هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ محل کارم تغییر کرده از فردا باید یه جای دیگه و با یه دسته ادم دیگه کار کنم خب من تو بخش فعلی تقریبا 7 سال کار کردم ولی الان که دارم میرم تقریبا مثه امام خمینی در لحظه ورودش به ایران هیچ احساسی ندارم یکی از دلایل انتقال من برخورد های بود که با ریس داشتم ایشون اهل تبریزاند که تنها میتونم درموردش بگم خیلی متاسفم براش. به هرحال چند ماه اینده باید اموزش و فعالیت های تازه ای داشته باشم . 13 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ عشق ینی این که... هر روز ترسِ اینو داشته باشم.. یهو بی هــوا بهم بگی: دیگه دوسـِـت نــدارم... عشق ینی ترسِ از دست دادنِ تـــو! من میترسم پس عاشــقـــم...!!! 10 لینک به دیدگاه
masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ خدا نکنه بعضیا برای ادم کاری کنن . تا عمر داری باید بگی مرسی . به خودت بگی عجب حماقتی کردم به این رو انداختم . 12 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ گاهی هست که... باید کاری رو میکردی ...ولی نکردی باید حرفی رو میزدی.... ولی نزدی باید یه احساسی رو منتقل می کردی... که نکردی اون موقع ها ...البته یه خورده بعدش ...یه فکری تو ذهنت مدام میگه... آخه چرا نتونستی ولی دیگه دیر شده با خودت میگی ...نکنه مسیر زندگیم به این باید ها مربوط میشد ....و من نتونستم یه خود درگیری بدی داری الان درگیر خودمم...کاش با یه چَک همه چی حل میشد...ولی افسوس که نمیشه 12 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دوستانم اینجا نابند طلا سیری چند؟! 18 لینک به دیدگاه
millan 1272 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۲ ز مثل زندان انفرادی با مهر ابد ن مثل نفرت د مثل دویدن های بی ثمر گ مثل گلایه های بغض الود ی مثل یبوست روح وذهن زندگی زیباست! 8 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ توانی برای تایپ کردن ندارم ... http://www.noandishaan.com/forums/thread64656-6.html#post1239102 15 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ یه وقتایی نمیدونی به یکی چجوری بگی نامـــرد که حق مطلبو ادا کرده باشی و طرفم بفهمه که چقدر برازنده این صفت ه گاهی وقتا واقعا کلمات و جملات تو بیان حقایق و خصلت های درست و نادرست آدما لال میشن 14 لینک به دیدگاه
venoos*m 593 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ سکوت .............فاصله .........هیچ یک نمیتوانند دلها را از یکدیگر دور کنند ...... 7 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ ساعت ها... بی وقفه از تو می نویسم با قلبم می نویسم تو می خوانی...شاید هم... سکوت می کنی...نادیده می گیری برای دیگری می نویسی اشک می ریزم...سکوت می کنم با قاصدک ها همراه می شوم با قلبم می نویسم وتو باز هم برای دیگری... این است تسسل عشق نافرجام مان نازنین فاطمه جمشیدی 6 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ هر روز با تو در سرزمین رویا قدم میزنم. هر روز با عطر تن تو رویاهایم را معطر میکنم. در حالی که تو عشق منی اما من در حسرت آغوش تو ام. تو از من رویت را برمیگردانی اما من عاشق نگاه تو ام. تو در برابرمن سکوت میکنی اما من تشنه شنیدن صدای تو ام. تو از من بی اعتنا میگذری اما من در حسرت روزی هستم که بی ریا پناهم باشی.... نازنین فاطمه جمشیدی 5 لینک به دیدگاه
maryam banoo 3238 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ تو که در فکر منی مرگ مرا سر برسان انتظار همه را نیز به آخر برسان همه پرورده ی مهرند ومن آزرده ی قهر خیر در کار جهان نیست ، تو هم شر برسان لاله در باغ تو رویید و شقایق پژمرد به جگر سوختگان داغ برابر برسان مردم از ماتم من شاد و من از غم خوشحال شادمانم کن و اندوه مکرر برسان مرگ یا خواب ؟!چقدر این دو برادر دورند مژده ی وصل برادر به برادر برسان 3 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ محبوب دوست داشتنی ام تو کجایی؟؟؟؟؟ این روزها دستانم تورا کم میآورند با هر نفس در ورطه تنهایی های گاه وبی گاهم رها می شوم... تا به آرامش برسم باز هم نا ارام ... نا مطمئن نفس میکشم.. نمیدانم شاید زمان همه چیز را به نحو احسن تغییر دهد... شاید بتوانم با اشکهایم کنار بیایم اما با دوری تو هرگز... نازنین فاطمه جمشیدی 4 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ مرتب می گویی من....! تکرار می کنی تو......! لحن صدایت فریادی دلخراش است روحم زخم بر می دارد... دیگر من و تویی وجود ندارد!!! مرا را در آغوش بکش آنقدر ارام و عاشقم که باور می کنی ... جزی از وجود تو ام! نازنین فاطمه جمشیدی 5 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ اشکهایم مامن ناگفته هاست... ناگفته های من...ناگفته های تو دوستت دارم های من...سکوت مبهم تو... نازنین فاطمه جمشیدی... 11 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دختر همسایمون با دوس پسرش بهم زده ، از صب تاحالا انقد کولی بازی درآورده همه ی ساختمون خبردار شدن دلم برای پسره سوخت واقعا ... چه موجودی رو تحمل می کرده تاحالا 12 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ این روزها خودم هم به سختی نازنین را می شناسم... دختر بهار... لیلی یار... شده مسافر غرب انتظار... همدم اشک و آه یه دلخسته تنها بدون تکیه گاه... تلخ... سرد ...بی احساس... یه گل رز پزمرده و حساس... آینه که جای خود دارد... نازنین فاطمه جمشیدی 9 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ این حرفو نزن عزیز دلم... . عشق بزرگترین موهبت خداست بهتره برای لیلی قرن حاضر دعا کنیم تا صبر و آرامش به زندگی اش برگرده... 8 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ نقل قول نمی گیرم که سارا عصبانی نشه شما هم پاک کن نقل قولو . خب من اسم هرچیزی رو عشق نمی ذارم ... تفاوت برخورد من با شما اینجاس ... 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده