رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فرزندان'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. آیا می‌دانید کی و چگونه خبر بارداری را به والدین ، همسر، فرزندان، دوستان و آشنایان اطلاع دهید؟ [TABLE=class: contentpaneopen] [TR] [TD][/TD] [/TR] [/TABLE] ۳ سال است که با همسرتان عقد شده اید و از ۱ سال قبل زندگی مشترک خود را آغاز کرده اید . با توجه به اینکه در دوران عقد به صورت مرتب از روشهای پیش گیری استفاده می کردم حدس می زدید حد اقل چند ماهی طول بکشد تا باردار شوید برای همین مصرف جدی قرص های اسید فولیک را از همین ماه شروع کرده اید . ولیکن طی ماه اول و تنها با دوبار نزدیکی باردار سیکل‌ ماهانه شما عقب‌افتاده و برای مطلع شدن از این موضوع که باردار هستید یا خیر آزمایش خون می دهید . شما امروز صبح به آزمایشگاه رفته اید و در کمال ناباوری مطلع می شوید که جواب آزمایش مثبت است فوق‌العاده خوشحال می‌شوید، ضربان قلب‌تان تند می‌شود، لبخند به لب‌تان می‌نشیند و دوست دارید این خبر را به هر کسی که می‌شناسید زودتر اطلاع دهید. نه نه موبایل را خاموش کن ! صبر کنید ! آرام باشید ! خبر بارداری را به اطرافیان دادن کار بسیار مهمی است. همه خانم‌ها به یک شکل این کار را انجام نمی‌دهند. بعضی‌ها تا خبر را می‌گیرند به نزدیکان مثل والدین یا همسرشان زنگ می‌زنند و با شادی آن را اعلام می‌کنند. برخی از گفتن شرم دارند، مخصوصا اگر بارداری ناخواسته باشد و برخی دیگر مدت‌ها آن را گوشه ذهن‌شان مزه‌مزه می‌کنند تا بگویند……… آیا می‌دانید کی و چگونه صحیح است که خبر بارداری را به والدین، همسر، فرزندان، دوستان و آشنایان و همکاران اطلاع دهید؟ همسر در رتبه اول قرار داردجنینی که شما در شکم دارید، فرزند شما و همسرتان است، پس او نفر اولی است که حق دارد از این موضوع در اسرع وقت مطلع شود. اصلا مهم نیست که واکنش او در لحظه نخست چگونه باشد. فراموش نکنید پدر شدن در مردها حداقل ۹ ماه طول می‌کشد. جنین شما برای همسرتان چیزی غیرقابل لمس است و احساس مسوولیتی که از زمان اطلاع از خبر بارداری شما حس می‌کنند ممکن است در نظرشان بسیار سنگین باشد
  2. سلام در این نشست در زمینه استقلال در خانواده گفتگو خواهیم کرد. منتظر نظرات شما هستیم يکي از مهم ترين موضوعاتي که تمام زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد استقلال است، استقلال فرزندان ، استقلال پدر و مادر و .... حد و مرز استقلال افراد در خانواده از نظر شما چگونه است ؟ بهترین زمان برای مستقل شدن بچه ها چه سنی است؟ استقلال فرزندان یعنی دور شدن از خانواده ؟ استقلال یعنی عدم وابستگی به خانواده ؟ هر فردی در محیط خانواده چقدر میتونه مستقل باشه ؟ باتشکر :wubpink:
  3. afa

    دوست فرزندتان را مي شناسيد ؟

    اگر از يك مشاور خانواده بپرسيد مهم‌ترين دغدغه والدين كودكان دبستاني چيست حتما خواهد گفت: «اين‌كه با دوست بد فرزندشان چه كنند.» واقعيت آن است كه اغلب والدين كودكان دبستاني نمي‌دانند وقتي فرزندشان با دوستاني رفيق مي‌شود كه ارزش‌هاي‌شان با فرزند آن‌ها تفاوت دارد چطور عكس‌العمل نشان دهند. اما مشاوران خانواده بر اين باورند كه داشتن دوستاني متفاوت براي فرزند شما ايرادي ندارد. به علاوه روبه‌رو كردن فرزندان با شخصيت‌هاي جديد مي‌تواند كمك بزرگي به آن‌ها بكند تا افق ديدشان را وسيع‌تر كنند، با ديدگاه‌هاي جديد آشنا شوند و با بقيه كنار بيايند. نكته مهم اين‌جاست كه آيا ارزش‌ها و سبك زندگي كودكي كه شما به او شك داريد، واقعا نگران‌كننده‌هستند يا شما داريد زود قضاوت مي‌كنيد؟ اگر درباره دوست فرزندتان مشكوك هستيد و مي‌ترسيد تاثير بدي روي فرزند شما بگذارد، بد نيست گام‌هاي زير را برداريد. گام اول : اطلاعات جمع كنيد بايد تا آن‌جا كه مي‌توانيد درباره اين دوست تازه‌وارد اطلاعات كسب كنيد. براي اين كار بايد با فرزندتان صحبت كنيد و درباره دوست جديدش از او سوال كنيد. همچنين سوالاتي را بپرسيد كه به شما نشان دهند چرا فرزندتان اين دوست جديد را دوست دارد. مثلا مي‌توانيد بگوييد:‌ «تو و پارميس جديدا خيلي با هم وقت مي‌گذرونين. چطور شد كه با هم دوست شدين؟ درباره اين دوست جديدت برام حرف بزن. من تا حالا پدر و مادرش رو ديده‌ام؟» البته دقت كنيد كه اين سوالات نبايد حالت بازجويي به‌خود بگيرد و شما بايد با ملايمت و زيركي اين پرسش‌ها را مطرح كنيد. طوري كه فرزندتان حس كند واقعا به دانستن اين مسائل علاقه‌منديد و مي‌خواهيد با او همراه شويد. اگر هنوز هم به اطلاعات بيشتري نياز داريد مي‌توانيد با معلم‌هاي فرزندتان حرف بزنيد يا با والدين ديگر كه نظر آن‌ها را قبول داريد صحبت كنيد. گام دوم : نگراني‌تان را بگوييد به جاي ايراد گرفتن از دوست جديد فرزندتان (كه قطعا باعث مي‌شود تا او پنهان‌كاري كند و ديگر با شما حرف نزند) نگراني‌تان را در مورد فرزندتان به‌خودش بگوييد. مثلا:‌ «تو جديدا خيلي فحش مي‌دهي! يادم نمي‌ياد قبل از اين‌كه با اين دوستاي جديدت رفيق بشي اينطوري بوده باشي.» اين كار شما به فرزندتان يادآوري مي‌كند كه او در گذشته رفتار بهتري داشته و با معيارهاي شما بهتر همخواني داشته است. اگر فرزندتان را به شكلي بار آورده باشيد كه اين معيارها اكنون براي او هم مهم باشد، مطمئن باشيد به فكر فرو خواهد رفت و از اين‌كه اخلاق‌هاي خوب گذشته را از دست داده خودش هم نگران خواهد شد. گام سوم : «دشمن» را شناسايي كنيد با دوستان جديد فرزندتان دوست شويد و كاري كنيد كه آن‌ها فكر كنند شما به زندگي‌شان علاقه‌منديد. براي اين كار مي‌توانيد منزل‌تان را به جايي تبديل كنيد كه بچه‌ها دوست دارند در آن دور هم جمع شوند. يخچال‌تان را از خوردني‌هاي خوشمزه پر كنيد و براي بچه‌ها پيتزا بخرند. فايده اين كار آن است كه شما نه تنها خيال‌تان راحت خواهد بود كه فرزندتان كجاست بلكه مي‌توانيد چشم و گوش‌تان را تيز كنيد تا ببينيد آيا واقعا دوستان جديد فرزندتان خطرناكند يا نه؟ گام چهارم : با والدين آشنا شويد اگر شما يك كودك دبستاني داريد، لازم است كه دوستان فرزندتان را بشناسيد، به‌خصوص كودكاني كه به آن‌ها مشكوك هستيد. ملاقات حضوري بهترين راه براي آشنايي است ولي اگر امكان اين كار را نداريد، به آن‌ها تلفن بزنيد. موقع مكالمه مثبت، دوستانه و باز برخورد كنيد. مثلا مي‌توانيد بگوييد: «بچه‌هاي ما تازگي خيلي با هم صميمي شده‌اند. به همين دليل من خواستم خودم را معرفي كنم و با شما درباره بچه‌ها حرف بزنم.» اگر شاغل هستيد، مصرانه از فرزندتان بخواهيد كه به محض رسيدن به خانه به شما زنگ بزند و اگر مي‌خواهد جايي برود به شما اطلاع دهد.
  4. afa

    چطـور با هله‌هوله بجنگيم؟

    دليل اين‌كه بچه‌هاي اين دوره و زمانه چاق شده‌اند، كم‌تحركي آن‌هاست؛ اين موضوع را ديگر هر پدر و مادري مي‌داند. اما نكته مهم آن است كه فرزندان ما به جاي ورزش و بازي كردن، وقت‌شان را با چه چيزي پر مي‌كنند؟ پاسخ ساده است: تلويزيون، بازي‌هاي ويدئويي و كامپيوتر. اگر بتوانيد به نوعي زمان تلويزيون ديدن را براي بچه‌ها محدود كنيد در حقيقت چند خدمت به آن‌ها كرده‌ايد؛ اول اين‌كه آن‌ها فرصت بازي و جنب و جوش واقعي بيشتري به دست مي‌آورند و دوم اين‌كه كمتر مورد بمباران تبليغات مواد‌غذايي بي‌ارزش و چاق‌كننده يا همان هله‌هوله‌ها قرار مي‌گيرند. با خواندن اين مطلب ياد مي‌گيريد، چطور به فرزندتان آموزش دهيد گول تبليغات فريبنده هله‌هوله‌ها يا جانك فودها را نخورد. هدف اصلي بمباران تبليغات چه كساني هستند؟ الان صبح جمعه است و كوچولوي شما به محض بيدار شدن از خواب، قبل از هر چيز تلويزيون را روشن مي‌كند. به‌نظر شما او امروز براي صبحانه چه چيزي دوست دارد بخورد؟ تكليف او با بمباراني از تبليغات هله‌هوله كه صبح جمعه قبل از برنامه كودك پخش مي‌شود، روشن است! تحقيقات و مطالعات اخير نشان مي‌دهند كه فست‌فودها روز به روز بيشتر تبليغات خود را به سمت كودكان نشانه مي‌روند و البته جالب است بدانيد كودكان از 2 سالگي به تماشاي تبليغات تلويزيوني مي‌نشينند. تا به حال فكر كرده‌ايد كه تبليغ اين خوراكي‌ها چه اثري روي بچه‌هاي كوچك، كودكان مدرسه‌اي و حتي خود شما دارد؟ تحقيقات دانشمندان نشان مي‌دهد، بلافاصله بعد از تماشاي تبليغات تلويزيوني هله‌هوله‌ها، ميزان مصرف اين مواد در كودكان و حتي بزرگسالان بالا مي‌رود و اين موضوع ربطي به گرسنه بودن يا نبودن افراد ندارد. تبليغات طوري بر ذهن آن‌ها اثر مي‌گذارد كه خوراكي تبليغ شده را طلب مي‌كنند. با وجود اين تبليغات و فشارهاي بيروني، شما به‌عنوان والدين مي‌توانيد كنترل اوضاع را به دست گرفته و به فرزندتان ياد دهيد كه چطور تبليغات را بشناسد و در برابر تبليغ مواد خوراكي بي‌ارزش و زيانبار مقاومت كند. شما مي‌توانيد مقابله كنيد برخي اوقات والدين، خودشان از اين‌كه چقدر قدرت كنترل برنامه زندگي خانواده را دارند، شگفت‌زده مي‌شوند. تبليغات تلويزيوني هرقدر هم وسوسه‌كننده باشند، شما مي‌توانيد با گفتن اين جمله كه «ما در خانه‌مان فقط غذاي سالم مي‌خوريم» قضيه را تمام كنيد. در مورد قانونگذاري براي تماشاي تلويزيون هم همين‌طور است. البته دقت كنيد كه نبايد بيش از حد زياده‌روي كنيد. گرفتن يك جشن تولد در رستوران فست‌فود يا خوردن نوشابه در روزهاي تعطيل يا تماشاي بيشتر تلويزيون در جمعه‌ها استثناهايي است كه مي‌توانيد قائل شويد. پينوكيو را شناسايي كنيد يكي از بهترين راه‌ها براي نظارت بر تماشاي تلويزيون آن است كه خودتان هم در كنار فرزندتان بنشينيد و تلويزيون تماشا كنيد. به اين ترتيب شما هم تبليغاتي را كه در مورد خوراكي‌ها پخش مي‌شود مشاهده خواهيد كرد و تبليغاتي كه در آن دروغ گفته مي‌شود يا بيش از حد اغراق مي‌شود را تشخيص خواهيد داد. حين تماشاي تبليغات مي‌توانيد بچه‌ها را به قضاوت دعوت كنيد و از اين زمان براي آموزش آن‌ها استفاده كنيد. مثلا بعد از تبليغ فست‌فود از فرزندتان بپرسيد كدام تركيب غذايي سالم‌تر است؟ همبرگر و سيب‌‌زميني سرخ كرده و نوشابه يا ميوه، سيب‌زميني تنوري و شيركاكائو؟ ميزگرد برگزار كنيد! از فرزندتان بخواهيد در مورد آنچه مي‌‌بيند بيشتر فكر كرده و سعي كند به شما بگويد كدام آن‌ها راست مي‌گويند و كدام دروغ. اگر فرزند شما در سنين پيش‌دبستاني است مي‌توانيد يك بازي ترتيب دهيد و اسنك‌ها را به‌ترتيب به رنگ‌هاي سبز، زرد و قرمز عنوان‌دهي كنيد. غذاهاي سبز آن‌هايي هستند كه مي‌توان هر روز آن‌ها را خورد. غذاهاي زرد را هر چند روز يك‌بار و غذاهاي قرمز را فقط ندرتا مي‌توان خورد. حالا از فرزندتان بخواهيد در مورد پفك نظر بدهد: آيا مي‌توان هر روز پفك خورد؟ شما مي‌توانيد اين كار را به يك بازي تبديل كنيد و هر بار هنگام تبليغات مواد‌غذايي آن را برگزار كنيد. اگر فرزند شما در سنين دبستان است سعي كنيد مسئله را بيشتر باز كنيد. مثلا از او بپرسيد اگر صاحب يك كارخانه بود براي اين‌كه مردم بيشتر محصولاتش را بخرند چه كار مي‌كرد؟ بعد مفهوم تبليغات را به او توضيح دهيد. از كودكان باهوش‌تر يا بچه‌هايي كه در كلاس‌هاي راهنمايي درس مي‌خوانند، مي‌توان اين سوال را پرسيد: «به‌نظر تو اين تبليغ كدام حقيقت را به ما نمي‌گويد؟» در پايان يكي از راه‌هايي كه نياز به زمان بيشتر دارد ولي به كمك آن مي‌توان كاملا تبليغات غذاهاي بي‌ارزش و چاق‌كننده را از زندگي كودكان حذف كرد آن است كه برنامه‌هاي كودك را ضبط كرده و خودتان براي فرزندتان پخش كرده و تبليغات را هم با دور سريع رد كنيد! دشمن اصلي كيست؟ همان‌طور كه گفتيم تلويزيون هم به‌دليل آن‌كه فرصت فعاليت فيزيكي را از بچه‌ها مي‌گيرد و هم به‌دليل تبليغات بيش از حدي كه براي هله‌هوله‌ها مي‌كند، نقش بسيار بزرگي در معضل چاقي كودكان دارد. پس تا جايي كه مي‌توانيد بايد سعي كنيد تماشاي تلويزيون را براي كودكان محدود كرده و بر آن‌ها نظارت كنيد. براي محدود كردن تماشاي تلويزيون به‌ويژه براي كودكان پيش‌دبستاني بهتر است به نكات زير دقت كنيد: 1- هر وقت امكانش هست، سعي كنيد فرزندتان را با خودتان در انجام كارهاي منزل همراه كنيد. مثلا تي كشيدن كف آشپزخانه و بازي با كف‌ها كاري است كه بچه‌ها اغلب آن را دوست دارند. يك تي كوچك به دست فرزندتان بدهيد و بگذاريد در كنار شما به بازي خودش بپردازد. كودك شما مي‌تواند در گردگيري منزل يا جاروبرقي كشيدن هم به شما كمك كند. همچنين وقتي آشپزي مي‌كنيد، ممكن است كودك‌تان دوست داشته باشد در كنار شما باشد و آشپزي شما را تماشا كند. به جاي اين‌كه او را به جلوي تلويزيون برده و براي ساكت كردنش تلويزيون را روشن كنيد، بگذاريد در آشپزخانه كنار شما بايستد و از اين فرصت براي ياد دادن اسم غذاها، سبزي‌ها و... به او استفاده كنيد. همچنين مي‌توانيد كارهاي آساني مثل اضافه كردن مواد به غذا و هم زدن را هم به او بدهيد. 2- سبد مخصوص سرگرمي كودك بسازيد. يك سبد قشنگ را انتخاب كنيد و آن را از كتاب‌هاي رنگي، وسايل نقاشي، خميربازي، پازل و انواع ديگر اسباب‌بازي پر كنيد. اين سبد هميشه بايد در كمد مخفي باشد. فقط وقتي فرزند شما از بازي با ديگر اسباب‌بازي‌ها خسته شد اين سبد را بيرون بياوريد و با اسباب‌بازي‌هاي جديد از او پذيرايي كرده و او را سرگرم كنيد. 3- cd‌هاي مخصوص كودك تهيه كنيد. شما مي‌توانيد با نظارت خودتان cd‌هايي را كه براي سن فرزندتان مناسب است، اعم از آموزشي، داستاني و... تهيه كنيد و هر وقت سرتان شلوغ است براي فرزندتان پخش كنيد. به اين ترتيب دست كم مي‌دانيد كه فرزندتان در غياب شما به تماشاي چه چيزي نشسته است. همچنين مي‌توانيد قصه مورد علاقه فرزندتان را با صداي خودتان ضبط كرده و در اين جور مواقع براي او پخش كنيد. 4- براي تماشاي تلويزيون قانون بگذاريد. كودكان زير 2 سال اصلا نبايد تلويزيون تماشا كنند و بچه‌هاي پيش‌دبستاني هم تنها 2 ساعت در روز حق تماشاي تلويزيون را دارند.
  5. مهريه‌هاي عجيب: 10 آهوي وحشي تا دوچشم داماد , هزارپاي هزارپا تا هزار بوسه به گزارش برنا اگر سري به راه‌روهاي دادگاه‌هاي خانواده بزنيد پر از دختر خانم‌هاي جواني است كه براي خاتمه دادن به زندگي مشترك‌شان، مسيرشان به سمت دادگاه كج شده است. در ميان اين خانم‌ها كساني كه مهريه‌هاي عجيب غريب دارند هم ديده مي‌شوند از سفر به ۱۲۰ كشور دنيا و ۱۰ هزار ليتر بنزين تا دست راست و پاي چپ داماد،شمش طلا هم وزن عروس و يك كيلو بال مگس و حفظ كردن ديوان حافظ و صدها مهريه عجيب و غريب ديگر. براساس اين گزارش در تماس‌ها و ارتباط هايي كه‌ اين‌بار با دفاتر ثبت ازدواج در نقاط مختلف تهران داشتيم، در اكثر موارد سر دفتردارها مي‌گفتند كه مهريه‌هاي سنگين و عجيب و غريب را خطبه نمي‌خوانند. در يكي از موارد، يكي از سردفترداران در غرب تهران به برنا گفت: يك مورد ازدواج داشتيم كه پسر مي‌خواست يك درخت گردو عجيب غريب را در يكي از مناطق خوش آب هواي ايران به نام عروس خانم بزند. البته بجز اين درخت مقاديري سكه هم مهريه عروس خانم بود. سردفترداري در شمال تهران مي‌گويد: قبل‌ترها مهريه به ميزان سال تولد عروس خانم (شمسي، قمري، ميلادي) مد بود ولي الان ديگر مردم كمتر تمايل به اين چيزها دارند شايد دليلش اين باشد كه خيلي‌ها متوجه شده‌اند كه داشتن مهريه سنگين چندان هم افتخار نيست! امسال دو مورد خوب هم داشتيم كه مهريه عروس خانم‌ها فقط يك شاخه گل بود. يكي ديگر از سردفترداران مي گويد: يك مورد بود كه داماد دو چشم‌اش را علاوه بر 2 هزار سكه مهر عروس خانم كرد تا به قول خودش اعتماد سازي كند. بعدها كارشان به دعوا و جدايي كشيد. عروس خانم مصر بود كه مهرش را بگيرد بعد از كلي جر و بحث دادگاه فقط به 2 هزار سكه حكم داد. چرا كه مهر بايد چيزي باشد كه بها داشته باشد چشم مرده از آن جهت كه هيچ بهايي ندارد گرفتنش شرعا جايز نيست.
  6. طلاق برای بچه‌ها اتفاقی گیج‌كننده ، غم‌انگیز و استرس‌آور است. تفاوتی هم ندارد در چه سنی باشند؛ بچه‌ها در هر سنی پس از این اتفاق احساس ناامنی می‌كنند و نمی‌دانند‌ زندگی آنها چگونه پیش خواهد رفت، اما با این كه طلاق خوشایند نیست، پدر و مادر می‌توانند كاری كنند كه كودك راحت‌تر با شرایط كنار بیاید و تاثیرات منفی آن نیز بر زندگی‌شان كمتر شود. كمك كردن به بچه‌ها برای كنار آمدن با طلاق و پذیرش وضعیت موجود : یعنی ایجاد محیطی آرام و با ثبات در خانه. علاوه بر این با وجود تمام سختی‌های زندگی باید مراقب نیازهای جسمی و روحی كودك نیز باشید و با نگرشی مثبت به او كمك كنید. برای این كه این اتفاق در زندگی شما بیفتد، باید به اندازه كافی از خودتان مراقبت كنید و تا جایی كه ممكن است برای مراقبت از فرزندتان با همسر سابق خود همراه شوید. چه پدر باشید و چه مادر، كاملا طبیعی است كه از شرایط پیش آمده نگران باشید. ممكن است احساس كنید در دنیایی ناشناخته قدم برمی‌دارید و همه چیز جدید و متفاوت است، اما مطمئن باشید می‌توانید با موفقیت این روزها را پشت سربگذارید و به فرزندتان كمك كنید با اعتماد به نفس و شادی بیشتری به زندگی‌اش ادامه دهد. راه‌های زیادی وجود دارد كه می‌توانید در این وضعیت به فرزندتان كمك كنید؛ صبر و شكیبایی ، اطمینان دادن به كودك یا گوش دادن به حرف‌ها و نگرانی‌هایش همه شیوه‌هایی برای كاهش تنش در محیط خانه است. علاوه بر این، اگر بتوانید با همسر سابق خود رابطه‌ای مسالمت‌آمیز برقرار كنید، به طور حتم فرزندتان هم كمتر آسیب می‌بیند. با این كار استرس او هم كمتر می‌شود و از این كه هر روز پدر و مادرش از هم بدگویی نمی‌كنند راضی‌تر خواهد بود؛ البته ممكن است این كار برای شما دشوار باشد، ولی اگر سلامت و شادی فرزندتان را مهم‌ترین وظیفه خود بدانید، براحتی این كار را انجام خواهید داد. بچه‌ها از پدر و مادرشان چه چیزهایی می‌خواهند؟ شاید برای شما هم جالب باشد بدانید فرزندتان از شما چه چیزی می‌خواهد. متخصصان تعدادی از خواسته‌های كودكان را در این شرایط بیان كرده‌اند: ـ من می‌خواهم هر دو نفر شما در زندگی و كارهای مربوط به من مشاركت داشته باشید؛ چون وقتی می‌بینم یكی از شما دو نفر كاری به من ندارد، احساس می‌كنم برای شما مهم نیستم و بود و نبودم فرقی ندارد. ـ لطفا دعواهایتان را كنار بگذارید و سعی كنید به خاطر من با یكدیگر همراهی كنید. شما باید درباره مسائل مربوط به من با هم تفاهم داشته باشید تا من هم بهتر زندگی كنم. ـ من می‌خواهم هر دوی شما را دوست داشته باشم و از دقایقی كه همراهتان هستم لذت ببرم؛ پس وقتی من كنار شما هستم، از دیگری بدگویی نكنید. با این كار من فكر می‌كنم باید فقط یكی از شما را دوست داشته باشم و دوست داشتن هر دو نفر كاری اشتباه است. ـ من دوست ندارم پیغام‌های شما دو نفر را به هم برسانم. پس لطفا مستقیم با یكدیگر صحبت كنید. ـ وقتی می‌خواهید درباره دیگری چیزی به من بگویید، لطفا با احترام صحبت كنید یا اگر نمی‌توانید اصلا هیچ حرفی نزنید. چون وقتی درباره دیگری حرف‌هایی نادرست می‌گویید، من فكر می‌كنم منظورتان این است كه فقط شما را دوست داشته باشم. ـ همیشه یادتان باشد من به هر دو نفرتان نیاز دارم؛ من برای بزرگ شدن هم پدر می‌خواهم و هم مادر. برای یاد گرفتن درس زندگی، هم نقش مادر مهم است و هم پدر و... .
  7. جوانی دوران شیرین و البته سرنوشت‌سازی برای همه آدم‌ها محسوب می‌شود. وقتی به دنیای یك جوان نگاه می‌كنی با كوله‌باری از دغدغه‌های متعدد مواجه می‌شوی. پدر‌ها و مادر‌ها در مدیریت این دوران از زندگی فرزندشان به واقع نقشی محوری بازی می‌كنند و به نوعی جهت دادن به این دغدغه‌های جوانان تا حد زیادی بر عهده والدین است. صرف‌نظر از فاصله‌ای كه والدین با فرزندانشان دارند و البته تاكید می‌كنیم كه باید با اتخاذ راهكارهایی این فاصله به نوعی كم شود، اما باز هم شرایط و موقعیت‌هایی پیش می‌آید كه والدین بر پایه تجربه‌ای كه دارند، متوجه اشتباهاتی در جوانانشان می‌شوند كه انتقاد از آنها امری بدیهی می‌شود. برای این که تذکر و موعظه شما در سازندگی جوان موثر باشد، ضروری است نکاتی را رعایت کنید: * انتقادات باید منصفانه باشند : این جمله را قطعا همه ما به دفعات شنیده‌ایم كه پدر و مادر خیر و صلاح فرزندانشان را می‌خواهند، اما مگر پذیرفتن این اصل كافی است؟ قطعا پاسخ این سوال منفی است. چرا كه مفهومی كه همه ما به عنوان خیر از آن تلقی می‌كنیم تقریبا یکسان است،ولی روش رسیدن به آن می تواند کاملا متفاوت باشد. تصور كنید كه مادری از انتخاب همسر آینده دخترش كه در دانشگاه همكلاس اوست ناراضی است و با این دیدگاه كه خیر و صلاح دخترش را می‌خواهد، سعی می‌كند او را از انتخابش منصرف كند و ابتدا با یك انتقاد و سپس با اعمال فشار روانی به مقاصدش می‌رسد. در واقع مادر گمان می‌كند كه به صلاح دخترش فكر می‌كند و نه چیز دیگری، اما همه ما قطعا می‌دانیم وی سخت در اشتباه است. پس نتیجه می‌گیریم كه در قدم اول انتقادها باید اصولی و منطقی و از همه مهم‌تر منصفانه باشد. ما به عنوان پدر و مادر باید این واقعیت را بپذیریم كه زمانه كاملا تغییر كرده و ایده‌آل‌های جوان امروز با دوران جوانی ما كاملا متفاوت است و نمی‌توانیم همه دیدگاه‌های خودمان را به عنوان راه‌های طلایی به جوانان‌مان دیكته كنیم و از آنها تنها اطاعت بی‌چون و چرا طلب كنیم. *در انتقاد کردن، مواظب شخصیت جوانتان باشید : در انتقاد هرگز شخصیت جوان را زیر سوال نبرید، بدین معنا كه اگر مرتكب فعلی اشتباه شده دلیلی ندارد كه شخصیت و شعور وی كوچك شمرده شود و با رفتاری خشن وی را محكوم كرده و شخصیتش را پیش بقیه اعضای خانواده خرد كنیم. همچنین از مقایسه جوانمان جدا پرهیز كنیم. بزرگ‌ترین سرمایه جوانان غرورشان است و هرگز نباید با یك مقایسه ساده غرور وی را خدشه‌دار كنیم. باید بپذیریم كه فرزندمان در حقیقت یك شخصیت مستقل از همه جوانان عالم است و باید با او مستقل از همه آدمهای دیگر برخورد كنیم، چرا كه فرزندمان جزئی از وجود خودمان است. با دادن اعتماد به نفس، به جوانان شجاعت دهید و حل مشکلات را در نظر ایشان راحت و ممکن سازید و با اعطای اعتبار و عزت و کرامت بر روحیه شان بیفزایید. *سعی کنید در جمع دوستان به جوان تذکر ندهید : در انتقاداتتان تنها باشید و سایر اعضای خانواده را وارد موضوع نكنید. این‌كه به طبع شما هر كسی به خودش اجازه دهد كه جوان را مورد نصیحت و پند قرار دهد برای جوان دشوار است و به همین دلیل هم هرگز انتقاداتتان كارساز نخواهد بود، چه بسا سبب شرمندگی و شکستن غرور و ایجاد عقده در او می شود. بنابراین برای این که موعظه و پند، مفید باشد، باید به دور از حضور جمع و با زبان نرم و مهربان صورت پذیرد تا لجاجت جوان را به دنبال نداشته باشد. *بکوشید خود، الگوی عمل آن چیزی باشید که مورد توجه و نظر شماست : نیکوست که فرد موعظه کننده خود، نمونه کاملی از محتوای پند و اندرز خویش باشد و به عبارت دیگر، خود نیز به آنچه به دیگران سفارش می کند، عامل باشد. *از در دوستی و محبت وارد شوید تا جوان با علاقه و آسودگی خاطر بیشتر به موعظه شما گوش دهد و احساس امنیت کند. *برای این که توجه جوان به سوی شما و سخنانتان جلب شود، نخست ارزش ها و نکات مثبت او را با احترام بازگو کنید. مثلا بگویید شما کسی هستی که در امتحان سراسری رتبه آن چنانی کسب کردی، پشتکار و استعداد درخشان شما ستودنی است. ازاین رو، سزاوار نیست در کلاس شرکت نکنی یا نمره کم بگیری. *شفقت و خیراندیشی موعظه گر، با موعظه اش نمودار است و از تذکر آمرانه پرهیز شود و به صورت تبادل نظر و رهنمود خواستن، صحبت شود. صبورانه به حرف هایش گوش فرا دهید و بدون تحقیر نظر و افکارش (هر چند ناپسند باشد) به اندیشه اش جهت داده شود. *دیدگاه های خود را به گونه ای بیان کنید که جوان در گفت و گو با شما، احساس نکند شما می خواهید نظر خودتان را بر او تحمیل کنید : چنانچه به صورت غیر مستقیم موعظه کنید، قطعا سازنده تر و دارای نتیجه بهتری خواهد بود. چه بسا، موعظه ای که با یک اشاره و یا در قالب کلمه و عبارتی کوتاه و کلیدی (در صورت دارا بودن شروط لازم) بیشتر از پند و اندرزهای طولانی و خسته کننده مفید و موثر باشد. *جایگاه و ویژگی های خاص او را برایش تعیین کنید تا با انگیزه و شتاب بیشتری در مسیر شکوفایی استعدادها و توانمندی هایش گام بردارد. مثلا بگویید: در شان شما نیست که وقت اذان یا زمان امتحان، سرگرم بازی رایانه باشی *به فردی باید پند و اندرز داد که پندپذیر باشد و در موقعیتی به او پند دهید که از نظر روانی آمادگی آن را داشته باشد. به اعتقاد بسیاری از روان‌شناسان وقتی از كسی انتقاد می‌كنی گویی شخصیت وی را جراحی می‌كنی، پس قبول كنید در نگاه اول هیچ‌كس از انتقادكردن خوشش نمی‌آید، بنابراین هرگز در انتقاد از جوان به شخصیت وی یورش نبرید و تنها همان مورد خاص را كالبدشكافی كنید و مورد بحث و بررسی قرار دهید *موعظه باید رسا و بلیغ باشد و از شرایط بلیغ بودن موعظه این است که سنجیده و بجا و متناسب با وضعیت فکری و حساسیت های روحی جوان باشد.
×
×
  • اضافه کردن...