رفتن به مطلب

همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟


ارسال های توصیه شده

خوب یک مقدارش شما بگید

 

 

ما که هر چه میگیم شما حرف خودتون رو میزنید.

 

تا اونجایی که تونستیم شما رو راهنمایی کردیم.تصمیم گیرنده نهایی خود شمایید.

 

امیدوارم از تصمیمی که میگیرید هیچ وقت پشیمون نشین.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 151
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اینقد سخت نگیر بابا تا کی میخوای مشاوره بگیری حدی داره تصمیم اخر با خودته فک میکنم یک مقدار باید جراتت رو تقویت کنی

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من زیادی خرافه ای نیستم ولی نمیدونم چرا احساس میکنم قسمت نیست

امروز به مرحله عمل رسیدم ولی همش بدشانسی

هی خواستم تنها بگم یک لحظه میایید بیرون یک چیزی بگم پراز ارباب رجوع تو اتاقشون بود

دیگه زدم به سیم اخر خواستم اس ام اس بدهم

هی اس ام اس میدادم میزد درخواست لغو -لغو ارسال پیام هم نمیرفت

یک موقعیت تنها تو راهرو دیدمش گفتم لطفا بعد وقت اداری بیایید یک صحبتی با شما دارم اونم گفتم باشه حتما

ولی نیومد!!!!!!!!!

البته این رو بگم همیشه اخر وقت اداری در اتاقم باز بود اما امروز نمیدونم چرا بسته بود ان هم شاید فکر کرد من رفتم!!!

حالا جالبتر اینکه همین همکار خانم تو اتاق ما همیشه زود میرفتند یعنی 5دقیقه مانده که وقت تمام میشه از دراتاق میرفتند بیرون اما امروز تا خود ساعت 2:35 دقیقه بودش و تازه با ان خانم هم تلفنی حرف زد میگم نکنه ان خانم فکر کرد تا این زمان هستش و اتاق تنها نیستم ونیومد البته میتونست به بهانه خداحافظی با ان خانم بیاد

 

نکنه قسمت ما نیست یا شاید شری توشه و خدا داره لطف میکنه هی به صورت غیرمستقیم میگه نرو جلو؟

فردا هم حالا سعی میکنم ببینم چی میشه

 

شما نظرتون چیه؟

 

نمی دونم چی بگم موندم میگم نکنه خدا داره هی میگه مورد خوبی نیست اصلا چیزی نگو جلو نرو و...

  • Like 5
لینک به دیدگاه

چرا انقدر پرت و پلا میگی!!!:banel_smiley_4:

ما که گفتیم پیامک نده درست نیست موضوع به این مهمی رو پیام بدی!!!!!

فردا برو درخواست بده...حتما چیزی بوده که نیومده!!! بعدشم اون نیومد شما چرا پیگیر نشدی!!!!

اگه این خانم همون بار اول جوش بیاره و جواب رد هم بهت بده انقدر زود میخوای جا بزنی!!!؟ کمی جسور باش دوست خوب!:icon_gol:

موفق باشی

  • Like 3
لینک به دیدگاه
چرا انقدر پرت و پلا میگی!!!:banel_smiley_4:

ما که گفتیم پیامک نده درست نیست موضوع به این مهمی رو پیام بدی!!!!!

فردا برو درخواست بده...حتما چیزی بوده که نیومده!!! بعدشم اون نیومد شما چرا پیگیر نشدی!!!!

اگه این خانم همون بار اول جوش بیاره و جواب رد هم بهت بده انقدر زود میخوای جا بزنی!!!؟ کمی جسور باش دوست خوب!:icon_gol:

موفق باشی

 

میگم خودم هم راضی نبودم اتفاقا میخواستم پیام بدم میگفتم ببین اگر بخواد پیامه میره اگر نخواد نمیره دیدم نمیره

پیگیر بودم ولی یک لحظه 2دقیقه ای غفلت کردم سرمو بالا کردم دیدم چراغ اتاقشون خاموش شده ورفتند!!!

جوش

  • Like 4
لینک به دیدگاه
میگم خودم هم راضی نبودم اتفاقا میخواستم پیام بدم میگفتم ببین اگر بخواد پیامه میره اگر نخواد نمیره دیدم نمیره

پیگیر بودم ولی یک لحظه 2دقیقه ای غفلت کردم سرمو بالا کردم دیدم چراغ اتاقشون خاموش شده ورفتند!!!

جوش

عیب نداره بهتر که مسیجت نرفته....

فردا برو و درخواستت رو مطرح کن...انقدر از اینکه میخوای مطرح کنی نترس....

  • Like 3
لینک به دیدگاه

سلام.

 

بزرگوار با این چیزهایی که من دستگیرم شد، فکر میکنم هنوز شما شرایط ازدواج رو ندارید. مخصوصن با خانمی که از شما بزرگتره.

حمل بر بی احترامی نشه اما

 

(به هر دلیلی) این جور که مشخصه شما خیلی در بیان افکار و احساسات خودتون تردید دارید. پیشنهاد من اینه که ابتدا یک خودسازی انجام بدید و بعد وارد این وادی بشید،

 

یعنی کمی جسورتر بشید. ترسم از اینه که با توجه به بزرگتر بودن این خانم از شما و این حجب و حیای شما، شاهد یک ز ذ دیگه در جامعه باشیم.

 

بعدشم شما که تازه اول جوونیته با حوصله بگرد و یه دختر کم سن و سالتر پیدا کن برادر، این جوری کیفیت تصویر حداقل تاچند سال خوبه:ws3:

 

در هر صورت هر کاری میکنی امیدوارم سیفید بخت بشی:icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

چی چی رو می گید پاشو برو خواستگاری می خواید بره یکی دیگه رو هم بدبخت کنه ...مردم اینقدر ضعیف

 

هیچ زنی از مرد ضعیف و بی اراده خوشش نمیاد

 

این آقا طبق چیزایی که گفتن اول بهتره برن پیش یه مشاور یا روانشناس

 

این هیجانی که من تو این آقا می بینم چیزیه که یه زمانی تو دخترای 17 18 ساله می دیدیم :ws3:

 

 

پس شما قبل از هر اقدامی به یه مشاوره مراجعه کنید به نفع خودتونه :w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

سلام

امیدوارم از حرفام ناراحت نشید

اول اینکه خیلی طولانی نوشتید و به نظرم چیزایی که لازم نبوده رو هم گفتین

حالا از این بگذریم

بعدشم با عرض شرمندگی بگم، شما با اینکه شرایط اولیه ی ازدواج که هر پسری باید داشته باشه رو دارین، اما با این خود کم بینی و عدم اعتماد به نفس به شدت پایینتون!! بهتره اول فکر حل این مسئله باشین

من پیشنهاد میکنم حتمــــــــــــــــــــــــا مشاوره برید (نه برای ازدواجتون، برای اینکه بتونین اعتماد به نفس داشته باشین!) حالا هر چیم من و سایر دوستان بیایم بگیم که شما اعتماد به نفس ندارین و باید اعتماد به نفستون رو ببرین بالا، حقیقتا اعتماد به نفستون نمیره بالا

این از این

و اینکه، شما خیلی الکی از هر ماجرایی تصمیم گیری میکنین!! بابا چه خبره انقد عجولانه قضاوت میکنین؟؟؟

شما اعتماد به نفست رو ببر بالا، بعدشم موضوع رو رک و صریح با ایشون در میون بذار

اتفاقی نمیفته که!

خیالتم راحت باشه، من با این حرف که میگن وای بجنب از دستت میره کاملا مخالفم، و به این معتقدم که اگه واقعا ایشون جفت شما باشن و خدا ایشون رو برای شما در نظر گرفته باشه، زمین بره آسمون، آسمون بیاد زمین مال همید! پس بهتره اول به فکر اعتماد به نفس خودتون باشید که اگه اینو حل نکنین، حتی اگه این خانم هم جواب مثبت بده، خیلی به مشکل برمیخورین تو زندگی

زنها از مردهای بی اعتماد به نفس و با عرض شرمندگی ضعیف خوششون نمیاد

شما که این همه پوئن مثبت دارین، پس این یکی رو که اصل کاری هم هست، بهش اضافه کنید

ببخشید زیادی گفتم و حرفام زیادم قشنگ نبودن، اما خواهرانه ازم قبول کنین :icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

سلام

بالاخره این طلسم شکستم و گفتم ولی گند زدم تو گفتن فکنم

گفتم این چند وقته که با هم همکار بودیم از شما خوشم اومده وبهتون علاقه مند شدم بعد ایشون گفت دقیقا منظورتون چیه!!

ازدواج و..

یک چی گفتیادم نیست بعدش گفت فکر کردید من دوسال از شما بزرگترم مسائل دیگر فکر کردید

من یک جور ادمی هستم که تو محیط کاردیدید زیادی گرم میگرم و شما رو هم از نظر اعتقادی قبول دارم ولی شما اینجور رفتارم قبول دارید که بعدا دو فردای دیگر درمورد سن و اینجور مسائل گفته بشه

گفت من شمالی ها میشناسم که حتما باید خانواده قبول کنه و با خانواده تون درمیان بگذارید ببینید انها مشکلی ندارند

و گفت من با برادرم خیلی راحتم و همه چیزو بهش میگم

 

گفتم حدود یک ماه دیگر مادرم میاد و..

چند بار تاکید کردم از نظر شما پس مشکلی نداره گفت نه مشکلی نداره ولی منظورم اول ببینید خانواده مشکلی نداره بعد باقی قضایا که ببینیم مشکلی هست یا نه

الکی هم تعریف از ما هم کرد

گفت من اصلا فکر نمیکردم به خاطر این موضوع با من کار دارید فکر کردم کار اداریه و گفت این خنده ام رو هم میبینید به خاطری اینکه تعجب کردم یک دفعه یک هویی اومدید گفتید واصلا تو فکرش نبودم

 

ولی همش میترسیدم رفتارش غیرمنطقی باشه ولی دیدم نه منطقی

ولی گربه رو دم حجله کشت

1- تفاوت سنی

2- گرم گرفتن با همکاران

 

اخرشم داشت میرفت بیرون اتاق گفت خواهشا این موضوع پیش خودمان بماند ونمیخواهم کسی دیگر همکارها بفهمه

منم گفتم این مدت که فکنم فهمیدید از ما کلا حرفی درنمیاد گفت بله

رفتش بیرون

بعد هم که چند دقیقه بعدش که دیگه میخواست بره یک خداحافظی کردو رفت

 

خوب نظر شما چیه؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه

خوب داداشی مبارکه:w02:.همه بچه های نواندیشان با این وصلت موافقن :ws3:مبارکه.زیاد به دلت شک راه نده.شیرینی ما هم یادت نره...:hapydancsmil:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

انگار چه بار سنگینی از دوشم برداشتند وخلاص شدم ولی الان ماندم حالا که این باره برداشته شده چیکارش باید کنم؟ بعدش چی کنم

 

ولی همش فکر میکردم بگه من به شما به عنوان یک برادر نگاه میکردم

ولی اصل موضوعش همین مسئله 2سال اختلاف سن گفت واینکه خانواده ام مشکلی نداره

 

چرا میگید میدونسیتد که ان هم حس داره

یعنی افعال معکوس استفاده کرده که اصلا فکر نمیکردم شما این پیشنهاد بدید فکر میکرده یک موضوع دیگه

گفت یکدفعه اومدی گفتی تو شوک ماندم!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

آفرین آفرین داداشی خوبم....:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

این که فکر میکنی گربه کشون کرده و اینا نهع.....خواسته روشنت کنه تا همه جوانب رو سنجیده باشی....و اینکه بزرگتر از شما هست...خواسته که حرف توش در نیاد...خب حق داره ولی خب شما هم که بچه نیستی....

واینکه گفته شکه شده راست گفته:ws3:اینکه نیشش باز بوده خب حق داشته فکر نمیکرده ....ولی خب با این حرفش کار شما رو راحتتر کرد فکر کن با اون سختی شما بهت میگفت نهععععععع چی میشدی...حالا که نظرش مثبته برو تو کارش....سعی کن چند بار باهاش گفتگو داشته باشی و بیشتر همو بشناسید...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
آفرین آفرین داداشی خوبم....:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

این که فکر میکنی گربه کشون کرده و اینا نهع.....خواسته روشنت کنه تا همه جوانب رو سنجیده باشی....و اینکه بزرگتر از شما هست...خواسته که حرف توش در نیاد...خب حق داره ولی خب شما هم که بچه نیستی....

واینکه گفته شکه شده راست گفته:ws3:اینکه نیشش باز بوده خب حق داشته فکر نمیکرده ....ولی خب با این حرفش کار شما رو راحتتر کرد فکر کن با اون سختی شما بهت میگفت نهععععععع چی میشدی...حالا که نظرش مثبته برو تو کارش....سعی کن چند بار باهاش گفتگو داشته باشی و بیشتر همو بشناسید...

 

اره گفت هردومون ادم بزرگ و عاقلیم و..

ولی درجا نمیخواست بگه کاملا 2سال بزرگتره گفت شناسنامه درسته فروردین گرفته شده ولی متولد بهمن هستم که منم گفتممیدونم 2سال بزرگترید

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اره گفت هردومون ادم بزرگ و عاقلیم و..

ولی درجا نمیخواست بگه کاملا 2سال بزرگتره گفت شناسنامه درسته فروردین گرفته شده ولی متولد بهمن هستم که منم گفتممیدونم 2سال بزرگترید

ولی دیگه درمورد سنش باهاش صحبت نکن چون ممکنه بهشون بربخوره وزمانی هم که این وصلت سرگرفت هیچوقت به روش نیار چون خانمها دوست ندارند همسرشون از اول یه آتو توی دست داشته باشه و مدام چماغش کنند...اگرم ایشون چیزی درباره سن و سال گفتند بگو من پذیرفتم و مشکلی نمیبینم....

  • Like 3
لینک به دیدگاه
از طرف همه ی بچه ها بهت خسته نباشید میگم.

 

ما رو کشتی تا بهش گفتی.:ws3:

 

از طرز رفتارش حدس میزنم که جوابش مثبته.:icon_gol:

 

خوب داداشی مبارکه:w02:.همه بچه های نواندیشان با این وصلت موافقن :ws3:مبارکه.زیاد به دلت شک راه نده.شیرینی ما هم یادت نره...:hapydancsmil:

 

شما ها چرا اینقدر خوش بینید که فکر میکردید جوابش مثبه؟

یعنی ما اینقدر ادم خوبی بودیم و دیگران جذب میکردیم که خبر نداشتیم!!:ws28:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

سلااام

 

مبــــــــــــارکـــــــــــــــــــــــه:shad:

 

منی که هفته ای یه بارم نمیومدم سایت، تاپیک شما باعث شد هر روز بیام که ببینم شما چی کار کردید، کنجکاوما، فضول نیستم :ws3:

ولی شیرینی رو موافقم، یادتون نره، ما مردیم تا شما بالاخره رفتید جلو

 

بقیه راه هم موفق باشید انشاالله :w16:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...