panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ چه گریزیست ز من؟ چه شتابیست به راه؟به چه خواهی بردن در شبی اینچنین تاریک پناه؟مرمرین پله آن عاج سفید ای دریغا که ز من بس دور است!.....لحظه ها را دریاب چشم فردا کور است............... 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ خوشمزه لعنتی، اونهم تو این سرمای پاییز، بدجوری به من چشمک میزند. اما افسوس که میگویند چربیت را بالا میبرد، میوفتی میمیری،همه دکترها ردش میکنند. آخر مگر چند سال زنده ایم که از اینهمه خوشمزه ملوس،خودمان را بی نصیب کنیم. میخواهم زنده بمانم و هرچه میخواهم بخورم، اما ......... :icon_razz: 14 لینک به دیدگاه
M.P.E.B 4852 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ از روي بي ميلي و از فرت گرسنگي يه گاز به بيسكوئيت بدمزه ميزنم چقدر دلم براي غذاي مادرم تنگ شده 9 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ نی دونم چه مرضیه تازگیا گرفتم که اصلا پست نمی دم فقط تاپیکا و پستهارو می خونم ولی نمی دونم چرا چیزی نمی گم خودم!! چرا اینجوری شدمممممممم؟؟؟؟ احساس می کنم لال شدم 9 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ شکلک عمیـــــــــــــق.... خیلی عمیققققققققققققق چرا اینجوریه ...مگه من چه گناهی داشتم 8 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ یکی بزن پس کله من منو بفرسه سر طرح و درسم دچار تنبلی فکری شدم هیچ تمایلی به انجام فعالیتهای مفید ندارم چرااااااااا 8 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ جانمی جااااان ! شنبه می گن برف میاد دوباره :hapydancsmil: یعنی برو بچ پایه میشن برف اومد و نشست یه قرار برفی بذاریم بریم برف بازی و آدم برفی سازی یه کله پاچه هم صبحش کله پاچه خوراش بخورن :viannen_38: آشته رشته خوراش هم آش بخورن:shad: 9 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ دلم انقد واسه صداقت تنگ شده ... کجاس اون زمان که همه راست میگفتن... کجاس اون معرفت مردم و یه دلی شون ... احساس میکنم این کشور شده یه جهنم منم یکی از هیزم های توی این اتیشم .... خستم از این مردم بی محبت و نمک نشناس... خستم از دست بی نمک خودم ... خستم 10 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ ای قربون این نارنگی برم من... این میوه به این خوبی و راحتی اگه نبود من چیکار میکردم تو این فصل سرما... 11 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ این روزها همه حرف دلشان از شکمشان است شما چه طور؟ 16 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ گوشش بدهکار نیست... گوشه ای نشستم....او هم در حال خوردن چای..... جماعت هم هر یک با حالی نظاره گرند...... پیرمردی ملتمسانه نگاه می کند.... جوانی هدفن در گوش.....در باغ نیست...... و مردی جا افتاده با بغل دستی از روزگار و آدم هایی که ارباب روجوع را به پشیزی حساب نمی کنند.....شکوه می کرد.... و من همچنان ساکت....که کی وقت خوردن چای آن پشت میز نشین تمام شود..... قند آخر را بر دهان می گذارد...و هورت آخر را می کشد.... آن مردی که تا الان بد گویی میکرد....جلو پرید تا کمر خم شد.......و مجیز گویان.....دنبال یک امضا بود..... و من همچنان فقط نظاره گر.... . . . نمی دانم...من هم مثه او که تا کمر خم شده.... آن که پشته میز نشسته را خدا می بینم.....که برای او تعظیم کنم.... خدای من...شکرت..... 12 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ الان جوگیر شدم گفتم بذار آهنگ علامت سوال شادمهر را بخوانم و ضبط کنم و صدای خودم را گوش بدم. هزار رحمت به غاز گیر افتاده در بن بست........ 14 لینک به دیدگاه
M.P.E.B 4852 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ باز هم تغيير باز هم رفتن باز هم كوچ باز هم بي اختيار باز هم اجبار اين بار به كجا؟ كجاست آزادي؟ كجاست اختيار؟ كجاست؟ چقدر بغض تو گلومه چقدر حرف واسه گفتن هست اما هيچ كس نيست كه بشنود بغض خاموش مرا اين بار هم به سكوت ميگذرد چه بد هست اين تنهايي چه بد هست اين اجبار چه تلخ هست اين رفتنم 12 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ رخصت بده باران را تا بخواند ترانه ای ازحنجره ی خاموش اسمان بر گوشهای زخمی زمین 8 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ یک توصیه روانشناسی به همه دوستان: اگر دو عبارت"خسته ام"و "حالم خوب نیست " را از زندگی پاک کنید نیمی از بی حالی و بیماری خود را درمان کرده اید. پس تو این تاپیک فقط شاد باشین. 12 لینک به دیدگاه
lilac 5892 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ این روزها سلام ها شبیه سازی شده اند و لبخندها کپی! 9 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ چرا خدا منو تو این موقعیت قرار داده؟؟ 5 لینک به دیدگاه
.Pa.Ri.Sa. 4116 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ این همه اتفاق خوب و قشنگ توی یه روز هنوزم باورم نمیشه خدایا!بوس بوس:aghosh: 10 لینک به دیدگاه
CodePlus 15426 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ انزوای امروزم پاداش اعتمادسازی دیروزم است .. خوشحال باش .. در یک جبهه پیروز شدی آب رفته را به جوی بازمیگردانم .. تو میمانی و خاطراتم 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده