هوتن 15061 ارسال شده در 26 مرداد، 2012 امشب دلم گرفته کاشکی میشد تمومدوستامو وقتی پیر شدم تو یه خانه سالمندان کنارم باشن 9
El Roman 31720 مالک ارسال شده در 26 مرداد، 2012 امروز خوب بود، خبر خوبی به خواهرم دادم و خوشحالش کردم، خودمم بابتش خوشحال شدم، ولی افتضاح خوابم میومد در کل طول روز و الان 4
eder 13732 ارسال شده در 26 مرداد، 2012 کلی خوشحال بودم .... کاری که مدتها میخواستم رو بالاخره انجام دادم .... اومدم تاپیک یوسف رو دیدم ....... اشکم در اومد ....... 3
NYC 20977 ارسال شده در 26 مرداد، 2012 بعد از 25 روز کار برگشتم خونه. انرژی خوبی هم داشتم. کارت پایان خدمتم هم امروز اومد. ولی این تاپیک یوسف اعصابمو خرد کرد. تاحالا یه پستم ازش ندیدم ولی خداکنه مشکلی پیش نیاد براش. 3
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 26 مرداد، 2012 امروز عصر رفتم بیرون یکم خرید کردم زنبل زیمبل برای خودم و سفارش دهندگان همینطوری کلی فروهر خریدم برای اطرافیانم قبلش یه زنگ زدم به استادم کلا روحیه ام عوض شد امیدوارم برام کار پیدا کنه .. نمیدونم چرا حتی حرف زدن باهاش بهم انرژی مثبت میده .. خدا برای زن و خانوادهش نگهش داره .. بعدم با دوستام بعد از مدتها مهربونی کردم.. یه حس عجیب دارم حس خوب بودن... یکم تاپیک یوسف اذیتم کرد ولی هنوز حالم خوبه 3
هوتن 15061 ارسال شده در 27 مرداد، 2012 انسان چیزی جز انچه می اندیشد نیست هرکسی در فضای ذهنی خویش زندگی میکند و واقعیتی وجود ندارد هرکس تصور میکند که واقعیت را یافته اما در حقیقت هرکدام از ما برداشت خودمان را از انچه در پیرامونمان اتفاق میافتد داریم به تعداد انسانهای روی زمین واقعیت متفاوت است حتی در یک رابطه خیلی نزدیک دو طرف هر کدام در فضای ذهنی خویشند کسی جذاب تر است که کمک کند تا دیگران در فضای ذهنی خویش به آمالشان نزدیک تر شوند اینهایی که نوشتم امشب از ذهنم گذشتند 8
pesare irani 41805 ارسال شده در 27 مرداد، 2012 دیشب این موقع اماده بودم یوروویژن ببین امشب خستگی کم خوابی دیشب هنوز تو بدنمه
El Roman 31720 مالک ارسال شده در 27 مرداد، 2012 یکی از اعجاز گوشی من اینه که تو جیبم به ملت زنگ میزنه، اون هم به صورت کاملا اتفاقی و من هنوز حکمت اینکه چطوری تصمیم میگیره به کی زنگ بزنه رو نفهمیدم! امروز یه دوست قدیمی پس از مدت ها بهم زنگ زد، بعد از کلی حرف زدن و یاد خاطرات کردن موقع خدافظی گفتم مرسی که یادم کردی گفت نه تو مرسی که یادم کرده بودی زنگ زده بودی برنداشته بودم شرمندم کردی خیلی مخلصم، منم گرفتم قضیه رو صدام رو در نیاوردم گفتم خواهش میکنم خوب بود بد نبود، لااقل روز مفیدی بود 8
سـارا 20071 ارسال شده در 27 مرداد، 2012 یه شب خوب داشتممممممممم... بابا مامانم دوتایی رفتیم بیرون شام خوردیم و بعدشم قدم زدیم .هوا هم عااااالی بوددددددد 4
poor!a 15130 ارسال شده در 27 مرداد، 2012 شبه ششمیه که هنوز نتونستم چیزی بگم چه توقعی داری از من اخه منم ادمم .تو اگه نیستی بیا تو بهش بگو اه 3
*mini* 37778 ارسال شده در 27 مرداد، 2012 امشب پروفِ هر کی رفتم یا بازنشست شده بود...یا واسه همیشه رفته بود... آخه چرا؟ منم ..... 3
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 27 مرداد، 2012 هیچی تمرین نکردم فردا روم نمیشه برم کلاس اصلا:icon_pf (34): خیلی دختر بدی شدم برعکس دیشب که خیلی گل بودم نمیدونم چرا اینجوری شدم 1
ارسال های توصیه شده