sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ ای که خود سایه بالای سرم میباشی مایه برکت چشمان ترم میباشی کمکم کن که دوباره به تو محتاج شدم باز در معرکه چشم تو تاراج شدم چند وقت است مرا عاشق خود ساخته ای آتش عشق به این غمکده انداخته ای چند سالست که از چشم تو محروم شدم باز قربانی این سنت مرسوم شدم 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند عاشق که شدی کوچ میکنند 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟ صبح تا نیمه ی شب منتظری همه جا می نگری گاه با ماه سخن می گویی گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی راستی گمشده ات کیست؟ کجاست؟ صدفی در دریا است؟ نوری از روزنه فرداهاست 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ عشق در آواز باران دیدنـــی است شعر هم با یاد یاران خواندنی است قطره قطره واژه های شعــر مـــن با خیال عشق تو روئـــــیدنی است _ 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود از هر چه زندگیست دلت سیر می شود گویی به خواب بود جوانیمان گذشت گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود کاری ندارم انکه کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ چه قدر فاصله اینجاست بین ادمها چه قدر عاطفه تنهاست بین ادمها کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد و او هنوز شکوفاست بین ادمها کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند غروب زمزمه پیداست بین ادمها چه می شود همه از جنس اسمان باشیم طلوع عشق چه زیباست بین ادمها تمام پنجره ها بی قرار بارانند چه قدر خشکی و صحراست بین ادمها به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو دلت به وسعت دریاست بین ادمها 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ با هر چه عشق ،نامِ تو را می توان نوشت با هر چه رود ، راهِ تو را می توان سرود بیم از حصار نیست ،که هر قفلِ کهنه را با دستهایِ روشنِ تو ،می توان گشود **محمد رضا عبد الملکیان** 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ رد شد شبیه رهگذری باد از درخت ارام سیب کوچکی افتاد از درخت افتاد پیش پای تو با اشتیاق گفت: ای روستای شعر تو اباد از درخت امسال عشق سهم مرا از بهار داد ایا بهار سهم تو را داد از درخت؟ امشب دلم شبیه همان سیب تلزه است سیبی که چید حضرت فرهاد از درخت کی میشود که سیب غریب نگاه من با دست گرم تو شود ازاد از درخت چشمان مهربان تو پر باد از بهار همواره رهگذر تو پرباد از درخت امروز امدی که خداحافظی کنی ارام سیب کوچکی افتاد از درخت 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ من پذیرفتم شکست خویش را بند های عقل دور اندیش را من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل درد اشنا دیوانه است می روم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم اغوشت کنم می روم از رفتنم دل شاد باش از عذاب دیدنم ازاد باش گرچه تو تنها تر از ما میروی ارزو دارم ولی عاشق شوی ارزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ زیبا،هوای حوصله ابریست چشمی از عشق ببخشایم تا رود افتاب بشوید دلتنگی مرا... 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ زیبا هنوز عشق در حول و حوش نگاه تو میگردد در هر کجای عشق که هستی اغاز کن مرا 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ مهربان سبد معذرتم را بپذیر کودکی هستم شوخ خانه ام در ته بن بست فراموشی یک زوج قدیمی مانده خانه دل اما جای بکریست هنوز پر سبزینه و ریحان و غزل پر تکرار گیاه نمو پر ابیات ملون شده در خمره عشق پر انوار خدا داخل خانه دل جای جمعیت هر جایی نیست کل دارایی من تازگی دلکده است من به دل راز رسیدن دارم من به دل ثروت هنگفت عدالت دارم خوب می فهمم اگر در باران چتر خود را به کسی بخشیدم توشه رفتم از لطف خدا اکندست خوب میدانم اگر جای تو پیشم خالیست حکمتی در کار است 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ مهربان عاشقی،بارش احساس به روی ذهن است عاشقی لمس خدا با چشم است عاشقی مظهر نو بودن دل در حیاط ازلیست و من امشب از عشق به خود می پیجم بعد از امشب شاید نقش اعجاز تو را طرح زنم.... 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ نازنینم عشقم را نه از روی جملات نامه هایم بلکه از چشمانم بخوان . کلمات ، عشق باشکوه مرا حقیرو کوچک میکنند . برای فهمیدن معنی نگاهم دنبال کتاب ها نرو جوابش را در قلبت خواهی یافت . 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ بسی گفتند که دل از عشق بر گیر که نیرنگ است و افسون است و جادوست ولی ما دل به او دادیم و دیدیم که او زهر است اما نوشداروست 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن بدر بی نقصان و زر بی عیب و گل بی خار نیست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ صبر کن ای دل که صبر ، سیرت اهل صفاست چاره عشق احتمال ، شرط محبت وفاست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست اول صبح است خیز ، آخر دنیا فناست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ قیمت عشق نداند ، قدم صدق ندارد سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده