MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا جان و دل پر درد دارم هم تو در من مینگر چون تو پیدا کردهای این راز پنهان مرا ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک نیست جز روی تو درمان چشم گریان مرا 1 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ ای که دور از تومن مرغ پر شکسته ام بی تو در باغ غم منتظر نشسته ام 1 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ ما فقیران که روز در تعبیم پادشاهان ملک نیمشبیم تاجداران شامل البرکات شهریاران کامل النسبیم همه با فیض محض متصلیم همه با نور پاک منتسبیم همه دلدادگان پاکدلیم همه تردامنان خشکلبیم از فراغت میان ناز و نعیم وز ملامت میان تاب و تبیم گاه گلگشت خلد را کوثر گه تنور جحیم را لهبیم بر ما دوزخ و بهشت یکی است که به هرجا رضای او طلبیم خلق عالم سرند و ما مغزیم اهل گیتی تناند و ما عصبیم قول ما حجت است در هر کار ز آنکه ما مردمان بلعجبیم فرح و انبساط خلق از ماست گرچه خود جمله در غم و کربیم ما زبان فرشتگان دانیم زآنکه شاگرد کارگاه ربیم 1 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ مثل اناری که از درخت بیفتد در تب و تاب رسیدن به کمالم هر رگ من رد یک ترک شده بر تن منتظر یک اشاره است سفالم 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ مرگ سبکروان طلب، آرمیدن است چون نبض، زندگانی ما در تپیدن است در شاهراه عشق ز افتادگی مترس کز پا فتادن تو به منزل رسیدن است از قاصدان شنیدن پیغام دوستان گل را به دست دیگری از باغ چیدن است... 2 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ ترسم ای گل که نبینم دگرت دیر میا ترسم ای جان که نیایی دگرم زود مرو 3 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۸ واست بهارم دل و میزارم این تنها یادگاره عشق تو شوک بود به قلب خستم ببین که بی تو شکستم نکنه بمیرم تو رو نبینم یخ کنه دستای خستم 3 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۸ می کشم همراه او زین شهر غمگین رخت مردمان با دیده حیران زیر لب آهسته میگویند دختر خوشبخت ...! 2 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سمک تا بهسایش کشش لیلی برد 4 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی یکی زین چاه ظلمانی برون شو تاجهان بینی 1 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ یار با ماست،چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان مارا بس 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ ساقیا بده جامی زان شراب روحانی تا دمی بیاساییم زین حجاب ظلمانی 2 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ یا رب به محمد و علی و زهرا یا رب به حسین و حسن و آلعبا کز لطف برآر حاجتم در دو سرا بیمنت خلق یا علی الاعلا 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ اگرچه خرمن عمرم غم تو داد بباد بخاک پای عزیزت که عهد نشکستم... 3 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ مي مخور با همه كس تا نخورم خون جگر ........ سر مكش تا نكشد سر به فلك فريادم 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۸ میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است...! یادش بخیر... 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۸ تا راه قلندری نپویی نشود رخساره به خون دل نشویی نشود سودا چه بری تا که چو دلسوختگان آزاد تبرک خود نگویی نشود خیام 2 لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۸ دین و دل بردند و قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث 1 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۸ ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد مقام اصلی ما گوشه خرابات است خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد... 2 لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۸ دل ودینم دل ودینم ببرده ست برو دوشش برو دوشش برو دوش 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده