MH.Sayyadi 14,584 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۸۸ یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم با نعره های قلقلش اندر گلو ببست 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9,300 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۸ تن برود به پیش دل کاین همه را چه میکنی گوید دل که از مهی کز نظرت نهان بود جز رخ دل نظر مکن جز سوی دل گذر مکن زانک به نور دل همه شعله آن جهان بود نقل قول لینک به دیدگاه
Maryam.j 1,013 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۸ در سلوکم گفت پنهان عارفی وارسته ای نقد سالک نیست جز تیمار قلب خسته ای 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9,300 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۸۸ یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند ببرد زود به جانداری خود پادشهش... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ شاه شمشادقدان خسرو شيرين دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان مست بگذشت و نظر بر من درويش انداخت گفت اي چشم و چراغ همه شيرين سخنان تا کي از سيم و زرت کيسه تهي خواهد بود بنده من شو و برخور ز همه سيم تنان تکراری نیست؟:ws6: 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9,300 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ نرخ بالا کن متاع غمزهی غماز را شیوه را بشناس قیمت، قدر مشکن ناز را 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ افشاي راز خلوتيان خواست كرد شمع شكر خدا كه سر دلش در زبان گرفت نقل قول لینک به دیدگاه
monire 680 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ تور در آب بیندازیم وبگیریم طراوت را از آب ریگی از روی زمین برداریم نقل قول لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر ميان نستدن جام مي از جانان گران جاني بود نقل قول لینک به دیدگاه
monire 680 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ در میان مردمی با این مصیبتها صبور صحبت از مرگ محبت مرگ عشق گفتگو از مرگ انسانیت است نقل قول لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو نقل قول لینک به دیدگاه
monire 680 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ واژه ها را باید شست واژه باید خود باد ‚ واژه باید خود باران باشد 1 نقل قول لینک به دیدگاه
melpomene 541 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ دردم از یاراست و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ مطرب چه پرده ساخت كه در پرده سماع بر اهل وجد، در هاي و هو ببست 3 نقل قول لینک به دیدگاه
monire 680 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ تو گویی نهفته ست در آن دو چشم نواهای خاموش سرگشتگان 3 نقل قول لینک به دیدگاه
melpomene 541 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ ناكرده گناه در جهان كيست؟بگو من بد كنم و تو بد مكافات دهى آنكس كه گنه نكرده چون زيست؟بگو پس فرق ميان من و تو چيست؟بگو 3 نقل قول لینک به دیدگاه
monire 680 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش 2 نقل قول لینک به دیدگاه
melpomene 541 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ شاگردى روزگار كرد بسيار در كار جهان هنوز استاد نيم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
monire 680 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۸۸ معاشران ز خلوت شبانه یاد آرید حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Maryam.j 1,013 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۸۸ دوای جان مجو و تن فرو ده که درد عاشقی را هرگز دوا نیست 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .