رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

خداجون ممنون

خیلی خوشحالم که تو این دنیا هنوزم مامانم هست که با ارامش به حرفام گوش بده و در اخر بجای نصیحت فقط بگه مواظب خودت باش

خدایا کاش منم مثلمامانم اروم بودم

  • Like 13
لینک به دیدگاه

بالاخره دفتر جدیدی تو زندگی منم باز شدا

از یه نواختی داشت حالم بهم میخورد یهویی عینکی شدمicon_pf%20(34).gif

حالا از من انکار از دکی اصرار w000.gif

عینه قوانین فیزیک و قانون اینرسی با شرایط مخالفت کردم یهو لامصب ترمز دستی رو کشید با سر منو انداخت جلوwhistle.gif

ای بمیری رزگار هرچی میکشم از دسته توئه:ws3:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

بوی بهار میاید انگار

هوا داغدار رفتن اسفند است

 

مردم در تکاپو هستند ، ابرها در حال بده بستانند

غریبست کودک تنها با پنجه هایی سیاه ، نزدیک پل پارک وی

 

دخترکان و پسرکان به دنبال "برند" لباس خویشند

مردی زیر بغلش را می دوزد

 

تُنگ کودکی خالیست مانند قلبش

مادرش که هیچ ، خدا هم داغدار تنگ بی ماهیست

 

ماهی پلو ندارند ، تن ماهی گران است

مادر عشق دم می کند ، عشق ترشیه چهل روزه دارد

 

 

هائد

  • Like 19
لینک به دیدگاه

بخش اعظمی از مردم ایران جاسوس مادرزادی به دنیا اومدن از کودکی با بهترین نوع آموزش که بزرگترین سازمان های جاسوسی هم قادر به ارائه همچین آموزشی نیستن:hanghead:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

ديروز كه داشتم برميگشتم خونه، سر راه يه صحنه اي رو ديدم كه دلم خالي شد از خوشحالي...حتي تو اون لحظه به زور هم نميشد لبخند زد...:sigh:

2 تا دختر كوچولو صورتشونو سياه كرده بودن كه بشن عمو نوروز!... دلم گرفت...مگه عمو نوروز دخترم ميشه؟؟!!:sigh:

هي روزگار...اونا هنوز خيلي كوچيكن براي درك بي رحمي تو!:sad0:

شايد اونا نمي فهميدن ولي من ديدم نگاه حريص و بي رحم بعضي آدما رو كه از توو ماشينشون به اون 2تا طفل معصوم كه حتي 9 سال سن نداشتن خيره شده بود!!...:sad0:

...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

9 ساعت رو پا بودم...یعنی رسماً کف پا و زانو برام نمونده...اگه پسر بودم تا حالا 10 باره از سربازی معاف شده بودم :imoksmiley:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

فراموشت نمی کنم

 

من هیچ وقت تو را فراموش نمی کنم،چون تو در دلم کلبه ای ساخته ای.این کلبه ی کوچک و ساده برای من مانند قصری زیبا و افسانه ای می ماند.وقتی هر روز سری به این کلبه می زنم و دیوارهایش را نگاهی می اندازم و خاطرات زیبای با تو بودن را نظاره می کنم، چگونه می توانم تو را فراموش کنم.

 

چگونه می توانم فراموشت کنم،وقتی آهنگ قشنگ صدایت درون گوش هایم می پیچد،وقتی حرف های شیرینت بر روی لبانم جاری است.وقتی که با طلوع خورشید،به هر کجا قدم می گذارم،تو همراهمی.چگونه می توانم فراموشت کنم وقتی درون کلبه ی دلم زندگی می کنی.

 

تو بگو،چگونه فراموشت کنم،وقتی روی قلبم یه اسم حک شده است،تنها یه اسم.جنس این اسم از باد نیست که زود از یاد برود. جنس این اسم از خون است،از آب،از هوا و از خاک.این ها چیزی نیست که به سادگی از یاد برود. بدون این ها زندگی ممکن نیست، حالا من چگونه می توانم بی یاد تو زندگی کنم.

 

من هیچ وقت تو را فراموش نمی کنم،چون تو به من پرواز کردن را آموختی. هر زمان که بر روی آسمان این شهر پرواز می کنم،به یاد لحظه های آموختن پرواز می افتم و تو. از اون بالا عاشقای زیادی را می بینم، ولی هیچ کدام از آن ها مثل من نیستند،عشق من مثل بعضی از عشق های امروزی نیست، چون من تو را هیچ وقت فراموش نمی کنم حتی اگر به من ناسزا بگویی.

 

من تو را فراموش نمی کنم ، زیرا تو مثل آب های روان به من حیات بخشیدی.

 

چگونه می توانم تو را فراموش کنم، وقتی تو منشا دوست داشتنی.

 

و حالا تو چگونه مرا فراموش خواهی کرد....؟

 

چگونه......

  • Like 6
لینک به دیدگاه

بعضی نعمتا تو زندگی آدما,موقتی اند.خدا یه روز میده و روز دیگه پسشون می گیره. اول خودت نمی فهمی اون یه نعمته.اونم از نوع خیلی ارزشمندش.به وسط های راه که می رسی ,می فهمی عجب جواهری تو مشتته!

به آخر خط که می رسی,روز به روز بیشتر حس می کنی که داری از دستش می دی.گه گاهی یه اشکی هم می ریزی و دلت می گیره.نقطه اوج داستان می دونی کجاست؟جایی که خدا ازت می گیردش...وای که چه لحظه ی وحشتناکیه!!تمام عالم روی سرت آوار میشه و دلت می خواد تا آخر عمرت گریه کنی!!... دلت نمی خواد رفتنشو باور کنی.

آخه اون تنها کسی بود که به حرفات با دقت گوش می داد...معجزه و مرحم و یاور بود...

مث یه سایه واست بود توی یه ظهر داغ تابستونی وسط کویر تنهایی و بی کسی...حالا , بعد از رفتن اون آدم تو موندی بی دوست! روزا و شبایی می رسه که خیلی دلت هواشو می کنه.دلت می خواد می تونستی پیشش باشی...باهاش بخندی...گریه کنی ...

 

گاهی اوقات آدم دلش تنگ میشه واسه یه نفر که خیلی دوستش داره...یه نفر که بدون در نظر گرفتن جنسیتش...به خاطر نوع خاص انسان بودنش بهش علاقه منده...

 

آدم...!! احساس پاک نسبت به یه آدم بدون توجه به اینکه اون یه زنه یا مرد,خیلی زیباست چون می دونی که راه غلط نمی ری! راهی نمی ری که آخرش نارضایتی خدا از بندش باشه.

کاش می شد بعضی لحظه هارو...بعضی آدما رو جاویدان کرد...افسوس...!!

 

 

 

برای .............. بزرگ انسانی که انسان بودن را از او آموختم...

  • Like 11
لینک به دیدگاه

جدیدا مطلب کپی پیستی زیاد میبینم...........ایا قوانین عوظ شده؟؟؟؟؟؟:whistle:

 

ترجیحا سعی کنید مطالب کپی نزارید و نوشته ها از خودتون باشه.

 

برای شعرهای کپی می تونید از تاپیک های کلبه شعر استفاده کنید.

اگه اره ک ما هم شرو کنیم ........:hanghead:

 

........

  • Like 11
لینک به دیدگاه
ســـلام

 

به دلیل سنگین شدن ، تاپیک قبلی بسته شد.

 

ترجیحا سعی کنید مطالب کپی نزارید و نوشته ها از خودتون باشه.

 

برای شعرهای کپی می تونید از تاپیک های کلبه شعر استفاده کنید.

 

برای ادامه بحث یا نظر درمورد نوشته های دوستان می تونید از پیام عمومی و پیام خصوصی استفاده کنید.پس از نوشته های هم نقل قول نگیرید.

 

درصورت مشکل داشتن با کاربری سعی کنید مشکل رو بین خودتون حل کنید و بهم کنایه نزنید.

 

فقط شکلک و یا فقط عکس در پستی قرار ندید.

 

ممنونم از همکاری همه دوستان :icon_gol:

 

یاداوری :a030:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

امیدوارم روزی برسه که هر کسی متوجه اشتباهش بشه و اگر متوجه اشتباهش شد، شهامت اقرارش رو داشته باشه. شاید 90% آدمها متوجه بشن ولی فقط ده درصد حاضر میشن بپذیرن اشتباهشون رو... امیدوارم اون روز برسه و امیدوارم خودم هم جزو همونها باشم که به اشتباهاتشون همیشه اعتراف میکنن... اعتراف به اشتباه از بزرگی افراد سرچشمه میگیره...

  • Like 11
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...