Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ 1- آیا نفس کشیدنمان لطف خداست؟چرا؟ قطعا. اینو با تمام وجود احساسش کردم. بماند 2-به عنوان فردی علمدان اگر بخواهی سه اصل اول زندگی خود را بیان کنی چگونه اصولیند ، آنها را نام ببر!! I) مسئولیت پذیریII) راستگویی و صداقت III) احترام متقابل 3-دارید؟ اگر ندارید قرآن که دارید؟ ترجیحا" از نهج البلاغه و یا قرآن تفالی بزنید هر خطبه و یا سوره ای آمد برایم قسمتی از آن را بنویس (سوال با اعمال شاغه)؟ سمیرا جان بخش اول سوال رو متاسفانه متوجه نشدم احتمالا منظورت نهج البلاغه باشه، که در این صورت جواب مثبته. حکمت 454 ----> راه غرور زدایی فرزند آدم را با فخر فروشی چکار؟ او که در آغاز نطفه ای گندیده، و در پایان مرداری بدبو است،نه می تواند روزی خویشتن را فراهم کند،و نه مرگ را می تواند از خود دور کند. 4-اگر بخواهی کتابی به من هدیه دهی چه میدهی؟ سیر حکمت در اروپا از محمد علی فروغی. فکر می کنم خونده باشی ! من اینو دوباری خوندم، ولی هنوز چیز زیادی نفهمیدم. منتظر فرصتم که برم دور سوم. از این جهت بهت هدیه می کنم که فک کنم برات جالب باشه، نه اینکه من چیز زیادی ازش بدونم و بتونم دقیقا علتش رو بگم ! 5-با فلسفه رابطه ای داری ؟ در چه خط و مرزی؟ چیزی زیادی نمی دونم، هر چند که همیشه دوست داشتم بدونم. احساس می کنم که خیلی استعدادش رو ندارم، چرا که تا الان رفتم سراغ برخی کتاب هاش اما یا به طور ناقص رهاش کردم و یا در مجموع چیز زیادی نفهمیدم. 6-زیباترین و جدیدترین شعری که شنیده ای از که بوده و آن را بنویس؟ البته این خیلی جدید نیست، من هم جدیدا نشنیدم. اما خیلی دوست داشتم که اینو بنویسم. بهار بهار صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار چه اسم آشنایی صدات میاد اما خودت کجایی وا بکنیم پنجره ها رو یا نه تازه کنیم خاطره ها رو یا نه بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار اومد با یه بغل جوونه عید و اورد از تو کوچه تو خونه حیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون خونه ما همیشه منتظر یه مهمون بهار بهار یه مهمون قدیمی یه آشنای ساده و صمیمی یه آشنا که مثل قصه ها بود خواب و خیال همه بچه ها بود یادش بخیر بچگیا چه خوب بود حیف که هنوز صبح نشده غروب بود آخ که چه زود قلک عیدیهامون وقتی شکست باهاش شکست دلامون بهار اومد برفها رو نقطه چین کرد خنده به دلمردگی زمین کرد چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت وا شدن پنجره ها رو دوست داشت بهار اومد پنجره ها رو وا کرد من و با حسی دیگه آشنا کرد یه حرف که از حرفهای من کتاب شد حیف که همش سوال بی جواب شد دروغ نگم هنوز دلم جوون بود که صبح تا شب دنبال آب و نون بود 7-انسان را با چه ملاکهايي تعريف ميکني؟ زني و مردي، کوتاه و بلند، ثروتمند و فقير و...؟ يا به دنبال ذاتياتي هستي که بين همگان مشترک است؟ نقطه اشتراک آدم فطرت پاک اونهاست. در سوال شماره 9 هم بهش اشاره کردی که ما از روح خدایی ام. پس سرشت آدم ها همیشه پاکه. ملاکه مقایسه انسان ها، رفتار و اخلاق و مرام و مسلک اون هاست. 8-مرگ را چه گونه ميبيني؟ بن بستي سياه يا يک دريچهاي به دنيايي ديگر؟ قطعا دریچه ای به دنیای دیگه، چراکه به معاد معتقدم و اطمینان دارم که به خیر و شر این جهان در آن دنیا رسیدگی می شه. با این حال چون هیچ تصویری از نحوه گذار از این دنیا به آخرت ندارم، به طبع برام دلهره آوره . 9-و نفخت فيه من روحي؛ برداشتت چيست؟ ما از روح خداييام يعني چه؟ یعنی که فطرت پاکی داریم. فک می کنم به خاطر همینه که همیشه از عبارت "بچه پاک و معصوم" استفاده می کنن. تو اون دوران سرشت آدم ها که از اول پاک بوده، هنوز به گناه آلوده نشده. ببخش سئوالاتم دو دسته بودند و از دو سبك تنها به خاطر اينكه باعث خستگي ات نشه، باز هم مي پرسم كه سئوال فراوانه سوالات خیلی برام جالبه، امیدوارم جواب های درخور سوالاتت رو هم داده باشم. به شدت منتظر سری بعدی سوالاتت هستم :flowerysmile: 9 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ 1. چرا من در صندلي داغ شرکت نميکنم؟ حدس تو چيه؟ حدسی در کار نیست. جوابش رو می دونم. با این حال در یک حرکت هماهنگ به کمک یوحنا ترتیبی اتخاذ می شه تا به زودی تو اتاق شیشه ای شما رو ملاقات کنیم. 2-به گمانت زيباترين ساز دنيا، حنجرهي آدم نيست؟ همین صدا گاهی اوقات بلند می شه بر سر عزیزترین کسان ! با همین حنجره فرمان کشتن آدم ها صادر می شه ! با همین صدا کفر نعمت های خدا رو می گن و .... . :JC_thinking: من صدای پیانو رو ترجیح می دم. 3-من احساس ميکنم فرصت اندکي دارم... مرگم نزديک است... تو چه؟ خودت را براي مرگ آماده کردهاي؟ نه بابا ! من هنوز سنی ندارم آخه این حسه خوبیه برای من، می دونی چرا؟ حداقل مزیتش اینه که سعی می کنم درست زندگی کنم. یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد راهی نروم که بی راه باشد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد که روز و روزگار خوش است همه چیز روبراه و بر وفق مراد است و خوب 4-نقطه ضعف و نقطه قوت فانوسنقطه قوت : اعتماد به نفس بالا، منطقی به اضافه تمام خصوصیاتی که تمام آدم های خوب دارن نقطه ضعف : زود از کوره در می ری ! منم این مشکل رو هزار پونصد درجه بدتر از تو دارم. یه کم کنترل بیشتر می خواد برای اینکه تو اوج عصبانیت، آرامش داشته باشی. اینی که گفتم، برداشت شخصیمه ! 5-بين زن و مرد تفاوتي ماهوي وجود دارد؟ تفاوتها در چيست؟ماهوی یعنی ماهیتی :w127: ماهیت زن و مرد متفاوته. این تفاوت در نوع رفتار و خلق و خوی و عکس العمل هاست. با این حال عمدتا این اختلاف ها در تضاد با هم نیستند، بلکه به نوعی تکمیل کننده یکدیگرند. یه مطلب دیگه هم که خیلی مهمه، تفاوت زن و مرد در پذيرش اشتباهه! زنان بعضي اوقات قبول ميكنند كه اشتباه كردند. آخرين مردي كه اشتباهش را پذيرفته 25 قرن پيش از دنيا رفته است! البته تفاوت های زیاد دیگه ای هم وجود داره 6-اصالت انسان را در چه ميبيني؟ یعنی اینکه می گن آدمه با اصل و نسبیه یعنی چی ؟!؟! :w127: احتمالا یعنی موجود خوبیه ! خوب بودن به نظرم خیلی معنی ساده ای داره ! خوب بودن یعنی آدم بودن. آدما معمولا طوری رفتار می کنند که واسه دیگران و خودشون مشکلی درست نکنند. 7-به عرف و سنتهاي عرفي چه قدر پايبندي و اهميت ميدهي؟ تقریبا هیچی ! البته تا زمانی که اجرای اونها باعث دردسر باشه. نمی دونم این مثالی که می خوام بزنم به این ربط پیدا می کنه یا نه. ولی حالا من به زور ربطش می دم. یه موضوعی که برای من قابل درک نیست، مسئله نیت در انجام کار خیره ! من بارها شنیدم که فردی مبلغی رو با هدف کمک به یه مرکز خاص کنار میذاره ! در این بین اگر موضوع حادتری هم پیش بیاد، باز رجوع می کنه به نیت اولیه و در نتیجه به اون موضوع حادتر رسیدگی نمی کنه ! من اینو قبولش ندارم. همیشه باید اهم و فی الاهم کرد. 8- آيا عشق و ايمان با عقل قابل جمعاند؟ به ندرت من رفتار عقلانی رو ترجیح می دم. فقط شنیدم که می گن عاشقی که در معشوق ذوب می شه و از این موارد. ولی من خیلی با این موارد میونه ای ندارم. 9 لینک به دیدگاه
fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۸۹ بهار بهار صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار چه اسم آشنایی صدات میاد اما خودت کجایی وا بکنیم پنجره ها رو یا نه تازه کنیم خاطره ها رو یا نه بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار اومد با یه بغل جوونه عید و اورد از تو کوچه تو خونه حیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون خونه ما همیشه منتظر یه مهمون بهار بهار یه مهمون قدیمی یه آشنای ساده و صمیمی یه آشنا که مثل قصه ها بود خواب و خیال همه بچه ها بود یادش بخیر بچگیا چه خوب بود حیف که هنوز صبح نشده غروب بود آخ که چه زود قلک عیدیهامون وقتی شکست باهاش شکست دلامون بهار اومد برفها رو نقطه چین کرد خنده به دلمردگی زمین کرد چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت وا شدن پنجره ها رو دوست داشت بهار اومد پنجره ها رو وا کرد من و با حسی دیگه آشنا کرد یه حرف که از حرفهای من کتاب شد حیف که همش سوال بی جواب شد دروغ نگم هنوز دلم جوون بود که صبح تا شب دنبال آب و نون بود من اين آهنگ رو خيلي دوست دارم وقتي ناراحتم تنها آهنگيه كه يادمه و با خودم زمزمه اش مي كنم 7 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۸۹ پیمان جان خسته نباشی... :icon_gol::icon_gol: 7 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۸۹ 1-به نظرت من عشقم رو كجا پيدا كردم؟ نمیدونم. ولی فک می کنم که این عشقی که ازش حرف می زنی، زمینی نیست. 2-آندم كه مرا مي زده بر خاك سپاريد،زير كفنم خمره اي از باده گذاريد...تا در سفر دوزخ از اين باده بنوشم،بر خاك من از ساقه انگور بكاريد...برداشتت چيه از اين شعر و آهنگ؟ می و انگور نوشیدنی و میوه مجالس عیش و نوشه ! با این حال وقتی می خوان مست شدن و مسخ شدن عاشق و معشوق رو توصیف کنن، نسبت می دن به می و انگور. تو این شعر خودش رو به سان عاشقی گرفته که بعد از مردن به وصال معشوقش می رسه ! 3-تا حالا شده بخواي ثواب کني بعد کباب شي؟چه حسي پيدا کردي؟ آره ! بعضی وقت ها پیش میاد که طرفین دعوا دچار یه سوء تفاهم می شن، منم می دونم که سوء تفاهمه و سعیم رو می کنم که حلش کنم، با این حال این وسط ترکش های ماجرا به منم می خوره ! حس خوبی که نیست، بیشتر اینه که چرا ما آدم ها اینقد شرایط رو برای خودمون سخت می کنیم ؟!؟ 4-چرا آدما با وجود اينکه از دروغ بدشون مياد بازم به هم دروغ مي گن؟ اسمش رو میذارن دروخه مصلحتی :babygirl: دست به توجیهمون خیلی خوبه ! هر چند دروغ شرعی هم داریم. این ورژن رسمیشه : تقیه ! اینو فقط و فقط مسلمون های شعه واسه خودشون درست کردن که راه در روی شرعی واسه خودشون بذارن. کلاه شرعی از این گنده تر ؟؟!؟ 5-منو با يه شكلك نشون بده 6-منو چطور مي بيني؟ فانوس توانایی و دانش بسیار بالایی داره. خودش رو می شناسه. دینش رو می شناسه و دانش بسیار خوبی بر روی سایر ادیان داره. یه فیلسوفه. حرفش رو راحت و بی حاشیه می زنه. دنبال یه مدینه فاضله تو جامعه می گرده که بعیده پیدا کنه ! 7-راستي لجباز هستي؟نه ! من بچه مظلومیم. بعضی مواقع پیش میاد که از چیزی ناراحت باشم، ممکنه کاری رو که ازم خواستن یه کمی با تاخیر انجام بدم، ولی حتما انجامش می دم. 8-آیا یک ایده الیست هستی؟ یا اینکه هر چه پیش آید خوش آید؟ همیشه توقعم در وهله اول از خودم زیاده ! یه جمله ای برات نوشتم که می گفت کمتر از توانت قول بده و .... ، من خیلی اوقات بیشتر از وقتم و نه توانم قول می دم و در نتیجه تو انجامش پوستم کنده می شه. من توقع زیادی هم از دیگران دارم، نه البته در رابطه با خودم، بلکه در رابطه با انجام یه کار خوب، همیشه دست بالا می گیرم و دوست دارم به همون اندازه هم خوب انجام بشه. وقتی کاری رو دست بالا بگیری، حداقلش اینه که متوسط انجام می شه، اما اگر کاری رو در سطح متوسط بگیری، ممکنه حتی صفت بد انجام شدن هم نشه بهش داد. 9-چرا هميشه دل من تنگه؟اما نه براي كسي نه براي چيزي ... :JC_thinking: . 7 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۸۹ یه جک بگو! دو تا دیوونه از تیمارستان فرار می کنن، ریل راه آهن رو می گیرن و میرن به سمت شهر. اولی می پرسه کی می رسیم به شهر؟ دومی یه نقطه رو اون دورا نشون میده و می گه، هر وقت این دو تا خط به هم برسن. می رن و می رن تا اولی خسته می شه و میگه: پس چرا نمی رسیم ؟ دومی بر می گرده عقب رو نگاه می کنه و می گه: فک کنم ردش کردیم. یه آرزو! یه نفرین! خدایا، شر آدم هایی که با پوشش دین سر مردم کلاه میذارن رو از روی زمین بکن. یه نصیحت! یه نصیحت به خودم: طناب مهر چنان پاره کن که اگر روزی ز کرده شدی پشیمان گره توانی بست. یه جمله عاشقانه! زمان برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام طولانی می شود برای کسانی که غصه دارند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کوتاه می شود برای کسانی که شاد هستند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دیر می گذرد برای کسانی که منتظر هستند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زود می گذرد برای کسانی که عجله دارند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اما ابدی می شود برای کسانی که عاشق هستند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یه در خواست! سعی کنیم تا یه کم بیشتر همدیگه رو تحمل کنیم. یه پند عبرت آموز! از خودم چیزی ندارم. دوست دارم اینو بگم.(هارون الرشيد) خليفه عباسى خواست كسى را براى قضاوت بغداد تعيين نمايد، با اطرافيان خود مشورت كرد، همگى گفتند: براى اين كار جز بهلول صلاحيت ندارد. بهلول را خواست و قضاوت را به وى پيشنهاد كرد. بهلول گفت : من صلاحيت و شايستگى براى اين سمت ندارم . هارون گفت : تمام اهل بغداد مى گويند جز تو كسى سزاوار نيست ، حال تو قبول نمى كنى ! بهلول گفت : من به وضع و شخصيت خود از شما بيشتر اطلاع دارم ، و اين سخن من يا راست است يا دروغ ، اگر راست باشد شايسته نيست كسى كه صلاحيت منصب قضاوت را ندارد متصدى شود. اگر دروغ است شخص دروغگو نيز صلاحيت اين مقام را ندارد. هارون اصرار كرد كه بايد بپذيرد، و بهلول يك شب مهلت خواست تا فكر كند. فردا صبح خود را به ديوانگى زد و سوار بر چوبى شده و در ميان بازارهاى بغداد مى دويد و صدا مى زد دور شويد، راه بدهيد اسبم شما را لگد نزند. مردم گفتند: بهلول ديوانه شده است ! خبر به هارون الرشيد رساندند و گفتند: بهلول ديوانه شده است . گفت : او ديوانه نشده ولكن دينش را به اين وسيله حفظ و از دست ما فرار نمود تا در حقوق مردم دخالت ننمايد. یه کلمه ! امید یه جمله به خدا ! خدایا: یادمان ده که اگر خاطرمان تنها شد*** طلب عشق زهر بی سرو پایی نکنیم یه شکایت! فعالیت تو انجمن به شدت افت کرده. برخی از دوستان صرفا از سر تفریح و وقت تلف کردن تشریف میارن. . 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۸۹ بگو اگه تو هریک از موقعیت های زیر (1 تا 5) باشی، چیکار میکردی ! چشم وقتی دلت از جایی پر باشه ! دراز می کشم رو تختم، زل می زنم به سقف اتاق و به هیچی فکر نمی کنم. وقتی حس گریه کردن داری! معمولا اخم می کنم تا گریه ام نگیره، زیاد پیش نمیاد. وقتی منتظر یه نفر هستی و طرف سر قرار نیاد! کفرم در میاد. اگه دوست صمیمیم نباشه و مطمئن هم بشم که از روی بی خیالی دیر کرده، به روش میارم. وقتی حال و حوصله ی رفقا رو نداری و همه میریزن رو سرت! اجازه همچنین کاری رو نمی دم که بریزن رو سرم وقتی حوصله ندارم. یادمه یکی دو سال پیش، در مورد ماجرایی به شدت بیحال شده بودم تا حدی که حال و حوصله هیچ کسی رو نداشتم، نزدیک دو ماه به هیچ تلفنی جواب ندادم. موبایلم هم شماره ها رو ریجکت می کرد. بدبختا همشون نگران شده بودن ولی در مجموع کار خوبی نیست. همیشه باید سعی کنم مشکلاتم رو فقط برای خودم نگه دارم و به دیگران منتقل نکنم. باید با روی خوش با مردم برخورد کرد. وقتی حس میکنی زورت زیاد شده! به مردم زور می گم. معمولا حاله یه نفر رو می گیرم حاضری جای خدا یه روز دنیا رو بچرخونی؟از کدوم طرف میچرخونی؟ نه ! کارش خیلی سخته. رسیدگی به درخواست این همه آدم که فقط و فقط موقع بدبختیاشون یادش می افتن، خیلی خیلی خیلی بزرگی می خواست. نون به نرخ روز خور یعنی چی؟ یعنی آدم هایی که به هیچ اصلی تو زندگی پایبند نیستند. از این تیپ آدما تو دم و دستگاه حکومتی فعلی تا دلت بخواد داریم. تو چنین دم و دستگاهی، آدم های معتبر یک شنبه تمام اعتبار خودشون رو از دست میدن و یا آدم های لا ابالی یک شبه به درجه پرستش می رسن. این وظیفه نون به نرخ روز خورهاست که جایگاه آدم ها رو با سرعت تمام و یک شبه عوض کنن. تا حالا چیو تو زندگیت خواسته باشی که نرسیدی بهش؟ خیلی چیزا، دیگه اگر آدم هر چی رو که می خواد بهش برسه، زندگی یه خورده لُس می شه، خسته کننده می شه. ناراضی بودی یا نه گفتی قسمت بوده؟ هر اتفاقی که پیش بیاد، حکمتی داره. ولی چون من از اون اطلاع ندارم، باعث می شه ناراضی بشم. آدما باید خیلی خیلی توکل داشته باشن تا در هر اتفاقی، بی درنگ و خالصانه بگن قسمت بوده. اهل شکایت از خدا هستی؟هر از گاهی با هم گپ می زنیم ولی نه ! ازش شاکی نمی شم. یعنی تو این مایه ها :w00: نه. . 7 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۸۹ پیمان جان تو مطمئنی امروز میتونی خودت رو به نمایشگاه کتاب برسونی؟ چند وقته داری بی وقفه به سوالا جواب میدی؟:mornincoffee: کمک نمیخوای؟ 7 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سرزمین رویاها کجاست ؟ جایی آدم ها کاری به کار هم دیگه نداشته باشند. تو کار هم دخالت نکنند. همدیگه رو مسخره نکنند. به هم احترام بذارن. واسه همدیگه مشکل درست نکنند. به اعتقادات خودشون پایبند باشند. دروغ گفتن و تقیه و خدعه و امثالهم رو فراموش کنند. واسه رسیدن به ثروت و قدرت، همدیگه رو له نکنند. همدیگه رو دوست هم نداشتند، نداشته باشند، اشکالی ندارد، فقط با ریا و کلک به هم ابراز علاقه نکنند و .... . 7 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سلام_ من یک بار سولاتمو ردیف کردم پرید همش گفتم لااقل بیام چندتا سوال بپرسم اقا تکراریم باشه همینی که هست 1.از تیمهای محبوب ایرانی؟ 2.از تیم های محبوب خارجی؟ 3.رنگ مورد علاقه که از همه بیشتر میپسندی؟ 4.درمورد اینجا کمی توضیح میدی؟ http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=5163 مثلا اگه مقاله خارجی باشه ترجمشو به کاربران میدین؟ چه طوری؟ 5.چرا سیاست رو دوست داری؟ 6.کی اینجارو معرفی کرده بهت؟ 7.نظرت درمورد مدیر سایت؟ 8.نظرت درمورد مدیریت ستاره؟ 9.شده 1روز کامل انجمن باشی؟ 10.با کاربرا چه طوری صمیمی میشی؟ 11.مدیریت رو دوست داری؟ 12.کیو بعد از خدا تو این دنیا دوست داری؟ 13.به فالگیر اعتقاد داری؟ یا فال قهوه رو قبول داری؟ 14.اهل سینما هستی؟ یک فیلم ایرانی و خارجی که دیدی خیلی خوشت اومده؟ 15.واسه دوستت کادو تولد چی میخری؟ 16.اگه اسمت پیمان نبود چی میخواستی باشه؟ فعلا بسه تا بعد اگه این تاپیک بسته نشد دوباره بیام:persiana__hat: 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ خب باز من اومدم! به شدت هر چه تمام تر خوش آمدی دادا ایمان خب یهو میریم سره سوالهای حیوونی!!:w70: برو بریم 1-تا حالا به جزء مرغو ,گوشت گاو و گوسفند گوشت حیونی دیگه رو چشیدی ؟!:shad: نه ! حالا یه قرار می ذاریم با هم می ریم شکار خرگوش، همونجا آتیش درست می کنیم و می کشیم به سیخ 2-بیشتر سمته گیاهخواری هستی یا گوشت حیوانات؟:babygirl::2rqfst4: من گیاه خوار نیستم، ولی اخیرا علاقه ام به گوشت سفید و قرمز خیلی کم شده. بیشتر منظورم گوشت و مرغ تیکه ای و کبابیه. البته هنوز با غذاهایی که گوشت ریز ریز شده دارن، مثل لوبیا پلو و ماکارانی و امثالهم مشکل پیدا نکردم. از این فهرست فقط قرمه و قیمه رو حذف بنمایید 3-خب من الان یه سرچی کردم تو نت دیدم کشور کلمبیا میخواد سالی شروع بشه میخواد یه مقداری از پوله بودجه کشور خودشو اختصاص بده به حقوق حیوانات!ایرانم میگی اینکارو میکنه؟ نه ! امکان نداره. ممکنه بودجه ای رو بذاره برای حفاظت از حیوانات، خصوصا حیوانات وحشی، که البته الان هم فک می کنم محیط زیست این کار رو داره می کنه، اما اینکه برای حیوانات ارزشی بیش از این قائل بشن، یه کمی دور از ذهنه ! عرف جامعه ما اجازۀ این کار رو نمی ده ! ببین در مجموع یه دیدگاه انسان محور وجود داره، یعنی معتقده که همه آنچه آفریده شده فقط برای راحتیه انسان است و بس. فقط برای اینکه انسان ها رو تامین کنه. چنین دیدگاهی اغلب نزد مفسران و پیروان ادیان ابراهیمی وجود داره ! به خاطر همینه که می گم خیلی مشکله که عرف و سنت اجازه چنین کاری رو بده. 4-به ماهیگیری علاقه داری پیمان؟ خیلی زیاد، البته وسایلش رو ندارم، یه چیزایی دارم ولی خیلی ناقصه. به محض اینکه وسایلم رو تکمیل کنم، حتما یه برنامه واسش میذارم. اصلا برنامه میذارم با هم بریم ایمان تو خودت علاقه داری به ماهیگیری ؟!؟ 5-تا حالا تو دریا غواصی کردی؟:Ghelyon: نه ! ولی وقتی فکرش رو می کنم، احساس خفگی بهم دست میده. نمی تونم بهش فکر کنم که دارم از تو یه لوله نفس می کشم. تا انجام ندادم، نمیدونم که برام قابل تحمله یا نه ؟! 6-چرا باغ وحش نرفتی تا حالا مگه میشه؟!!:w42: آره بوخودا، نرفتم. البته یه چند تا پارک هست تو تهران مثل پارک ساعی و جمشیدیه و ملت که یه قسمتیش چند تا قفس گذاشتن. از جلوشون رد شدم ولی خب من خیلی دوست ندارم برم پای قفس ها واسم نگاه کنم. 7-خیلی از حیوانات با امامانمون و پیامبران در ارتباط بودن!مخصوصا حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص) مون! نظرت چیه پیمان؟:aghosh: نمیدونم ایمان :JC_thinking: در این دو موردی که گفتی، من چیزی نشنیدم. یه چیزایی فقط در مورد حضرت آدم و ارتباطش شنیدم که بازم نمیدونم چقدر درسته و یا شاید هم داستان باشه ! 8-نظرت راجع ضامن آهو چیه پیمان؟داستانشو که حتما شنیدی نظرت رو بگو؟!:rose: آره شنیدم. من در مجموع به معجزه معتقدم. تو یکی دو تا پست قبلی برای فانوس نوشتم که یه موردش رو دیدم. اون مورد هم اتفاقا در مورد توسل به اما رضا (ع) بود. 9-چرا ما ایرانیا فرهنگه نگهداری از حیوانات خونگی رو بلد نیستیم ولی تو فیلما اگه دیده باشی تو بیشتر خونه های خارجی ها یه سگ یا یه گربه وجود داره؟:127fs1601347: در خارج، حیوانات خونگی، به ویژه سگ و گربه، جزیی از اعضای خانواده به شمار میاد. مراقبت ویژه ای ازشون می شه. بسیاری حتی بچه ندارن و با حیوانات خودشون مثل بچه هاشون رفتار می کنن. در ایران حیوون خونگی یه وسیله ای است برای سرگرمی. طرز فکر اینجوریه که برای بچه هاشون چندتا ماشین و عروسک بخرن که باهاش بازی کنن، بعد مدتی که از اون اسباب بازی ها خسته شدن، یه سگ طوله بخرن که باهاش سرگرم بشن. دیدگاهمون آخه اشتباهه. 10-خدا تو قرآن گفته آزار رسوندن به یه حیون بی آزار و حتی یه مورچه از گناهان کبیره بحساب میاد!! و تو آخرت باید جواب تک تک حیواناتی که اذیتشو کردی یا کشتیشونو بدی به خودشون ! تا حالا بهش فک کردی پیمان؟!!:viannen_38::JC_thinking: این درست اما در جای دیگه هم خداوند در قرآن در سوره انعام به صراحت می فرمایند: خداوند چهارپایان را آفریده است که سوارشان بشوند، گوسفند را برای کشتن و خوردن و ... به نظر من اینجا باید حد اعتدال رو رعایت کرد. یعنی فقط به اندازه بر طرف کردن نیاز از حیوانات استفاده کرد. 11-تا حالا دقت کردی به این جملات پیمان؟ سگ باوفاست...گربه ملوسه... اسب نجیبه... کلاغ داناست... گاو زحمتکشه...و خیلی از حیواناتی دیگه! عقل ندارن ولی هیچ وقت مثله آدما به دیگرا نارو نمی زنن؟:62izy85: آره به خدا، دقیقا همینطوره ! قبلش یه بلا نسبت برای همه بگم اما هر چی آدم ها سطح اطلاعات و توانایی کمتری داشته باشند و کمتر بدونند، ساده تر زندگی می کنن در نتیجه کمتر به راه های نارو زدن به همدیگه فکر می کنند. 12- میدونستی الاغ تنها پستانداریه که نمی تونه شنا کنه پیمان؟ نه نمیدونستم. 13-همه حیوانات بجز میمون و سگ کورنگی دارن جالبه نه؟! یعنی رنگها رو نمی تونن تشخیص بدن ! جالبه ! البته میمون که شباهت های زیادی به انسان داره، ولی اینکه چرا سگ هم مثل بقیه حیوانات نیست، جای سواله ؟ :w127: 14-فقط ما آدما هستیم که داریم حیواناتو منقرض میکنیم!چند وقت پیش تو TV نشون میداد که به خاطر صید بی رویه ما هی ها از دریا, وال سفید هم منقرض شد یعنی دیگه چیزی به نام وال سفید نخواهیم داشت؟! نظرت چی بیده؟:w00::w00: این فقط به خاطر حرص و طمعیه که آدم ها برای به دست آوردن پول می زنن، تو این راه به هم نوع خودشون هم رحم نمی کنند، چه برسه به حیوانات. البته زیان های ناشی از این طمع آدم ها همیشه به طور مستقیم نیست. به عنوان مثال مشکلی با عنوان پدیده گرمایش جهانی که مسبب اون فقط آدم ها هستند، اکوسیستم قطب رو به هم زده، که نتیجه اون هم چیزی نیست جز کاهش تعداد خرس های قطبی. 15-یه قانونه خیلی زشت و احمقانه ای تو ایران جدیدا باب شده که بعضی از روستاهای قبایل برای رهایی خودشون و خانوادشون از مشکلات و بدبختیای زندگیشون سگها بی آزار رو همینجوری دار میزنن یا زنده زنده میسوزوننشون! خیلی خنده داره نه؟!:icon_pf (34)::icon_pf (34): کسی هم نیست جلوشونو بگیره! :w74: نمیدونستم. انصافا کار زشتیه ! این به خاطر اینه که خیلی از ایرانی ها به فال و فالگیری و رمالی معتقدن، هر چی هم با دلیل و مدرک بهشون نشون بدن که اینا همش کلاهبرداریه، باز هم درست نمی شه. 16- من از اسمت خیلی خوشم اومده پیمان.چه اسمه قشنگی داری من حسودیم شد الان!:2525s: من چاکرتم دادا ایمان. اسم شما هم قشنگتره و هم معنای کامل تری داره ------------------------------اگه سوالی غیر از حیوانات بود بعدا حتما میام ازت میپرسم پیمان جان... فعلا :2rqfst4: من در خدمتت هستم. خوشحال می شم بازم بیای ایمان جان موفق باشی 8 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ایول فانوس مدیر خودم زده رو دست همه :ws3: خوب خوب خوب بریم سر سوالای بی ربط خودم اختیار دارین من در خدمتم 101. چندبار در روز مسواک ميزني؟ معمولا یه بار صبح می زنم و اغلبه مایل به کم شب ها شبا خیلی زورم میاد. ولی تصمیم گرفتم طی یه حرکت انتحاری و برنامه ریزی شده، شبها هم مرتب مسواک بزنم. 102. چند دقيقه طول ميکشه؟ مسواک زدنم :w127: رفتی تو جزییات ! آخه فقط مسواک نیست. ببقچید ببقچید اینو می گم، ولی من اگه نخ دندون استفاده نکنم، اصلا ترجیح می دم، مسواک هم نزنم. البته فقط شبها اینطوریه. مسواک صبح تقریبا 17 ثانیه شب ها هم بین 5 تا 10 دقیقه ! 103. مدل مسواکت چيه؟ تو همین مایه ها ! شکله اینه 104. ميخوام برم رفيده/فک کن من الان آزادي بيدم/سه تا مسير مختلف آدرس بده که من برسم اونجامسیر شماره 1 : میدان آزادی به سمت خیابان آزادی شرق، یکی دو کیلومتر که خیابان آزادی رو اومدی، وارد اتوبان یادگار امام به سمت می شی، بعد خروجی اتوبان همت شرق رو می ری، از همت وارده مدرس می شی، مدرس رو به سمت شمال حرکت می کنی و وارده اتوبان صدر شرق می شی. ادامه می دی تا برسی به خروجی قیطریه، خیابان قیطریه به سمت شمال تا خیابان سلیمانی، واردش که شدی، دنبال خیابان نعمتی بگرد. مسیر شماره 2 : میدان آزادی به سمت خیابان آزادی، به سمت شرق تا انتها ادامه می دی تا به میدان انقلاب برسی، در مسیر مستقیم خیابان انقلاب رو طی می کنی تا به خیابان شریعتی برسی. خیابان شریعتی رو به سمت شمال در یه مسیر بسیار طولانی حرکت می کنی، تقاطعش با چند تا اتوبان مثل رسالت و بعد همت و بعدش صدر رو رد می کنی تا به بلوار صبا برسی، وارد می شی تا به خیابان قیطریه برسی و بعد خیابان سلیمانی و سپس خیابان نعمتی. مسیر شماره 3: برای اینکه به طور کامل از اتوبان ها بیای، مثل مسیر شماره 1 حتی یه تیکه هم تو خیابون های اصلی نباشی، از میدان آزادی بیا تو بزرگراه جناح، ورودی اتوبان شیخ فضل الله نوری به سمت شمال رو بیا تا ورودی اتوبان حکیم به سمت شرق. در ادامه مسیر در اتوبان حکیم وارد اتوبان صیاد شیرازی می شی و تا انتها به سمت شمال می ری که می شه اتوبان صدر، وارد صدر می شی به سمت شرق تا خروجی قیطریه و بعد خیابان سلیمانی و نعمتی. 105. نام کاربريت توي باشگاه چي بود؟ :ws3::ws3::ws3::ws3::ws3::ws3::ws3: 106. راستي ديدي سر در انجمن بزرگ تبليغات اتاق شيشه اي توئه؟ آره ! پارتیم کلفته مراتب اعتراض خودم رو به مقامات بالاتر رسوندم 107. ميخواي کفشاتو پا کني اول پاي راست يا چپ؟؟ پای راست قانون خاصی داره مگه ؟ :w127: 108. چندبار در روز خودتو جلو آينه نگاه ميکني؟ اگه نگاه کنم، فقط یه بار وقتی می خوام از خونه برم بیرون 109. چند تا خط داري؟ايرانسل؟همراه اول؟ثابت؟ یه دونه همراه اول، یه دونه هم ثابت تو اتاق که البته فقط واسه اینترنته ! از وقتی رانژه شده، اینقده روش نویز داره، دیگه نمیتونم با تلفن با این خط حرف بزنم. 110. اگه اعتباري داري الان چخد توش شارژداره؟ ندااااااااااااااارم که ! فک میکنی الان دمای اتاخت چند بیده؟ به قول خودت از شدت گرماش خیس آب نشدی الان حول و حوشه 73 درجه به شدت دارم عرق می ریزم آیا بیام؟؟آیا نیام؟ حتما بیا منتظرم. . 7 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ وقتی ناراحتی چیکار می کنی؟ معمولا با کسی حرف نمی زنم. احتمالا تو اتاقم پشت کامپیوتر می شینم، البته بدون اینکه کار خاصی انجام بدم. بعضی وقت ها هم روی تخت دراز می کشم، هر از گاهی هم اگه تنها باشم، تو خونه یه کم راه می رم. شعارت توی زندگی چیه ؟همه چی به اندازه و روی خط اعتدال ! مهمه که بین همه بخش های زندگی تعادل برقرار بشه. البته قبل از اینکه شعار باشه، باید تبدیلش کرد به هدف. آیا بهش پایبند بودی ؟بهش پایبند هستم، اما اجراش خیلی مشکله ! همیشه موارد مهمتری پیش میاد یا موضوعات اورژانسی که این تعادل رو بهم می زنه. همینکه این هدف وجود داشته به نظرم یه گام مثبته ! یه نصحیت برای همه .............منو آخه چه به نصیحت. .ولی پیشنهاد می کنم سعی کنیم تا یه کمی بیشتر همدیگه رو تحمل کنیم. موضوعات کوچیک رو نکنیم تو بوق و بعدش بزنیم تو سر همدیگه ! یکمی زندگی رو ساده تر بگیریم. وقتی بچه بودی دوس داشتی چیکاره بشی ؟همه پدر و مادرا که می دونی دوست دارن بچه هاشون دکتر مهندس بشن، اون موقع هم همین رو می گفتن. ولی من می خواستم مکانیک خودرو بشم، چهار یا پنج سال پیش یه مدت رفتم کارآموزی تو گاراژ یکی از آشناها، وایستادم به شاگردی، البته اونجا چون همش ماشین های عتیقه میومد واسه تعمیر، دیدم چیز زیادی یاد نمی گیرم، ادامه ندادم. بعد از اونم دیگه فرصت نشد. ولی هنوز دوست دارم مکانیکی رو به صورت حرفه ای یاد بگیرم. وقتی بچه بودیم یه برنامه کودک بود که گروهبان گارسیا داشت ، جادوگر داشت ، یه شخصیت هم بود به نام هپلی یادت هست اسمش چی بود ؟گروهبان گارسیا همونیه که تو زورو هم بود :w127: بقیشونو نمی شناسم، ولی اگه گروهبان گارسیا همون باشه، اسم کارتون زورو بود. داخل کارتن فوتبالیست ها شخصیت مورده علاقت کی بود ؟از چند نفرشون خوشم میومد، یکی از دروازه بانش که اسمشو یادم نی از کاکرو هم خوشم میومد. بچه زحمتکشی بود. آخرین فیلم ترسناکی که دیدی کی بود ؟خیلی نگاه نمی کنم. به قدیما بر می گرده. فک کنم کلبه وحشت بود. :w127: فهیمه همین زندگی کردن تو این جامعه به اندازه کافی ترسناک هست واسه کابوس دیدن شبانه ! احتیاجی به فیلم ترسناک نیست. . 7 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ گروهبان گارسیا همونیه که تو زورو هم بود :w127: بقیشونو نمی شناسم، ولی اگه گروهبان گارسیا همون باشه، اسم کارتون زورو بود. از چند نفرشون خوشم میومد، یکی از دروازه بانش که اسمشو یادم نی از کاکرو هم خوشم میومد. بچه زحمتکشی بود. . نه !! این که من میگم ایرانی بود . اون موقع ها که تلویزیون 24 نبود . شبکه ها 1 و2 فقط بودن . اگه یادت باشه دو تا فوتبالیست ها داشتیم یکی که قهرمان داستانش کاکرو بود و اسم دروازه بان هم یوسوجی بود و دومی که واکی داشت واکاشیزوما هم داشت و قهرمان اصلی سوباسا و تارو بودن 5 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ بسکه من باحالم تازه علاوه بر اینکه میام میپرسم کلی هم وخت میذارم همه رو میخونم ممنون از شوما دوست گلم بابت جوابهایی که انقذ با حوصله و کامل میدی(گرچه خودم گلم) :icon_redface::icon_redface: خوب دیگه نوشابه باز کردن بسه بریم سراغ سوالها برو بریم 111. از دست خطت يه عکس بذار بينم خوش خطي؟ 112. بچه درس خون بودي؟ معمولا، همش مورد تشویق قرار می گرفتم بیشتر اون کارت های صد آفرین و هزار آفرین و ده هزار آفرین و .... رو دارمشون، به علاوه کارنامه های تمام دوران مدرسه رو. دارم با سند و مدرک حرف می زنم 113. از تک ماده تاحالا استفاده کردي؟ خدایا توبه ! نه ! مسخره نکنین، ولی من دقیقا نمی دونم تک ماده چیه ! 114. معدل ديپلم؟ معدل ليسانس؟ معدل دیپلم 18.4 ، معدل لیسانس 16 تمام 115. تا حالا برا شولوخ کاري بردنت دفتر؟ آره ! البته نه خیلی زیاد. معمولا نمره انضباطم بالای 10 بوده یه موردش همونی بود که نوشتم واسه سرنگونی معلم فیزیک رفتم پیش مدیر، بعد تا مرز اخراج رفتم. یه مورد دیگه هم به جرم روزه خواری رفتم دفتر اونجا هم تا نزدیکیای اخراج رفتم، معلم ریاضیم وساطت کرد، بعد یه تعهد سفت و سخت دادم. 116. دوچرخه سوار شدي؟داري؟داشتي؟ دخيخا کي ياد گرفتي بروني دوچرخه رو؟ آره، الان ندارم، ولی قبلا زیاد سوار می شدم. خیلی دوست داشتم. از چهار یا پنج سالگی یه دوچرخه بزرگ اندازه خودم داشتم. البته چون شما گفتی دوچرخه، من دیگه تاریخچه سه چرخه رو نگفتم. فک کنم دوره راهنمای بودم، با یک تپه خاکی تصادف کردم تصادف بدی بود، بعدش بیهوش شدم، چیزی ازش یادم نیست، همش رو برام تعریف کردن. ابروم یه نموره شیکست، یکی از چشمام غازقلنگ شد، باد کرد، داشت می زد بیرون، ولی خداروشکر چیزی نبود، کلی هم خط و خوط افتاد روی دست و پا و صورتم. بعد اون دیگه اجازه ندادن سوار شوم. بعدش هم دیگه یواش یواش از سرم افتاد. 117. تا حالا تصادف کردي خداي نکرده؟تصادف ديدي؟خاطره بوگو از هردوش تصادم نکردم، ولی چندین بار دیدم، یکیش انصافا حالم رو بد کرد. ساعت ده یازده شب تو یکی از خیابون های سمت تهرانپارس با ماشین میومدم. خیابون هم دو طرفه بود. دو تا جوون تو یه مزدا با سرعت اومدن از کنار من سبقت گرفتن، ولی انداختن تو خط مخالف، سیصد چهارصد متر جلوتر که یه چهار راه بود، با اون سرعتی که داشت، کوبوند به یه موتوری، راکب موتور یه چند متری رفت رو هوا و بعد با سر اومد روی آسفالت. داغون شد. این صحنه بعد چند سال هنوز تو ذهنمه ! موتوریه از پشت یه نیسان یخچال دار اومد بیرون. یعنی هیچ دید نداشت. ولی مزدا هم با سرعت می رفت به اضافه اینکه تو خط مخالف هم بود. چهره سرنشیناش رو نگاه کردم، جفتشون یخ زده بودن. 118. ریش؟سیبیل؟هیچ کدام؟ من تقریبا به طور مرتب یه روز در میون حمام می کنم. بعدش هم تقریبا همیشه اصلاح می کنم، خصوصا اگه بخوام برم بیرون. خیلی به ندرت پیش میاد که فرضا اگه عجله داشته باشم یا واقعا حالش نباشه، بیخیال اصلاح بشم. 119. خدای نکرده خدای نکرده خدای نکرده که نیستی؟ نه ! سیگار و این آت و آشغال ها که نه ! ولی هر از گاهی خیلی کم قلیون می کشم. فک کنم آخرین بار تابستون پارسال بود که با یکی از بچه ها رفته بودم شمال، قلیون آورده بود. بعد اون دیگه موقعیتی پیش نیمد. البته ما بر و بچز مواد بیشتر تو قسمت تهیه و تولید هستیم. 120. تا حالا دست و پات شکسته؟سرت چی؟(در بچگی) دست و پام نه ! ولی سرم یه بار تو خونه شیکسته ! بچه بودم، فک کنم سه یا چهار سالم بود. ولی دقیق یادمه ! از تاریکی می ترسیدم، یه بار نصف شب بابام رو بیدار کردم که بیا بریم آشپزخونه، من تشنمه ! رفتیم من آب خوردم، تموم که شد، سرم رو چرخوندم، دیدم پدرم نیست. حالا پدرم یه خورده انورتر وایستاده بود، تاریک بود من ندیدم. منم از ترس بدو رفتم به سمت اتاق. کف خونه سرامیک بود، فرش روی اون لیز می خورد. منم رو فرش لیز خوردم، با کله رفتم توی سنگ پایین دیوار. سرم شیکست. جاش هست. نه خسته پیمان جان مرسی یوحنا جان منتظر سری بعدی سوالا هستم. . 8 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سلام پیمان جان گفتم ما هم شرکت کنیم از ما بعد دلگیر نشی شرمنده اگه سوالام تکراری شد خیلی چاکرم آقا مهدی. این حرفا کدومه داداشم. من خیلی خیلی بیشتر از این حرفا بهت ارادت دارم 1- آدم جدی هستی یا شوخ؟تو کارم جدیم. یه وقت هایی که یکی میاد باهام کار داره، بنده خدا همچین دسته به سینه وای می سته و پاهاش رو هم جفت می کنه، مبادا بهش گیر ندم. ولی تو زندگی معمولیم، سعی می کنم خیلی مسائل رو جدی نگیرم که راحت تر بگذره 2- تا حالا با کسی دعوا کردی؟ بزن بزن چی؟:167:نه ! اهلش نیستم. هر از گاهی مشاجره می کنم. همین یه ساعت پیش زنگ زدم به پشتیبانی شاتل، یه عالمه کل کل کردم بابت این سرویس مزخرفی که به من میدن. 3- عروسیت همه بچه های انجمنو دعوت میکنی؟:ws2: آره، قطع یقین، چرا که نه، با کمال میل فقط یه کم باید صبر کنید. فک کنم تا اون موقع همگی با بچه هاتون بیان مراسم 4- چندتا برادر خواهرید؟بچه اولی یا آخر؟دو تا بچه ایم. یه خواهر دارم که از من بزرگتره 5- دوست داشتی خارج از ایران به دنیا میومدی؟آره، بدم نمیومد اسپانیایی باشم. در کل اسپانیا هم فرهنگی شبیه به ایران داره. ولی اینو گفتم بیشتر به خاطر رئال مادرید و بارسا. فک می کنم اگه تو اسپانیا به دنیا می اومدم، حتما الان فوتبالیست شده بودم. البته فوتبالیست شدن آرزوم نبوده، اما با توجه به شرایط اونجا فکر می کنم اینطوری می شد. 6- بازیگر مورد علاقه زن و مرد ایرانی و خارجی؟مرد (ایرانی) : پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مسعود رایگانزن (ایرانی) : فاطمه معتمد آریا، فاطمه گودرزی، مهتاب نصیرپور مرد (خارجی) : شان پن، جیم کری زن (خارجی) : خیلی زیادن و من باب مثال آنجلینا جولی، جنیفر آنیستون و ... :4chsmu1: دیگه همینا کافیه تا بعدمحبت کردی مهدی جان. خیلی خوشحالم کردی موفق باشی . 9 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ کاربر محترم : پیمان عزیز... خیلی عقبی...خسته هم شدی...پسوردتو بده من تا بقیه شو من جواب بدم...(خصوصی بفرست) این پیغام بصورت اتوماتیک برای شما ارسال شده . لطفا از پاسخ دادن به آن خودداری کنید. با تشکر 8 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سلام من بازم اومدم به شدت هر چه تموم تر خوش اومدی خسته نباشی .ممنونم فهیمه جان شرلوک هلمز یا پوآرو ؟هیچکدوم ! کارآگاه علوی آخرین فیلم هندی ؟به هزاران سال پیش بر می گرده ! نمی دونم آخریش بود یا نه، ولی یه فیلمی بود که یه خونه کاخ مانند بود، صاحبش کارخونه داشت و بعد کارخونه آتیش گرفت. فیلمه کلا 18 ساعت بود ولی من تا همین جاش یادمه تا حالا فیلمی دیدی که خیلی تحت تاثیر قرارت بده ؟ یعنی اینکه مثلا یه فیلم پلیسی باشه و من از نقش اول پلیسش خوشم بیاد و بعد تصمیم بگیرم پلیس بشم ؟ :w127: نه ! معمولا اینجوری تحت تاثیر نیستم، اما فیلم هایی که موضوعات و مشکلات اجتماعی رو به تصویر می کشن، فکر می کنم هر کسی رو می تونن تحت تاثیر قرار بدن. شبکه فارسی 1 را نگاه می کنی ؟از این شبکه متنفرم. دستم به کارکنانش و خصوصا دوبلورهاش برسه، قیمه قیمشون می کنم. بد بختی اینه که مادرم یکی دوتا از این سریال ها رو دنبال می کنن، تو اون زمان هم من مجبورم برم تو اتاق خودم، دو تا در رو هم ببندم که صدای این سریال های مزخرف رو نشنوم. رابطه ات با بچه ها (نی نی کوچولو) چطوره ؟بچه ها رو دوست دارم، ولی در مجموع خیلی بلد نیستم بهشون محبت کنم، ترجیح می دم از دور ببینمشون که مجبور به ابراز محبت نشم، چون بلد نیستم. خوب ضایع می شم دیگه چرا آقایون با زباله گذاشتن دم در مشکل دارن ؟چه مشکلی ؟!؟ من مشکلی ندارم. البته من هیج وقت زباله رو دم در نذاشتم. منزل طبقه سومه ! من هم خوب بلدم پرتابش کنم. از بالا می ندازمش پای درخت. جوریکه کیسه نترکه، درست هم می افته پای درخت. اینقد انداختم، اوستا شدم. حیوون خونگی داری ؟ بچه که بودی چطور؟ اسمشون چی بود؟نه ! هیچوقت نداشتم. مادرم اجازه نمی داد. آدم متعصبی هستی ؟ از اون پسرایی که تا تقی به توقی می خوره رگ گردنشون میزنه بالا ؟اگه از تعصب منظورت غیرت باشه، آره ! به ویژه روی خانواده ام. البته این خصوصیت اکثر مردای ایرونیه و منحصر به آدم خاصی نیست. اگه قرار باشه یکی رو بکشی چطور این کار رو انجام میدی اگه جوابت هیچکدامه خودت راه حل پیشنهاد بده : گیوتین - بریدن سر به وسیله ی اره - اتاق گاز- سوزن هوا - شلیک گلوله - چاقو گیوتین خوبه فوقش اگه کسی پرسید، می تونم بگم، پام خورد به ضامنش، اونم در رفت. آخرین بار کی از خوشحالی بالا پایین پریدی و جیغ زدی ؟پارسال اواسط خرداد بود، که سفر پدر و مادرم OK شد. خیلی خسته بودن از کار و زندگی روزانه. واقع دلم می خواست این مسافرت رو برن. صفتی که دوستات تو را با اون خصوصیت می شناسن ؟من در مجموع بچه مظلومیم حواست نبود این سوالت رو پیچوندم :2rqfst4: بازم بیام یا کافیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حتما حتما بیا منتظرم خیلی ممنونم از سوالای خوبیت موفق باشی 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ با اجازه بزرگترها منم سوالام را بپرسم به شدت هر چه تموم تر خوش اومدی محسن جان 1.تا حالا از کلاس جیم زدیآره، کم نبوده ! درس های عمومی رو که یکی درمیون می رفتم، اونایی که حضور غیاب نداشت رو که اصلا نمی رفتم. ولی سعی می کردم برای همشون از فرجه 3 تایی که داشتم کمال استفاده رو بکنم. از درسای دیگه هم، اغلب کلاس هایی مثل ریاضیات مهندسی، پدیده های انتقال و امثالهم رو می پیچوندم. 2.از کدوم درس تو دوره راهنمایی و دبیرستان بدت میومدتو دوره راهنمایی از این درسایی که شبیه علوم و زیست بودن، اصلا اسمشون هم یادم نمیاد تو دبیرستان هم بازم از همون زیست شناسی و درس هایی مثل تاریخ اسلام. البته تاریخ رو از نوع اسلامیش و غیر اسلامیش دوست دارم، اما او چیزایی که تو ذهنمون می کردن اون موقع، یه مشت خزعبلات بود. 3. حالا ار کدوم درس خوشت میومدتو دوره راهنمایی از ریاضی، خداییش ریاضی اون موقع خیلی راحت بود. از ادبیات هم خوشم میومد، اون موقع ادبیاتم خوب بود، هنوز تحلیل نرفته بودم. تو دبیرستان هم از حسابان، خیلی معلم خوبی داشتم. از فیزیک هم همینطور، خصوصا فیزیک 4. 5. از معلمت کتک خوردیاز معلم یادم نمیاد، ولی از ناظم مدرسه یه بارش رو یادمه، یه سیلی محکم خوردم. البته خداییش خاطرم نیست برای چی بود. ولی مهم اینه که خوردم 6.دوست داشتی جایی غیر از تهرون بدنیا میومدییعنی فقط تو ایران ! نه، من شمال رو خیلی دوست دارم، ولی اگه تو شمال به دنیا میومدم، شاید دیگه همچین حس خوبی نسبت بهش نداشتم. :icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol: من هزار برابر بیشتر خیلی لطف کردی محسن جان موفق باشی 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۸۹ این شکلک اگه گفتی واسه کیه() 1:محمد حسین 2:نفیسه(ساز شکسته) 3:افسانه 4:مبهم 5:هیچ کدام 6:همه موارد 7:اصلا به تو چه مبهمه بی تربیت:jawdrop: سلام بانو مبهم به گمانم از دیر کرد این سراپا تقصیر به ستوه آمده و هر آن است که چوبی بر دست گرفته بدین سان :167: . 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده