just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ بعد از یه ساعت بحث سر بستنی با طعم شاتوت، واسش گرفتم، میگه این بستنی شاتوته حالا یعنی؟؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بستنی وانیلیه خونریزی داخلی کرده!! 4 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ سر چهارراه وایسادم ماشینا رو هدایت می کنم دستمو گرفتم جلوی یه ماشین که وایسا راننده سرشو از ماشین کرده بیرون میگه منظورت اینه که وایسم؟ پـــــ نه پـــــ می خوام بگم اینجا سر چهارراهه، ای لاو یو پی ام سی 7 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟ میگن په نه پس میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی !! 8 لینک به دیدگاه
jo0ojo0o 482 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ اینا رو از چه سایتی کپی می کنید؟:167: 1 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم ... میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده!میگه مرده؟پَ نه پَ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ تو خیابون داریم راه میریم ... دوتا گربه داشتند جفت گیری میکردن ... دوستم پرسید... وااااا دارن جفت گیری میکنن ؟! پَ نه پَ پدر پیرشو کول کرده داره میبره دکتر 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام ... میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟ پَ نه پَ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست ! 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ ماشینه تا شیشه جمع شده ... یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش كشیدن ... یارو داره رد میشه ... میگه مرده؟ پَ نه پَ تصادف خستش كرده خوابیده 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ... می گه پیاده می شین؟ پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ دندونم بد جوری درد میکرد ... دستمو گذاشته بودم رو صورتم ... دوستم دید منو پرسید دندونت درد میکنه؟ پَ نه پَ دارم اذان میگم گذاشتمش رو میوت ، همسایه ها اذیت نشن! 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ تو تاکسی کناریم به راننده گفت من بچه امام حسینم ... راننده پرسید میدون امام حسین؟ پَ نه پَ ایشون خود علی اصغره ماشالله بزرگ شده مردی شده واسه خودش ... 8 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟ پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... ! میگه بکشمش؟؟ پَ نه پَ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ رفتم آلبالو بخرم ... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟ پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!! 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه؟! پَ نه پَ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره! 2 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ... یارو میپرسه نذریه؟ پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش ! 8 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ رفتم آرایشگاه بعدش آرایشگره اینجوری نگام میکنه میگه: اومدی موهاتو بزنی؟میگم نه پس اومدم با هم بشینیم یه دست شطرنج بازی کنیم از خاطرات شمال بگیم... 9 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ دارم تو اتوبان همت 140تا میرونم, صدای آژیر راهنمایی میاد, دوستم میگه: پلیس بزرگ راهه, میگم: پ ن پ آمبولانسه, انداخته پشت سر ما تا ماشینا راه بهش بدن! 4 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ رفیقم زنگ خونه مونو زده، بعد رفتم دم در بهم میگه: اِ اینجا خونه تونه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینجا بیت رهبریه منم مقام معظم رهبریم اومدم به سوالات شرعی تو پاسخ بدم!!! 4 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ گرمکن پوشیدم ,برم تو پارک بدوم, دوستمو تو راه دیدم,میگه :داری میری ورزش کنی؟ میگم: پ ن پ میرم حسینیه, زیارت عاشورا بخونم! 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده