masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ هر روزی که میگذره میفهمم بزرگ شدن خیلی خیلی سخت تر از چیزی بود که فکرشو میکردم. 17 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ چه چیزای جدیدی شنیدم ... اما مهم نیس آروم تر شدم یکم... 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ خدایا دستم فقط پیش تو درازه منو دست خالی نزار 13 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ خــــــــدایا !! الان انگشت گذاشتی رو من که چی بشه؟؟ من یه بار له شدما .... یادت نیست ؟؟؟ 3 سال پیش .... همون دورانی که از همه طرف بهم فشار آوردی تا امتحانم کنی !! من دیگه اون آدم سابق نیستمااااا ...... امتحانم نکن چون دیگه نه توانشو دارم نه جنبشو !!! بیخیالم شو خواهشا ..... پیرم کردی دیگه !! نه توانی برام گذاشتی .... نه انگیزه ای ..... نه عشقی .... نه هیچ کوفت دیگه ای !!!! این همه بنده داری ..... برو سراغ یکی که از من با جنبه تر باشه ..... یکی که وقتی امتحانش میکنی حال کنه ..... نه من !!! واقعا دیگه توان تحمل کردنو ندارم ..... دلم خیلی پُره از بنده هات!! کاشکی هیچ رابطه ای بین من و مخلوقاتت نبود یا حداقل منو مثل اونا خلق میکردی تا بفهم چی میگن .... تا درکشون کنم !!! زندگیم شده جهنم واقعی ..... این بلاهارو سر من نیار ..... من خیلی بی جنبه تر از این حرفام!!! من از این دنیا و موجوداتش فراریم ..... یا نجاتم بده ..... یا اذیتم نکن!! دلم بیشتر از این حرفا پر بود ولی اینجا جاش نیست که بگم!! قربونت بشم .... بیخیال من شو ..... نوکرتم !!! 18 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ چقدر تواضع امروز دیدم.....فقط قیمتش گرون بود همه از کنارش رد می شدند...:icon_pf (34): 9 لینک به دیدگاه
Army.of.onE 711 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ همه چیز از اینجا شروع شدرفتم روی نیمکتی خالی نشستم خیره به فواره های حوض... no one 9 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ تو روح ِ شارژی که وسط حرف زدن تموم میشه :icon_razz: تو روحت ایرانسل ... 10 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ قیمته خونه 2 برابر میشه .. واکنش مردمه دنیا : این چه وضعیه .؟ دولت باید رسیدگی کنه .. باید رئیس جمهور استعفا بده... وزیره اقتصاد باید استعفا بده .. واکنش مردم ایران : آخ جون یعنی خونه ی ما هم دوبرابر میخرند.؟ 12 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ بعضی میگن درد آدما قه صبرشونه ینی من انقددد صبورممممم؟؟؟؟:vahidrk: 11 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۱ دلم میخواد برم یه جا یه کم فحش بدم به زمین و زمان یه کم سبک بشم همه حرفایی که میخوام به زبون بیارم الان تو مخمه هنگ کرده 12 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ چه احساس خلائی می کنم از وقتی این تبلیغه گوشه سمت چپ انجمنو برداشتن ... باهاش خو گرفته بودن انگار :icon_pf (34): 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ امروز ساعت 1 ارائه داشتم دیشب تا ساعت 3 داشتم میخوندم امروزم ساعت 6 پاشدم که بخونم همین الان دقیقا همین الان تو سایت زده که کلاس تشکیل نمیشه ای تو روحت:icon_razz: 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ ای مردمممممممممممممممممم ، من از بد قولی متنفرم 10 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ اینو یه جا خوندم..گفتم شمام بخونید بامزه است: آن زمان ها که من دنبال ستاره بازی بودم و شب ها با شمارش ستاره ها به خواب می رفتم، آسمان پر از ستاره بود ولی حالا که دنبال ستاره بختم هستم، یک ستاره هم در آسمان پیدا نمی شود! پی نوشت: به نظرتان چرا می گویند: «وقتی خوابت نمی بره، گوسفند بشمار!»:obm: درسته که ستاره توی این هوای کثیف ناپیداست ولی آخه این همه حیوان، چرا گوسفند؟! گوسفند چه خاصیتی داره؟ 15 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ به نظرتون بعد از این که لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی ؟؟؟ 10 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ سن 33 سال مدرک مهندسی عمران از دانشگاه علم و صنعت سابقه اجرایی 0 مدت زمان استخدام در دولت حدود6 سال اولین پست رسمی مدیر کل روابط عمومی یکی از وزارت خانه ها بدون حتی یک سال سابقه اجرایی پست دوم فرماندار مزیت نسبت به سایرین: دانشجوی آقای معجزه و سابقه دوستی با ایشان 10 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ 1. هميشه توي شناختن حسهام مشكل داشتم. هيچ لحظهاي نبود كه ابراز احساساتم مثل بقيهي آدميزادان باشه. به خاطر همين واسه جبرانش به عملگر تظاهر روي آورديم با عرض شرمندگي! (ميدونم همه با هم فرق دارن. ولي در مقابل يه سري وقايع، يه متوسطهايي هم تعريف شده به هر حال!) 2. دوباره اومده بودم اين تاپيكو نگاه ميكردم و فكر ميكردم چرا من حرف ندارم بزنم! 3. از وقتي كه مطمئن شدم؛ هيچي عوض نشده. من دارم با آرامش تو انجمن ميچرخم. كتاب ميخونم و پفكمو ميخورم.3 ساعته كه ميدونم! من از سنگم؟! 4. رفتم پستايي كه توي اين تاپيك دارمو نگاه كردم. 14 تا. چنتاشون در مورد كپي نفرماييد بود. چنتا هم اينكه فقط غم و غصه ننويسيد. كلا انگار زياد با خودم حرف ندارم! كلا خيلي به اين موجودي كه هستم و چيزايي كه توشه فكر نميكنم! 5. يه مدت بود كه ميدونستم چه خبره! ميدونستم امروز تلفنم زنگ ميخوره ديگه. پيش دستي كردم. حسم راست مي گفت. 6. آدما واقعا با مزهن. يه مشكل به نظرشون خيلي بزرگه. يه مشكل بزرگتر كه ميبينن قبلي رو راحت هضم/حل ميكنن! 7. فك كردم شايد چون فكر ميكنم بقيه نميدونن كه من ميدونم، هنوز باور نكردم كه چي شده و نميخوام باور كنم. 8. يه دورهي امداد هلال احمر ميرفتم. استادش ميگفت رويارويي با مصيبت چند مرحله داره... يكيشون انكار بود. 9. هميشه ذهنم نسبت به اين موضوع خيلي راحت و ريلكس عكسالعمل نشون داده. ولي هيچ وقت اينقدر نزديك نبود. فك ميكردم اين بار ديگه بشكنه و زورش نرسه! 10. شايد الآن من تو مرحلهي انكارم. ولي فك نكنم. بيشتر از اين حرفا آرومه رفتارم! انكار نميكنم. پذيرفتم! شايد فقط نميدونم چطوري بايد رفتار كنم!! 11. يه عده دارن فكر ميكنن چطوري به من خبر بدن. منم به روي خودم نميارم كه ميدونم. حس ميكنم اين تلاش ميتونه جزئي از پروسهي آرامش يافتنشون باشه. به نظرم بذارم همينطوري درگير من باشن بهتره. كمتر ياد خودشون ميوفتن و غصه ميخورن! البته نميدونم اينم مهمه كه تهش "من چي ميشم؟!" يا نه! 12. اومدم اينجا اين همه حرف زدم، كه يه عدهاي بدونن كه من ميدونم. شايد از اين حالت فوق آروم خارج شدم و به حالت طبيعي ساير آدميان رسيدم! " آدما من ميدونم :) " اميدوارم روحش در آرامش باشه. براي ساير عزيزانم هم آرزوي آرامش دارم 2-4-1-5-3-9-8-10-11-6-7-12 خداي را سپاس 15 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ یه وقتایی هس در مقابل بعضی کارای ناشایست ادما سکوت میکنم نه اینکه ندونم منظور طرف چیه کوتاه میام و بخاطر دوستی چیزی نمیگم :icon_razz: اما اونا فک میکنن بنده هالو هستم امیدوارم بتونم طوری برخورد کنم که این فکر رو نکنن، عقلم بیشتر از تو نباشه مطمئن باش کمترم نیس 6 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۱ چرا روزها تا وقتی که هستن می خواییم که زودتر تموم بشن و گذشته بشن و خاطره بشن و..... اما.... وقتی که رفتن وقتی که گذشته شدن وقتی که خاطره شدن و تو بایگانی ذهنمون جا خوش کردن... دل تنگشون می شیم ....حسرت به دل شون می شیم ....می ریم سراغ صندوقچه خاطراتمون و دونه دونه .... اااا ....وای یادش به خیر..... نمی خوام بگم یادآوری خاطره ها بده ها ...نه منظورم قدردانی بیشتر از حال ....از حالی که حالا که توش هستیم قدرشو نمی دونیم و بعد که رفت حسرت می خوریم که چرا و چرا و چرا.... به امید امروزهای بی افسوس دیروز و فرداهای بی حسرت از امروز.....ایام به کامتان خوش و خرم و.... بی حسرت 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده