Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ تا حالا به این مسئله فکر کردید که انسان ها (شاید موجودات دیگرم همینطور. من نمیدونم) هرگز کاری رو انجام نمیدند تا زمانی که به شکلی نفع خودشون هم در اون باشه... درسته رفتار ما میتونه گاها خیلی خود خواهانه باشه و فقط به نفع ما باشه و راحتی و آسایش و کمک به همنوعانمون در اون رفتار منظور نشده باشه... گاها حتی رفتار ما به دیگران ضرر میزنه... اما واقعا برعکس این وجود داره ؟ مسلما کارهایی هست که به دیگران نفع زیادی برسونه... ولی آیا هیچ رفتاری هست که به هیچ شکلی به ما نفعی نرسونه و فقط به نفع دیگران باشه ؟ منظورم از نفع فقط نفع مادی نیست... منظور حتی احساس ها هم هست... من هرچی فکر کردم به نتیجه ای نرسیدم... شما میتونید به یک فقیر کمک کنید... آیا واقعا اینکار باعث خوشحالی شما نمیشه ؟ این حس خوب بودن و اینکه به انسان دیگری کمک کردید به شما لذت خاصی میده و از نظر روانی شاید شما رو ارضا کنه... در نتیجه چون باعث این حس در شما شده پس اینکار هم میتونه خودخواهانه باشه... شاید دلیل اصلی کمک به دیگران همین حس باشه... البته دلیل دیگه میتونه احساس گناه باشه... زمانی لباس گرمی به تن دارید و یا با اتوموبیل خودتون توی خیابون رانندگی میکنید و فردی ناتوان رو میبینید که توی سرما روی زمین نشسته شاید این حس گناه هست که باعث میشه به اون فرد کمک کنید... با کمک کردن به اون فرد احساس گناه شاید از بین بره در نتیجه اینکار به شما از نظر روانی سود رسونده و خود این باعث میشه اینکار هم خودخواهانه باشه... شاید این همون چیزی هست که دانشمندان عصب شناس و فیلسوف ها و روانشناسان مدت ها هست که دارند روی اون کار میکنند... این مشخصه که پیدا کردن و اثبات یک عمل کاملا غیر خودخواهانه که برای خود ما به هیچ وجه سودی نداشته باشه تقریبا غیر ممکنه... ولی چرا اصلا ما انسان ها این حس بشر دوستی رو داریم ؟ چرا ما انسان ها حس میکنیم باید به دیگران کمک کنیم تا خوب باشیم ؟ 48 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ خودخواهیم اره ولی درمورد احساس فکر اینکه نباشه هم خیلی بده فیلم تعادل رو دیدی که یه شبیه سازی کوچولو بود کلا ما انسانها حد وسطی رو نمیتونیم برا خودمون مشخص کنیم دلیلشو گفتی خودت خودخواهیم 10 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ تا حالا به این مسئله فکر کردید که انسان ها (شاید موجودات دیگرم همینطور. من نمیدونم) هرگز کاری رو انجام نمیدند تا زمانی که به شکلی نفع خودشون هم در اون باشه... درسته رفتار ما میتونه گاها خیلی خود خواهانه باشه و فقط به نفع ما باشه و راحتی و آسایش و کمک به همنوعانمون در اون رفتار منظور نشده باشه... گاها حتی رفتار ما به دیگران ضرر میزنه... اما واقعا برعکس این وجود داره ؟ مسلما کارهایی هست که به دیگران نفع زیادی برسونه... ولی آیا هیچ رفتاری هست که به هیچ شکلی به ما نفعی نرسونه و فقط به نفع دیگران باشه ؟ منظورم از نفع فقط نفع مادی نیست... منظور حتی احساس ها هم هست... من هرچی فکر کردم به نتیجه ای نرسیدم... شما میتونید به یک فقیر کمک کنید... آیا واقعا اینکار باعث خوشحالی شما نمیشه ؟ این حس خوب بودن و اینکه به انسان دیگری کمک کردید به شما لذت خاصی میده و از نظر روانی شاید شما رو ارضا کنه... در نتیجه چون باعث این حس در شما شده پس اینکار هم میتونه خودخواهانه باشه... شاید دلیل اصلی کمک به دیگران همین حس باشه... البته دلیل دیگه میتونه احساس گناه باشه... زمانی لباس گرمی به تن دارید و یا با اتوموبیل خودتون توی خیابون رانندگی میکنید و فردی ناتوان رو میبینید که توی سرما روی زمین نشسته شاید این حس گناه هست که باعث میشه به اون فرد کمک کنید... با کمک کردن به اون فرد احساس گناه شاید از بین بره در نتیجه اینکار به شما از نظر روانی سود رسونده و خود این باعث میشه اینکار هم خودخواهانه باشه... شاید این همون چیزی هست که دانشمندان عصب شناس و فیلسوف ها و روانشناسان مدت ها هست که دارند روی اون کار میکنند... این مشخصه که پیدا کردن و اثبات یک عمل کاملا غیر خودخواهانه که برای خود ما به هیچ وجه سودی نداشته باشه تقریبا غیر ممکنه... ولی چرا اصلا ما انسان ها این حس بشر دوستی رو داریم ؟ چرا ما انسان ها حس میکنیم باید به دیگران کمک کنیم تا خوب باشیم ؟ :thk: خوب این مشخصه اگه نباشه که اونوخ دیگه کار خوب و بد هیچ مفهومی نداره اونخ هیچ چیزی بدی به شمار نمیره قتل دزدی . . . این باعث میشه تا به حق دیگران احترام بزاریم و چیزی رو که به عنوان خطا میشناسیم انجام ندیم!!!!!!!! 8 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ ولی من درمورد خودم اینجوری فک نمیکنم...ینی همه کارایی که میکنیم برای منافع خودمونه...؟ 6 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ ولی من درمورد خودم اینجوری فک نمیکنم...ینی همه کارایی که میکنیم برای منافع خودمونه...؟ خب برای ما ادمای عادی جامعه تقریبا همشون بدون واسطه وگاهی با استثناهایی با یکی دومرحله اینور اونور همه کارا برا خودمونه یخورده درموردش فک کن البته گاهی واین گاهی کی باشه ادمایی ولازم نیست این ادما حتما شناخته شده باشن پیدا میشن که واقعا از خودشون میگذرن عبور از خود به این سادگی ها هم نیست یعنی خودخواهی هامون اجازشو نمیده ودلبستگیهامون هکذا 10 لینک به دیدگاه
hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ حرفاتون جالب بود , راستش تا حالا اینجوری به مسائل فکر نکرده بودم !:icon_pf (34): الانم هر چی فکر میکنم , میبینم شاید تمام کارایی که نوعی کمک محسوب میشد اگه نفعی نداشته باشه ( همون حس رضایت ) حداقلش مانع عذاب وجدان میشد , یعنی عمون خرف شما این موضوع برام جالب شد , ادامه بدید 7 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ خب برای ما ادمای عادی جامعه تقریبا همشون بدون واسطه وگاهی با استثناهایی با یکی دومرحله اینور اونور همه کارا برا خودمونهیخورده درموردش فک کن البته گاهی واین گاهی کی باشه ادمایی ولازم نیست این ادما حتما شناخته شده باشن پیدا میشن که واقعا از خودشون میگذرن عبور از خود به این سادگی ها هم نیست یعنی خودخواهی هامون اجازشو نمیده ودلبستگیهامون هکذا موافخم!!!!!! 5 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ :thk: خوب این مشخصه اگه نباشه که اونوخ دیگه کار خوب و بد هیچ مفهومی نداره اونخ هیچ چیزی بدی به شمار نمیره قتل دزدی . . . این باعث میشه تا به حق دیگران احترام بزاریم و چیزی رو که به عنوان خطا میشناسیم انجام ندیم!!!!!!!! خوب این با حرف من یکم فرق داره... من میگم ما چرا وقتی به کسی کمک میکنیم حس خوبی پیدا میکنیم... چرا فکر میکنیم باید به دیگران کمک کنیم تا خوب باشیم... این حس همنوع دوستی از کجا میاد... البته من میدونم این سوالی نیست که ما بتونیم جوابش رو بدیم البته... من در حقیقت اینجا دنبال پاسخ این سوال نیستم... فقط چیزی بود که فکرم رو درگیر خودش کرده بود و خواستم شما رو هم مثل خودم کنم... ولی خوب میدونی ما میتونیم بی طرف باشیم... اگر یک پیرمردی جلوی شما پاش گیر بکنه و به زماین بیوفته میتونید از کنارش بی تفاوت بگذرید... شما اون پیر مرد رو به زمین ننداختید... شما گناه کار نیستید... دزدی نکردید و کسی رو نکشتید... به هیچ وجه در این اتفاق مقصر نبودید... ولی ما نمیتونیم بی تفاوت بگذریم... می ایستیم و به اون فرد کمک میکنیم بلند شه و اطمینان حاصل میکنیم که حالش خوبه و صدمه ندیده... این اون چیزی هست که منظور منه... 9 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ ولی من درمورد خودم اینجوری فک نمیکنم...ینی همه کارایی که میکنیم برای منافع خودمونه...؟ شما میتونید یکی از کارایی رو که برای دیگران میکنی بگی ؟ مطمئن باش میشه ثابت کرد که اون کار برای سود خود شما هم هست... 8 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ خب برای ما ادمای عادی جامعه تقریبا همشون بدون واسطه وگاهی با استثناهایی با یکی دومرحله اینور اونور همه کارا برا خودمونهیخورده درموردش فک کن البته گاهی واین گاهی کی باشه ادمایی ولازم نیست این ادما حتما شناخته شده باشن پیدا میشن که واقعا از خودشون میگذرن عبور از خود به این سادگی ها هم نیست یعنی خودخواهی هامون اجازشو نمیده ودلبستگیهامون هکذا مرسی داداشspowباور میکنی چندوقته درمورد همه ی چیزایی که دربارشون مطمین بودم به شک رسیدم... 7 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ من تا قبل از اینکه به دانشگاه شهر شیراز بیام تو شهر خودمون آدم نامرد و خودخواه خیلی کم دیده بودم یعنی اینجا طوریه(البته تو دانشگاه) که با توجه به بی فرهنگی نسبی شهرمون عاشق شهرمون شدم قبل از این می خواستم بعد دانشگه بر نگردم شهرمون ولی الان تصمیمم اینه که حتما برگردم حالا فهمیدم که چرا به لر ها میگن ساده چون نامرد و خودخواه نیستن 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ من تا قبل از اینکه به دانشگاه شهر شیراز بیام تو شهر خودمون آدم نامرد و خودخواه خیلی کم دیده بودم یعنی اینجا طوریه(البته تو دانشگاه) که با توجه به بی فرهنگی نسبی شهرمون عاشق شهرمون شدم قبل از این می خواستم بعد دانشگه بر نگردم شهرمون ولی الان تصمیمم اینه که حتما برگردم حالا فهمیدم که چرا به لر ها میگن ساده چون نامرد و خودخواه نیستن خب تو هر شهری خوب و بد پیدا میشه دیگه ! 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ خوب این با حرف من یکم فرق داره... من میگم ما چرا وقتی به کسی کمک میکنیم حس خوبی پیدا میکنیم... چرا فکر میکنیم باید به دیگران کمک کنیم تا خوب باشیم... این حس همنوع دوستی از کجا میاد... البته من میدونم این سوالی نیست که ما بتونیم جوابش رو بدیم البته... من در حقیقت اینجا دنبال پاسخ این سوال نیستم... فقط چیزی بود که فکرم رو درگیر خودش کرده بود و خواستم شما رو هم مثل خودم کنم... ولی خوب میدونی ما میتونیم بی طرف باشیم... اگر یک پیرمردی جلوی شما پاش گیر بکنه و به زماین بیوفته میتونید از کنارش بی تفاوت بگذرید... شما اون پیر مرد رو به زمین ننداختید... شما گناه کار نیستید... دزدی نکردید و کسی رو نکشتید... به هیچ وجه در این اتفاق مقصر نبودید... ولی ما نمیتونیم بی تفاوت بگذریم... می ایستیم و به اون فرد کمک میکنیم بلند شه و اطمینان حاصل میکنیم که حالش خوبه و صدمه ندیده... این اون چیزی هست که منظور منه... خب ما یه سری معیارهای اکتسابی برای خوبی داریم ویه سری توی فطرت وفکر ما نهادینه شده شما تو بچگی یاد میگیرید که یه سری چیزای اخلاقی خوب ومزیت حساب میشه حالا درنهایت برای ارضای خودخواهیتون درواقع سعی میکنید به این مزایا مقید باشید ولی اون چیزی که نهادینه شده درسطح بالاتری هست شما دارید تو ساحل شنا میکنید وکسی داره غرق میشه شاید غریق نجات داره میاد نجاتش بده ولی شماهم ناخوداگاه برای نجاتش تلاش میکنید دراون لحظه شما نمیتونید به فکر خودخواهیهای خود باشید ولی اون چیزی که دردرونتون هست شما رو به سمت این کار میکشونه البته درایران این کمک کردن یجورایی لوث شده تو همون کتاب نراقی نوشته بود ومدتی قبل خود منم تستش کردم سر یه چهارراه وایسید واز مردمی که میگذرن یه ادرس بیخود بپرسید یجورایی همه میخوان به شما کمک کنن واین داستان ادامه دارد شما میتونید یکی از کارایی رو که برای دیگران میکنی بگی ؟ مطمئن باش میشه ثابت کرد که اون کار برای سود خود شما هم هست... 4 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ خوب این با حرف من یکم فرق داره... من میگم ما چرا وقتی به کسی کمک میکنیم حس خوبی پیدا میکنیم... چرا فکر میکنیم باید به دیگران کمک کنیم تا خوب باشیم... این حس همنوع دوستی از کجا میاد... البته من میدونم این سوالی نیست که ما بتونیم جوابش رو بدیم البته... من در حقیقت اینجا دنبال پاسخ این سوال نیستم... فقط چیزی بود که فکرم رو درگیر خودش کرده بود و خواستم شما رو هم مثل خودم کنم... ولی خوب میدونی ما میتونیم بی طرف باشیم... اگر یک پیرمردی جلوی شما پاش گیر بکنه و به زماین بیوفته میتونید از کنارش بی تفاوت بگذرید... شما اون پیر مرد رو به زمین ننداختید... شما گناه کار نیستید... دزدی نکردید و کسی رو نکشتید... به هیچ وجه در این اتفاق مقصر نبودید... ولی ما نمیتونیم بی تفاوت بگذریم... می ایستیم و به اون فرد کمک میکنیم بلند شه و اطمینان حاصل میکنیم که حالش خوبه و صدمه ندیده... این اون چیزی هست که منظور منه... تفاوت اندیشه راز بقاست!!!!!! از همونجایی که وختی یه کار رو با موفقیت انجام میدی خوشحال میشی!!!!!!! ها؟؟؟؟؟؟؟// :imoksmiley: خوب این به صورت نامحسوس ملکه ذهنمون شده که چرخ گردون روزی گذرش بر ما افتد پس تا توانی دست فتاده ای گیر!!!!!!!!! این احساس نوع دوستیه که باعث شده ما انسان باشیم وگرنه همه آدمند اما انسان؟؟؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ مرسی داداشspowباور میکنی چندوقته درمورد همه ی چیزایی که دربارشون مطمین بودم به شک رسیدم... خب میدونم دورانی هست که مدتها پیش با شدتی دیوانه کننده تجربش کردم الان شاید سوالی مطرح میشه براتون ومیتونید تو یه نظر سنجی مثل وافن عزیز مطرح کنید وبه نکاتی دلخواه برسید ولی باور کن احساس میکردم تو عمق یه چاه گیرکردم بهتره باورهاتو حفظ کنی زهرای عزیز این چالشها خوبه ولی رو اعصابن ناجور 4 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ شما میتونید یکی از کارایی رو که برای دیگران میکنی بگی ؟ مطمئن باش میشه ثابت کرد که اون کار برای سود خود شما هم هست... شاید... 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ نویسنده ای میگه ما از دیدن غم و مشکلات دیگران ناراحت نمیشیم..بلکه در درون خوشحالیم که مثل اونا نیستیم.. 7 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ تفاوت اندیشه راز بقاست!!!!!!از همونجایی که وختی یه کار رو با موفقیت انجام میدی خوشحال میشی!!!!!!! ها؟؟؟؟؟؟؟// :imoksmiley: خوب این به صورت نامحسوس ملکه ذهنمون شده که چرخ گردون روزی گذرش بر ما افتد پس تا توانی دست فتاده ای گیر!!!!!!!!! این احساس نوع دوستیه که باعث شده ما انسان باشیم وگرنه همه آدمند اما انسان؟؟؟؟؟ خب ما یه سری معیارهای اکتسابی برای خوبی داریم ویه سری توی فطرت وفکر ما نهادینه شدهشما تو بچگی یاد میگیرید که یه سری چیزای اخلاقی خوب ومزیت حساب میشه حالا درنهایت برای ارضای خودخواهیتون درواقع سعی میکنید به این مزایا مقید باشید ولی اون چیزی که نهادینه شده درسطح بالاتری هست شما دارید تو ساحل شنا میکنید وکسی داره غرق میشه شاید غریق نجات داره میاد نجاتش بده ولی شماهم ناخوداگاه برای نجاتش تلاش میکنید دراون لحظه شما نمیتونید به فکر خودخواهیهای خود باشید ولی اون چیزی که دردرونتون هست شما رو به سمت این کار میکشونه البته درایران این کمک کردن یجورایی لوث شده تو همون کتاب نراقی نوشته بود ومدتی قبل خود منم تستش کردم سر یه چهارراه وایسید واز مردمی که میگذرن یه ادرس بیخود بپرسید یجورایی همه میخوان به شما کمک کنن واین داستان ادامه دارد درسته... کاملا با هردوتاتون موافقم... اول که داشتم مینوشتم اینارم توش نوشتم ولی بعدا برداشتمش... تحقیقات دقیقا همین رو اثبات کرده که شما میگید... مثل اینکه این تاپیک خیلی موضوعش ساده بود... دفعه ی دیگه یه چیز سخت تر بپرسم... 4 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ نویسنده ای میگه ما از دیدن غم و مشکلات دیگران ناراحت نمیشیم..بلکه در درون خوشحالیم که مثل اونا نیستیم.. شاید .............. اما همه اینجوری نیستن خیلیا بودن که خودشون رو به خاطر دیگران فدا کردن!!!!!!! کلا نمیشه همه چیز رو به همه کس بسط داد!!!!!! 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 تیر، ۱۳۸۹ نویسنده ای میگه ما از دیدن غم و مشکلات دیگران ناراحت نمیشیم..بلکه در درون خوشحالیم که مثل اونا نیستیم.. و در ضمن میترسیم که این مسئله ی یه روزی سر خودمون بیاد... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده