رفتن به مطلب

همین الان داری به چی فکر میکنی ؟!


ارسال های توصیه شده

در در 14 فروردین 1399 در 20:08، meaning گفته است :

آره متاسفانه گاهی خیلی شدید دلم برای اون سادگی و شور و عطش و شیطنت خامی و بچگی تنگ میشه. توی چند سال انگار یهو بیست سی سال بزرگ شده‌ایم. دلیلشم همونه که واسه پریا نوشتم تغییرات توی این کشور خیلی ناگهانی و شدیده طوری که حال و ذوق  الان من خیلی نسبت به سال ٩١ که وارد هم‌میهن شدم تغییر شدید و افسرده‌کننده‌ای داشته. ‌______ نه من تالارهای زیادی نبودم و فکر می‌کنم دیر هم فروم‌نویس شدم. باغچه و کوچ و نمی‌دونم میگن اندیشه و گفتمانی هم بوده که من مال اون نسل نبودم. پیوستنم به هم‌میهن یه کم پیچیده بود ولی هم‌میهن شاید نمی‌دونم مطمئمن نیستم ولی فکر می‌کنم باعث شد از شدت روحیه و نگاه شدیدا علمیم به دنیا کم کنه و نگاه‌های اجتماعی متفاوتی در نهایت بهم بده. من اونجا وجه‌ای دیگر از زندگی رو باهاش آشنا شدم. 

--------

راستی کسی از شما آدرسی از شهریار مدیر تالار تاریخ داره؟ اون رو هم روزهای آخر صحبتی باهم درباره صندلی داغش داشتیم و گفت خیلی خاطره خوشی شده برام. از تاپبکش یه آرشیو گرفتم پی‌دی‌افش کردم براش فرستادم. 

اول اینکه شماها چه حافظه ای دارید ،

سجاد(این رو از قصد گفتم:icon_gol:) مخصوصا تو و اینکه نوشته هات 

بی دلیل نبود هر چند دیر ولی اواخر هم میهن اینقدر منو به طرف خودت میکشیدی

گاهی فکر میکنم عادت بوده ولی بعد این همه مدت میبایست از سرم میوفتاد به هر حال ی قسمت از من تو هم میهن جا موند و رفت ..

 89 دقیقا بعد اتمام دانشگاه و تو فاصله تعیین تکلیف سربازی و کار خراب شده بودم تو نت هم برای کار پیدا کردن و هم رفع بیکاری 

گاهی تا خود صبح بیدار میموندم و بیشترش تو هم میهن بودم ولی انقدر که شماها ازش حرف میزنید من حرفی ندارم.

ی بار یکی از دوستام که همسایه مون بود ساعت 4 صبح پیام داد چراغ اتاقتون روشنِ میدونم تویی بگیر بخواب ازون به بعد ی کم رعایت کردم که ملت فکرایی نکنن 

شهریار .. الان که گفتی در حد اسمش و تالار .. یادم افتاد نه خبری ندارم ازش

از تنها کسانی که دورادور گاهی ازشون خبر میگیرم و دسترسی دارم هدی و آریانا و حامد هستن

لینک به دیدگاه

باز ضد عفونی کردم و گلوم گرفت!

+

از دیشب ی قسمت از سرم به شدت درد میکرد و میدونستم به جایی خورده ولی هر چی فکر میکردم یادم نمیومد

تا اینکه امشب سر کار دقیقا همون قسمت سرم باز به ی جا خورد و فهمیدم اینجا اونجا بوده! :ws28:

 

لینک به دیدگاه

موزیک باید روی نواندیشان آپلود بشه که پلیرش بخونه؟ لینک بیرون از اینجا که پلی نمی‌شه. آپلودسنتر هم که ریجستری می‌خواد.

_______

@BISEl سلام، موزیک‌های شما روی فروم خونده میشه، لینک‌های خارجی می‌ذارید می‌خونه یا فقط فایل‌هایی که روی نواندیشان آپلود میشه قابل پخشه؟

لینک به دیدگاه
در در 15 فروردین 1399 در 00:10، meaning گفته است :

یعنی کی بوده؟ کارت پستال، داستان بچگیش چرا یادم نمیاد بیشتر بنویس ازش دقیق‌تر.

نمی‌دونم من که از همشون خاطره دارم نمی‌دونم چیز خوبی درمیاد یا نه، وسوسه کننده‌ست ممکنه وقتمو بگیره ممکنه هم سبب بشه حرفی پشت سرشون بزنیم که نباید. برو اگه دوست داری بزن من هم اگه خوشم اومد و تونستم با خودم به توافق رسیدم میام دنبالت.

نگفتی بهم اون پسره که آخرسر تالار رو بهم ریخت کی بود.

______________________

آهان گمون کنم یادم اومد اون دختر که آواتارش کلاسیک بود یه دختری با دوچرخه قدیمی یه پسری کنارش. من توی تاپیکش پست داشتم؟ فکر کنم اون بود که آخر پشیمون شد و خواست تاپیکش رو حذف کنه آره منم نوشتم براش فکر کنم همون صفحه اول یا دوم ولی یادم نمیاد چی نوشتم براش.

آره حرفت درسته . باشه نزنیم بهتره

بعد که آف شدم اسمش یادم اومد. مهرآذین بود . امیدوارم هرجاهست حال دلش خیلی خوب باشه 

از نظرم تالار سرگرمی سه تا شرور داشت که میریختنش به هم کدوم رو میگی نمیدونم  ..ولش کن اصلا . مهم هم نیست دیگه :icon_gol:

...........

 

چه سردردی ...

فردا میرم مواد چیز کیک میخرم درست میکنم حتما. دامادمون هم عکس چیز کیکی که درست کرده گذاشته و ضربه نهایی رو بهم زده :)))) 

لینک به دیدگاه

چقدر فیلم خدایا چقدر فیلم، چقدر قیافه پوشالی وقتی یادم میاد مدیر ارشد هم‌میهن رو و با اختلاف ادمینش. از دوستانشون کسی هم اون آقا رو دیده بود؟ می‌دونستید چند سالشه؟ خونواده‌ش کیه. یا فقط یک کاربر مجازی بود براتون؟ 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
داخل بلاگ‌سکای برخوردم. اسمی که از خودش ننوشته اما با توجه به توضیحات بلاگ " سفر به اعماق اینترنت" معلوم شد برام که مال ادمین اونجاست. یکی از پست‌های صفحه شبکه اجتماعیش درباره همین بود که جوون‌تر که بودم می‌خواستم کتابی بنویسم به اسم " سفری به اعماق اینترنت " یا همچین حرفی. آخرین ارسال‌ها برای سال 85ـه. همه پست‌هاشم فان مثل اینا که برای بدست آوردن بازدیدکننده سایت می‌زنند و دغدغشون فقط خوش بودنه. درد ما هم والا همین بود که هم‌میهن کلش فان بود و به لطف کاربرانش وزنه اجتماعی داشت و بیست تا سی درصدش محتوای خوب اما مدیرانش تیپیکال ایرانی‌ مسلک بودند پرمدعا، خودخدابین اما پوچ. و من چقدر دوست داشتم کاربرها و مدیرهایی رو که مستقل بودند یعنی از خودشون شخصیت داشتند اینجا آقا میلاد اسم آریانا رو برد یادش افتادم. باز از شانس گند ما بود و الا مثلن بهار می‌گفت - یا یکی دیگه بهم گفت - که زمان مدیریت برهان اینجور نبوده و واقعن هم نبود تا اون حدودی که یادمه از فعالیتش اول ورود ما که اون سری کاربر داشتند می‌رفتند.

همین دیگه اینم نوشتم هرچند خوش ندارم ارسالش کنم ولی حالا که نوشتم دیگه بفرستمش. البته یه چیزی هم بگم نسل آخر هم‌میهن که اومدند بخاطر بار علمی و سوادشون اون مدیر ارشد رو مجبور به جمع‌کردن خودش و رسمی برخوردکردن کرد که نشون بده بالاخره از هیچ نداشته حداقل این قیافه رو داره، من که اینطور فکر می‌کنم. ــــــــــ و البته من همیشه به یک چیز استثنائی هم‌میهن معترف بوده‌ام اون هم طراحی ویژوالش بوده طراحی و رنگ‌های خوب در عین سادگی (شلوغ نکردنش - میشه گفت طراحی مینیمال که اون هم علتش پلتفرمش بود که هم‌میهن رو روش ریخته بودند) خلاصه این طراحی حتما وقت و سلیقه براش گذاشته شده و عامل جذابیتش همین بود. یادمه اون سال‌های دور که خود قاسمی هنوز توی میتینگ‌ها شرکت می‌کرد یکبار اون پسری که دیزاینر سایت بود رو معرفی کرد.

لینک به دیدگاه

پارس اسکای یا آسمان یا همچین چیزی هم بعدا راه افتاده بود و ی سری از بچه های هم میهن بودن ولی نه مثل کوچ و هم میهن دلچسب!

تازه خیلی هم گوشت تلخ! دی  چقدر با ادمینش مشکل داشتم و البته که اونم بسته شد.

 

 

 

لینک به دیدگاه
در 17 ساعت قبل، meaning گفته است :

بخاطر بار علمی و سوادشون اون مدیر ارشد رو مجبور به جمع‌کردن خودش و رسمی برخوردکردن کرد که نشون بده بالاخره از هیچ نداشته حداقل این قیافه رو داره، من که اینطور فکر می‌کنم. ــــــــــ 

 منظورت رایان یا همون علیرضا هست ؟ یکی دیگه هم هم یچیزایی درباره تغییر کردنش بهم گفته بود

ولی روی هم رفته دیدم بهش مثبت هست. 

...........

من یچیزی میخوام اون یچیز دیگه میفرسته ... باشه طوری نیست . اختیار دست ایشونه . اعتمادم داریم 

لینک به دیدگاه
در 8 ساعت قبل، Rostam18 گفته است :

پارس اسکای یا آسمان یا همچین چیزی هم بعدا راه افتاده بود و ی سری از بچه های هم میهن بودن ولی نه مثل کوچ و هم میهن دلچسب!

تازه خیلی هم گوشت تلخ! دی  چقدر با ادمینش مشکل داشتم و البته که اونم بسته شد.

 

 

 

نه پارس اسکای همزمان با کوچ هم بود...منم دوستش نداشتم هر چند ادمینش پویا خیلی با من خوب بود.

چه قدر دعوا می کردن سر کاربردزدی:))))

چه دوستای خوبی داشتم که گمشون کردم...

لینک به دیدگاه

کارم تموم شده اومدم محل کار دوستم منتظرم جمع کنه بزنیم بیرون .

بعد حالا درگیر اینم که جز نشستن توی پارک چه تفریحی میتونیم داشته باشیم :))

هیییچ جا باز نیست ! هیچ جا !

لینک به دیدگاه
در 23 ساعت قبل، adamak-h گفته است :

نه پارس اسکای همزمان با کوچ هم بود...منم دوستش نداشتم هر چند ادمینش پویا خیلی با من خوب بود.

چه قدر دعوا می کردن سر کاربردزدی:))))

چه دوستای خوبی داشتم که گمشون کردم...

پویا شاید به همون دلیل کاربر دزدی و .. باهات خوب بوده! دی

من به خاطر یکی از دوستان قدیمی میومدم اونجا وگرنه لذتی برام نداشت ولی کوچ چرا خوب بود.

+

سریال پایتخت رو به خاطر اون قسمت تو قایق و غیره که شبیه سازی بازی گوگوش و بهروز وثوق بود دارن میکوبن؟

+

میدونستم تو نیستی ولی اگه دوست داشتی بزار! دی

@meaning

لینک به دیدگاه
در 14 دقیقه قبل، Rostam18 گفته است :

برا من باز نشد ببینم..

 

روی یوتیوبه، ویدئو-موزیک «قرارمون یادت نره» منصور.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
.

لینک به دیدگاه
در 4 ساعت قبل، meaning گفته است :

ای بابا, آدمو تو چه معذوریتی می‌ذارید؛ نه من نیستم.

خب توصیفی که کردی و عکسایی که گذاشتی ازش یه برآیند گرفتم ‌و تا اینو دیدم گفتم عه خودشه سجاده ! :))

لینک به دیدگاه
در 8 ساعت قبل، Rostam18 گفته است :

پویا شاید به همون دلیل کاربر دزدی و .. باهات خوب بوده! دی

من به خاطر یکی از دوستان قدیمی میومدم اونجا وگرنه لذتی برام نداشت ولی کوچ چرا خوب بود.

+

سریال پایتخت رو به خاطر اون قسمت تو قایق و غیره که شبیه سازی بازی گوگوش و بهروز وثوق بود دارن میکوبن؟

+

میدونستم تو نیستی ولی اگه دوست داشتی بزار! دی

@meaning

:))

آخه من خودم کاربر می دزدیدم از انجمنشون :دی

امیدوارم دوستت هر کسی به جز رضا پل باشه dbm0_boredsmiley[1].gif

لینک به دیدگاه

عزیزم یه دفعه یاد عطارد افتادم، خیلی دوست‌داشتنی و ساده بود. از آخرین سری بچه‌هایی که آمده بودند، مهرآذین هم توی این سری بود. و چه ناراحت بود از خبرهای بسته‌شدن آن تالار، سریع عادت کرده بود به محیطش و بچه‌ها.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...