qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۱ خوب برادر من خوشت اومده بهش بگو، واسطه هم نیار تو کار، یه جوری بیرون باهاش قرار بزار، یا نشد همون پشت تلفون، مودبانه و خیلی ساده میگی خانم فلانی من از شما خوشم اومده و واقعا قصدم اینه، اگه اوکی داد که حله مبارک باشه، اگه هم نه بهش اطمینان بده که رفتارت تغییر نمیکنه و مثل یه همکار باهاش رابطه ات رو ادامه میدی بیرون قرار گذاشتن به نظرم درست نیست وبده 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۱ بیرون قرار گذاشتن به نظرم درست نیست وبده نه اتفاقا خیلی هم خوبه و اینجوری برخی موارد رو هم میشه سنجید!!!! واسطه برای کارتون اصلا قرار ندید و از کسی نخواهید به اون خانم نظر شما رو بگه.... 3 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۱ دوستان فقط لطفا اگر میشه سنشون رو هم بگند تا ببینم این نظری که کسی داده تو چه سنی است 1 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ اخه به همکار دیگر بگم فکر میکنم ناجور تربشهپشت سرما حرف دربیارند با توجه به کلیه جوابهایی که ازت دیدم بنظرم هنوز براتون زوده که به فکر ازدواج باشید. پیشنهاد میکنم دو سه سال دیگه صبر کنید تا به بلوغ فکری کامل برسید . با تشکر 6 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ با توجه به کلیه جوابهایی که ازت دیدم بنظرم هنوز براتون زوده که به فکر ازدواج باشید. پیشنهاد میکنم دو سه سال دیگه صبر کنید تا به بلوغ فکری کامل برسید . با تشکر ممنون مشکل کجا بوده که اصلاح کنیم منتظر راهنمایی شما دوستان هستیم 2 لینک به دیدگاه
3Tilla 3844 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ ممنونمشکل کجا بوده که اصلاح کنیم منتظر راهنمایی شما دوستان هستیم منظورش برمیگرده به حرف شما که گفتین بیرون خوب نیست. به نظر من بیرون یه محیط مناسبی پیدا کنین و کاملا رسمی باشین و صحبت کنین باهاش.از واسطه فرستادن بهتره! 4 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ با توجه به اون چیزی که من دیدم تا حالا، بهتره (1) زمانی که مطمئن شدید عادت نیست (2) زمانی که مطمئن شدید با اختلاف سن مشکلی ندارید (3) وقتی که یه تحقیق درست و حسابی کردید اون موقع خودتون به تنهایی و بدون هیچ واسطه ای حرفتون و صادقانه بزنید. البته خودتون و واسه هر جوابی هم آماده کنید نمی خوام نا امیدتون کنم شاید اون خانوم نظرش با شما یکی نباشه، پس همه ی احتمالات رو در نظر بگیرید و قوی و محکم باشید. 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ ممنونمشکل کجا بوده که اصلاح کنیم منتظر راهنمایی شما دوستان هستیم دوست من , برای اداره زندگی مشترک اونم تو این شرایط باید تجربه زندگی داشت. آموختن این تجارب قبل از ازدواج ضروری است. نکته بعدی هم همان برداشت من در مورد بلوغ فکری شما بوده که باید تلاش کنید بهش برسید. 2 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ دوست من , برای اداره زندگی مشترک اونم تو این شرایط باید تجربه زندگی داشت. آموختن این تجارب قبل از ازدواج ضروری است. نکته بعدی هم همان برداشت من در مورد بلوغ فکری شما بوده که باید تلاش کنید بهش برسید. خوب یکم بیشتر میشکافی که بیشتر روشن بشیم 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ خوب یکم بیشتر میشکافی که بیشتر روشن بشیم ساده ترین راهش اینه که مردم تو این مورد بهت اطمینان کنند و بدونن که میتونی تشکیل زندگی بدهی و ازت مطمئن باشند. ببین آیا اونایی که شما رو میشناسند , تو این مورد بهتون اطمینان دارند یا با اما و اگر و انشاالله و ماشاالله به مسئله فکر میکنند؟ اگر جنب و جربزه تشکیل و ادامه زندگی رو داشته باشی , اطرافیانت ازت دفاع میکنند نه اینکه مثلا بگن : بابا بذار ازدواج کنه آدم بشه. خانواده شما کدامیک از این دو مورد رو در مورد شما بزبون میارن؟ 2 لینک به دیدگاه
no_andish 2328 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ سلام تقریبا همه مطالب رو خوندم با نظر بعضی از دوستان موافقم، اختلاف سن خیلی خیلی مهم ه، دخترا 4سال زود تر از آقایون بالغ می شن، پس به این مساله فکر کنید که این خانم الان 6سال از شما جلوتر هستن! ببینید ما سه تا موضوع داریم، عشق، هوس و وابستگی خوب عشق که عشق ه و نیاز به توضیح نداره (البته نمیشه توضیحش داد!)و اگه ادامه داشته باشه و واقعا عمیق باشه می شه دوست داشتن هوس اینه که در یک نگاه بوجود میاد از نظر من، چون شما در نگاه اول یکیو میبینی و شاید این شبیه همون کسی باشه که شما تو رویاهات داشتیش و همینه که یه دفعه جذب اون میشید و ... و به نظر من زیاد به هوس نمی شه اعتماد کرد، در واقعا اصلا نمی شه اعتماد کرد چون خیلی زود و بعد از یک مدت از بین میره و شاید اون موقع باشه که آدم شروع می کنه به دیدن بدی های طرف مقابل و از اون موقعس که مشکلات یواش یواش زیاد می شه آخریش هم وابستگی ه، البته به نظر من این رابطه نمی تونه وابستگی باشه، چون شما اونقد با ایشون در ارتباط نبودید که این وابستگی بخواد بوجود بیاد پس این یا عشق ه یا هوس، حالا برای اینکه بخواید اینو بفهمید باید ی مدت از هم دور باشید برای همین باید دید این چند روز از فکرش میام بیرون یانه عادت است یا عشق که چند روز واسه این مساله جوابگو نیست، دکتر فرهنگ توی سخنرانیشون می گفتن، اگه 6ماه از یکی دور بودید و هنوز به فکرش بودید، بدونید که واقعا دوستش دارید و این حستون هوس نبوده ولی در کل به نظرم بهتره سریع تر مساله رو با ایشون در میون بذارید، عقیده م بر اینه که اینجور حس ها غالبا دو طرفه س، و علت رد کردن دختر خانم ها اینه که کمی منطقی تر تصمیم می گیرن وگرنه اون حس وجود داره ببخشید خیلی حرف زدم، فقط خواستم کمکی کرده باشم به شما البته در حد توانم موفق باشید 1 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ زيادي اعتماد به نفست پايينه من شرايط تو رو داشتم الان بچه چهارمم (4) توي راه بود خلاصه شرايطط خوبه / ميتوني ازدواج كني يكم اعتماد به نفس داشت باش ، محكم باش _________ اما در مورد اون خانومه ببخشيد من در مقابل سن شما بچه ام / سني ندارم اما حرفام رو ميگم شايد به دردت خورد من توي همچين محيطي كار ميكردم / بر عكس تمام خانوم هاي محل كار من مجرد بودند همه هم بالاي 30 سال دختر سن بالا يكي از اونا كه از همه كوچيكتر بود / تقريبا 30 بود خب اختلاف سني بالاي با من داشت اما هر وقت محيط كار خلوت ميشد سريع با من دردودل ميكرد از خانوادش از بابا و ..... كلا خصوصيت دخترا همينه فرتي سفره دلشون رو باز ميكنند اين نكته رو هم تذكر بشم ( با عرض پوزش از خانوما) : دختراي سن بالا توي همون رنج 30 وقتي ازدواج نميكنند خيلي دل نازك ميشن / احساس تنهايي ميكنند ف فكر ميكنند حتما مشكلي دارند كه هيچ پسري طرفشون نميره بخاطر گريز از اين احساسات خودشون يكم سخت گير ميشن مثلا همين همكار من / خيلي سخت ميگرفت بهت بگم اين سختگيري از روي جو گيري هست / اول كاري براي رضايت رواني خودش يكم سخت ميگيره نترس برو جلو انشالله درست ميشه (( البته حرفاي من و ساير دوستان در اينجا رو خيلي گوش نده ، چون ما نه تو رو ميشناسيم نه خانومه رو ، پس به عقلت رجوع كن ، با خانواده هم حتما مطرح كن)) [دوستان قصد جسارت نداشتم] موفق باشي 4 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ ساده ترین راهش اینه که مردم تو این مورد بهت اطمینان کنند و بدونن که میتونی تشکیل زندگی بدهی و ازت مطمئن باشند. ببین آیا اونایی که شما رو میشناسند , تو این مورد بهتون اطمینان دارند یا با اما و اگر و انشاالله و ماشاالله به مسئله فکر میکنند؟ اگر جنب و جربزه تشکیل و ادامه زندگی رو داشته باشی , اطرافیانت ازت دفاع میکنند نه اینکه مثلا بگن : بابا بذار ازدواج کنه آدم بشه. خانواده شما کدامیک از این دو مورد رو در مورد شما بزبون میارن؟ میگم دوستایی که می شناسند هی میگن زن بگیر میگن کیس های مناسبی داریم برات چند ماه پیش که کارثابت ودرامد ثابت نبود میگفتم اول باید درامد ثابت داشته باشم بعد به فکر ازدواج و.. فامیل هم میگند 3 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ ازدواج ک حالا ÷یشکش این مسله ای ک الان میخام بگم! شما قراره ÷در یه بچه از سال 2012 ب بعد باشین؟ :| شما 28 سااااالته؟ :| میتونم ب÷رسم شما دقیقن چرا ازین خانوم خوشت اومده؟ و چرا انقدر ذهنتو مشغول کرده ک واسش گریه میکنی؟! دلیل این دوس داشتن بدون هیییییچ ارتباط خاصی حتی یه دوستیه ساده, یه شناخت کافی, چیه؟ درضمن احتمال اینکه این خانوم ب شما جواب مثبت بده زیاده! :| 2 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ ازدواج ک حالا ÷یشکش این مسله ای ک الان میخام بگم! شما قراره ÷در یه بچه از سال 2012 ب بعد باشین؟ :| شما 28 سااااالته؟ :| میتونم ب÷رسم شما دقیقن چرا ازین خانوم خوشت اومده؟ و چرا انقدر ذهنتو مشغول کرده ک واسش گریه میکنی؟! دلیل این دوس داشتن بدون هیییییچ ارتباط خاصی حتی یه دوستیه ساده, یه شناخت کافی, چیه؟ درضمن احتمال اینکه این خانوم ب شما جواب مثبت بده زیاده! :| چی؟ 2 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ امروز که ایشون اومدند دوباره عقل از سرمون پرید و اعصابمون بهم ریخت ناخوداگاه ارامشمون دوباره بهم خورد نمیدونم چرا هی میگم برم قال قضیه بکنم وبگم خیالم راحت کنم ولی نگران عواقبش هستم این پا در هوایی هم اعصاب ادم خورد میکنه یک ماه دیگر امتحانات ترم شروع میشه اینطوری که فکرم مشغوله گند میزنم میره 2 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ یک جورایی دارم دودل میشوم که فعلا زوده و نگم امروز یک موضوعی پیش اومد از دام خطر نجاتش دادم بعد گفت اگر بازم دیدی مشکلی دارم ایجاد میکنم به ما گوشزد کن به عنوان یک خواهر!!!! یعنی هیچی دیگه؟ پیشنهاد نگیم بهتره؟ یا نه؟ یعنی ایشون توی یک فاز دیگر هستند اصلا فکری نمیکنند لینک به دیدگاه
behe 2545 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ بابا جون شما برو بهش بگو یا میگه آره یا میگه نه ........ اینقدر هم فکر و خیال نزنه سرت .!!! امتحانا نزدیکه فقط زود باش !!! 2 لینک به دیدگاه
zipaton 231 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ یک جورایی دارم دودل میشوم که فعلا زوده و نگمامروز یک موضوعی پیش اومد از دام خطر نجاتش دادم بعد گفت اگر بازم دیدی مشکلی دارم ایجاد میکنم به ما گوشزد کن به عنوان یک خواهر!!!! یعنی هیچی دیگه؟ پیشنهاد نگیم بهتره؟ یا نه؟ یعنی ایشون توی یک فاز دیگر هستند اصلا فکری نمیکنند شما از جنس مخالف تو ذهن ت یه غول درست کردی. باور کن اونم یه آدم مثل خودت ... آقا هیچ اتفاقی نمیفته باور کن فقط خارج از محیط کار با هم صحبت کنبد 1 لینک به دیدگاه
qpnuir 138 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ شما از جنس مخالف تو ذهن ت یه غول درست کردی. باور کن اونم یه آدم مثل خودت ... آقا هیچ اتفاقی نمیفته باور کن فقط خارج از محیط کار با هم صحبت کنبد غول اره دارم کم کم میسازم ولی یکجوری دودل شدم بیرون محل کار!! اخه به چه بهانه ای یعنی بگم بیاد کجا؟ الان از مرخصی اومده چادری شده امروز که داشت به من میگفت برای این اینطوری شدم که دیگه کمتر با دیگران شوخی وراحت باشم منم بدتر گفتم خوب کاری کردی اینطوری سنگین تر رفتار کنی بهتره 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده