گـنـجـشـک 24371 ارسال شده در 11 اسفند، 2012 آخیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش خدا رو شکر!!!:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v 3
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 11 اسفند، 2012 ممنون از دوستان بازم پیشنهاد حالا بعد از این موضوع دارید بدید که چی کنم
goddess_s 16415 ارسال شده در 11 اسفند، 2012 به نظر من وقتی شما انقد اعتماد به نفس نداری که کسی که میخوای شریک زندگیت باشه صحبت کنی کلا شرایط ازدواج رو نداری 2
3Tilla 3844 ارسال شده در 11 اسفند، 2012 به نظر من وقتی شما انقد اعتماد به نفس نداری که کسی که میخوای شریک زندگیت باشه صحبت کنی کلا شرایط ازدواج رو نداری بابا بی خیال.بنده خدا رفته گفته.چرا انقدر بهش میگین بی اعت... برادره من بقیشو دعا کنید هرچی خیره پیش بیاد و با چشمان کاااااااااااااااملا باز و هوشیارانه دوره آشنایی رو طی کنید.به دور از جو زدگی و احساس. موفق باشید 3
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 12 اسفند، 2012 خوب امروز صبح که رفتم خانم صدام کرد رفتم پیششون بعد گفت دیشب به برادم گرفتم این هم شماره داداشم است رو برگه نوشت و داد به نظرم قبل از تماس به حداقلمادرم بگم که ببینم نظرشون چیه درمورد این اختلاف سنی و ازدواج بعد به دادشش زنگ بزنم یا بگم مادرم یا پدرم به داداشش زنگ بزنه یا شاید مخصوصا شماره دادشش رو داده که ببینه چند مرده حلاجیم اول یک صحبتی داشته باشه چون این داداشش همین شهر است دوستان با تجربه نیازمنده تجربه شما هستم حالا هدف از ازدواج چیه؟ مثلا چه چیزهایی باید گفت چند نمونه بگید 2
3Tilla 3844 ارسال شده در 12 اسفند، 2012 حالا هدف از ازدواج چیه؟ مثلا چه چیزهایی باید گفت چند نمونه بگید مگه آزمون استخدامیه که میگین چی بگم؟شما قبل از اینکه تصمیم بگیرین به ازدواج باید این سوالا رو از خودتون میپرسیدین.مشاورا میگن مرحله خود شناسی....... خب شما چه دلایلی داری برای اینکه دوتا بشی یا همراه داشته باشی؟قرار نیست ایده آل جواب بدین. البته من تجربه آنچنانی ندارم. تو ایراد گرفتن یکه یکم....هیچ دووشواری هم نداره
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 12 اسفند، 2012 مگه آزمون استخدامیه که میگین چی بگم؟شما قبل از اینکه تصمیم بگیرین به ازدواج باید این سوالا رو از خودتون میپرسیدین.مشاورا میگن مرحله خود شناسی.......خب شما چه دلایلی داری برای اینکه دوتا بشی یا همراه داشته باشی؟قرار نیست ایده آل جواب بدین. البته من تجربه آنچنانی ندارم. تو ایراد گرفتن یکه یکم....هیچ دووشواری هم نداره خوب من میخواهم جواب دیگران رو بدانم وراهنمایی دیگران تابدونم چی بگم نه اینکه دروغ بگم فقط نمیدونم چی باید بگم
black banner 9103 ارسال شده در 12 اسفند، 2012 من دارم واس نوه ام زن ميگيرم تو هنوز به نتيجه اي نرسيدي ؟؟؟ 5
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 12 اسفند، 2012 من دارم واس نوه ام زن ميگيرم تو هنوز به نتيجه اي نرسيدي ؟؟؟ عجله کار شیطونه
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 14 اسفند، 2012 الان این خانم به داداشش گفت منم به مادرم الان به پدرم گفت پدرم سخت مخالفهدلیل مخالفتشون همین اختلاف سنیه خوب من میگم درسته اختلاف سنی وهمینی که من فکر میکردم میگن که اون بزرگتر بعد تو زندگی ان خانم بهت میگه من بزرگتراز تو هستم ونظرمن درسته و.. میگم خوب باید اشنا بشیم با این دختر ببینیم اصلا اینجور ادمی هست؟ میگن چرا ان دختر شماره داداشش رو بهت داد اینقدر حوله میگم خوب منطقی بخواهید فکر کنید به نظر من کار درستی کرده که خواسته اگر صحبتی دارم با داداشش کنم یا درحضور داداشش همینطوری سرخود هی باهاش صحبت نکنم البته این رو ان دختره نگفته من خوب برداشت مثبت میشه این رو کرد برداشت منفیشم همین حول بودن است اما خیلی دوست دارم یکی دو جلسه باهاشون صحبت کنم و اولویت ها و نظرات همیدیگر بدانیم ولی اگر این نظرات وعقیده ها بگم کلا یک جورایی اگر قضیه کنسل بشه میشه اتو دست همیدیگر که از زندگی کاملا خصوصی وریزه کاری های همیدیگر خبردار میشیم واقعا توی این دوجلسه ببینم به غیر از اختلاف سنی دیگه مشکل دیگری نداریم چون واقعا این سوالات ی که نوشتم خیلی به نظرم خوب است که اگر جوابشون همه مثبت باشه برام اصلا به فکر اختلاف سنی نیسیتیم و اشنالا مشکلی نیست ولی اینطوری خانواده مشکل دار میشه که یکی از دلالی مهم خانواده است که باید راضی باشند حالا گفتم خوب شما بیایید ببینیدشون ولی از ان اول دارند به دید منفی نگاه میکنند چی کنم؟ نمیدونم چی شد دیروز فقط یک مخالفت کوچیک داشت مادرم که بعد راضی شده بوداما امروز زنگ زد گفت با پدرت صحبت کردم مخالف بود اینجور که معلوم شده خودش هم مخالف شده ولی خودشون هم نمیدونم مخالفتشون جدی نیست یعنی دلیل منطقی ندارند ولی همش فکر میکنم سو برداشت کردند که دختره اومده گفته من خوشم اومده ازت وشماره داده میگم من رفتم پیش دختره درخواست کردم و ایشون هم خودش اول کار گفته اختلاف سنی دوسال داریم ایا مشکلی ندارید و ایا خانوادتون مخصوصا مادرتون با این اختلاف سنی مشکلی نداره؟نمیدونم اینها چرا سو برداشت کردند فکنم میگم خوب اومده فرداش شماره تلفن داداششو داده میگه نکنه میخواهد داداشش بگه بیا خانه ما میگم این چه حرفیه از شما بعیده چنین حرفی بزنید میگم به نظرتون یکی از یک دختری خواستگاری میکنه دختره چی باید واب بده به نظرم دختره منطقی ترین کار را کرده که شماره داداشش رو داده حالا قصد ونیتش نمیدونم ولی دید مثبت اینه که نمیخواد هینطوری حرف بزنیم شاید میخواهد درحضور داداشش یا اول داداشش یک بررسی کلی کنه بعد اجازه بده با خواهرش حرف بزنم کار بدی نکرده میگه باشه بازم فکر میکنم با پدرت بهت میگم 10روز دیگر که دارم مام حضوری صحبت میکنم میگم پس به داداشش زنگ نزنم یکدفعه دختره نگه اومد درخواست داده شماره گرفته دیگه در رفته؟ میگه مگه میخوای همین 1ماه دیگر عقدش کنی میگم نه یک سال دیگر 2سال دیگر اول باید اشنا بشیم اصلا ببینیم با هم سازگاریم بعد نه به دیروز فکر کردیممادرمون راضی و نصف بیشتر کارها انجام شده نه به امروز الان خدایش از روی احساس اصلا دارم نمیگم کلا تا مقداری سر عقل اومدمولی خوب اگر حرفشون منطقی باشه میگم باشه بدون هیچ شکی و به تصمیمشون احترام میگذارم-ولی اخه حرفشون منطقی نیست اصلا ندیده وتازه احساس میگم با دید منفی کلا دارند نگاه میکنند اره کاشکی اول نمیگفتم دوسال اختلاف سنی دارند اول میدیدند بعد سن میگفتم ولی چی کنم من ادم صاف و صادقم دوست ندارم مخصوصا توی اینجور مسائل دروغ بگم ماندم چی باید کنم توی این مدت تا سعی داشتم دررعایت احترام کارهامو خودم انجام دادم و حرف حرف خودم بودهولی حرف مادرم بیشتر برو داره تا دیگران اخه به نظرم این دختر خانم وقتی شماره تلفن داداشش رو داده یعنی میگه فعلا با من حرف نزن در این مورد اول با داداشم یا خانوادتون با داداشم اینطور شما برداشت نمیکنید؟ والا اره من با ایشون صحبت کنم و سوالات بگم و جوابهابشنوم خیلی بهتره ولی از نظر احترام به خانواده اینجوری به راهنمایی کنید 2
mahboobeyeshab 1399 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 من و دیگر دوستان که اول بار بهت گفتیم ببین خانوادت مشکل ندارند با اختلاف سنیتون!!!! شما وقتی با خانم حرف زدی باید پای حرفت مث مرد وایسی!!! حالا کاسه چه کنم چه کنم دستت نگیر و توی پیشنهادت مصر باش نه اینکه جلوی خانوادت وایسی بلکه به اونها بگو که ایشون همکارت هستند و تا حدودی ایشون رو قبول داری.....با برادر خانم هم تماس بگیر چون اون خانم درستترین کار و منطقی ترین کار رو انجام داده و با برادرش درباره شما حرف زده! واینکه فعلا قصد دارید با هم حرف بزنید سریع که سر سفره عقد ننشوندنتون....نمیفهمم چرا خانوادتون جبهه گرفتند البته یه جورایی حق دارند چون از خانم شناختی ندارند..... از خانوادتون بخصوص مادرتون بخواید که به دیدن خانم بیان و از نزدیک ایشون رو ببینند تا حرف زدن اتی شما هم با خانم بلامانع باشه.... موفق باشید 4
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 14 اسفند، 2012 من و دیگر دوستان که اول بار بهت گفتیم ببین خانوادت مشکل ندارند با اختلاف سنیتون!!!!شما وقتی با خانم حرف زدی باید پای حرفت مث مرد وایسی!!! حالا کاسه چه کنم چه کنم دستت نگیر و توی پیشنهادت مصر باش نه اینکه جلوی خانوادت وایسی بلکه به اونها بگو که ایشون همکارت هستند و تا حدودی ایشون رو قبول داری.....با برادر خانم هم تماس بگیر چون اون خانم درستترین کار و منطقی ترین کار رو انجام داده و با برادرش درباره شما حرف زده! واینکه فعلا قصد دارید با هم حرف بزنید سریع که سر سفره عقد ننشوندنتون....نمیفهمم چرا خانوادتون جبهه گرفتند البته یه جورایی حق دارند چون از خانم شناختی ندارند..... از خانوادتون بخصوص مادرتون بخواید که به دیدن خانم بیان و از نزدیک ایشون رو ببینند تا حرف زدن اتی شما هم با خانم بلامانع باشه.... موفق باشید خوب خانوادهام مشکل دارند با اختلاف سنی دلیل نمیشه که فقط به خاطر یک اختلاف سنی خوب شاید چیزهای دیگر تفاهم داریم فقط یک اختلاف سنی کی گفته من پا پس کشیدم فعلا منتظر میمانم تا مادرم بیاد یک 15روز دیگر میاد به این خانم هم میگم برای اینکه اشنایی و رابطه کمی رسمی تر باشه به مادرم گفتم بیاد تا درحضور ایشون بیشتر با هم اشنا بشیم و صحبت کنیم 2
mahboobeyeshab 1399 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 اول بار کاش به خانوادتون گفته بودی!!!یا اینکه تفاوت سنیتون رو نمیگفتی! حالا انقدر خانواه توی گوشت میخونند و میگن و میگن که دلت رو میزنند!!!!من داشتم این مورد رو! بیچاره خانمها! 4
