رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مدیریت کیفیت'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

12 نتیجه پیدا شد

  1. جزوات و اسلاید های آموزش تعالی سازمانی EFQM را می توانید از لینک های زیر دریافت کنید. نمونه اظهار نامه شرکت برق استان کردستان اسلاید آموزشی آموزش تربيت ارزياب( برطبق آخرين استاندارد مدل تعالي سازماني EFQM) مدرس پرویز فرجی
  2. دانلود جزوه کنترل کیفیت اماری برای کنکورکارشناسی ارشد تعريف كيفيت: هر چند كيفيت مفهوم پيچيده و چندگان هاي دارد اما در طي تاريخ پيدايش اين شاخه از علم افراد صاحب نظر از ديدگاه هاي متفاوت به تعريف كيفيت پرداخته اند. الف) كيفيت دو جنبه عيني و ذهني دارد. عينيت يك شي واقعيتي است كه شي را بوجود آورده و ذهنيت در مورد يك شي مطلوبيت يا ارزش خواص فيزيكي آن است اين دو مفهوم رابطه تنگاتنگي دارند. اين تعريف توسط شوهارت ( 1931 (Shewhart ارائه شده است ب) كيفيت همان مناسب كاربرد است. اين تعريف توسط جوران و گرينا (Juran and Gryna) ارائه شده است. ج) كيفيت تطابق با نيازهايي است كه به صورت مشخصات طراحي بيان م يشود. اين تعريف توسط كراسبي ((Crasby 1979 ارائه شده است. د) كيفيت داراي جنبه هاي هشت گانه، طراحي عملكرد ويژگي ها پايايي تطابق دوام قابليت تغييرپذيري و نگهداري زيبايي و شهرت مي باشد و با توجه به نياز مشتري بر اساس جنبه خاصي كاربرد پيدا ميكند اين تعريف توسط (Garvin گاروين ( 1984 ارائه شده است. ه) كيفيت بايد بر نيازهاي حال و آينده مشتري متمركز باشد چراكه مشتري مه مترين بخش يك خط توليد است. اين تعريف توسط دمينگ ( 1986 (Deming- ارائه شده است. و) كيفيت ضرري است كه يك محصول از زماني كه به بازار م يآيد، در جامعه بوجود مي آورد. پراكندگي و تغييرپذيري عامل ايجاد اين ضرر است. اين تعريف توسط Taguchi ارائه شده است. ز) كيفيت به همه آن ويژگي هايي از محصول اعم از كالا يا خدمات گفته م يشود كه مي توانند نيازهاي تعريف شده اي را برآورده سازند. اين تعريف توسط انجمن كيفيت آمريكا در سال ۱۹۸۷ ارائه شده است. به هر حال در به كارگيري واژه كيفيت بايد به تمايز ميان كيفيت طراحي و كيفيت انطباق توجه كرد. وقتي م يگوييم كيفيت پژو از پيكان بهتر است كيفيت طراحي موردنظر است و وقتي مي گوييم پژوي توليد تهران از مشهد بهتر است منظور كيفيت انطباق است. برای دانلود جزوه اموزشی کنترل کیفیت اماری کنکور ارشد پارسه به لینک زیر مراجعه فرمایید: دانلود کنید.
  3. برای دانلود رو لینک زیر کلیک کنید مبانی برق 1
  4. سیلااااااااام با یاری خداوند و همکاری کاربران، مدیران و علاقه مندان ،شماره ی دوم مجله کایزن نواندیشان در 33 صفحه اماده و تقدیم جامعه ی مجازی نواندیشان می گردد. هدف هیئت تحریریه و تمامیه دست اندرکاران مجله اینست که گامی هر چند اندک در راستای رضایت مندی خوانندگان و همچنین اعتلای دانش و بهبود کیفیت زندگی بشر برداشته باشند. مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات ، پیشنهادات و انتقادات دوستان محترم می باشیم دانلود مجله ی کایزن نواندیشان دفتر تحریریه ی مجله رمز فایل: www.noandishaan.com ادرس ایمیل مجله:kaizen_group@noandishaan.com مجله ی کایزن نواندیشان شماره ی 2.zip
  5. تاريخ‌‌شناسي مهندسي صنايع گاهي ، يافته‌هايي در گذر زمان به دست فراموشي سپرده مي‌شوند كه مي‌توانند در روزگار كنوني سازنده‌ترين درسها را به خود به همراه داشته باشند ؛ افزون بر اين ، مروري بر تاريخ دانش همواره افزايش آگاهي را با خود به همراه داشته است و ياريگر بزرگي در تكامل روند علوم بوده است . از اين رو در اين بخش به تاريخ‌شناسي مهندسي صنايع از دوران دور تا به امروز خواهيم پرداخت تا بدانيم در فرايند شكل‌گيري مهندسي صنايع به صورتي كه اينك مي‌شناسيم ، چه‌ كساني و با چگونه تلاشهايي سهم داشته‌اند و حوزه‌هاي گوناگون اين دانش ، چگونه سير تكاملي خود تا به امروز را پيموده‌اند . از ياد نبريم كه : ( تاريخ بزرگترين معلم انسانهاست)
  6. كنترل كیفیت (Quality Control:QC) نیز به عنوان استفاده از فنون و دستور‌العمل‌هایی برای دستیابی به بهبود كیفی در زمینه تولید كالاها یا ارائه خدمات شناخته می‌شود، كه در راستای این هدف به صورت ساده تشخیص و شناسایی، آنالیز و بررسی، و در گام بعدی اقدام به حل نقص و كاستی محصولات و خدمات اهمیت اساسی خواهد داشت. بشر از بدو خلقت با «كیفیت» سرو كار داشته است؛ مثلا در ساختن خانه و محل سكونت خود و در تشخیص مناسب بودن اسلحه و وسیله دفاعی خود، به نوعی از آن استفاده كرده است. دیری نپایید كه با گسترش پهنه‌ نیازهای آدمی و در پی آن ایجاد بازارهایی جهت دادوستد كالاها و خدمات، مساله كیفیت و وسعت یافتن بیش از پیش بازارها و كنترل كیفیت مطرح شد و پس از چندی، به عنوان عاملی اساسی و تاثیرگذار در عرصه تولید كالا و ارائه خدمات شناخته شد. با وقوع انقلاب صنعتی در قرن هیجدهم او روی آوردن به تولید انبوه توسط بنگاه‌های اقتصادی مختلف، زمانی كوتاه و به صورتی چشمگیر، كم‌كم زمانی كوتاه به صورتی چشمگیرف زمزمه‌هایی درباره لزوم به كارگیری روش‌های علمی در زمینه كنترل كیفیت به گوش رسید. تاریخچه این دانش كه اكنون چند دهه‌ای بیش نیست كه به عنوان یك حوزه علمی مستقل مطرح شده، گواه آن است كه سرآغاز توسعه و گسترش فعالیت‌های كنترل كیفیت به صورت حاضر در اوایل قرن بیستم بوده است. اكنون با مقدمه فوق لازم است تعاریفی برای برخی مفاهیم بنیادین در این حوزه ارائه شود: «كیفیت (Quality)» معمولا ماهیتی بیش از حد انتظار و عالی در تولید كالا یا ارائه خدمت را در ذهن متبادر می‌نماید، كه ابعاد مختلفی چون تطابق، قابلیت اطمینان، پایداری، ذوق و زیبایی را در بر می‌گیرد. بنابراین می‌توان گفت تا اندازه‌ای خارج از تصور است. «كنترل كیفیت (Quality Control:QC) نیز به عنوان استفاده از فنون و دستور‌العمل‌هایی برای دستیابی به بهبود كیفی در زمینه تولید كالاها یا ارائه خدمات شناخته می‌شود، كه در راستای این هدف به صورت ساده تشخیص و شناسایی، آنالیز و بررسی، و در گام بعدی اقدام به حل نقص و كاستی محصولات و خدمات اهمیت اساسی خواهد داشت. لیكن، این نیز پاسخگوی میل وافر آدمی به تولید كالا و ارائه خدماتی كه كیفیت بالاتری را برایش به ارمغان آورند، نبود؛ بنابراین چندی نگذشت كه مفهوم تازه‌ای به «مدیریت كیفیت جامع (Total Quality Management: TQM)» مطرح شد. آنچه در ذیل می‌آید به دنبال آن است تا با نگاهی گذرا و سودمند مفهوم و فلسفه، اهداف، نقش‌ها، اجزا و ابزار، زمینه‌سازها، موانع و علل ناكامی مدیریت كیفیت جامع را بررسی كند. ● «مفهوم فلسفه مدیریت كیفیت جامع از نگاه صاحبنظران» این مفهوم و فلسفه آن توسط بسیاری از صاحب‌نظران مورد بحث، نقد و كندوكار قرار گرفته است كه گرچه بنیان همه آنها یكی است اما هر یك گوشه‌ای از زوایای پنهان این مفهوم به راستی فراگیر را آشكار می‌سازد: «علی محمد مصدق راد» در مقاله خود «مدیریت كیفیت فراگیر؛ مدل چنگال» TQM را چنین تعریف می‌نماید «مدیریت كیفیت فراگیر، فرایندی است كه بر اساس آن، مدیریت با مشاركت كاركنان، مشتریان و اعتباردهندگان به بهبود مستمر كیفیت می‌پردازد». «سازمان بهره‌وری آسیا (Asian Productivity Organization)» طی مقاله‌ای كه در دسامبر سال ۲۰۰۰میلادی به رشته تحریر درآورده است. مدل مدیریت كیفیت جامع را «روش متفاوت در نحوه نگرش به شیوه مدیریت تعریف می‌نماید كه «یك نوع فرهنگ مشاركتی را توسعه می‌بخشد كه هر یك از كاركنان می‌توانند در تصمیم‌گیری‌ها حضور داشته باشند، به عبارت دیگر مدیریت كیفیت فراگیر، یك استراتژی سازمانی است كه از طریق به‌كارگیری روش‌های كیفی، خدمات و تولیدات باكیفیت بالا به مشتریان ارائه می‌كند». فلسفه آن نیز، ایجاد فرهنگی است كه به وسیله آن به طور مداوم، سازماندهی كار با نگرش برآورده ساختن نیازهای متغیر و متنوع مشتریان بهبود یابد. دكتر ایرج سلطانی، در مقاله‌ای با نام «نقش مدیریت كیفیت فراگیر» پس از اشاره به نكات ارزشمندی كه در تعریف این مفهوم باید بدان توجه نشود TQM را «یك سیستم هزینه ایربخش» برای انجام تلاش‌های بهبود كیفی مستمر افراد در كلیه سطوح سازمان، برای ارائه خدمات و كالاهایی» می‌داند «كه رضایت مشتریان را تضمین می‌كند و در جست‌وجوی این است كه فرهنگی را ایجاد كند تا كلیه كاركنانش به وسیله آن به طور مداوم سازماندهی كاركنان را با نگرش تامین نیازهای متغیر و متنوع مشتریان بهبود بخشد». نویسنده مقاله «مدیریت كیفیت جامع و تحول استراتژیك» در توصیف خود، مفهوم فوق‌الذكر را «باعث بهبود مداوم در یك سازمان» از طریق «ایجاد مفاهیم كلی» می‌پندارد. وی فلسفه TQM را تاكید «بر روندی سیستماتیك، منسجم، باثبات و كلان‌نگر نسبت به سازمان» می‌داند. در مقاله «بررسی نقش مدیریت كیفیت فراگیر در آموزش سازمان‌های دانش‌آفرین» مدیریت كیفیت فراگیر «روشی برای اداره یك سازمان است» كه براساس كیفیت همه اعضای سازمان استوار است و هدف آن، نیل به موفقیت درازمدت از طریق جلب رضایت مشتری و تامین منافع همه افراد ذی‌نفع» است.سرانجام در «مجله رهبری سازمان (Journal of Organazation)» مدیریت كیفیت فراگیر، عبارت است از یك استراتژی كه با تغییر اعتقادات بنیادی، ارزش‌ها و فرهنگ یك شركت و مشاركت همگانی ارتباط دارد».بر این اساس فلسفه مدیریت كیفیت فراگیر، درهم آمیختن وضوح و روشنی اهداف از طریق رویكردی انقلابی است، به طوری كه شامل همه جنبه‌های كار از مشخص كردن نیازهای مشتریان تا ارزیابی مشتریان مبنی بر اینكه آیا راضی هستند یا خیر می‌شود. ● «اهداف مدیریت كیفیت جامع» مدیریت كیفیت فراگیر، در پی اهداف و چشم‌اندازهای بسیاری است كه تمامی آنها در این مقال نمی‌گنجد لیكن در ذیل به چند نمونه از این اهداف كه به طور شاخص، در بسیاری از منابعی كه به بحث پیرامون این مفهوم پرداخته‌اند به چشم می‌خورد اشاره می‌گردد: ۱) جلب رضایت كامل مشتری با كم‌ترین هزینه ۲) درگیر كردن همه كاركنان با هدف حذف خطاها و جلوگیری از ضایعات و در نتیجه انگیزش بهتر آنها ۳) حفظ كیفیت و بهبود مستمر ۴) طراحی و انتخاب فناوری و فرآیندهای مناسب تولید ۵) آموزش عینی كیفیت ۶) اندازه‌گیری كار ۷) توجه به نقطه بهینه هزینه‌های چرخه حیات ۸) بهره‌وری و ارزش افزوده بیشتر ۹) استانداردهای بالاتر ۱۰) سیستم‌ها و رویه های بهبودیافته «نقش مدیریت كیفیت جامع» از میان نقش‌های متعددی كه برای مدیریت كیفیت فراگیر مطرح می‌شوند، نقش‌های ذیل قابل توجه است: ۱) از سویی روابط میان كارگر و كارفرما را دگرگون می‌نماد و از سوی دیگر به توسعه اقتصادی توجه دارد ۲) این نگرش تاریخی را كه بر مبنای بازنده بودن یكی از طرفین (كارفرما یا كارگر) در مكانیزم مشاركت است، از بین می‌برد و استراتژی برد-برد (Win-Win) را در سازمان جایگزین و ترویج می‌نماید ۳) در آموزش سازمان‌های دانش‌آفرین موثر است ۴) به علت خاصیت بحران‌یابی به پیشگیری از بروز بحران به شكل جدی و عملیاتی یاری می‌رساند ۵) با ایجاد مفاهیم كلی باعث بهبود مداوم در یك سازمان می‌شود ۶) از طریق به‌كارگیری مكانیزمی كه تهدیدها را به فرصت‌هایی برای بهبود و جذب مشتری تبدیل نموده و مشكلاتی كیفی و خطاها را مورد توجه قرار می‌دهد از طرفی حرمت اخلاق سازمانی را در رفتار با مشتریان حفظ می‌كند و از سویی دیگر، سبب حسن شهرت سازمان می‌گردد. «اجزا و ابزار مدیریت كیفیت» برای این مفهوم «سه جزء (محور)» در نظر گرفته شده است: ۱) مشتری، به عنوان عامل اصلی تعیین‌كننده كیفیت «مشتری‌گرایی» ۲) «كارگروهی به عنوان وسیله‌ای برای یكپارچگی و انسجام اهداف ۳) یك نگرش علمی تصمیم‌گیری بر اساس جمع‌آوری و تحلیل‌ داده‌ها» ● ابزارهای لازم برای به كارگیری مدیریت كیفیت فراگیر ۱) آموزش ۲) ساختار كیفی ۳) كنترل آماری «زمینه‌سازهای مدیریت كیفیت جامع» برخی از این پیش‌زمینه‌ها به این قراراند: ۱) نیازهای فزاینده مشتریان سازمان ۲) بهبود وجهه سازمان ۳) بالا بردن روحیه كاركنان ۴) افزایش سهم بازار ۵) حل مسائل پیش از آنكه به وقوع بحران بیانجامد ۶) افزایش سود و منافع ۷) بهبود تولید كالاها و ارائه خدمات «دست‌اندازهای جاده مدیریت كیفیت جامع» پیداست كه به رغم تمام محاسنی كه بیشتر درباره TQM بر شمردیم، مسیر اجرای آن چندان هموار نخواهد بود و با دست‌اندازها و موانعی همراه است كه در زیر چند نمونه از آنها آورده شده است: ۱) كمبود یا نبود تعهد در مدیریت به ویژه مدیریت عالی ۲) فقدان سبك مدیریتی واحد ۳) كمبود یا فقدان اعتماد به نفس در زمینه اجرا و پیاده‌سازی این رویكرد ۴) بیم از انعطاف‌پذیری ۵) كمبود ارتباطات اثربخش ۶) ترس از ایجاد تحول یا فقدان توانایی ایجاد تحول در سازمان و مدیریت تحول (Chang Management) ● «علل ناكامی مدیریت كیفیت جامع» اكنون این پرسش مطرح می‌شود كه «مدیریت كیفیت فراگیر، تا چه اندازه بر فرآیندهای سازمان‌های امروزی تاثیر گذارده و در آنها نفوذ كرده است؟» یا اصولا «این نگرش جایی در عملیات آنها دارد یا خیر؟» در پاسخ باید گفت: «به‌رغم تمامی نقاط قوتی كه برای این روش برشمردیم، به دلایلی از سوی برخی از سازمان‌ها مورد استقبال قرار نگرفته است» برخی از این اسباب عبارتند از: ۱) مدیریت كیفیت فراگیر و تغییرات فرهنگی: از آنجا كه تغییرات فرهنگی، بدون پیش‌زمینه تغییرات فردی قابل حصول نمی‌باشد، همچنین نبود یك رهبر كه این تحولات را راهبری نماید، باعث بروز ناكامی در زمینه فوق می‌گردد. ۲) مدیریت كیفیت فراگیر و چالش‌های دولتی از آنجا كه دولت‌ها تغییرات بنیادین را اغلب به صورت تغییرات محیطی همچون خصومت فزآینده، نارضایتی روز افزون و كاهش منابع تامین وجوه تجربه نموده‌اند، با چنین فراگردهایی كه منجر به تحولات اساسی می‌شود دست كم در عمل همراهی نمی‌كنند. ۳) مدیریت كیفیت جامع و اهداف استراتژیك از آنجا كه سازمان‌ها غالبا در همان گام اول كه تبیین و تعیین استراتژی‌هایی جهت اجرا و پیاده سازی رویكردهای TQM در فرآیندهای سازمان می باشد به بیراهه می روند و حتی آگاهانه و ناآگاهانه از تدوین چنین راهبردهایی غفلت می‌كنند یا آن را بی اهمیت می‌پندارند. قارد به اجرای این نگرش نبوده یا پس از مدت كوتاهی با ناكامی در اجرای آن روبه‌رو می‌شوند در این حالت به جای مقصر دانستن خویشتن نوك پیكان نقص و كم كاری را به سوی TQM نشانه می روند و سرخورده شده و از اجرای آن صرفنظر می‌كنند. ● «نتیجه گیری» : «مدیریت كیفیت جامع TQM فرآیندی استراتژی، نگرش، سیستم هزینه اثربخش و متد است كه از طریق ترویج یك فرهنگ مشاركتی در تصمیم‌گیری كه همه سطوح و اعضای سازمان را در بر گرفته و به تكاپو در راستای بهبود كیفی مستمر و مداوم در تولید كالاها و ارائه خدمات وا می‌دارد رضایت مشتریان و همه افراد ذی‌نفع را تضمین می‌نماید.» جلب رضایت مشتریان با حداقل هزینه، تصمیم‌گیری مشاركتی و گروهی صرفنظر از مقام سازمانی و منافع فردی، بهبود مداوم كیفیت و استانداردهای بالاتر از جمله اهداف اجرا و پیاده سازی مدیریت كیفیت فراگیر هستند. بهبود روابط كارگر و كارفرما از طریق اعمال استراتژی برد-برد، پیشگیری از بروز بحران و مدیریت بحران، آموزش عملی كیفیت به اعضای سازمان وایجاد حسن شهرت برای سازمان در زمیه نقش‌های برجسته مدیریت كیفیت فراگیر می باشند. مشتری گرایی، كارگروهی و نگرش علمی به تصمیم‌گیری اجزای TQM و آموزش كار گروهی، ساختار كیفی و كنترل آماری از ابزار اجرا و پیاده سازی آن هستند. علاوه بر این از آنجا كه این استراتژی نیازمند پیش زمینه‌هایی می باشد،‌ از بهبود تصویر در اذهان عمومی و ارتقای روحیه كاركنان به عنوان این زمینه سازها می‌توان نام برد. كمبود یا فقدان تعهد مدیریت بیم از تحول آفرینی، مقاوت در برابر تغییرات فرهنگی و درك و اجرای نادرست یا سرباز زدن از اجرای این نگرش از جمله موانع عمده و علل اساسی موفقیت TQM است كه حتی الامكان باید به وسیله انجام اقداماتی چند برطرف شوند. مثلا به وسیله آموزش مستمر و مداوم نیروی انسانس و آموزش مهارت‌هایی در راستای انعطاف پذیری و پذیرش تغییر می‌توان بخشی از این دست اندازها و اسباب ناكامی را از ماین برد یا به حداقل كاهش داد. امیر رضا خادم روزنامه دنیای اقتصاد
  7. با تشکیل شوراهای اسلامی شهرها به عنوان ابزاری در جهت مشارکت مردم در مدیریت شهری، وظایف شهرداری ها به عنوان متولی ارائه خدمات شهری به شهروندان، به ارائه حداقل خدمات محدود نمی گردد و شهرداری ها می بایست در جهت ارائه خدمات هرچه متنوع تر و همچنین بهبود مستمر در کیفیت ارائه خدمات شهری گام بردارند. این رویکرد ضرورت تحول در نظام مدیریتی شهرداری ها و استقرار سیستم های مدیریت کیفیت را بیان می دارد. مقاله حاضر به تشریح مدیریت کیفیت جامع، مشکلات ساختاری موجود در سازماندهی اداری شهرداری ها، مدل تحول و سازکارهای تحول در شهرداری ها می پردازد. نویسنده: محمد پهربد دانلود مقاله
  8. سیستم اطلاعاتی كیفیت از جمله موضوعاتی است كه تعداد مقالات نوشته شده با این عنوان بسیار نادر می‌باشد و حتی در اینترنت و مجلات لاتین نیز كمتر منبعی با این عنوان دیده می‌شود. واقعیت این است كه علی‌رغم نام كیفیت در این عنوان،معنای كیفیت بسیار جامع‌تر از مواردی است كه در سیستم‌های كنترل و تضمین كیفیت با آنها روبه‌رو می‌شویم. سیستم اطلاعاتی كیفیت(QIS): سیستم اطلاعاتی كیفیت، یك سیستم هوشمند متكی بر علوم آماری است كه مزیت شناسایی فرصت‌های پیشرفت در سازمان، شناسایی مشكلات ریشه‌ای، ایجاد عملیات اصلاحی مؤثر و جلوگیری از رخداد مشكلات بالقوه را برای سازمان به ارمغان می‌آورد. در حقیقت،QIS یك سیستم مدیریت اطلاعات مختلف با سطح عملكردی بالا در كلیه حوزه‌های تجارت می‌باشد كه با استفاده از منابع مختلف موجود در سازمان، نمایی منحصر بفرد از وضعیت پردازش‌ها، محصولات، كیفیت و محیط ارائه می دهد . به عبارتی دیگر، درست مثل سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت ، QIS یك سیستم كامپیوتری است كه قابلیت ذخیره‌سازی و پردازش مقادیر بالای اطلاعات و بهره‌برداری از آنها را بر عهده دارد. یك سیستم اطلاعات مدیریت، اطلاعات مربوط به فروش، پیش‌بینی فروش، سفارش‌های خرید، طرح‌های تولیدی، اطلاعات موجودی و غیره را شامل می‌شود. بر اساس اطلاعات MIS، گزارش‌های مفیدی در زمینه تأمین نیازمندی‌های اطلاعاتی مدیریت (تخمین‌های مالی و تصمیم‌گیری‌های مؤثر و به موقع)، توسط QIS تهیه می‌شود. منتها نكته ویژه‌ای كه در QIS مطرح می‌شود، این است كه برخلاف سیستم اطلاعاتی مدیریت، یك سیستم اطلاعاتی كیفیت، بر مدار داده‌های مرتبط با كیفیت استوار است. مفهوم كیفیت در اینجا به معنای تمامیت آن نكاتی است كه برای یك مدیر ارشد، میانی و یا عملیاتی اهمیت دارد. تمام آنچه برای یك مدیر اهمیت دارد و تمام معیارهایی كه مدیر بر مبنای آنها، به اداره سیستم تحت حیطه خود و تصمیم‌گیری در موارد خاص می‌پردازد،عملاً توسطQIS مشخص می‌شود (حتی اگر به ظاهر QIS ای موجود نباشد، درست مثل ایزو كه پیش از ظهور آن، تا حدودی از نظر مفهومی و اجرایی توسط بعضی سازمان‌ها رعایت می شد). فرض بگیرید مدیر سازمانی هستید و قسمتی از كنترل‌های آماری خود را به بخش خاصی مثل حسابداری واگذار كرده‌اید و آنها مسؤول گزارش دادن در بازه‌های زمانی خاص به شما می‌باشند. همین طور واحد دیگری مثل فروش، تولید و غیره مسؤول گزارش‌دهی به شما در موارد مورد نظر هستند. هر یك از این گزارش‌ها به عنوان یكی از اجزای سیستم QIS شما محسوب می‌شوند. با این تعاریف می‌توان در یك كلام QIS را چنین تعریف كرد : QIS=MIS+TQM
  9. Mohammad Aref

    اصول مديريت كيفيت

    اصل اول: تمركز بر مشتري (Customer Focus) هر سازماني به مشتريان خود وابسته است و بايد نيازهاي حال و آينده آنان را درك نمايد و نيازمندي هاي مشتريان خود را برآورده نمايد. علاوه بر اين سازمان ها بايد براي عبور از انتظارات مشتريان خود برنامه ريزي و تلاش نمايند. تمركز بر مشتري و درك نيازهاي حال و آينده او باعث پاسخگويي منعطف و سريع سازمان به فرصت هاي بازار و در نتيجه افزايش سود سهام و سهم بازار براي سازمان خواهد شد. رضايت مشتريان با افزايش اثربخشي بكارگيري منابع سازمان، افزايش يافته و بهبود وفاداري مشتري به سازمان باعث ماندگاري در تجارت مي گردد. بكارگيري اصل تمركز بر مشتري عموما باعث مي گردد كه سازمان: براي درك نيازها و انتظارات مشتريان تحقيقات لازم را صورت دهد. از ارتباط اهداف سازماني با نيازها و انتظارات مشتريان اطمينان حاصل نمايد. ارتباطات درون سازماني را در راستاي نيازها و انتظارات مشتريان هدايت نمايد. رضايت مشتريان را اندازه گيري نموده و بر مبناي نتايج حاصل از آن اقدام نمايد. ارتباطات با مشتريان را به صورت سيستمي مديريت نمايد. از وجود توازن بين رضايتمندي مشتريان و ساير ذينفعان سازمان (نظير مالكين، كاركنان، سرمايه گذاران، انجمن ها و مجامع محلي) اطمينان حاصل نمايد. اصل دوم: رهبري در مديريت (Leadership) مدير سازمان كه از منش رهبري برخوردار است بايد مقاصد و جهت گيري يكنواختي را در سازمان ايجاد نمايد و محيط داخلي سازمان را به گونه اي ايجاد و نگهداري نمايند كه كاركنان بتوانند در دستيابي به اهداف سازماني كاملا مشاركت نمايند. مديريت سازمان با منش رهبري باعث مي گردد كاركنان مقاصد و اهداف سازماني را درك نموده و براي دستيابي به آنها از انگيزه كافي برخوردار شوند. علاوه بر اين با بكاربستن منش رهبري فعاليت هاي سازمان ارزيابي شده و در مسيري يكسان، منظم گرديده و استقرار مي يابد و در نتيجه فقدان ارتباط بين سطوح مختلف سازمان به حداقل خود خواهد رسيد. بكارگيري اصل رهبري در سازمان عموما باعث مي گردد كه: نيازهاي تمامي ذينفعان سازمان شامل مشتريان، مالكين،‌كاركنان،‌ تامين كنندگان، سرمايه گذاران، انجمن هاو مجامع محلي در نظر گرفته شود. اهداف چالش برانگيز با زمانبندي مشخص تنظيم گردد. ارزش هاي مشترك، مدل هاي اخلاقي و جوانمردي در تمامي سطوح سازمان ايجاد شده و تقويت گردد. اعتماد ايجاد گرديده و ترس از ميان برود. كاركنان با منابع مورد نياز،‌ برخوردار از آموزش و آزادي عمل با داشتن مسووليت و پاسخگويي فعاليت نمايند. كاركنان براي نقش و سهم خود اميدوار و دلگرم گرديده و آنرا تشخيص دهند. اصل سوم: مشاركت كاركنان (Involvement of people ) كاركنان جوهره سازمان بوده و مشاركت آنها باعث خواهد گرديد تا توانايي هايشان مزيت سازمان محسوب گردد. ايجاد انگيزه،‌ تعهد و مشاركت كاركنان نسبت به سازمان، نوآوري و خلاقيت در پيشبرد اهداف سازمان را به ارمغان خواهد آورد. ايجاد مسووليت پاسخگويي كاركنان در رابطه با عملكردشان و همچنين ايجاد اشتياق در مشاركت و همكاري ايشان زمينه ساز بهبود مستمر در سازمان خواهد بود. بكارگيري اصل مشاركت كاركنان در سازمان عموما باعث مي گردد كه: كاركنان اهميت همكاري و نقش خود را در سازمان درك كنند. كاركنان محدوديت هاي عملكردشان را شناسايي كنند. كاركنان مالكيت مسايل را پذيرفته و مسووليت حل آنها را عهده دار شوند. كاركنان عملكرد خود را در راستاي مقاصد و اهداف شخصي ارزيابي نمايند. كاركنان فعالانه فرصت هاي افزايش صلاحيت،‌ دانش و تجربه خود را جستجو نمايند. كاركنان آزادانه دانش و تجربيات خود را به اشتراك گذارند. كاركنان آشكارا در خصوص مسايل و عواقب آن بحث كنند. اصل چهارم: رويكرد فرايندي (Process approach) نتايج مورد نظر در سازمان هنگامي كه فعاليت ها و منابع مرتبط به صورت فرايندي مديريت مي شوند،‌ با اثربخشي بيشتر حاصل مي گردند. رويكرد فرايندي باعث هزينه كمتر و چرخه زماني كوتاهتر در استفاده از منابع بوده و نتايج بهبود يافته،‌ سازگار و قابل پيش بيني را براي سازمان به ارمغان خواهد آورد. همچنين رويكرد فرايندي بر فرصت هاي بهبود متمركز خواهد گرديد و آنها را اولويت بندي مي نمايد. بكارگيري اصل رويكرد فرايندي در سازمان عموما باعث مي گردد كه: فعاليت هاي ضروري به منظور دستيابي به نتايج مورد نظر به صورت سيستمي تعريف شوند. مسووليت و پاسخگويي براي مديريت فعاليت هاي كليدي به صورت شفاف ايجاد گردد. قابليت فعاليت هاي كليدي اندازه گيري و تجزيه و تحليل گردد. فصول مشترك فعاليت هاي كليدي در تعامل با بخش هاي سازمان شناسايي گردد. بر عواملي نظير منابع،‌ روش ها و مواد كه فعاليت هاي كليدي سازمان را بهبود خواهند بخشيد، تمركز گردد. ريسك ها، پيامدها و اثرات فعاليت هاي مشتريان،‌ تامين كنندگان و ساير ذينفعان ارزيابي گردد. اصل پنجم: رويكرد سيستمي به مديريت (System approach to management) شناسايي،‌ درك و مديريت فرايند هاي مرتبط به هم بعنوان يك سيستم، كارآيي و اثربخشي سازمان را در دستيابي به اهداف خود بهبود مي بخشد. مديريت سيستمي با يكپارچه و مرتب نمودن فرايندها بعنوان بهترين روش دستيابي به نتايج مورد نظر، سازمان را از قابليت تمركز تلاش بر روي فرايندهاي كليدي برخوردار مي سازد و در ذينفعان سازمان اعتماد سازي به سازگاري، كارآمدي و اثربخشي سازمان را ايجاد نموده و توسعه مي بخشد. بكارگيري اصل رويكرد سيستمي به مديريت در سازمان عموما باعث مي گردد كه: يك سيستم براي دستيابي به اهداف سازماني در بهترين حالت كارآمدي و اثربخشي آن پايه ريزي گردد. بستگي دو طرفه بين فرايندهاي سيستم درك گردد. نقش ها و مسووليت هاي مورد نياز براي دستيابي به اهداف مشترك بهتر درك گرديده و از اين بابت موانع بين بخشي كاهش يابد. قابليت هاي سازماني درك شده و قيود منابع قبل از عمل ايجاد گردد. تعريف و هدف گذاري براي اينكه فعاليت هاي ويژه در يك سيستم چگونه بايد عمل نمايند. سيستم بر پايه اندازه گيري ها و ارزيابي هايش به صورت مستمر بهبود يابد. اصل ششم: بهبود مستمر (Continual improvement) بهبود مستمر عملكرد سراسري سازمان بايد يك هدف پايدار براي آن سازمان باشد. در اين حالت قابليت سازماني بهبود يافته، مزيت عملكردي هر سازمان خواهد گرديد و همترازي فعاليت هاي بهبود در تمامي سطوح سازمان به منظور تصميم گيري راهبردي ايجاد خواهد گرديد و در نهايت با اصل قراردادن بهبود مستمر در سازمان انعطاف براي واكنش در برابر فرصت ها پديد خواهد آمد. بكارگيري اصل بهبود مستمر در سازمان عموما باعث مي گردد كه: يك رويكرد جامع و سازگار در تمام سازمان براي بهبود مستمر عملكرد بكارگرفته شود. منابع انساني آشنا به روش ها و ابزار بهبود مستمر تامين گردد. بهبود مستمر در محصولات، فرايندها و سيستم ها يك هدف مشترك براي يكايك كاركنان سازمان تعريف گردد. مقاصدي براي هدايت و اقداماتي براي ردگيري بهبود مستمر ايجاد گردد. بهبود هاي صورت گرفته، تشخيص داده شده و تصديق گردند. اصل هفتم: تصميم گيري بر مبناي واقعيت ها (Factual approach to decision making) در هر سازمان تصميمات موثر بر مبناي تجزيه و تحليل داده ها و و توليد اطلاعات ميسر است. تصميمات آگاهانه، افزايش توانايي براي اثبات اثربخشي تصميمات گذشته بر مبناي مراجع و سوابق واقعي و همچنين افزايش توانايي براي بازنگري، به چالش كشيدن و تغيير عقايد و تصميمات از جمله مزاياي بكارگيري اصل تصميم گيري بر مبناي واقعيت ها است. بكارگيري اصل تصميم گيري بر مبناي واقعيت ها در سازمان عموما باعث مي گردد كه: از كفايت و دقت داده ها و اطلاعات اطمينان حاصل گردد. داده ها براي كساني كه به آنها نياز دارند در دسترس باشد. داده ها و اطلاعات با استفاده از روش هاي معتبر تجزيه و تحليل شوند. تصميم گيري و اقدامات اجرايي بر مبناي تجزيه و تحليل واقعي در كنار تجارب و بصيرت صورت پذيرد. اصل هشتم: ارتباط سودمند و دوطرفه با تامين كنندگان (Mutually beneficial supplier relationships ) سازمان و تامين كنندگان آن به يكديگر وابسته هستند و رابطه سودمند و دو طرفه، توانايي هر دو را براي ايجاد ارزش افزايش مي دهد. افزايش توانايي ايجاد ارزش براي هر دو طرف در نتيجه انعطاف و سرعت در پاسخگويي به تغييرات بازار يا نيازها و انتظارت مشتريان ايجاد مي گردد و باعث بهينه نمودن هزينه ها و منابع خواهد گرديد. بكارگيري اصل ارتباط سودمند و دوطرفه با تامين كنندگان در سازمان عموما باعث مي گردد كه: ارتباطي متوازن بين ملاحظات كوتاه مدت و بلند مدت ايجاد گردد. تخصص ها و منابع بين يكديگر به اشتراك گذاشته شود. • تامين كنندگان كليدي شناسايي و انتخاب گردند. ارتباطات شفاف و آشكار بر قرارگردد. اطلاعات و طرح هاي آينده به اشتراك گذاشته شود. تشريك مساعي در توسعه و بهبود فعاليت ها صورت گيرد. تامين كنندگان براي تشخيص بهبودها و موفقيت ها تشويق شده و دلگرم گردند. منبع: [Hidden Content] مترجم : صادق فر، حسين
  10. جوايز كيفيت ؛ جوايزي هستند كه براي برخي نتايج حاصل از اجراي كيفيت در يك شركت از سوي سازمان اعطاء كننده اهدا ميشود ؛ معمولاً آن سازمان هيچ گونه مسئوليت يا وظيفه اي درقبال اجراي كيفيت نداشته است . جوايز كيفيت به چه كساني اهدا مي شود ؟ جوايز كيفيت با توجه به نوع جايزه ، يا به افراد يا به شركت ها و مؤسسات اهدا مي شود . به هنگام اهداي جوايز كيفي چه موضوعاتي را مورد ارزيابي قرار مي دهند ؟ تمامي جوايز كيفيت بر اساس ارزيابي عملكرد متقاضي جايزه با توجه به معيارهايي مشخص ، اهدا مي شود . به هنگام اهداي بعضي جوايز ، نتيجه فعاليتهاي كيفيت (از قبيل رضايت مشتري) ، در برخي پايداري توليد و در برخي ديگر مطابقت توليد با نيازمنديهاي مشتري ، مورد ارزيابي قرار مي گيرد . تعدادي از جوايز كيفيت غير رقابتي هستند ، يعني بدون محدوديت در تعداد برندگان ، عملكرد سازمان ها را ارزيابي كرده و جوايز را اهدا مي كنند ؛ اما اكثر آنها رقابتي مي باشند . در كنار جوايز كيفيت ، جوايز مشابه ديگري نيز براي موضوعاتي از قبيل رضايت مشتري ، بهترين عملكرد و برخي موضوعات ديگر وجود دارد .
  11. چكيده تغيير و حركت سازمان متأثر از تعامل ميان هفت بعد ساختار، استراتژي، سيستم‌ها، سبك، كاركنان، مهارت‌ها و ارزش‌هاي مشترك است. گروه مشاوران مكينزي اين واقعيت را در قالب چارچوب هفت اس بيان كردند.
  12. الزامات سیستم مدیریت کیفیت سازمانهای خدمات مهندسی تقديم به دوستان:flowerysmile: دانلود
×
×
  • اضافه کردن...