roozbeh ameri 8439 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۴ خدایا فازت چیه؟؟؟؟؟؟؟از همه امتحان میگیری از ما کنکور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 11 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۴ داداشم زن نمیگیره!!!! مادر هرماه واس خانوم آیندش طلا میخره!!!!! کم کم میخواد شروع کنه وسایل بزرگای جهیزیه رو هم بخره!!!!!:icon_razz: همچنان برادر زن نمیگیرد... مادر منم انگار دختر میخواد شوهر بده انقدر که طلا میخره و...!!!! جرات نداریم بگیم نخر که!!!!میگه حسودی و خواهر شوهر بازی درنیارید!!!!! خدایا همه پسرا زن بگیرن این برادر عزیزماام تو این جمع باشه! الهی آمین.... 10 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۴ داغونم , خستم... خدایا تو منو رها نکن! 13 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۴ بعد از 5 سال فهمیدم اینجا چه جای مزخرفیه هیچوقت نمی فهمیدم چرا آدما اینقدر اینجا قهر می کنن و می رن فکر می کردم یکسری آدم خوب و دوست داشتنی اینجا هستن و همه چی سوتفاهم هست چیزی فرای جامعه ی عادی و دیگر شبکه های اجتماعی می دیدم اینجا رو بر همین اساس با اکثریت خوب و عالی برخورد کردم ولی الان پشیمونم فهمیدم به جز چند نفر به هیچکس نمیشه اعتماد کرد به قول شاهین: ما میخوایم خوب باشیم ولی دنیا همینه**خاکی باشی می ش ا ش ن روت،فک می کنن زمینه نزنی،اونا میزنن ضربات سنگینه**قدم بذاری یا برداری زیر پات مینه شک به تنها چیزی که دارم اعتماده**از اینا که خوبن و ملو دورم زیاده 13 لینک به دیدگاه
reza.eng 1843 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۴ آنگاه که غرور کسی را له میکنی آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غروررش نشنوی آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده میگیری می خواهم بدانم دستانت را به سوی کدام آسمان دارز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟ 9 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۴ خاك بر سر ترسوت :|همچنان نداي درونم :| 11 لینک به دیدگاه
?., 1265 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۴ همه ی آدمایی که ادعای دوست داشتنت را میکنند....تو در عرض یک ثانیه جوری که دوس دارن قضاوت میکنن درموردت......من که هیچی نمیگم چون خدا اون بالا میبینه..... 7 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۴ امروز مجبور شدم با موهام یکم بدرفتاری کنم یعنی تحت فشارش بذارم (دکلره و..) ولی پوست سرم یا نمیدونم حساسیت به مواد انتقام بدی ازم گرفت .. خیلی درد بدی داشت .. درسته نذاشت یکم دیگه به مقصد نهایی برسیم ولی خب الان یکم خیالم راحت تره . امیدوارم به نتیجه مطلوب رسیده باشیم . بخاطر یه اشتباه و راهنمایی غلط ۵ ماهه منتظر این لحظه بودم. 7 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۴ پاسخ چلچله ها را، تو بگو! قصه ابر هوا را، تو بخوان! تو بمان با من، تنها تو بمان! در دل ساغر هستي تو بجوش! من همين يك نفس از جرعه جانم باقي ست، آخرين جرعه ي اين جام تهي را تو بنوش! 13 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۴ بتو سپردمش خدا جون .... مواظبش باش 11 لینک به دیدگاه
yanāl 2221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۴ زمین داره میچرخه دنیا داره میگذره و میره لحظات در حال گذرن و آدما تمام عمر تلاش میکنن زودتر از دنیا زودتر از لحظات حرکت کنن دائم در حال تکاپو دویدن و گذشتن هستن ..... میخوایم فقط برسیم به هدف......میخوام بیستم و نگاه کنم فکر میکنم آدما نیاز به ایستادن و نگاه کردن دارن میخوام سرعت گذشت زمان و دنیا رو حس کنم ایستادن همیشه به معنای عقب افتادن نیست خیلی وقتا درک نگاه کردن فراتر از دویدن هست 11 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۴ آهااااااااااااااااااای روزگار من خیلی قوی هستم. من دست از مبارزه بر نمیدارم من کم نمیارم من تسلیم نمیشممممممممممممممممممممممممممممممممم گفته باشم!!!:vahidrk: 10 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۴ داداشم دوتا گل "حسن یوسف"واسم گرفته آورده بینهایت خوشگلن:hapydancsmil: عاشقتم داداشییییییییییی:aghosh: همه دنیا یه طرف.داداش کوچیکه یه طرف:hapydancsmil: 14 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۴ یه حس پدرانه ..... وقتی بابایی دخترش میره خونه بخت یه حسی داره دوگانه هستش هم پشت سرش دعای خوشبختیش هم جدا شدن یه عضو مهم و حیاتی مثل قلب از تنش دارم همین حس رو تجره میکنم مثل اینکه عسل و فلفل رو مخلوط کردم تو اب میخوام سر بکشم این حس رو دارم الان حس غریبیه ..... دختر خیلی خیلی دوست دارم ولی این حس یکم ...اره سخته خیلی 11 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۴ اومدم بنویسم ولی حرفمو قورت دادم.. گفتم بیخیال.. تو دلم و قلبم نگه دارم بهتره.. چقدر تو دلم سوال دارم از خیلی ها.. ولی میترسم بپرسم ازشون که جوابی دریافت نکنم اینکه چقدر سخته بغض داشته باشی و حرف ولی نتونی به کسی بگی.. ولی همینه زندگی.. زندگی یه بغچه است پراز خاطره ها و حرفای نگفته.. چی بگم.. هیچی.. سوالم از یه سری از دوستانه ولی هرجاهستید خوش باشید.. همین که خوبید کافیه. 12 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۴ اومدم بگم آجی م عقد کرده و خوشحالم:hapydancsmil: الان ساعت 15 و 31 دقیقه! (زهرا خانوم:hapydancsmil:) 19 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده