sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۲ خوشحالم که فکر میکنم تو هم به فکر من هستی خوشحالم که حس میکنم راهی که به تو ختم میشه حتما بهترین راهه حالا هرچقدر هم سخت و سرد و تاریک باشه حتی اگه یه جاهاییش نق بزنم می دونم که حواست هست تو این راه می تونم بعدها یه حرفی داشته باشم تا بهت بگم یه حرفی که تو رو هم خوشحال میکنه 14 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۲ یه خبر خیلی بد الان تو اخبار شنیدم...خیلی ناراحت شدم... یه بچه 14-15 ساله به خاطر خداحافظی فرهاد مجیدی سکته کرده بود و به رحمت خدا رفته بود... غلامشم... خدایش بیامرزد... 12 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ یه موضوع باحال ...هی یادش میفتم خندم میگیره با یکی از بچه ها رفته بودیم بیرون...بحث شد سره این که دخترا بابایی هستن...پسرا مامانی.... گفتم : نه این بستگی داره به خود آدم.... گفت: نه به جون خودم.... مامان من روم خیلی حساسه... مخصوصاً پسر اول... رضا که هست : باقالی پلو با گوشت ماهیچه....رضا که نیست تخم مرغ:ws28: خواهر برادرام می گن: 2 ساله رفتی اونجا ما یه غذای درست حسابی نخوردیم 12 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ الان یه ساعته هر کاری که میخوام پا شم بکنم یه ندای درونی بهم میگه حسش نیس در نتیجه همچنان نشستم 5 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ هرساله رسمه صبحای دهه اول محرم مراسم پر فیض زیارت عاشورا برگزار میشه به همراه صبحانه ، بعد از این مراسم پر فیض که همراه با سوز و گدازه مراسم پرشکوه جک گویی شروع میشه سر سفره صبحانه ، خلاصه تا ساعت 8 دور همی میگیم و میخندیم و وقت اون ارباب رجوع بدبخت هم که ارزشی نداره ، خلاصه در حال جمع کردن ثوابیم این روزا حسابیییییییییییییییییییییی، حالا اگه این ثواب رو نخوایم نمره ارزشیابی آخر سال و حراست مارو به فیض کامل خواهند رسوند:ydm47612zsesgift969 11 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ با ادما طوری صحبت کنید که لیاقتشو دارن و از آدمی که پشت سر شما حرف ناروا میزنه به شدت دوری کنید 10 لینک به دیدگاه
Mahdi Eng 22940 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ ============================= وقتی برگ های پاییز رو زیر پات له می کنی، یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن ... ============================= نبودن با کسی که دوستش داری و بودن با کسی که دوستش نداری همه اش رنج است پس اگر همچون خود نیافتی مثل خدا تنها باش کوروش کبیر ویرایش پست پاسخ پاسخ با نقل قول 9 لینک به دیدگاه
kimia 4172 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۲ امروز چقدر خسته ام دو هفته پر از خستگی ولی چه حس خوبی دارم بعصی خستگی ها لذت بخشند به قول یه دوست خوب "چه جالب!" 7 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ «ارزششو داره؟» این سوالیه که این چند وقت بدجوری خودشو میندازه جلوی هر کاریم که مربوط به آینده میشه شایدم یه جاهاییش حرف از تقابل بین سنت و مدرنیته میشه حتی گاهی شده جنگ بین منطق و احساس خدا آخر و عاقبت ما رو بخیر کنه 10 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ دنبال یه اسم کره ای قشنگ واسه خودم میگردم بالاخره مایی که تو کره شمالی 2 زندگی می کنیم باید یه اسم قشنگ کره ای هم داشته باشیم ، جومونگ ای جد بزرگ روحت شاد:girl_in_dreams: 7 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ لذتی که تو کش آوردن بدن بعد از خواب هستش تو خود خواب نیست 9 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ امروز چه روز خوبی بود!! سخت بود و خسته کننده اما نتیجه ش شیرین بود *************** بازم محرم شروع شد و نذریاش. خوبه! دوس دارم. ولی گاهی دلم میسوزه. خب عزیز من! شما که داری خرج میکنی، شما که نیتت خیره، خب درست خرج کن! شربت و شیر و حلوا و آش و شله زرد و خرما به درد کی میخوره غیر اسراف کردن. خب جمع کنید این پول رو صرف یه کار خیر یا اطعام فقرا کنید. به خدا ثوابش بیشتره حالا ما گفتیم :| 7 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ دلم کار دست است خودم بافتمش تارش را از سکوت پودش را از تنهایی همین است که خریدار ندارد 5 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ امروز اتفاقای خاصی برام افتاد که خیلی جالب بودن اما یه خبری یه ساعت پیش شنیدم چشام 4تا شد که اصلا اتفاقای امروز یادم رفت به کلیه پسر 19ساله که قراره سربازی بره با یه دختر 15ساله عقد کردنو تعجب انگیزترین قسمت اینه که 3سال بود دوست بودنیعنی یه پسر 16ساله و دختر 12ساله 3سال با هم بودن و الان میگن داشتیم به شناخت قبل ازدواج میرسیدیم و دارم فک میکنم بچه تو این سن چه میدونه ازدواج چیه؟ 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ یکی از همکاران میگه محیط کار عین زندگی هست مجبوریم باهاش سازش کنیم و یه وقتا گذشت کنیم . . . راست می گه باهاش شدیدا موافقم . . . ولی کاش بفهمن . . . 16 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ چه جنسی داشت چوبی که پینوکیو رو ساخت؟... چه حالی داشت پدر ژبتو در حال تراش یک چوب؟... چه حسی داشت وقتی پینوکیو فهمید که پسر واقعی نیست؟... چه خیال خامی داست که فکر می کرد با کاشتن سکه ی طلا درخت طلا سبز می شه؟!... . . . داستان ها رو که ورق می زنم...یقه ی شخصیت خیالی رو می گیرم و می بندمش به مشت و لگدِ سوال های به جا و نا بجای خودم... و اونم یک کلام می گه...همینی که هست! باید یک حس هایی..یک موقعیت هایی...یک آدم هایی...یک باورهایی...یک بودن هایی رو قبول کنیم... این "باید" که گذاشتم اول سطر قبل...از حکم می آد...حکمی که روزگاره... پا رو زمین بکوبی...چنگ بزنی بهش...مثه مشت مورچه می مونه به فیل.... باید قبول کنی... 17 لینک به دیدگاه
millan 1272 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ روزي از روزها سارواني با شترهايش از شهري رد ميشد با باري از شيشه .گزمه (نيرو انتظامي) جلوي اورا گرفت و ضربتي به بار زد و گفت چيست بارت ! ساروان جواب داد اگر يكي ديگر بزني هيچي ! اینه حس وحال امروز! 8 لینک به دیدگاه
millan 1272 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ میخوام دربارهی هیچ صحبت کنم و موضوع سخنرانی من هیچه پس همینجور حرف میزنم به هیچجایی نمیرسیم و دربارهی هیچ سخن میگم و اگه بخواین چرت بزنین راحت باشین چون هنوز دارم دربارهی هیچ حرف میزنم اگه هم میخواین جلسه رو ترک کنین برین هنوز به هیچجایی نرسیدیم و همچنان داریم دربارهی هیچی حرف میزنیم پشت جلد کتاب قهوه و سیگار جیم جارموش 8 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۲ عجبا!! چرا اینجوریه؟؟ بیخیال بابا!! جدی نگیر! رفاقت رو بچسب! یعنی یادت رفت؟! 10 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۹۲ چرا خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا :انگور خوب، نصيب شغال ميشه 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده