوندگی ما را کشت هم منت روزگار و هم منت خلق ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ تا کی در انتظار گذاری به زاریم باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز جان سوز بود شرح سیه روزگاریم... 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ما بدين در نه ،پي حشمت و جاه آمده ايم از بد حادثه اينجا به پناه آمده ايم رهر و منزل عشقيم و ز سر حد عدم تا به اقليم وجود اين همه راه آمده ايم 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ماهم که هاله ای به رخ از دود آهش است دائم گرفته چون دل من روی ماهش است دیگر نگاه وصف بهاری نمی کند شرح خزان دل به زبان نگاهش است... 1 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ تو دريايي تلاطم داري اي دوست تو لبخند و تبسم داري اي دوست دو بيتي هاي من پايان ندارد تو در فکرم ترنم داري اي دوست 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ تیره گون شد کوکب بخت همایون فال من واژگون گشت از سپهر واژگون اقبال من خنده بیگانگان دیدم نگفتم درد دل آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من... 1 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا؟ :w00: :167: :w00: 1 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت وی جام بلورین که خورد باده نابت خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر از خواب برآرم که نبینند به خوابت... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده