black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۷ مردمی که نق میزنند فکر نمیکنند اما هیجانی عمل میکنند ابن است غالب جامعه امروز ما اینجوری ما فقط میریم تو دیوار، دوباره میریم تو دیوار، سه باره میریم تو دیوار ... میخوان تاریخ بسازن اما یک کتاب تاریخ معتبر هم نخوندن... اینجا رسم است تجربه ها را دائما تجربه میکنند و اسمش را میگذارند سنت خدایا بیا منو بخور 5 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۷ چرا من با این سایت جدید هیچ همذات پنداری ندارم ? 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۷ فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ اَلدّٰاعِ إِذٰا دَعٰانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا من نزدیکم... و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى کنم! #بقره_۱۸۶ 3 1 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۷ گاهی زندگی چقدر زود ، سرد و بی رحم میشه ... البته که ذات زندگی همینه ،خوشی و غم توامان .... امروز صبح با یه انرژی فوق العاده روزم رو شروع کردم در حالیکه پایان زندگی یک جوان دیگه بود...! تازه 2 سال از شروع زندگی جدیدش میگذشت ... هر آدمی تو هر سن و سالی که باشه امیدها و آرزوهایی داره ،اما یک جوان آرزوها و امیال بیشتری داره ... و برای همسرش ،مرگ تدریجی یک رویا .....و مادرش .... و پدرش ....صبر خدایا صبر و آرامش آرزومندم... نمیدونم اصلا چی مینویسم فقط حس کردم باید بنویسم و بابت همین اومدم اینجا ،پناهگاه همیشگی من.... نمیشه چیزی گفت ،قطعا تقدیرش تا همینجا نوشته شده بود ،خدایی که حواسش به همه چیز هست .... و همینجاس که آدم یه تلنگر به خودش باید بزنه ،کجایی ،چیکار کردی و اگر همین حالا که داری این نوشته رو مینویسی قبل از ارسال زندگیت پایان بپذیره ،چی داری؟! سخت نگیریم ،دل نشکونیم ،مهربونتر باشیم ،بیشتر ببخشیم و زندگی کنیم ،تا جایی که باید زندگی کنیم ... و..... 5 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۷ دل به دل بند است جان به جان ❣️ ٩٧/٧/٢٤ 1 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۷ عه عههه ببین سایت چی شده اصلا یجوری شدم ? میگن گاهی نمیشه که نمیشه گاهیم بدون اینکه بخوای و بهش فک کنی میشه( حالا یه همچین چیزی) چقدر این قسمت دوم شیرینه چقدر شیرینه و چقدر شیرینه همه میگن دنیاداره به سمت و سوی بدی میره ولی من دارم چیزای جدیدی رو کشف میکنم که سهم منن آدمایی که فقط برای منن و من برای اون، گلی که به خاطر لبخند من رشد میکنه و من هر روز میبنمش و بوش میکنم بچه ای که از دست مامانش گرفته خوابالو تو خیابون راه میره و به چشمک من لبخند میزنه قطره ی بارونی که میفته روی صورتت و احساس عشق بهت میده تلاشی که کم کم داره نتیجه میده ومن چقدر شادم از بابتش حتی اون پولی که میگن بی ارزشه، هم شیرینی خاص خودشو داره کی میگه دنیا داره تموم میشه؟ اینا ذره ای از اتفاقای خوب زندگین که باعث میشن من بگم دنیا برای من تمومی نداره هر غمی میاد و میره اما لبخند موندگاره به فریماه سوگند 3 1 لینک به دیدگاه
فکور 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۷ اینکه این ملت تا این حد عاجز و آواره اند ،مقصر معلم هاشونه. در کشور های مترقی وقتی معلم به دانش آموزان دیکته میگه ، همه دیکته صد تا کلمه داره ،بعد اگه دانش آموز چهار تاشو غلط بنویسه ،اینجوری بهش نمره میده +94 و _4 .یعنی از صد تا 96 گرفته. در کشور ما صد تا رو بیست تا فرض میگیرن و نمره ای که میده +16 هست. یعنی 80 امتیاز مثبت از حق دانش آموز می دزدن. و ما دزدی را از معلمان خود یاد میگیریم و دزد و کلاهبردار وحق ناشناس بار میآئیم. برا همینه که تعداد جمعیت حق ناشاس و دزد در این مملکت از کل دنیا بیشتره. 1 1 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۷ یک حرفی زدم. پاکش کردم. سپاس از همه مترتبین امر و ذی الحقوق علی برکت الله 1 1 لینک به دیدگاه
فکور 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۷ در ۱ ساعت قبل، black banner گفته است : یک حرفی زدم. پاکش کردم. سپاس از همه مترتبین امر و ذی الحقوق علی برکت الله با سلام. منم به جمع مترتبین امر و همچون درّ گویان میپیوندم. باشد که خیریّتش را ببینم. 1 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۷ در 4 ساعت قبل، فکور گفته است : با سلام. منم به جمع مترتبین امر و همچون درّ گویان میپیوندم. باشد که خیریّتش را ببینم. خوندیش لعنتی ?? در عهد قبلی، نقل قول تو این تاپیک منجر به اخطار و تذکر میشد 1 لینک به دیدگاه
فکور 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۷ پیام اومده بود تو ایمیلم ،همونجا جواب نوشتم. متوجه نبودم ? لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آبان، ۱۳۹۷ اگه میدونستم یه روزی اقای عارف میخواد اون فریم قبلی انجمن رو کنار بزاره ایناخریا یه چندتا سلفی با تاپیکهاش مینداختم ... حالا خداروشکر یه چند تا اسکرین شات از انجمن قبلی دارم حالا کو تا به اینجا عادت کنم... 3 2 1 لینک به دیدگاه
Yaser.C 5059 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۷ اومده بود دم در خونه هی می گفت آقا چقد تا فلان دهات راه مونده؟ سر وضعش داغون بود...مث روستایی های کرد لباس پوشیده بود..یه کلاه هم رو سرش بهش کجا میخوای بری؟ حالت خوبه؟ بشین یه آبی بخور حالت جا بیاد هنوز خسته ای هی میگفت نه میخوام برم پیش فلانی (اسمشو درست نمیفهمیدن) دیر شده الان چند روزه تو راهم میگن حالش بده میخوام بهش سر بزنم دیدیم نه بابا!!! اصن تو جریان نیس یه کم دس پا شکسته باهاش حرف زدن دیدن این بنده خدا از یه دهاتی میخواسته بره چندین کیلومتر اون ور تر پیش رفیقش به اون سر بزنه بعد از اینجا سر درآورده یه عده مبهوت...همینجور نگاش میکردن...آخر یه نفر بهش گفت مشدی اینجا کربلاس... از کدوم ور اومدی آخه؟؟ خودشون میگفتن زیاد پا پیچش نشدن...میگن دعوته دیگه...بردنش بین الحرمین....تازه باورش شده بود اومده کربلا... اینو همکارم برام تعریف کرد...اسم این جور حکایت ها رو گذاشته بودم قصه طلبیدن...دعوت شده بود اما....پیش خودم میگفتم بابا اینا خیلی کم اتفاق میفته... امسال موقع خداحافظی رفتم پیش رفیقم گفتم حلال کن دارم میرم کربلا...بهم گفت خوش به حالت..به سرم زده منم چند روز دیگه بیام...میخوام بیام مرز..ببینم اصن راهم میدن یا نه..فوقش یه سلام میدم برمیگردم دیگه منم داستان بالا رو براش گفتم و بهش امیدواری دادم گفتم دلش روشن باشه..یه کم اشک تو چشاش جم شد... اومدم بیرون پیش خودم گفتم کاش بشه بره..اما نمیشه..نه سربازی رفته.. نه پاسپورت نه ویزا... گفتم بذا به رفیقام زنگ بزنم حداقل میخواد بره با اونا بره...یه روز هم تو مرز وایسته من میرسم مهران با خودم برگرده..اون یکی رفیقم بهم با خنده گفت..بابا اینو کرمانشاه برمیگردونن!!! گفتم حالا تو که دیرتر میخوای بری با خودت ببرش... خودم رسیدم مرز شدت بازرسی رو دیدم نا امید شدم...گفتم رد نمیشه اصلا... بطلبه میشه دیگه...الان با همون رفیقم و همون همکار پارسالم که قصه بالا رو برام گفت تو راه برگشت هستن... ما از تو به غیر تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله... 4 لینک به دیدگاه
فکور 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۷ این نگرانی که من دارم ،بی دلیل نیست. شوربختی همه زندگیمونو گرفته ،بعد ما هم توهم شاعر شدنمون گل کرده و تصور میکنیم که اگه الکی خودمونو مثبت نشون بدیم ،خیلی سالم هستیم. اینو دیگه نمیشه کاریش کرد. 2 لینک به دیدگاه
فکور 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۷ یادم نیست کجا خوندم که میگفت ؛وقتی اونا اومدن کتاب داشتند و ما زمین داشتیم. حالا اونا زمین دارن وما کتاب داریم.مثه زالو داره خون منو میمکه بعد این بغل دستی میگه دعا کن خدا ازش نگذره. همینو یادمون دادن که دعا کنیم همه چیز خود بخود و یهوئی درست بشه. 2 لینک به دیدگاه
فکور 352 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۷ خدا لعنت کند این آموزگارانمان را که یادمان ندادن قصه علت و معلول را. فقط یادگرفتیم که هر چیزی ممکنه شانسی هم درست بشه. همین شد که الان وقتی تحریم میشیم ،هیچی نداریم که باهاش ادامه بدیم. آره. دعا کنیم دارو های ضد سرطان و ام اس و بقیه دارو ها از هوا میاد ما هم جمعشون میکنیم میخوریم خوب میشیم. همین توهمات شناخت حیات داره همه مونو نابود میکنه. بعدشم که نابود شدیم خواهیم گفت ،آزمایش بوده. خدا خواسته ما رو امتحان کنه. چون قبلش نمیدونست ما جنسمون چه جوریاست. لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۷ جواب نادانِ بي فكر و مغز جزء سكوت چيزي نيست:) جلو دهن بعضيا رو با هيچ چيز نميشه گرفت:) شخصيت و ادبشون ته كشيده الحمدالله:) خدايا خودت به بعضيا شعور و شخصيت عطا بفرما:) 1 2 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۷ در در 8 آبان 1397 در 16:58، Yaser.C گفته است : ما از تو به غیر تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله... ??خيلي خيلي خوب بود مرسي كه تعريف كرديد. كم بود يه سپاس واس اين پست،ترجيح ميدم با نقل و قول تشكر كنم از پستتون. ممنونم 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده