Mahtab.r 778 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۸۹ مرغ دلگیرم و کنج قفسی می خواهم که غریبانه سر خویش کشم در پر خویش 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۸۹ شبی ار به دستم افتد سر زلف یار با من همه مو به م شمارم غم بی شما خود را 1 لینک به دیدگاه
Mahtab.r 778 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۸۹ آنکه در حسن ، کنون شهره شهرست توئی و آنکه در عشق تو رسوای جهان است منم 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۸۹ همچو فرهاد شده کوه کنی بیشه ما کوه ما سینه ما تیشه ما ناخن ما بهر یک جرعه می منت ساقی نکشیم اشک ما باده ما دیده ما شیشه ما با اجازه، فعلاخدانگهدار 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ مو که سر در بیابانم شو و روز سرشک از دیده بارانم شو و روز نه تب دیرم نه جایم میکنه درد همی دانم که نالونم شو و روز 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست در حق ما هر چه گويد جای هيچ اکراه نيست 2 لینک به دیدگاه
Mahtab.r 778 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ تو خون خوردی و دیگران نعمت تو غم بردی و دیگران گوهر 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ روزگاریست که کس را به کسی کاری نیست جز دل آزاری و نیرنگ و ریا کاری نیست 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد هشیار گد هان که گذشت اختیار عمر 2 لینک به دیدگاه
mohsen-gh 405 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ راز دل غمدیده ی خود را به که گویم من تشنه ی جام می از آن کهنه سبویم 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ مجنون شدهام از بهر خدا زان زار تو مرا یک سلسله کن 1 لینک به دیدگاه
mohsen-gh 405 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ نمی توان به تو شرح بلای هجران کرد فتاده ام به بلایی که شرح نتوان کرد 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۸۹ در گل بمانده پای دل جان میدهم چه جای دل وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای:icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۸۹ یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۸۹ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۸۹ ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۸۹ نمیخورهد زمانی غم وفاداران زبی وفایی دور زمانه یاد آرید 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۸۹ در هوس خیال او همچو خیال گشتهام وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم :icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
mohandese shahrsaz 947 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۸۹ من از می چشمان سیاهت مستم گفتم بنویسم که به یادت هستم 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده