جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'محبت'.
13 نتیجه پیدا شد
-
سی و یکیمین میزگرد خانواده با موضوع: ترمیم روابط
peyman sadeghian پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در آرشیو
با سلام مدتی بود این بخش و مباحثش راکد شده بود گفتم یه خانه تکانی بکنیم در روابط یک خانواده معمولا پیش میاد که نزاع و کشمکش هایی بوجود بیاد حالا چه منطقی باشه چه غیر منطقی بین زن و شوهر، برادر و خواهر ، والدین و فرزندان ... بیشتر تمرکز من توی این مبحث روی روابط همسران با هم هست که اگه: اگه زمانی روابط به سردی گرایید چه ترفندهایی میتونه به بهبود روابط کمک کنه؟ خوشحال میشم نظرات شما رو بشنوم.. لازم به توضیح نیست که چه پستهایی پاک خواهد شد- 21 پاسخ
-
- 13
-
- مودت
- میزگرد خانواده
-
(و 10 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
تعارف کرد و من هم قبول کردم. به نظرم ایرادی نداشت. آسانسور خراب بود و چمدان من سنگین! گفت: چمدان من سبک است.من هم ساده قبول کردم. به پایین پله ها که رسید از صدای نفس هایش فهمیدم خسته شده است. دوباره سی تا پله را دوید بالا تا چمدان خودش را بیاورد. کلی پیش خدا خجالت کشیدم. به خودم گفتم: حالا می مُردی خودت می آوردی و از محبت مردم سو استفاده نمی کردی؟! پ.ن: خدا آدم هایش را با همین جزئیات به نظر پیش پا افتاده محک می زند. جزئیاتی که دیده نمی شود اما اصل سنگ محک آدم هاست.خدائی اگر خدا توی جزئیات زندگی ما برود اهل بهشت چند تا هستند؟!
-
مردان در مورد ازدواج، همسر و روابط زناشویی چگونه می اندیشند
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بخش بانوان
سوال: شما میگویید مردان نیز به اندازۀ زنان مایلند در مورد ارتباط زناشوییشان صریح و بدون خجالت و رودربایستی حرف بزنند، اما روش آنها متفاوت است. این حالت چگونه میتواند تغییر یابد و این تضادها به چه دلیل است؟ نیل چتیک، نویسندۀ مقالۀ تحقیقی "صدای مردان" توضیح میدهد که، مردان واقعا در مورد ازدواجشان، همسرشان ، روابط زناشویی و وفاداری چگونه فکر میکنند سوال : از نظر یک مرد ازدواج یک انتقال و یک گذرگاه بزرگ در زندگی است، هم از نظر ذهنی و هم از نظر رفتاری. تفاوت رفتاری یک مرد مجرد با یک مرد متاهل چیست؟ شک نکنید که ازدواج هر مردی را عوض میکند. در غالب موارد، مردی که به تازگی ازدواج کرده مسئولانهتر از دوران تجرد رفتار خواهد کرد. به این ترتیب که به کار خود بیشتر اهمیت میدهد و برای ارتباطات خود و تاثیرگذاری خود بر دیگران اهمیت بیشتری قائل خواهد شد و در موارد معدودی نیز عصبی و بی طاقت میشوند، به طرق مختلف از کوره در میروند و مایل هستند اقتدار خود را ثابت کنند. طبق تحقیقات مختلفی که انجام داده ام میتوانم بگویم بیشتر مردان با وجود آنکه در دوران تاهل محتاطانه تر تصمیم گیری میکنند، اما غالبا" در سالهای اول دوران تاهل شاد و با نشاط هستند سوال : تفاوت عمدۀ مردان با زنان در اظهار عشق و نشان دادن عواطف و دلبستگیهایشان چیست؟ از نظر من دو تفاوت عمده مطرح است اول آنکه زنها معمولا" محبت خود را با کلام نشان میدهند در حالیکه مردان ترجیح میدهند با رفتاربه همسرشان اظهار علاقه کنند. شوهران میگویند که آنها با انجام کارهایی مثل تحویل گرفتن لباسها از لباسشویی، شستن و بنزین زدن به ماشین همسرشان ، تمیز کردن و آب دادن حیاط و باغچهها ، ساعتها کار کردن در بیرون از خانه که کاری است سخت و طاقت فرسا و پیشقدم شدن برای روابط زناشویی در حقیقت عشق خود را به همسرشان نشان میدهند. برای بسیاری از مردان گفتن جملۀ "دوستت دارم" واقعاً سخت است به همین دلیل با رفتارشان عشق خود را نشان میدهند دوم آنکه زنان دوست دارند شوهرشان روبرویشان باشد در حالیکه مردان دوست دارند همسرشان در کنارشان باشد. قدم زدن در کنار هم، تماشای فوتبال در کنار همسر، سر میز غذا در کنار هم نشستن و رانندگی در جاده در شرایطی که همسرشان کنار دستشان روی صندلی جلو نشسته باشد همگی لحظات رویایی و مطلوب مردانی است که از حضور همسرشان در کنار خود لذت میبرند. مردان از به اشتراک گذاشتن فضا و شرایط با همسر خود بیشتر لذت میبرند تا به اشتراک گذاشتن احساسات سوال: مردان وقتی میل و انگیزۀ روابط زناشویی بوجود میآید معمولا"ً آن را به تعویق میاندازند. چه ارتباطی میان روابط زناشویی با احساس مردان وجود دارد؟ واقعیت این است که از هر 5 مورد ازدواج، در 4 مورد مردان خواهان ارتباط بیشتر هستند. یکی از دلایل این مسئله دلیل بیولوژیکی و ماهیت مردانۀ آنهاست. ترشح تستوسترون با میل به ارتباط زناشویی است و در بدن مردان تستوسترون بیشتر از زنان ترشح میشود. اما طبق تحقیق دلیل اصلی این امر آن است که تقریباً همۀ مردان روابط زناشویی را مهمترین پدیدۀ ازدواج میدانند _ آنها در زندگی زناشویی به روابط زناشویی بهای زیادی میدهند. اما در عین حال وقتی حالت میل به رابطه بوجود میآید اکثر مردان دوست دارند به این میل بی اعتنایی کنند، بیشتر برای آن برنامه ریزی کنند و با فکر کردن در مورد آن وقت بگذرانند و اگر خیلی ضروری نبود از آن بگذرند سوال: شما میگویید مردان نیز به اندازۀ زنان مایلند در مورد ارتباط زناشوییشان صریح و بدون خجالت و رودربایستی حرف بزنند، اما روش آنها متفاوت است. این حالت چگونه میتواند تغییر یابد و این تضادها به چه دلیل است؟ اگر میخواهید شوهرتان در مورد روابط زناشوییتان صحبت کند هرگز چنین سوالاتی را آغاز نکنید، " تو چه احساسی داری؟" یا " حالتهایت را برای من بگو". بلکه بهتر است بگویید: " چی فکر میکنی؟" یا " چکار کردی؟" ، به این ترتیب مردها یکراست میروند سراغ احساساتشان و در مورد آن حرف خواهند زد اما با واژهها ، زبان و روش خودشان. حقیقت این است که زبان احساسات اکثر مردان، زبان شیوا و روانی نیست همچنین مردان همیشه از اینکه پس زده شوند هراسانند و به قضاوت منفی طرف مقابلشان فکر میکنند سوال : " به چی فکر میکردی؟" سوالی است که در اکثر روابط زناشویی همسران از هم میپرسند. متداولترین سوء تفاهمات زنانه در مورد شوهرشان و اینکه او به چه چیزی و به چه کسی فکر میکند چیست؟ اکثر مردانی که با آنها مصاحبه میکردم معترضانه میگفتند، این زنها تا دم مرگ از ما میخواهند در مورد همه چیز با آنها حرف بزنیم. بعضی مردان میگویند بهتر است همیشه با همه چیز موافقت کنند و اصلا" مخالفتی در کار نباشد تا بحثی در نگیرد. آنها تفاوتها را پذیرفته اند. من فکر میکنم زنها معتقدند مردان از مشکلات فرار میکنند یا از حرف زدن میترسند. اما مردان میگویند در روابط زناشویی یک سری از مشکلات هرگز حل نخواهند شد و این تفاوتهای ماهوی زنانه و مردانه را پذیرفته اند؛ به همین دلیل به امتیازات و نکات مثبت زندگی اشان فکر میکنند و ترجیح میدهند پیرامون تفاوتها، اختلاف نظرات و اختلاف سلیقهها اصلا" حرف نزنند . **چشم باز ، ذهن باز** سوال : زنان چگونه میتوانند مفهوم حرکات و رفتارهای مردان را دقیقا" بفهمند؟ این موضوع را به خاطر بسپارید که رفتار اکثر مردان حکم کلام را دارد. به جای آنکه صبر کنید تا همسرتان به شما بگوید "دوستت دارم" یا " چقدر زیبا شده ای" ، به دنبال علائمی بگردید که در رفتار اوست و به معنای عشق ورزی و اظهار علاقه است. به کارهای کوچکی که به منظور اظهار عشق برای شما انجام میدهد توجه کنید؛ به او بگویید که کارهایی را که برای شما انجام میدهد تا بدانید که دوستتان دارد را درک میکنید همچنین به خاطر داشته باشید که پیشقدم شدن برای روابط زناشویی یکی از راههای اظهار علاقۀ مردان به همسرشان است. البته این تنها راه ابراز علاقه نیست ولی زنان نباید همۀ روابط زناشویی را نتیجۀ خودخواهی شوهرشان بدانند. پیشقدم شدن برای روابط زناشویی مرد را آسیب پذیر میکند، چون همیشه نگران است که مبادا همسرش تمایل نشان ندهد یا لذت نبرد. در چنین شرایطی کافی است ابتدا شما تنها با یکی دو حرکت ساده میل و اشتیاق خود را به رابطه با او نشان دهید سوال : با توجه به آنکه ارتباطات عاطفی مردان کاملا" متفاوت از زنان است ، موثرترین و بهترین راه ابراز علاقۀ یک زن به شوهرش چیست؟ برای اکثر مردان ابراز احساسات بی پردۀ همسرانشان بسیار شیرین و لذت بخش است. آنها ابراز عشق فیزیکی و کلامی همسرشان را خیلی دوست دارند. فقط فراموش نکنید که توقع نداشته باشید او هم مثل شما رفتار کند. با توجه به این تفاوتهای ماهیتی مردانه و زنانه ، هیچ روش خاصی برای اظهار علاقۀ زنان توصیه نمیشود. زنها میتوانند هر طور که راحتند و به هر شکلی که میتوانند _ از طریق کلام، در آغوش کشیدن، غذای خوشمزه درست کردن یا هر روش دیگری _ عشق خود را به همسرشان نشان دهند سوال : شما گفتید هر ازدواج 4 مرحله دارد : ماه عسل، خانواده، خلاء ، بلوغ زندگی. تفاوت عمده و مهم رفتار زنان و مردان در هر یک از این مراحل چیست و برای آنکه زنان بتوانند همیشه مردان را مشتاق و علاقمند مثل مرحلۀ اول نگه دارند چه توصیه ای دارید؟ قبل از هر چیز باید بگویم، مطمئن باشید اکثر مردان در هر 4 مرحلۀ زندگی مشتاق و علاقمند به زندگی هستند. در تحقیق ، به این نتیجه رسیدم که در همۀ مراحل ازدواج، بیش از نیمی از مردان از زندگی مشترک و بودن در کنار همسرشان راضی هستند وقتی مردان ناراضی باشند، در همۀ مراحل ازدواج ناراضی خواهند بود و این نارضایتی را با کناره گیری از همسر (هم جسمی و هم احساسی) و گاه با سعی در برقراری ارتباطات نامشروع در خارج از خانه نشان میدهند. بهترین راه برای مقابله با این مشکل این است که از مرد بخواهید صادقانه و شفاف ناراحتی خود را ابراز کند _ به هر روشی که مایل است _ و مشکل خود را مطرح کند. اگر کار به جایی رسید که دیگر نمیتوانستید دور شدن او از خودتان را تحمل کنید، آنگاه از او بخواهید که باهم نزد مشاور بروید سوال : توصیۀ شما برای زنانی که میخواهند شوهرشان را خوشحال و متعهد نگه دارند و او را از ازدواجی که کرده است راضی نگه دارند چیست؟ به نظر من زن وظیفه ندارد شوهرش را متعهد و شاد نگه دارد ولی باور دارم که مردها مایلند همسرشان با آنها رفاقت و دوستی کند، کسی که بتوانند روی او حساب کنند کسی که بتوانند به او اطمینان کنند؛ به قول یکی از مردانی که با او مصاحبه میکردم، کسی که هوای آنها را داشته باشد و پشتیبان آنها باشد. همچنین آنها کسی را میخواهند که با آنها مشارکت و همراهی کند؛ در جستجوی راهی باشد که از وجود هم بیشتر لذت ببرند و روابط خود را با شوهرانتان بر اساس خصائل نیکو، همراهی، درک متقابل، عشق ورزی و محبت بنا نهید -
چیزی که مردها می ترسند شما بگویید : چه خبر ؟ این اولین سوالی است که نود و هشت در صد خانم ها بلافاصله بعد از سلام و احوالپرسی در پایان یک روز از همسرشان می پرسند، گرچه اگر در طول روز با هم مراوده ی تلفنی یا حضوری هم داشته باشند به اندازه تعداد و دفعات این مراوده این سوال مطرح خواهد شد . معمولاْ مردها تا واقعاْ اتفاق خاصی برایشان رخ ندهد ” خواه خوب یا بد ” چیزی ندارند تا به عنوان خبر جدید به شما بگویند . این در حالی است که خانم ها هر لحظه از زندگی شان را به صورت یک اتفاق جدید به شوهر خود گزارش می دهند و انتظار دارند که مرد نیز همین کار را بکند ، در حالی که مردها این نوع گزارش دادن خبری را یک جور تخلیه اطلاعاتی می دانند که می تواند کار دستشان بدهد . از طرفی مردها نگران پرسیده شدن این سوال هستند ، چون اگرچیزی برای عرضه نداشته باشند محکوم خواهند شد که چرا حرف نمی زنند و همیشه خانم باید بحث و گفتگو را شروع کرده و ادامه بدهد و جالب آن که در مراوده ها و صحبت های زن و مرد در اکثر اوقات ، خود خانم ها شروع کننده و پایان دهنده ی گفت و گو هستند . بهتر است این سوال را کمتر پرسیده و هر بار شکل آن را به گونه ای طراحی کنید که همسرتان گمان نکند شما به قصد تخلیه ی اطلاعاتی او پا پیش گذاشته اید . چیزی که خانم ها انجام می دهند و مردان معترف هستند از این کارها بیزارند : اشک تمساح ریختن ! گریه کردن کار بدی نیست ، اما بهتر است بدانید که دوره ی گریه کردن برای جلو افتادن و راه افتادن کار گذشته است ، حتی اگر واقع بین باشید وقتی خانه ی پدری هستید تا یک سن و سالی که متجاوز از ده سال نمی شود ، می توانید با گریه و زاری به خواسته تان برسید . مردها به راحتی گریه را از اشک تمساح ریختن تشخیص می دهند و از این که همسرشان آن ها را موجودی خنگ فرض کند که که الان با دیدن اشک های بی دریغ شان سر رحم می آیند بیزارند . بهتر است گریه هایتان را برای موقعی نگه دارید که لزومش حس می شود ، نه این که مصلحت اندیشی شما را نشان دهد . خیلی خوب است که از ترفندهای زنانه ی بهتری برای جلب نظر مرد استفاده کنید. چه بسا به این طریق به یک چوپان دروغگو تبدیل خواهید شد و که اگر روزی واقعاْ اشک بریزید هم جواب مثبتی را دریافت نکنید. ترفندی که از شما یک همسر نمونه می سازد . محترمانه برخورد کنید . اگر در یک جمع ناگهان به سمت شوهر خود برگردید و بگویید که چرا این قدر موقع خوردن چای ، قند را می جوی و کار را هم بدتر کنید و بگویید : مگر تو خرگوش یا اسب هستی ؟ انتظار نداشته باشید که او مقابله به مثل نکرده و حتی دست به تحسین شما بزند. همیشه این اصل را به خاطر داشته باشید که احترام یک امر اجباری نیست ، که اگر به کسی احترام گذاشتید او نیز به شما احترام می گذارد وگرنه انتظار بیهوده ای است که یک نفر را زیر پا له کنید و بعد او در مقابل ، پیش پای شما بلند شود . مردها به یک اندازه از این مسئله وحشت دارند که غرورشان توسط خانم خانه در یک جمع عمومی و حتی مقابل بچه های خودشان به دست فراموشی سپرده شود . این حالت بعد ها یک عقده فرو خوردن را پدید می آورد که ممکن است اثرات سوء روانی هم در پی داشته باشد و عادی ترین حالتش این است که شما دیگر جایگاه قبلی خود را در قلب و زندگی او از دست داده و ممکن است او هم جواب دندان شکنی را در همان جمع نثار شما کند . درست است که زن و شوهر محرم هم هستند ، اما احترام یک اصل ازلی و ابدی در ادامه ی درست و سالم یک رابطه ی طولانی مدت مانند ازدواج است ، احترام خویش را حفظ کرده و به طرف مقابل احترام بگذارید . راهی برای جلوگیری از جر و بحث خانوادگی اظهار نظر درباره ی خانواده ی همسر این قسمت از بحث های زن و شوهر جزو خطرناک ترین بحث های موجود است که بهتر است با احتیاط کامل به آن نزدیک شوید و اصلاْ کار عاقلانه این است که جز در موارد حتمی و لزوم واقعی از آن پرهیز کنید. ببینید ، واقع بین باشیم . همان طور که ما دوست نداریم کسی درباره ی خانواده ی ما نظر نامعلومی ارائه بدهد ، آنها نیز همین انتظار را دارند . بهتر است چگونگی اوضاع خانواده ها را برای خودشان بگذارید و فقط سرتان به خود و همسرتان گرم باشد، حتی اگر همسرتان نظر شما را درباره ی خانواده اش پرسید ، بسیار با احتیاط و معقولانه جواب دهید و لزومی ندارد همیشه حقایق گفته شوند . گاهی بهتر است که از زیر بار جواب های جنجالی شانه خالی کنید . وقتی هم که سوالی از این دست نمی پرسد شما خودتان آتش بیار معرکه نشوید ، به هر حال او شخصیت مستقلی است و شما با همسرتان زندگی می کنید ، نه با خانواده اش . اگر هم می بینید آنها طوری رفتار می کنند که باید برخورد جدی داشته باشید ، خیلی دوستانه مشکل را با همسرتان در میان بگذارید و حل و فصل ماجرا را به دست او بسپارید . لزومی ندارد به چشمان همسرتان خیره شوید و هر چه دوست دارید درباره ی خانواده اش عنوان کنید. آنها جزو جدایی ناپذیری از زندگی او هستند و پیش از شما حضور داشته اند. راهی برای آن که همسرتان تا همیشه شما را به خاطر بسپارد. هر از گاهی از او تشکر کنید. البته منظورمان این نیست که مثلاْ سالی یکبار از او مراتب امتنان را به جا بیاورید ، بلکه کافی است تا بابت هر کاری مثلاْ آوردن چای یا درست کردن غذا و یا حتی خواباندن بچه از او تشکر کنید. در واقع خانمها زحمت زیادی را در خانه به دوش می کشند و معمولاْ مورد تقدیر شایسته ای قرار نمی گیرند . بهتر است باور کنید که زحمت زن در خانه اصلاْ وظیفه ی او نیست ، بلکه میزان لطف و علاقه ی او نسبت به شما و خانواده اش است ، آنها انتظار دارند حداقل با یک تشکر ساده قدر زحماتشان را بدانید و نشان بدهید که کارهای آنها برایتان اهمیت دارد . لزومی ندارد که یک انگشتر گران قیمت برای او بخرید ، کافی است که مثلاْ برایش یک یادداشت روی یخچال بگذارید و از او بابت زحماتش در طول شبانه روز قدر دانی کنید . به این ترتیب جایگاه ویژه ای در نزد او خواهید یافت و او از این که همسر قدر شناسی مثل شما دارد به خود افتخار خواهد کرد. یک شاخه گل آخرین اشتباه او را یاد آوری نکنید !
-
يادتان هست وقتي يك دختر كوچولو بوديد در خيالهايتان يك شاهزاده سفيدپوش قرار بود شما را به قصر روياهايتان ببرد؟ زندگي واقعي هيچ وقت كاملا منطبق با روياها نميشود مگر اينكه بيش از حد خوششانس باشيم، شايد شما هم جزو خانمهايي هستيد كه مدام از همسر يا نامزدشان گلايه ميكنند كه چرا رمانتيك نيست و در دلشان آرزو ميكنند تا بتوانند كمي از رفتارهاي همسرشان را تغيير دهند ولي باور كنيد، اين امكان وجود دارد كه همسرتان شبيه مرد روياهايتان شود. البته بايد بگوييم كه به هيچ وجه با دعوا و غرزدن راه به جايي نميبريد و نميتوانيد روش او را در زندگي عوض كنيد. در اينجا به شما ياد ميدهيم كه چه كارهايي انجام دهيد كه همسرتان برايتان گل بخرد يا در كارهاي خانه به شما كمك كند يا... بدون اينكه نياز باشد كه به او 10بار هر كدام از اين مسائل را بگوييد. اگر دوست داريد غافلگير شويد آرزوي شما: دوست داريد مردتان با خريدن گل يا يك كادو هيجانانگيز يا... بعضي اوقات شما را غافلگير كند. واقعيت: مطمئن باشيد هيچ وقت نميتوانيد با سركوفت زدن به همسرتان ياد دهيد كه چگونه رمانتيك باشد. دكتر اسكات هالتزمن، نويسنده كتاب «رازهاي زنان متاهل شاد» ميگويد:«يكي از بزرگترين اشتباهات بيشتر زنان اين است كه فكر ميكنند، شوهرشان بايد خودش حدس بزند كه براي خوشحالي همسرش چه بايد بكند اما بهتر است بدانيد كه اگر ميل داريد، زندگي مشتركتان همانگونه باشد كه ميخواهيد بايد با شوهرتان صحبت كنيد و خواستههايتان را با او درميان بگذاريد. اين غلط است كه تصور كنيد، شوهرتان ميداند كه شما چه ميخواهيد. چون احتمالا شما 2 نفر شيوههاي متفاوتي براي اظهار عشق و قدرداني داريد.» براي اينكه شوهرتان را به مرد روياهايتان نزديك كنيد بايد ابتدا آنچه را كه ميخواهيد از او درخواست كنيد و سپس هنگامي كه او آن خواسته را برآورده كرد يا حداقل سعي كرد كه برآورده كند او را تشويق و تاييد كنيد. دكتر هالتزمن ميگويد:«به مرور زمان تشويقها و تمجيدهاي باعث ميشود او رغبت بيشتري پيدا كند كه همانگونه باشد كه شما دوست داريد، باور كنيد خيلي زود گل خريدن و شامهاي عاشقانه وارد زندگي مشتركتان ميشود. نكته ديگر اينكه، فقط مردها مسئول داشتن زندگي عاشقانه و رمانتيك نيستند، اگر خود شما رفتارهاي عاشقانهاي را در زندگيتان آغاز كنيد، مطمئنا بهزودي همسرتان نيز پاسخ شما را خواهد داد.» اگر با مادر شوهرتان مشكل داريد آرزوي شما: دوست داريد مادرشوهري داشتهباشيد كه به همه كارهاي شما انتقاد نكند.ولي اگر مادر شوهرتان ايرادگير است حداقل شوهري داشتهباشيد كه از شما دفاع كند. واقعيت: شوهر شما فقط وقتي به حرفهاي مادرش توجهي ميكند كه او يك راهحل ديگري براي بزرگ كردن بچهها يا تميز كردن خانه پيشنهاد كند. در اين حالت شما به همسرتان ميگوييد اين حرفها آزارتان ميدهد و اما او اصرار ميكند كه مادرش فقط قصد كمك دارد. ممكن است وقتي شوهرتان در حال توجيه كردن يا توضيح رفتار مادرش است شما ناراحت شويد و احساس كنيد همسرتان به شما توجهي ندارد و حتي ميخواهد شما را ناراحت كند اما بايد بدانيد كه شوهرشما در چنين مواقعي در موقعيتي دشوار است، بنابراين تمام تلاش خود را ميكند كه بين شما 2 نفر صلح برقرار كند. دكتر تري اوبوش، نويسنده «كتاب 5 قدم براي داشتن یك ازدواج فوقالعاده» میگوید:«به جای اینكه از دست او ناراحت شوید، از او كمك و راهنمایی بخواهید.» شوهر شما بهتر میداند كه چرا مادرش از شما ایراد میگیرد. برای شوهرتان توضیح دهید كه عمل مادرش چه احساسی را در شما بهوجود آورده است اما مواظب باشید كه نه شوهرتان را سرزنش كنید و نه از مادرش انتقاد كنید و از او بخواهید به شما كمك كند اما از او انتظار نداشتهباشید كه رابطه شما با مادرشوهرتان را تغییر دهد چون این تغییر بهعهده خودتان است. شما باید سعی كنید، بدون اینكه حالت دفاعی داشته باشيد كنترل رابطه را به دست بگیرید. به شوهرتان بگویید خودتان بهتر میدانید كه شما و مادرشوهرتان تفاوتهای زیادی با هم دارید و درك میكنید كه او به شیوهای خاص خودش فكر میكند اما شما با نظر او یا روشي كه رفتار میكند موافق نیستید. اگر همكاري او را ميخواهيد آرزوي شما: مردتان ظرف بشويد، آشغالها را بيرون ببرد و در كارهاي خانه كمك كند، بدون اينكه مدام به او غر بزنيد. واقعيت: همسرتان متوجه سينك ظرفشويي پر از ظرف كثيف يا سطل پر از زباله نميشود و شما نيز اگر از او بخواهيد كه سهمش را در كارهاي خانه انجام دهد حس بدي خواهيد داشت. اما باور كنيد به راحتي ميتوانيد همسري داشته باشيد كه كارهاي خانه را انجام دهد فقط كافي است از او بخواهيد. يك تحقيق منتشر شده در مجله شخصيت و روانشناسي اجتماعي در انگليس نشان ميدهد، بيشتر مردم چندان نسبت به جواب مثبت به درخواست كمكديگري خوشبين نيستند. وقتي انتظار خود را از او نخواهيد و بعد به دليل انجام نشدن آن كار، عصباني شويد فقط روز به روز در زندگيتان دعوا بيشتر ميشود و مطمئن باشيد هيچ تغييري به وجود نخواهد آمد. سعي نكنيد با سركوفت زدن يا سرزنش كردن شريك زندگيتان او را مجبور به كمككردن كنيد، اين راهبرد به ندرت جواب ميدهد. به جاي آن خيلي واضح و روشن خواسته خود را براي او بيان كنيد، البته بايد در بيان خواسته خود خيلي ملايم و مهربان باشيد، مثلا اينكه بگوييد (عزيزم، من خيلي خوشحال ميشوم اگر قبل از شروع فوتبال براي من سطل زباله را بيرون ببري.) براي اينكه از غرزدن و بحث كردن جلوگيري كنيد. فهرستي از كارهاي خانه تهيه كنيد و باهم تصميم بگيريد كه چگونه تقسيم كار كنيد؟ دكتر جين اوكل، روانشناس ارتباطات ميگويد:«از اصرار براي سريعتر انجام دادن كارها پرهيز كنيد، اجازه دهيد شوهرتان به روش خودش كارها را انجام دهد و به دليل اينكه كارها را دقيقا مثل شما انجام نميدهد، مدام از او ايراد نگيريد.» اگر ميخواهيد احساساتش را بگويد آرزوي شما: مردتان به راحتي با شما صحبت كند و احساساتش را به شما بگويد همانگونه كه شما با او هستيد. واقعيت:وقتي موضوعي او را ناراحت ميكند، كاملا در خود فرو ميرود، شما ميخواهيد كمكش كنيد اما وقتي از او ميپرسيد چه مشكلي پيش آمده است، جواب ميدهد: من خوبم. دكتر اوكل ميگويد:«بسياري از مردها خيلي برايشان خوشايند نيست كه درباره احساساتشان صحبت كنند، بهخصوص رو در رو. آنها ترجيح ميدهند، وقتي شروع به صحبت كنند كه ديگر فشاري رويشان نباشد و همچنين زماني كه شما هم مشغول كار ديگري نباشيد.»اگر تشخيص ميدهيد كه همسرتان استرس زيادي دارد، سعي كنيد يك تفريح 2نفره را برنامهريزي كنيد مثلا به پيادهروي يا رستوران برويد يا حتي فقط با ماشين دوري در خيابانها بزنيد، بعد مثل هميشه از او درباره كارش بپرسيد (يا آنچه را كه احساس ميكنيد باعث آزارش شدهاست) اجازه دهيد او بفهمد كه در كنارش هستيد و به هرآنچه ميخواهد از سينهاش بيرون بريزد گوش كنيد. دكتر اوكل ادامه ميدهد:«بعضي از مردها مسائلشان را نميگويند چون نميخواهند شما را ناراحت كنند يا مشكلاتشان را به شما تحميل كنند. اجازه دهيد همسرتان بداند در هر شرايطي دركش ميكنيد و كاملا به او اعتماد داريد.»اما اگر همان موقع حرفهايش را بيرون نميريزد به او فشار نياوريد. اگر براي حرف زدن به او استرس وارد كنيد، نتيجه معكوس خواهيد گرفت. ممكن است او بخواهد قبل از حرفزدن با شما موقعيتش را بهخوبي ارزيابي و تحليل كند. اگر شوهري ماجراجو ميخواهيد آرزوی شما: شوهری پرجنب وجوش و ماجراجو دوست دارید كه همیشه برای امتحان رستورانهای جدید آمادگی دارد و تعطیلات هیجانانگیزی را برنامهریزی میكند. واقعیت: شوهرتان كاملا روی عادتهايش رفتار میكند و دقیقا قابل پیشبینی است. در این مواقع این شما هستید كه باید پیشقدم شوید. مثل اینكه برای تعطیلات جایی را پیشنهاد كنید كه هیچ وقت نرفتید یا اورا با خود به یك رستوران جدید ببرید یا...و این را درنظر داشتهباشید كه در حال انجام دادن كاری هستید كه شما دوست دارید و شما را خوشحال میكند(حتی اگر او هم از این برنامه لذت ببرد) بعد تا جایی كه میتوانید به او بازخورد مثبت بدهید، تا او هم مشتاق شود كه دوباره یك چیز جدید را امتحان كنید. شب خاصی را مشخص كنید تا او برنامهای را برای آن شب تنظیم كند وتنها قانون در اینجا این است كه قرار است كاری را انجام دهید كه تا به حال تجربه نكردهاید اما باید هر2 لذت ببرید. این به هردوي شما كمك میكند كه مشتاق تجربههای جدید باشید. اگر میخواهید مرد خانواده باشد آرزوی شما: شوهری كه در كارش موفق باشد و هر شب شام در خانه و در كنار خانواده باشد. برنامه مدرسه بچهها را بداند و با همسرش نیز قرارهای عاشقانه داشته باشد. واقعیت: شما با مردی ازدواج كردهاید كه به كارش معتاد است و در حقیقت در دفتر كارش زندگی میكند. شما فكر میكنید او كارش را بیشتر از شما و بچهها دوست دارد اما او اصرار دارد كه فقط برای تامین آینده تلاش میكند. به هیچ وجه فكر نكنید كه برنامه كاری همسرتان نشاندهنده احساسات اوست یا اینكه مدام در دفتر كارش است چون میخواهد از خانواده دوری كند.دكتر هالتزمن میگوید:«بیشتر مردها خودشان را در كارشان غرق میكنند چون به لحاظ امنیت مالي خانواده نگران هستند. به جای اینكه مدام با شوهرتان دعوا كنید كه هیچ وقت در خانه نیست و به استرسهایش اضافه كنید، با ریشه این مشكل بجنگید. با او درباره راههای صرفهجویی و كمكردن خرج خانه صحبت كنید و اینكه شما میتوانید در بخشی از خرج خانه با او شریك شوید. بنابراین او میتواند كمی از كارش كم كند و در نتیجه بیشتر در خانه باشد. حتما به همسرتان بگویید كه در خانه دلتنگ او هستید و دوست داريد همچون یك زوج خوشبخت زمان بیشتری را با او باشید.»
-
من می توانم با همسرم بهتر برخورد کنم؛چگونه؟
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ازدواج و مسائل زناشویی
اغلب زوجهای جوان حتی اگر در گذشته، بهترین دخترها و پسرها برای خانوادههایشان بودند، در زندگی مشترک با همسرشان، دچار اختلاف میشوند. کسی نمیتواند ادعا کند که تا به حال با همسرش مشاجره نداشته و از همسرش نرنجیده است. بعضیها به خاطر جر و بحثهایی که پیش میآید، احساس میکنند که ازدواجشان موفق نبوده است. با این حال، خود را ناگزیر به سازش با همسر میدانند؛ اما اختلاف آنها، مثل آتش زیر خاکستر، باقی میماند. در این موارد، لازم است هر یک از زوجین فقط این سوءال را از خود بپرسند که «چقدر برای بهبود روابطمان زحمت کشیدیم»؟ اغلب ما در برابر این سوءال، ابروها را بالا انداخته، با چشمانی از حدقه بیرون زده و قیافهای حق به جانب، میگوییم : «خیلی». حقیقت امر این است که ما زحمتهایمان را حساب شده نکشیدیم. آیا تا به حال سعی کردهایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلی را که سد راه خوشبختی ماست، برطرف کنیم؟ آیا تا به حال خواستههایمان را در کفه ترازوی ذهنمان گذاشتهایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فدای ارزش دیگر کنیم؟ آیا تا به حال فکر کردهایم که ما میتوانیم با کمی سعی و تلاش، زندگی مشترکمان را سرشار از شادی، عشق و محبت کنیم؟ نارضایتیهای کوچک نارضایتیهای کوچک را دست کم نگیریم؛ چون اغلب همینها هستند که سد راه خوشبختی هستند؛ مثل بگو مگوها، نیش زدنها، دخالتها، ناسازگاریها، ناکامیها، غرورها و منت گذاشتنها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید، راههای جدیدی برای دوست داشتن زندگی و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروی فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا برای نمونه، چند راه را به شما یادآوری میکنیم؛ سعی کنید راههای دیگر را خودتان کشف کنید. منت نگذارید منظور کردن کارهایی که برای همسرتان انجام دادهاید یا حتی گذشتی که به خاطر او کردهاید، برای هر یک از طرفین، همیشه وسوسهانگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله، یکی از مواردی است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم میکند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کاری که انجام میدهیم، از ما قدردانی کند. اگر زوجین، توقع قدردانی داشته باشند، نتیجه آن، ناخرسندی و به رخ کشیدن کارهایی است که در طول روز انجام میدهند و اگر یکی از زوجین این کار را انجام دهد، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده، به دفاع از خود میپردازد. ما نباید از اینکه برای خوشبختیمان کاری انجام دادهایم، ناراضی باشیم؛ از اینکه من بچهها را به مدرسه رساندم؛ خانه را من تمیز کردم؛ خرید را من کردم؛ بچهها را من حمام بردم و... . منظور کردن این کارها، به معنی نارضایتی ما از آنهاست و بیگذشت بودنمان را نشان میدهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر میکند که بر سر او منت میگذاریم و مهمتر اینکه یادآوری این کارهای به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث میشود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگی کمرنگ میشود و کنایهزدنها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروی خود را به خاطر این مسائل بیارزش، از دست میدهیم و عادت میکنیم که هر روز، فهرست بلندبالایی را از کارهایی که انجام دادهایم، به رخ همسرمان بکشیم؛ کارهایی که وظیفه ماست و نشانه گذشت ماست. در این مواقع، - هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید - وقتی که احساس کردید کار نادرستی انجام داده یا حتی کاری را که میبایست انجام میدادید، انجام ندادهاید، لحظهای صبر کنید و آن عشقی را که بینتان هست، به یاد بیاورید؛ لبخندی بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادتهایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامی بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقهتان به زندگی مشترک و شریک زندگیتان، بیشتر خواهد شد. توقع نداشته باشید همسرتان بینقص باشد وقتی به همسرتان میگویید «چرا این طور هستی»، یا «چرا خودت را عوض نمیکنی»، از او توقع دارید که چه جوابی به شما بدهد؟ خودتان را جای او بگذارید؛ اگر کسی از شما این سوءال را بپرسد، چه جوابی میدهید؟ اغلب ما فکر میکنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمیتوانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتی چنین سوءالی را از همسرتان میکنید، او تصور میکند که آن کسی نیست که شما میخواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئلهای نیست که از ذهن کسی بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرفهایی داشت. بعضیها این سوءالات را از همسرشان نمیپرسند؛ بلکه اینها را به جای اینکه از همسرشان بپرسند، از خودشان میپرسند که این هم به مراتب بدتر است؛ زیرا در این صورت، خودمان فکر میکنیم که اگر او شخص دیگری بود، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگری نیست. حال اگر فکر میکنید که جواب خوشبختی شما در کس دیگری است، کاملاً اشتباه میکنید؛ چون هیچ کسی را در دنیا نمیتوانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعی است؛ پس با نظام طبیعت نجنگید؛ بلکه در کنار آن زندگی کنید و خودتان را با چیزی که هست، وفق دهید. شما میتوانید بار مسئولیتی را که از او توقع دارید، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایی که میخواستید، میرسید؛ به همسرتان وقت بدهید تا خواستههای شما را کشف کند و حتی اگر زحماتش برای برآورده کردن این خواستهها نتیجهای نداد، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید. عادتهای عجیب خود را بشناسید به نظر شما خندهدار نیست که کسی را با تمام وجود دوست داشته باشید، ولی به خاطر مسائل کوچکی، مثل ریختن خمیردندان روی سنگ دستشویی یا پرتاب کردن جورابها در اطراف خانه و یا نشستن ظرفهای آشپزخانه، محبتتان تبدیل به خشم شود؟ آیا اینکه شما جورابی را از گوشه خانه بردارید یا خمیردندان ریخته شده یا ظرفهای نشسته را بشویید، کار خیلی سختی است؟ اصلاً چرا فکر نمیکنید که شما هم عادتهای این چنینی دارید؟ بنابراین، بهتر است که اول عادتهای خودمان را کشف کنیم و اگر هم عادت بدی را در همسرمان کشف کردیم، مشکل او را مشکل خودمان بدانیم. بخششتان با جان و دل باشد آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا عذرخواهی مشکل است و هیچ میدانید که عذرخواهی در زندگی زناشویی، چقدر میتواند اختلافات بیهوده را از بین ببرد؟ علت اینکه بعضیها از عذرخواهی فرار میکنند، این است که میترسند طرف مقابلشان عکسالعملی نشان بدهد که موجب پشیمانیشان شود. بعضیها وقتی همسرشان از آنها عذرخواهی میکند، چنان قیافه حق به جانبی میگیرند که موجب دلشکستگی و آزردگی او میگردند. وقتی همسرمان از ما عذرخواهی میکند، باید خیلی موءدبانه و از ته دل، او را ببخشیم و کارهای ناپسندی مثل زیر لب حرف زدن، آه کشیدن یا کنایهزدن را کنار بگذاریم؛ حتی بحث را ادامه ندهیم و به این ترتیب، به دلخوریها، تلخیها و واکنشها پایان دهیم تا همسرمان تأثیر مثبت عذرخواهیاش را لمس کند. بنابراین، اگر همسرتان از شما عذرخواهی کرد، راه را برایش هموار کنید و با قلبی باز، او را ببخشید و با این کار، بخشش را به او هم یاد دهید. مشغلههایتان را از روابطتان جدا کنید کار، همیشه هست و هیچ وقت، تمامی ندارد. اگر شما برنامهریزی درستی نداشته باشید، در طول روز، برای کارهایتان وقت کم میآورید؛ اما برنامهریزی درست، آن است که در آن، برای خانه، خانواده و همسرتان هم وقت بگذارید. سعی کنید ساعاتی را در روز با همسرتان تنها باشید؛ با هم خلوت کنید و به خلوت همدیگر پا بگذارید. سعی کنید هیچ وقت کار و خستگی ناشی از کار را با خودتان به منزل نیاورید. وقتتان را تنگ و خودتان را خسته نشان ندهید. اگر به همسرمان بگوییم که سخت در حال تلاش هستیم؛ تنها نتیجهاش این است که همسرمان در آخر فهرست کارهایمان قرار میگیرد و گاهی هم فراموش میشود و برای بعضیها حتی ممکن است ناخودآگاه از این فهرست حذف شود! کارهای فراموش شده را خودتان انجام دهید همسر شما آدم آهنی نیست؛ بلکه مثل همه انسانهای معمولی، ممکن است خسته شود و یا کاری را فراموش کند. در این صورت، نباید او را سرزنش کنید. اینکه بگوییم «چرا برای دستشویی حوله نگذاشتی» یا «چرا ظرفها را نشستی»، ممکن است کار را به یاد او بیاورد؛ ولی آیا او همیشه یادش میرود که این کارها را انجام دهد؟ مسلماً نه. بعضیها اعتقاد دارند که باید نوع گفتارمان را درست کنیم؛ مثلاً میتوانیم چنین بگوییم: «حوله دستشویی کجاست» یا «قرار بود برای دستشویی حوله بگذاری» که البته روش خوبی است و باعث میشود تا طرف مقابلمان هم عکسالعمل خوبی نشان بدهد و در مقام دفاع از خودش بر نیاید؛ ولی یک روش بهتر هم وجود دارد و آن اینکه اگر واقعاً وقتش را داریم، خودمان این کار را انجام دهیم. چه ایرادی دارد که ما کاری را که همسرمان فراموش کرده، انجام دهیم. اشتباهات همسرتان را به دوش بگیرید؛ ولی نه با آزرده دلی؛ بلکه با اشتیاق. اگر ظرفهای ظرفشویی، شما را آزار میدهند، آنها را بشویید. شاید خیلیها بگویند که با این کار، دیگر همسرمان کارهایش را انجام نمیدهد؛ اما برعکس، اگر شما دست از سرزنش و نکوهش بردارید، با کمال تعجب میبینید که برخورد همسرتان بهتر میشود و شور و علاقه بیشتری برای انجام قسمتی از کارهایی که بر دوش دارد، از خودش نشان میدهد. با برطرف نمودن این مشکلات کوچک و پیش پا افتاده، شما میتوانید فکرتان را صرف جنبههای مهمتر روابطتان کنید و به ارتباطی صمیمی فکر کنید. شما میتوانید همدرد همسرتان باشید و عشق، محبت و شادی را به او هدیه کنید. -
بسیاری از بگومگوها و مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است. در این مقاله به بررسی 6 قانون ارتباطی اشاره خواهیم کرد : برای کاستن از این مشاجرات متخصصین آموزشهای مهارتهای ارتباطی، تدابیری برای برقراری ارتباط مناسب تدوین کردهاند که به خلاصهای از آنها اشاره میکنیم: قانون ارتباطی 1: به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع کنید. قانون ارتباطی 2: تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» استفاده نکنید. مثل اینکه میگویید: «هیچوقت دست به سیاه و سفید نمیزنی» واژههای «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بیآنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین میسازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی میتوان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده میکنند، میخواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و میخواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمیدانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت میشود. قانون ارتباطی 3: رشته کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانیکه صحبتش را قطع میکنید وی را عصبانی میکنید و به او این احساس را میدهید که کسی به حرف شما گوش نمیکند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه ندادهاید جملهاش تمام شود، ممکن است نتیجهگیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید. ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر میرسد حرفهای غیر منصفانه میزنی ولی خواب ادامه بده» و یا اینکه بگویید :«میدانم نباید صحبت را قطع کنم ولی میخواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت میکنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان میکند و احساس خود را نیز مطرح میسازد و در موقعیتی قرار میگیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمیکند و میتواند به حرف زدن ادامه دهد. قانون ارتباطی 4: حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید «دانیل بیوایل»، یکی از متخصصین مهارتهای ارتباطی میگوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بدانید منظور او را فهمیدهاید و بعد از او سوال کنید آیا درست میگویم. در این شرایط هر دو به حرفهای یکدیگر گوش فرا میدهند. قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا طرفین ازدواج وقتی حرفهای یکدیگر را خلاصه نمیکنند آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرفهای همسر از اهمیت ویژهای برخوردار است. قانون ارتباطی 5: از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشتهای خود را به دیگران نسبت میدهید، تصور میکنید مردم چگونه فکر میکنند، چه احساسی دارند و چه میخواهند بکنند. ذهن خوانی میتواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل: «تو میخواستی مرا مجازات کنی» «تو دوستان مرا نمیپسندی» «تو از مسئولیت فرار میکنی» میخواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم» عباراتی از این قبیل میتواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت میکند و این اتفاقی است که اغلب روی میدهد. ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزههای دیگران متجلی میشود.
-
آمار جدید را شنیده اید: ۱۰ مرد ازدواج کرده را در یک اتاق قرار دهید خواهید دید که نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. آمار وحشتناکی است، اما حقیقت دارد. این روزها طلاق به صورت یک شغل پر در آمد برای کسانی که ازدواج را به هم جوش می دهند و وکلایی که در طلاق گرفتن به افراد کمک می کنند در آمده است و بازار آن حسابی گرم است. در این جا یک حقیقت دیگر هم وجود دارد: مردها خیلی کمتر از زن ها به طلاق فکر می کنند. بر اساس تحقیقات در حدود ۶۶ تا ۷۵ درصد از کل درخواست های طلاق از جانب خانم ها ارائه داده می شود. به عبارت دیگر آقایون خیلی کمتر از خانم ها به جدایی فکر می کنند. به هر حال بهتر است که اصلا به جدایی فکر نکنیم، و سعی کنیم با چنگ و دندان به رابطه زناشویی خود ادامه دهیم تا خدای نکرده اتفاق ناگواری پیش نیاید. ▪ فرسایش تدریجی رابطه زناشویی یک شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نا محسوس روی می دهد. درست مثل شکاف هایی که در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آنکه متوجه این مطلب شوید، شکافی عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می اید و دلیل آن هم این است که بسیاری از زوجین به جای حل مشکلات ترجیح می دهند چشم پوشی کرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشکلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یکی از زوجین می باشد. در زیر ۱۰ نشانه از طرز برخوردی است که باید آنها را به عنوان نوعی احضاریه به سمت دادگاه خانواده تلقی کرد. شماره ۱۰) دور هم جمع نمی شوید هر سال در مراسم روز شکرگذاری صندلی کناری خود را برای خانمتان رزو می کردید، اما امسال پسر خواهرتان در کنار شما نشسته است. صندلی ای که همیشه برای سالیان پی در پی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فکر کرده اید؟ شماره ۹) خونسرد و بی تفاوت می شوید تمام تلاش و کوششی که برای حفظ رابطه می کردیدی کم کم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی در می آیید. از یکدیگر نمی پرسید که روز خود را چگونه گذرانده و چه کارهایی انجام داده اید. زمان سلام و خداحافظی با یکدیگر رو بوسی نمی کنید. او دیگر عکس شما را درون کیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همینطور. می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی که هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یک اتاق نباشید. شماره ۸ ) دیگر ارتباط جنسی ندارید شاید هنوز در یک تخت بخوابید، اما هیچ صحبت دوستانه و لطیفی بین شما رد و بدل نمی شود. دور از هم می خوابید و به هیچ وجه یکدیگر را لمس نمی کنید. حتی آخرین باری که یکدیگر را در آغوش گرفتید نیز به سختی به یاد می آورید. شماره ۷ ) اوقات فراغتتان را در کنار هم نمی گذرانید اگر نمی توانید آخرین مرتبه که با هم به مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل کمبود بودجه و یا نبود وقت کافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فکر هستید که به نحوی از مصاحبت دیگری فرار کنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می کنید و بی سراغ مواد مخدر یا مشروبات الکلی می روید. شماره ۶ ) خانم با دقت دخل و خرج را حساب می کند آیا متوجه شده اید که همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی که سابقا خودش مسولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می کند؟ آیا نسبت به درامد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر در بیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه کند که بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد.. شماره ۵ ) به دنبال استقلال است یک خانم ناراضی سعی می کند تا آنجا که ممکن است فاصله خود را از همسرش دورتر کند و اتکا خود را به او کم نماید. او در کلاس های متفاوتی ثبت نام می کند، به نام خودش حساب باز می کند، سرمایه گذاری انجام می دهد، و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امور نشان دهنده شکاف عمیقی هستند که در رابطه فعلی شما به وجود آمده است. شماره ۴ ) به خانه نمی روید آیا قدم گذاشتن به خانه به جای اینکه مایه آرامش باشد، برای شما به صورت کار دشواری در آمده است؟ سعی می کنید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر کار کردن تا دیر وقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟ حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشکلات روابط زناشویی فرار کنید. اگر برای ساعت ها متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می کنید، باید از خود سوال کنید که این همه وقت اضافی را از کجا می آورید. شماره ۳ ) تمام صحبت ها به دعوا ختم می شود هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، کار به جاهای باریک کشیده می شود. زندگی برای شما تکرار مکررات است، بحث و مشاجره هایی است که به نتیجه معقول ختم نمی شوند. این کار شما را عصبانی می کند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد که وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی کنید. شاید خیلی عصبانی شوید که جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد و احساس می کنید که تمام کارهای شما را زیر ذره بین قرار داده است. فقط کافی است تناقضی در گفته های هر یک از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می اید و هر دو خشمگین می شوید. شماره ۲) وظایفی که به عهده داشتید زمانی که می خواهید پای خود را از مزرهای رضایت جنسی فراتر بگذارید، اطمینان خاطر دارید که وضعیت خوبی در خانه انتظار شما را نمی کشد. اگر در گذشته خود را مجاب به انجام دادن یک چنین کاری کرده بودید، حال از خود می پرسید که چرا نباید بتوانم این کار را انجام دهم. اگر می دانید که خانمتان نیز به این اصول پایبند نیست پس دیگر چه دلیلی وجود دارد که تا این حد خود را به زحمت بیندازید. شماره ۱ ) حرمت ها شکسته می شود ارزشی که در گذشته برای یکدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی که باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یکدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیکی نیز پیدا می کنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمک می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یکدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا اتش خشم شما را شعله ور سازد. ▪ بازی نیست طلاق مسئله ای کاملا جدی است. اوج نقطه ای است که به اشتباه بزرگی که در زندگی مرتکب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سرو کله زدن با درد و رنج می شود، تازه ما مسائل اقتصادی را نیز نادیده می گیریم. تسلیم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فکر می کنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا که می توانید بر روی تفاوت هایتان کار کنید. کارهای متعددی می توان برای نجات یک ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی. حتی پیش از اینکه تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یکدیگر زمانی را جدا از هم زندگی کنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی نمایید در آخر هم باید به این مطلب فکر کنید که در گذشته چه چیز شما را عاشق او کرده بود که تن به ازدواج با او را دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یکدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف کنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا کنید
-
احتیاج کودک به محبت از نظر علمی قابل انکار نیست و طفل از مورد محبت قرار گرفتن احساس خوشحالی و صمیمیت می کند و نیازهای روحی اش برآورده می شود. کودک و به طور کلی انسانها میل دارد از دیگران محبت ببیند و حتی در مواردی ممکن است برای جلب محبت دیگران به خود صدمه وارد آورند. هم چنین او نیاز دارد احساس کند که مورد توجه و علاقه والدین و مورد تأیید و حمایت آنهاست. کودک تشنه محبت و توجه پدر و مادرش است و به دنبال و جستجوی مرکز محبت است و از این راه می کوشد خود را تسکین بخشد. محروم کردن کودک از محبت والدین در دوره نوزادی تأثیر نامناسبی در رشد شخصیت بر جای می گذارد. کودک در سالهای اولیه زندگی رفتار والدین را بررسی می کند و از طریق کوشش و خطا فرا می گیرد که کدام رفتارش موجب جلب توجه والدین می شود. محبت نیاز اساسی و طبیعی کودک و هر انسان دیگر است و اساس رشد و سعادت او بدان بستگی دارد. محبت برای کودک یک نیاز مهم است از آن بابت که رشد جسمی و روانی او در سایه آن شکل می گیرد. طفلی که محبت نبیند هرگز رشد نخواهد کرد. محبت در رشد قوه تکلم بچه ها و جنبه اجتماعی حیات آنان تأثیر فراوانی دارد. در بعضی موارد دیده شده بچه هایی که نسبت به والدین خود محبت دارند در زندگی شخصی بیشتر به اصول پای بند هستند. محبت به بچه ها باید بصورت احترام به آنها و رعایت استقلال و آزادی ایشان ابراز گردد. به گفته روان شناسان احتیاج به محبت امری دائمی است. در دوره بلوغ نیز بچه ها نیاز به محبت دارند. بچه هایی که از محبت والدین یا بزرگسالان محروم هستند اغلب حالت طغیان، بی اعتنایی و خصومت نسبت به دیگران در آنها ظاهر می گردد. کودک باید محبت را درک و لمس کند. بنابراین محبتهای قلبی پدر و مادر کافی نیست. وقتی که محبت قلبی در قالب رفتار محبت آمیز مثل تشکر، بوسیدن، نوازش، اهدای جایزه و امثال آن بروز و ظهور کند برای کودک مفید است. درک محبت از طرف کودکان در سنین مختلف متفاوت است. در هفت سال اول زندگی، محبت بیشتر تکیه بر لذات حسی دارد و در دوره های بعدی حفظ شخصیت از نظر نوجوانان و جوانان مهم است. بنابراین در هفت سال اول باید بصورت بوسیدن، نوازش کردن، اهدای خوراکیهای خوشمزه واسباب بازیهای جالب ابراز گردد، ولی در نوجوانی محبت به صورت تشکر، تعظیم و تکریم شخصیت، حسن لباس، پذیرفته شدن از طرف دیگران و امثال آن موجبات رضایت آنان را فراهم می کند. با این که سخن درباره محبت بسیار است در عین حال محبت نباید مانعی برای امر و نهی باشد یعنی والدین و سایر پرورشکاران به خاطر رعایت اصل محبت مجاز نیستند که از امر و نهی به موقع کودک خودداری کنند. محبت اگر جنبه افراطی پیدا کند موجبات پرتوقعی، متکی شدن، زبونی و... کودک را فراهم کند. بنابراین از افراط در محبت باید پرهیز کرد. ازطرفی عدم ارضای این نیاز موجب انحراف کودک از مسیر عادی زندگی است. ● محبتی که به کودک ابراز می شود نوع محبتی که به کودک اعمال می شود باید دارای خصایصی باشد: ▪ محبت به کودک خواه از سوی والدین و خواه از طرف معلم یا دیگران باید راستین باشد. ▪ محبت باید به گونه ای باشد که او مزه آن را بچشد و این به هنگامی امکان پذیر است که ما عملاً محبت خود را به او نشان دهیم. بدین سان فقط دوست داشتن فرزند در دل و علاقمندی قلبی به او کافی نیست. ▪ محبت به کودک نباید بستگی به موقعیت او داشته باشد. به عبارت دیگر نباید به طفل ابراز محبت کرد از آن بابت که او زیباست، چشم و موی قشنگی دارد، رشدش خوب است و یا در منزل کارهایی انجام می دهد، و... محبتی که جان و تن انسان را شکوفا می کند، محبتی است معتدل و راستین و به دور از تکلف و تصنع و متناسب با سن و سال و وضع و حال کودک. چنین محبتی نباید به تبعیض آلوده شود، زیرا تبعیض در محبت میان فرزندان مانند آن است که نسبت به برخی فرزندان افراط و نسبت به برخی تفریط در محبت شده باشد. ● راههایی برای ابراز محبت برای مهرورزی نسبت به کودکان راههای بسیاری وجود دارد: ▪ به کودک سلام کنید، در میان جمع او را به بازی بگیرید، او را ببوسید، درباره خواسته هایش توجه نشان دهید، سخنان و شکایاتش را بشنوید، اگر داستانی نقل می کند گوش دهید، آنجا که او می خندد شما هم بخندید، به او نشان دهید که از تأثر او متأثر می شوید با او آنچنان رفتار کنید که احساس ستم نکند و خود را مظلوم نپندارد، گمان نکند که مقررات فقط درباره او اجرا می شود، فکر نکند که والدین آزادند و او در بند است و... ▪ گاهی مهرورزی بصورت رسیدن به او و به شکم اوست، زمانی خرید اسباب بازی و وسایلی که مورد علاقه اوست، گاهی دادن پول، خرج کردن در راه او، بیدارماندن در بالای سرش به هنگام بیماری اوست و... ارضای مهرطلبی کودک ضروری است ولی اگر با مراعاتهایی انجام نشود زیانهایی به همراه خواهد داشت. در زیر به اهم آنها اشاره می کنیم. ▪ طفل به همان میزان که محبت می بیند باید وادار شود که محبت را ابراز کند. ▪ اگر خواهان محبت والدین است باید نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر علاقه نشان دهد. این امر را والدین با زبان کودکانه می توانند به او تفهیم کنند و رعایت آن را خواستار شوند. ▪ مهرورزی ها عملی باشد و کمتر زبانی، و به همین طریق در جنبه مهرخواهی از کودک باید زمینه ملاطفت را ایجاد کنیم. کمتر بگوییم مهربان باش و بیشتر زمینه مهربان بودن او را فراهم سازیم. ▪ ابراز محبت والدین نسبت به کودکان در حضورشان باید یکسان باشد. زیرا گاهی محبت بیشتر از حد والدین درباره یک طفل باعث رنجش دیگر کودکان خانواده می گردد. ▪ مهرورزی والدین به کودکی در خانواده به گونه ای نباشد که او را جیره خوار کودک بزرگتر سازد. چه بسیار والدینی که برای طفل کوچک خود هرگز اسباب بازی نو و تازه نمی خرند. ▪ بلکه او را وادار می سازند که با اسباب بازی کهنه و قراضه فرزند بزرگتر بازی کند و این موجب تأثر و کدورتهایی برای طفل خواهد بود. و وضع به همین گونه است در زمینه لباس کودک خردسال. ▪ هیچیک از پدر یا مادر نکوشد که محبت و مهر کودک را انحصاری خود کنند و طفل را به سوی خود جلب کنند. این امر برای کودک بسیار خطرناک است بخصوص که اگر خطری متوجه فرد مورد علاقه انحصاری او گردد، میزان مهر و محبت کودک و دلبستگی او به پدر و مادر باید بمیزان مساوی و با توزیع متعادل باشد. ▪ مهرورزی والدین نباید مانعی برای مصونیت کودک از امرها و نهی ها شود. آنجا که جای مهر است باید مهربان بود و آنجا که جای امر و نهی است باید همان را انجام داد.
-
نامزدی، دورانی است که در آن حرف ها تمامی ندارند اما برای خیلی از افراد عمر دوران هم صحبتی در همان نامزدی تمام می شود و بعد از ازدواج تنها تنها سکوت است و سردی و بی حرفی. اما حقیقت این است که صحبت کردن فقط یک روی سکه است و روی دیگر آن گوش دادن است که بدون آن ارتباط برقرار نخواهد شد. گوش کردن یکی از مهارت های مهم ارتباطی است که در ایجاد و حفظ صمیمیت نقش دارد. وقتی همسران به حرف های یکدیگر گوش می دهند، در واقع نشان می دهند که دلبستگی ها، نیازها و دل مشغولی های خود را کنار گذاشته اند تا همسرشان را بفهمند و با او همدلی کنند. بدین سان این پیام ارزشمند را به یکدیگر می دهند که «من به تو علاقه دارم. به تو اهمیت می دهم. می خواهم بدانم تو چه فکر می کنی، چه احساسی داری و به چه چیزهایی نیاز داری؟» گوش کردن متفاوت از شنیدن و چیزی بسیار بیشتر از ساکت ماندن و حرف نزدن است. شنیدن فعالیت منفعل دریافت امواج صوتی است، در حالی که گوش دادن فرآیند فعالی است که هر فرد از روی انتخاب آن را انجام می دهد. به عبارت دیگر گوش دادن صحیح به قصد فهمیدن، یادگیری، لذت بردن و یا کمک به دیگران (به خصوص همسر) صورت می گیرد. اما نیت افراد در گوش دادن کاذب، با ذهن خوانی، آماده کردن پاسخ، مخالفت کردن و سایر موانع پاسخ دادن آلوده شده است. گاه افراد سعی می کنند به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند، از چیزی که منظور واقعی اوست سر در بیاورند و یا آن را حدس بزنند. در این حالت به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند به مفروضات و حدسیات ذهن خود تکیه می کنند موانع گوش دادن مؤثر علل بسیاری از اختلافات و تعارضات میان همسران (به ویژه همسران ناموفق) گوش ندادن واقعی به صحبتهای فرد مقابل و فقط شنیدن حرف های اوست. معمولاً گوش کردن واقعی به صحبتهای دیگران (به ویژه همسر) به دلایل مختلف به ندرت اتفاق می افتد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود. - مشغولیت ذهنی: معمولاً زمانی که افراد در حال فکر کردن، تماشای بازی فوتبال، خواندن روزنامه و یا هر عملی که باعث درگیری ذهنی شان می شود، هستند نمی توانند شنونده خوبی باشند. - ذهن خوانی: گاه افراد سعی می کنند به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند، از چیزی که منظور واقعی اوست سر در بیاورند و یا آن را حدس بزنند. در این حالت به جای اینکه به صحبت های فرد مقابل توجه کنند به مفروضات و حدسیات ذهن خود تکیه می کنند. مثلاً آقا به همسرش میگوید: «این لباس چقدر به تو می آید.» و خانم با خود فکر می کند: «منظور او این است که من خوش لباس نیستم و فقط وقتی که لباس های گران قیمت می پوشم، خوب به نظر می رسم.» - آماده کردن پاسخ: برخی به هنگام صحبت های فرد مقابل تنها سرگرم آماده کردن پاسخ به او هستند. این امر باعث می شود نتوانند صحبت ها را درست بشنوند. - ***** کردن: ***** کردن یعنی اینکه مخاطب معمولاً به قسمت هایی از صحبت فرد مقابل توجه می کند که به نفع اوست. اما به بخش هایی که مخالف نظرش می باشد یا به نوعی انتقاد به اوست، گوش نمی دهد. - قضاوت کردن: گاهی افراد به دلیل برخی قضاوت هایی که از قبل در مورد گوینده دارند، یا به او گوش نمی دهند، یا گوش می دهند تا در حرف های او شواهد تازه ای مبنی بر اثبات قضاوتشان بیابند. گوش دادن صحیح به قصد فهمیدن، یادگیری، لذت بردن و یا کمک به دیگران (به خصوص همسر) صورت می گیرد. اما نیت افراد در گوش دادن کاذب، با ذهن خوانی، آماده کردن پاسخ، مخالفت کردن و سایر موانع پاسخ دادن آلوده شده است اثبات کردن خود:به طور معمول هرگاه افراد احساس کنند که مورد انتقاد قرار گرفته اند، سعی می کنند از خود دفاع نمایند. به همین دلیل بدون توجه به صحبت های گوینده، فقط تلاش می کنند، خود را اثبات نمایند. گاه حتی ممکن است که در راستای اثبات حقانیت خود دروغ بگویند، تهمت بزنند، فریاد بکشند و... . - پند و نصیحت کردن: این وضعیت زمانی ایجاد می شود که مخاطب مدام وسط حرف گوینده بپرد و شروع به نصیحت او کند. در این حالت نه تنها مخاطب هیچ توجهی به صحبت های فرد مقابل نمی کند بلکه اجازه تمام کردن و به نتیجه رساندن حرف ها را هم از او می گیرد. مثلاً زمانی که مردی درباره مشکلات شغلی اش با همسرش صحبت می کند و زن مدام وسط حرف او می پرد و به او می گوید که باید چگونه با همکار یا رئیسش صحبت کند. در حالی که مرد فقط می خواهد با او درد دل کند. اما این برخورد باعث می شود که او در نهایت از این همه پند و نصیحت همسرش خسته شود. - یکی به دو کردن: در این حالت افراد فقط به صحبت های فرد مقابل گوش می دهند تا با او مخالفت کنند و نظر شخصی خود را ابراز و اعمال نمایند. - دلجویی کردن: گاهی برخی پس از شنیدن شکایت یا انتقاد فرد مقابل، بلافاصله وسط حرف او می پرند و تقصیرها را برعهده گرفته، شروع به معذرت خواهی می کنند. دراین حالت آنها اجازه نمی دهند که فرد مقابل علت نگرانی یا ناراحتی خود را بیان کند.
-
طلاق برای بچهها اتفاقی گیجكننده ، غمانگیز و استرسآور است. تفاوتی هم ندارد در چه سنی باشند؛ بچهها در هر سنی پس از این اتفاق احساس ناامنی میكنند و نمیدانند زندگی آنها چگونه پیش خواهد رفت، اما با این كه طلاق خوشایند نیست، پدر و مادر میتوانند كاری كنند كه كودك راحتتر با شرایط كنار بیاید و تاثیرات منفی آن نیز بر زندگیشان كمتر شود. كمك كردن به بچهها برای كنار آمدن با طلاق و پذیرش وضعیت موجود : یعنی ایجاد محیطی آرام و با ثبات در خانه. علاوه بر این با وجود تمام سختیهای زندگی باید مراقب نیازهای جسمی و روحی كودك نیز باشید و با نگرشی مثبت به او كمك كنید. برای این كه این اتفاق در زندگی شما بیفتد، باید به اندازه كافی از خودتان مراقبت كنید و تا جایی كه ممكن است برای مراقبت از فرزندتان با همسر سابق خود همراه شوید. چه پدر باشید و چه مادر، كاملا طبیعی است كه از شرایط پیش آمده نگران باشید. ممكن است احساس كنید در دنیایی ناشناخته قدم برمیدارید و همه چیز جدید و متفاوت است، اما مطمئن باشید میتوانید با موفقیت این روزها را پشت سربگذارید و به فرزندتان كمك كنید با اعتماد به نفس و شادی بیشتری به زندگیاش ادامه دهد. راههای زیادی وجود دارد كه میتوانید در این وضعیت به فرزندتان كمك كنید؛ صبر و شكیبایی ، اطمینان دادن به كودك یا گوش دادن به حرفها و نگرانیهایش همه شیوههایی برای كاهش تنش در محیط خانه است. علاوه بر این، اگر بتوانید با همسر سابق خود رابطهای مسالمتآمیز برقرار كنید، به طور حتم فرزندتان هم كمتر آسیب میبیند. با این كار استرس او هم كمتر میشود و از این كه هر روز پدر و مادرش از هم بدگویی نمیكنند راضیتر خواهد بود؛ البته ممكن است این كار برای شما دشوار باشد، ولی اگر سلامت و شادی فرزندتان را مهمترین وظیفه خود بدانید، براحتی این كار را انجام خواهید داد. بچهها از پدر و مادرشان چه چیزهایی میخواهند؟ شاید برای شما هم جالب باشد بدانید فرزندتان از شما چه چیزی میخواهد. متخصصان تعدادی از خواستههای كودكان را در این شرایط بیان كردهاند: ـ من میخواهم هر دو نفر شما در زندگی و كارهای مربوط به من مشاركت داشته باشید؛ چون وقتی میبینم یكی از شما دو نفر كاری به من ندارد، احساس میكنم برای شما مهم نیستم و بود و نبودم فرقی ندارد. ـ لطفا دعواهایتان را كنار بگذارید و سعی كنید به خاطر من با یكدیگر همراهی كنید. شما باید درباره مسائل مربوط به من با هم تفاهم داشته باشید تا من هم بهتر زندگی كنم. ـ من میخواهم هر دوی شما را دوست داشته باشم و از دقایقی كه همراهتان هستم لذت ببرم؛ پس وقتی من كنار شما هستم، از دیگری بدگویی نكنید. با این كار من فكر میكنم باید فقط یكی از شما را دوست داشته باشم و دوست داشتن هر دو نفر كاری اشتباه است. ـ من دوست ندارم پیغامهای شما دو نفر را به هم برسانم. پس لطفا مستقیم با یكدیگر صحبت كنید. ـ وقتی میخواهید درباره دیگری چیزی به من بگویید، لطفا با احترام صحبت كنید یا اگر نمیتوانید اصلا هیچ حرفی نزنید. چون وقتی درباره دیگری حرفهایی نادرست میگویید، من فكر میكنم منظورتان این است كه فقط شما را دوست داشته باشم. ـ همیشه یادتان باشد من به هر دو نفرتان نیاز دارم؛ من برای بزرگ شدن هم پدر میخواهم و هم مادر. برای یاد گرفتن درس زندگی، هم نقش مادر مهم است و هم پدر و... .
-
به هيچ وجه زن و مرد از روابط زناشويي آگاهي ندارند؛ يعني يك مرد نميداند نيازهاي او چيست و بايد با او چگونه رفتار كند. نميداند چطور رفتار كند تا همسرش به لذت برسد. براي زندگي خوب و صميمي بايد به زن و شوهر آگاهي داد. والدين بايد به دختر يا پسرشان آموزشهاي لازم را بدهند تا براي همسر آيندهشان، همراه و همسر خوبي باشند. به اين ترتيب، فرزندمان را واكسينه كردهايم. فراموش نكنيم كه حتي بعضي از واكسنها هم بايد چند سال يك بار تكرار شوند. بنابراين علاوه بر آموزشهاي اوليه بايد اين آموزشها تكرار شوند. حالا كدام از اينها را انجام ميدهيم؟ چرا زندگي سرد ميشود؟ مرد و زن تفاوتهايشان را نميدانند. مرد براي همسرش گل نميخرد؛ آن طرف هم به صحبتهاي همسرش گوش نميكند؛ پس رابطه رو به تيرگي ميرود. وقتي زن و شوهر با زبان هم آشنا نيستند، به احساساتشان توجه نميكنند، سردي ايجاد ميشود. گاهي وقتي علت يك ازدواج را بررسي ميكنيم، ميبينيم علت اين ازدواج علاقه طرفين به يكديگر نبوده؛ طرف با يك نقاش مشهور، با يك دكتر، يك فوتباليست و با يك فردي كه ويژگي خاصي از يك نظر داشته و... ازدواج كرده است در نتيجه رابطه رو به سردي ميرود. نياز را نميشود ناديده گرفت مردي كه وارد اداره ميشود و با كمي لبخند و بگو و بخند با منشياش صحبت ميكند، به همان مقدار براي از همسرش كم گذاشته است. مرد بهخودش اجازه داده است تا با زن ديگري وارد گفتوگو شود. حالا با اين رفتار به مرور نسبت به همسرش سرد ميشود چون نيازش را هر چند اندك در جاي ديگري پاسخ گرفته است در نتيجه زن سرد ميشود. وقتي حس كرد همسرش از او فاصله گرفته است، رابطهها كمرنگ ميشوند و رابطه آنها در سيكل معيوب وارد ميشود. اگر مردي با وجود آنكه تمام نيازهايش توسط همسرش برآورده ميشود، سراغ زن ديگري ميرود، مشكلي دارد كه بايد بهصورت موردي بررسي شود. رفتار او ديگر عرف نيست. همين طور اگر زن نيازهاي جنسياش ارضا نشود، مثلا بحث زودانزالي يكي از مشكلاتي است كه باعث ميشود زن از رابطه جنسي با همسرش لذت نبرد اما مرد از اين قضيه آگاهي ندارد و تصور ميكند سير جنسي زن هم مانند خود اوست. به همين دليل وقتي نتواند معاشقه را در مسير درست آن جلو ببرد، زن از اين رابطه جنسي متنفر ميشود و ديگر ميل ندارد سمت همسرش برود چون اين رابطه او را آزار ميدهد. در نتيجه به نيازهاي جنسي مرد هم پاسخ داده نخواهد شد چون زن بهدليل آزاري كه ميبيند رابطه جنسي مناسبي با او ندارد و بهتدريج مرد از زن فاصله ميگيرد. اين فاصله نياز را از بين نميبرد، نياز سرجايش است و در فضاي بيرون از منزل هم كه شرايط مهياست. بنابراين يا بايد براي رفع نياز به سمت بيرون گرايش يابد يا افسرده شود. وظايف اصلي را فراموش كردهايم در حال حاضر در جامعه ما شرح وظايف زنها نسبت به زمان گذشته تفاوت كرده است. در جامعه كنوني ما اولويت نخست زن رسيدگي به نيازهاي همسر نيست. كار، حضور در اجتماع همپاي همسر و... اولويتهاي زن هستند، بنابراين زن با جسم خسته مثل همسرش به خانه ميآيد. علت بروز برخي مشكلات مردان در جامعه ما هم همين است كه غرايز يك مرد در كنار همسرش بهطور كامل ارضا نميشود و اين باعث ميشود مرد بهدنبال ارضاكننده دومي براي غرايزش بگردد. عقل حكم ميكند اگر زن و شوهر در يك زندگي زناشويي به ارضاي نيازهاي جنسي به يك آرامش برسند، ديگر نيازي نيست براي ارضاي اين نيازها به سراغ ديگري بروند و بحث نيازهاي مادي يك طرف است و مسئله آسايش يك مسئله ديگر. ميشود در منزل نان خشك خورد اما آسايش داشت. برعكس گاهي از هر نظر تامين هستيد اما فكرتان متلاطم است. مردهايي هم كه بيوقفه كار ميكنند دچار مشكل ميشوند. بنابراين ميتوان برنامهريزي بهتري در زندگي داشت، كمتر كار كرد و شادتر بود. بحث اين نيست كه زن بيرون از منزل كار نكند؛ اما وظيفه زن شوهرداري است. كار در درجه دوم است. آموزش، حلقه مفقوده روابط خانوادگي آنچه من ميبينم اين است كه به هيچ وجه زن و مرد از روابط زناشويي آگاهي ندارند؛ يعني يك مرد نميداند نيازهاي همسرش چيست و بايد با او چگونه رفتار كند. نميداند چطور رفتار كند تا همسرش به لذت برسد. ممكن است يك زن از ظرف شستن همسرش به همان لذت جنسي برسد؛ درست مثل زماني كه يك مرد با ارتباط زناشويي با همسرش به لذت جنسي ميرسد. ولي وقتي زن و مرد اين مسائل را نميدانند بهتدريج از هم جدا ميشوند؛ اين جدايي بيشتر و بيشتر ميشود تا اينكه از هم جدا ميخوابند و زندگي و ارتباط زناشويي آنها در يك سيكل معيوب قرار ميگيرد. انگار دخترانمان را ميفروشيم! گاهي در زمان ازدواج، ما دخترانمان را با مهريه ميفروشيم. متأسفانه صداوسيما هم يك مقدار به اين قضيه دامن ميزند. اگر فضاي غلطي در جامعه وجود دارد، نبايد به آن دامن زد. اگر دختر شما دنيا مهريه داشته باشد اما چند روز بعد از ازدواج افسرده به خانه برگردد، مهريه بالا چه اثري دارد؟ قيمت ناراحتي و قهر دختر ما با دنيا پول قابل مقايسه نيست. در مقابل اين مسئله را بررسي نكردهايم كه فردي كه قرار است داماد ما شود، چقدر درباره نيازهاي زن ميداند يا متقابلا ما چقدر به دخترمان آموختهايم. وقتي ازدواج را از حالت صميمي خارج كرديم و براي انتخاب همسر ملاكهايي مثل مدرك، ماشين، مهريه، منزل و... را اصل قرار داديم ولي درك متقابل و آموزش مسائل همسرداري را به او ياد نداديم- نكاتي كه بايد والدين به فرزندشان ياد بدهند- چه اتفاقي ميافتد؟ يك مرد يك ظرفيت صددرصدي عشق در وجودش دارد. اگر يك زن توانست اين ظرفيت صددرصدي را جذب كند، ديگر جايي براي جذب شدن مرد به سمت ديگران نميماند شباهت و تفاوت ازدواج و چلومرغ وقتي شما از غذايي لذت ميبريد و خوردن آن شما را كاملا سير ميكند، نيازي به خوردن غذاي دوم هست؟ مسلما نه. گاهي شما به غذا بهعنوان يك غذاي صرف نگاه ميكنيد اما گاهي به احساسات نهفته پشت اين غذا توجه داريد. شما مگر هر روز پلو و مرغ نميخوريد؟ اگر اين طور باشد بعد از مدتي نبايد لب به پلو و مرغ بزنيد يا در مجلس عروسي هميشه پلو و مرغ هست و همه هم از آن ميخورند. بنابراين حس پشت اين غذا مهم است، يعني در مثال ما شادي موجود در آن مجلس عروسي، ما را به خوردن آن تشويق مي كند وگرنه غذا كه تكراري است. يك مثال ديگر. قبل از خوردن همان پلو و مرغ عروسي به شما خبر بدهند ماشينتان را دزد برده است. ديگر ميلي به خوردن غذا داريد؟ غذا براي شما ديگر طعم و مزه قبل را ندارد. پس رابطه جنسي فقط غريزه نيست. مردها چطور به زنها نگاه ميكنند غريزه زن و مرد متفاوت است و هر دو فقط در انسان بودن مشترك هستند و نحوه ارضاي غرايزشان با هم فرق دارد. مرد زن را بيشتر براي رفع نيازهاي جنسياش ميخواهد. اين يك واقعيت است. چند درصد از زنها به اين مسئله توجه دارند؟ زني كه عطر ميزند و همراه شوهرش بيرون ميرود، مرد ديگري كه شوهر زن ديگري است هم به اين زن نگاه ميكند و به عكس. چه اتفاقي ميافتد؟ ما خودمان سيكلي را فراهم كردهايم كه مرد بهدنبال فرد ديگر برود. فضاي آراستهاي در بيرون از منزل فراهم كردهايم و به عكس فضاي منزل آشفته است. چندتا از اتاق خوابهاي خانههاي ما به انباري بيشتر شبيه است تا به اتاق خواب؟ چقدر زنها به فضاي اتاق خواب اهميت ميدهند و آن را آراسته ميكنند؟ شرايط اين فضا در ارضاي نيازها تاثير دارد. يك مرد يك ظرفيت صددرصدي عشق در وجودش دارد. اگر يك زن توانست اين ظرفيت صددرصدي را جذب كند، ديگر جايي براي جذب شدن مرد به سمت ديگران نميماند؛ وگرنه مرد به سمت جاذبههاي بيروني ميرود. يك ليوان آب به اندازه صد سال عبادت است وظيفه زن همسرداري است چون وظيفه مرد هم كار كردن است. اگر اين وظايف جابهجا شد؛ زن بيرون از منزل شروع به كار كرد و همسرداري به اولويت دوم او تبديل شد، نتيجه آن اين ميشود كه وقتي مرد محبت لازم را در منزل از همسرش نديد، بهدنبال جايگزين ميگردد. چه كسي در اين بين ضرر ميكند؟ مسلما اول همسر چون شوهرش را براي خودش نگه نداشته و به او محبت نكرده، آرامش را براي او فراهم نكرده، دل او را به دست نياورده و خودش را همطراز مردش قرار داده، يعني در مقابل خشكي همسر به او گفته من هم خسته هستم! اسلام ميگويد، اگر يك زن در بدو ورود همسرش به منزل يك ليوان آب دست او بدهد، ثوابش به اندازه 100سال نماز و عبادت است. اما در زندگي امروز مرد خسته از راه ميرسد و زن به جاي اينكه يك ليوان آب دست او بدهد يا كيسههاي خريد را از دست او بگيرد، به كار خودش ادامه ميدهد و اصلا انگار كسي وارد خانه نشده است. چند درصد از زنهاي ما به استقبال همسرشان ميآيند؟ انگار اين فرهنگ در بين زوجهاي ما وجود ندارد. آن طرف قضيه، زنهاي ما وقتي ميخواهند به مهماني بروند لباسهايشان شيكتر و زيباتر است يا در منزل؟ درحاليكه زيبايي بايد در درجه نخست براي همسر باشد. در حال حاضر زنهاي ما در خيابان زيباتر هستند تا در منزل؛ به عبارتي مردهاي ديگر از زيبايي زنها لذت ميبرند، نه همسر آنان. مردها به اين ترتيب جذب كدام زن ميشوند؟ به نقل از : دكتر سيدكاظم فروتن
-
چگونه محبتتان را به همسرتان نشان بدهيد ؟
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ازدواج و مسائل زناشویی
بخواهيد يا نخواهيد بايد شيوهاي براي نمايشش پيدا كنيد. اصلا عاشق شدن و دوست داشتن بدون نشان دادن اين حس چه فايدهاي دارد؟ اگر شما هم عاشقي را تجربه ميكنيد، قطعا مثل ديگران بهدنبال راهي براي نمايش احساستان ميگرديد، يا شايد هم دوست داريد بهجاي پيروي از راههاي آنان، شيوهاي مخصوص بهخودتان را پي بگيريد. ممكن است با حمايت فرد مورد علاقهتان به او نشان دهيد كه هميشه در كنارش هستيد يا اينكه كمي احساسيتر عمل كنيد و به هر بهانه ساده چند شاخه گل و يك جعبه كادو برايش ببريد. ما هم از ميان هزار راه نمايش عشق، موثرترين و سادهترين راههاي نمايش اين حس را به شما پيشنهاد ميكنيم. پيشنهادهايي كه شايد پيش از اين از كنار بسياري شان ساده ميگذشتيد. تصميم بگيريد آغاز راه عاشقشدن، تصميم گرفتن و پيش رفتن است. اگر شما با فردي روبهرو شدهايد كه احساس ميكنيد ميتواند همراه مناسبي براي زندگي شما باشد، پس ترديد نكنيد و تصميمتان را بگيريد. بيان ميل به با هم بودن، اولين قدم ابراز عشق است و ميتواند در چشم فرد مورد علاقهتان، شما را فردي نشان دهد كه توانمند و حاضر است براي خواستههايش تلاش كند. اما براي گرفتن يك تصميم درست چند قدم پيش رو داريد: قدم اول: نترسيد و جلو برويد. مطمئن باشيد كه توانايي اهداي يك شاخه گل يا به زبان آوردن احساستان را داريد. اگر شما فرد مورد علاقهتان را خوب ميشناسيد پس حتما ميدانيد كه از چه راهي آسانتر ميتوانيد دلش را به دست آوريد. البته بايد حواستان باشد كه بيگدار به آب نزنيد. قدم دوم: نگران تواناييهايتان نباشيد و از پذيرفته نشدن نترسيد. بلكه سعي كنيد كه هنگام اعلام تقاضايتان خودتان باشيد و به دليل ترس از پذيرفته نشدن، قولها و وعدههايي ندهيد كه از عهده انجامشان برنميآييد. قدم سوم: خودتان را كنترل كنيد. انتظار اين را نداشته باشيد كه وارد راهي شويد كه تمام و كمال تحت كنترل شماست. بلكه به اين باور داشته باشيد كه تنها چيزي كه در اين رابطه در كنترل شما قرار دارد، رفتار خودتان است. حالا كه فرصت عاشقي را بهدست آوردهايد وقت آن است كه بيشتر بهخودتان و رفتارهايتان توجه كنيد. علايق همسرتان را دست كم نگيريد سادهترين راه و البته موثرترين شيوه عشق ورزيدن، توجه به علايق فرديست كه دوستش داريد. نيازي نيست كار خارقالعادهاي انجام دهيد. فقط حواستان را جمع و سعي كنيد او را بهتر بشناسيد. هيچچيزي را دست كم نگيريد. از غذايي كه دوست دارد شروع كنيد و به رنگي كه علاقه دارد توجه كنيد و او را از طريق سادهترين شواهد موجود بشناسيد و از راه همان شناخت براي خوشحال كردنش قدم برداريد. با او به رستوراني كه دوستش داريد برويد و در پاركي كه دوست دارد قدم بزنيد يا اينكه او را به كنسرت خواننده مورد علاقهاش دعوت كنيد. سعي كنيد از سادهترين نشانهها براي شناخت علايقش كمك بگيريد و به او نشان دهيد كه به اين علايق توجه ميكنيد. حالا كه كمي بيشتر همديگر را شناختهايد و از علايق هم نيز خبر داريد، ميتوانيد محبتتان را كمي عينيتر كنيد هديه را فراموش نكنيد حالا كه كمي بيشتر همديگر را شناختهايد و از علايق هم نيز خبر داريد، ميتوانيد محبتتان را كمي عينيتر كنيد. هديه دادن يكي از اصول تغييرناپذير عشق ورزيدن است. براي پيروي از اين اصل 2 راه پيش رو داريد. اول، هدايايي كه اغلب آدمها از پذيرفتنش خوشحال ميشوند و دوم، هدايايي كه احساس ميكنيد كمي شخصيتر است و اين فرد خاص از داشتنش خوشحال ميشود. گل و عطر و ساعت و... در گروه اول جاي ميگيرند و قطعا ميتوانيد براي ابراز عشقتان روي آنها حساب كنيد. اما سعي كنيد زياد از حد پيش پا افتاده عمل نكنيد و گاهي با نشان دادن زيركيتان او را غافلگير كنيد. در فكر تهيه چه چيزي است؟ آرزوي داشتن چه چيزي را دارد يا اينكه مدتهاست دنبال چه چيزي ميگردد و پيدايش نميكند؟ ميگويند هداياي ارزان قيمت آفت رابطههاست اما دليلي هم ندارد براي ثبت عشقتان خودتان را ورشكست كنيد. گاهي خريد يك مجموعه آلبوم از آهنگساز مورد علاقهاش بدون اينكه هزينه زيادي به شما تحميل كند ميتواند بهترين هديه براي او باشد. بهدنبال بهانه خاصي براي هديه دادن هم نگرديد. يك موفقيت كوچك در تحصيل يا كارش ميتواند دليل خوبي براي گرفتن اولين هديهها باشد. نقاب را كنار بگذاريد به او بگوييد كه هستيد. هيچچيزي را فراموش نكنيد. خودتان را با همه ترسها، ضعفها، آسيبديدگيها به او نشان دهيد. خودتان را پنهان نكنيد و يك قهرمان دروغی از خود نسازید. حالا، این رابطه شكل گرفته و او شما را آنطور كه دوست دارد می بیند، زمان آن است كه صداقتتان را به او ثابت كنید. هیچ كس كامل نیست پس سعی نكنید از خودتان برایش یك آدم بی عیب و نقص بسازید. بگذارید كه صداقتتان را هم به تمامی دلیلهایی كه برای دوست داشتنتان دارد اضافه كند. شاید در بسیاری مواقع نیاز نباشد چیزی را با جملات یاد كنید. فقط به او بفهمانید كه بی عیب و نقص نیستید و او هم نباید بیشتر از آنچه در توانتان هست روی قدرت و شهامت شما حساب باز كند. به انتظارات همديگر احترام بگذاريد شما چه دليلي براي برقراري اين رابطه داريد؟ دوست داريد همراهي كه براي زندگيتان انتخاب كردهايد چه تفاوتي در زندگي شما ايجاد كند؟ بار مشكلاتتان را كمتر كند؟ شادي بيشتري به زندگيتان بياورد؟ زندگيتان را منظمتر و قانونمندتر سازد؟ قطعا او هم مانند شما انتظاراتي از اين رابطه دارد. سعي كنيد اين انتظارات را بشناسيد و همانطور كه توقع داريد او به دلايل شما احترام بگذارد، خواستههايش را فراهم كنيد. البته قبل از فراهم كردن اين آرزوها بايد كمي بيشتر خودتان و او را بشناسيد. اصلا شما 2 نفر توانايي و تمايل برآورده كردن انتظارات همديگر را داريد؟ خب اگر باز هم فكر ميكنيد كه تصميم درستي گرفتهايد، براي برآورده كردن آن انتظارات، دست به كار شويد. همسرتان را ستايش كنيد ستايش شدن را همه دوست دارند و از نظر اغلب آدمها، يكي از راههايي است كه به افراد آرامش ميدهد. وقتي كسي را ستايش ميكنيم پيش از هرچيز به او ميگوييم، بهدليل داشتن چه ويژگيهايي در كنارش هستيم و به او نشان ميدهيم كه براي دوست داشتنش دليل داريم. حالا وقت آن است كه بيشتر به فردي كه مقابلتان نشسته توجه كنيد. چه چيزي او را از ديگران متمايز ميكند؟ آرامشش؟ توانايياش؟ قاطعيتش يا حتي زيبايياش؟ سعي نكنيد كه غيرواقعي و اغراق آميز پيش برويد بلكه تنها آنچه در دل داريد را بيان كنيد. نيازي هم نيست كه جملات عجيب و غريبي را پيدا كنيد، بلكه هرآنچه كه در زندگي روزمرهتان با آن سروكار داريد و به شما انگيزهاي براي دوست داشتن او ميدهد را به زبان بياوريد. به همسرتان انگيزه عشق بدهيد چهره شما در اين رابطه قطعا بايد با چهرهاي كه در ارتباطتان با ديگر آدمها داشتهايد فرق داشته باشد. جنس ارتباطتان فرق ميكند و اين تفاوت در رفتار شما هم بايد بروز پيدا كند. شايد در محيط كارتان فردي كم حوصله يا در ارتباطات اجتماعيتان كمي گوشهگير باشيد اما اگر باور كنيد كه در رابطهاي متفاوت قرار گرفتهايد، خيلي زود فردي متفاوت خواهيد شد. شما بايد فرد مورد علاقهتان را حمايت كنيد و گاهي لازم است اين حمايت را در متفاوت بودن نشان دهيد. به او ثابت كنيد كه رفتارتان با او، با برخوردتان با ديگر آدمها متفاوت است و از اين طريق براي فردي كه عاشقش هستيد رابطهاي امن و آرام بخش را بسازيد. به او براي دوست داشتنتان دليل و انگيزه بدهيد و بهخودتان هم بقبولانيد كه تا زماني كه اين دلايل را حفظ ميكنيد عاشق شما ميماند. هيچ كس دوست ندارد زندگياش را بهدليل يك ارتباط تازه، سخت و ناخوشايند كند. از زحمات او قدرداني كنيد چه قدمهايي براي شما برميدارد؟ از چه چيزهايي چشمپوشي ميكند؟ چطور عيبهاي كوچك و بزرگتان را ناديده ميگيرد؟ چقدر به شما براي تغيير كردن و تغيير دادن شرايط فرصت ميدهد؟ قطعا در رابطه شما هم مانند اغلب رابطهها چنين مواردي وجود دارد. مواردي كه شايد پيش از اين هرگز بهنظرتان بزرگ يا عجيب و غريب نرسيده باشند. اما بايد باور كنيد، همين اتفاقات ساده و روزمره هم بزرگ هستند و هم عجيب و غريب. به او نشان دهيد كه قدر صبوريهايش را ميدانيد و ميبينيد كه براي بودن با شما تلاش ميكند. حتي گاهي اين موضوع را به زبان بياوريد و در اين موارد با هم صحبت كنيد.