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 14 اسفند، 2012 اول بار کاش به خانوادتون گفته بودی!!!یا اینکه تفاوت سنیتون رو نمیگفتی!حالا انقدر خانواه توی گوشت میخونند و میگن و میگن که دلت رو میزنند!!!!من داشتم این مورد رو! بیچاره خانمها! تنها اشتباهم همین بود که درجا گفتم 2سال بزرگترند ولی باید دیرترمیگفتم که اول ایشون میدیدند بعد میگفتم هرچند از یک نظر هم بدتر میشد اگر ایشون میدیدند و ایشون میگفتند من 2سال بزرگتر هستم کار خرابتر میشد. الان پا در هوام یک طرف میگم به داداشش زنگ بزنم یک طرف فکر میکنم بدتر خانواده خودم حساس تر میکنم وبگذارم 15روز دیگر مادرم میاد بعد فقط یک اطلاعی به این خانم بدهم که برای اینکه مادرم داره میاد تا ازنزدیک همدیگر ببینیم برای همین تماس نگرفتم تا حالت رسمی تر بشه و اشنایی بیشتر 2
Farnoosh Khademi 20024 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 قبل از اینکه به اون خانوم بگی باید با خانواده ات مشورت میکردی. بهترین کاری که الان میتونی انجام بدی اینه که به اون خانوم بگی یه مدت صبر کنه تا خانواده ات بیان تهران. دیگه بقیه اش رو به خانواده ات بسپار.اگه اون خانومه رو قبول داشته باشن.فکر نمیکنم دیگه به اختلاف سنی تون گیر بدن. 2
fariba-1 23 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 سلام امان از زمانی که خانواده با یه آیتم از طرف مقابل مخالف باشند، اینطوری بگم که تا خدا خداست هر بار شما دو تا بهم تو بگین برمیگردن میگن مربوط به همون چیزیه که ما گفتیم بهت و گوش نکردی. مگر اینکه بار و بونه رو بردارین و از شهری که خانواده هستن برین و بشه دوری و دوستی وگرنه این تفاوت تا آخر عمر یه سوژه میشه واسه سست کردن شما نسبت به زندگی زناشویی. با تشکر فریبا 4
3Tilla 3844 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 یه فرضیه: به این فکر میکنم که اگه اون خانم اینجا عضو باشه و همه ی اینا رو خونده باشه چی میشه؟ یا عضو نباشه تصادفا این موضوع رو پیدا کنه 4
no_andish 2328 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 سلام چقد موج منفی میدید شماها! شما اصلا نگران این موضوع نباشید، به نظر منم بهترین راه اینه که بمونید تا مامانتون بیان و ایشونو ببینن، وقتی ببینن خیلی ویژگی های مثبت داره این دختر خانم، مسلما راحت تر می تونن این اختلاف سنی رو نادیده بگیرن شما الان چه بخواید چه نخواید باید برید جلو، پس اصلا شک نکنید و فکر نکنید همه چی خراب شده و صبر کنید تا همون 15 روز دیگه انشاالله 3
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 14 اسفند، 2012 قبل از اینکه به اون خانوم بگی باید با خانواده ات مشورت میکردی. بهترین کاری که الان میتونی انجام بدی اینه که به اون خانوم بگی یه مدت صبر کنه تا خانواده ات بیان تهران. دیگه بقیه اش رو به خانواده ات بسپار.اگه اون خانومه رو قبول داشته باشن.فکر نمیکنم دیگه به اختلاف سنی تون گیر بدن. منظور از تهران یک شهر دیگر است بیان پیشم سلامامان از زمانی که خانواده با یه آیتم از طرف مقابل مخالف باشند، اینطوری بگم که تا خدا خداست هر بار شما دو تا بهم تو بگین برمیگردن میگن مربوط به همون چیزیه که ما گفتیم بهت و گوش نکردی. مگر اینکه بار و بونه رو بردارین و از شهری که خانواده هستن برین و بشه دوری و دوستی وگرنه این تفاوت تا آخر عمر یه سوژه میشه واسه سست کردن شما نسبت به زندگی زناشویی. با تشکر فریبا تا 5سال که توی این شهر هستیم تا بعدش 1
qpnuir 138 مالک ارسال شده در 14 اسفند، 2012 یه فرضیه: به این فکر میکنم که اگه اون خانم اینجا عضو باشه و همه ی اینا رو خونده باشه چی میشه؟ یا عضو نباشه تصادفا این موضوع رو پیدا کنه خوب بخونه مشکل کجاست؟ چیز بدی داره مگه؟ 1
ارسال های توصیه شده