رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

شبهای زیادی به تو اندیشیده ام و می اندیشم ولی هنوز هم سردرگم همان پیچ اول مانده ام .چه شدکه رفتی؟

  • Like 9
لینک به دیدگاه

هر وقت حماقت کردم و با اتوبوس مسافرت بین شهری داشتم بعیده این دو تا اتفاق نیفته:icon_razz:

 

1- خراب شدن اتوبوس وسط راه:banel_smiley_4:

 

2- یه بچه زر زرو که کل راه رو ونگ میزنه:banel_smiley_4:

 

کلا به من صرفه جویی نیومده:icon_razz:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

داره بارون میاد اینجا..........

 

خدایااااااااا......

 

من

 

عاشق بارونم

 

عاشق بوی خاک

 

عاشق تو

خدایا سپاس.................:ws37:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

یکی رو در حد خدا اعتماد داری بهش

 

دوستش داری

 

یکم وابسته اش هستی

 

هر راز دلی رو راحت پیش اون میگی

 

 

وای که چقدر سخته وقتی فکر کنی اونم تو رو بازی داده و فقط فقط تو سرگرمی اون بودی و بس ....

 

نه تو رو خدا تو یکی اینجوری نباش !! جون عزیزت بیا و بگو اشتباه فکر میکنم ، اینجوری دیگه واقعا دارم به همه بی اعتماد میشم حتی به خودم

  • Like 15
لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

فردا پایان ناممو تحویل میدم؛ دیگه تموم میشه ؛hapydancsmil.gif

 

خسته شدم اینقدر عقب انداختن تحویلو ،:banel_smiley_4:

 

همه کارامو انجام دادم؛ فقط درختای ماکتمو درست نکردم، icon_pf%20(34).gif

لینک به دیدگاه

در چهار راه عشق ،....

تصادف عقل و احساس ،...

ایجاد راه بندان می‌‌کند ،....

... راه آرامش ورود ممنوع می‌‌شود ،...

و شاهراه غم یکطرفه ،....

بولوار شوق مسدود ،...

و تنها خیابان تردید است که گذرگاه دلهای خسته است ،....

امان از دست این هرج و مرج

  • Like 8
لینک به دیدگاه

خدایا !

 

چرا نمیشه بعضی از سنت هارو زیر پا گذاشت؟؟؟

 

آخه این چه اعتقاد و طرز فکریه ؟؟؟

 

من چه گناهی کردم ؟؟؟ چرا همش باید خودمو با بقیه تطبیق بدم ؟؟؟

 

چرا باید همه چیم طبق میل و نظر بقیه باشه ؟؟؟

 

هااااااان؟؟؟

 

چرا من این وسط گیر کردم ؟؟؟

 

خدایا اااااااااا

 

اعصاب ندارم :sad0:

  • Like 14
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...