hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ ای کاش تو زندگی جزو آدمهایی نباشم که بعد مرگم ،شده حتی یک نفر از نبودنم حتی برای چند لحظه کوتاه ،خوشحال بشه برای ظلمی که در حقش کردم.... حقم هست اگر بدی در حق کسی کرده باشم ،از روزهای عمرم کم شه.... برای رسیدن به این آرزو چه راه طولانی و صعب العبوری در پیش خواهم داشت....باید ظلم و ببینم و اعتراض نکنم....باید بغض رو فرو ببرم و دم نزنم....اما نه.... این اون راهه نمیتونه باشه..... خودش بهمون یاد داده که از حق خودمون دفاع کنیم و خیلی چیزهای دیگه..... امشب هم تموم میشه و امشب ها هم .... من راهم رو از بیراهه ها پیدا میکنم...... این دِین من به موجودیت من هست.... 17 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ گاهی باید بایستی...بعضی موقع ها باید به عقب برگردی تا بتونی با سرعت بیشتری راهتو دنبال کنی...حالا شاید این از نظر بقیه یه چی دیگه معنی شه...ولی حداقل کاری رو میکنی که دلت ارومه 11 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ 2012/12/12 چه روز گندی بودددددددددددددددددددددددددد 6 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ دلم گرفته ...تا کی باید اینجوری باشه :-( 5 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ گوشامو ميگيرم تا نشنوم صداي كسايي رو که چیزایی رو زمزمه میکنن که روزی 100 بار به خاطر اونا خودمو لعنت میکنم 8 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ هیچی بدتر از این نمیشه که حرفهایی که دوست نداری رو میشنوی و حرفهایی که دوست داری رو نمیشنوی:164: حاضرم هرکاری رو بکنم فقط زمان برگرده به 6 7 سال پیش... :164: 10 لینک به دیدگاه
adamak-h 733 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ حس گلفروش سر چهارراهیو دارم که هیچ کدوم از گلاشو نتونسته بفروشه حس مریضیو دارم که توی آخرین داروخونه ی شهرم داروشو گیر نیاورده 6 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ هرچند وقت یک بار می رم تو مود بی خاصیت بودن !! الان هم دقیقا دچارش شدم!! به هرچیزی فکر میکنم جز پایان نامم ! حاضرم واسه هرچیزی وقت بزارم جز پایان نامم ! آدم بــــــــــــــــــــاش 6 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ شقایق تو پروفایلش نوشته دیگه نمیاد، چه ناراحت کننده. نواندیشان با یاد شقایق برای من عجین شده. 5 لینک به دیدگاه
lie 2101 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ اینقدر مخم تعطیل شده که.... خواستم به مامانم یه چیز بگم یادم رفت نشستم یک ساعت فکر میکردم میخواستم چی بگم ! : بگم مامان دیروز خیلی بهم خوش گذشت؟.. نه این نبود.. از میز دست نخورده مون تو کافه سپیدگاه بگم؟.. نه اینم نبود.. از... از.... از..... چی بود خدایا...؟ اوه... تازه یادم اومد! میخواستم بگم مامان چای میخوری برم بریزم؟! :sorry: 12 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ بعضـــی وقتـــــــــا .... بعضـــــــــی حرفـــا ، به جـــــــای اینکه از دهنت گفتــــــه بشه ..... از چشمـــــــــــات بیرون میــــــــــــزنه !! این حرفــــا باید شنونـــــده داشته باشــــــه وگــــــرنه میــــــزارن به پای آلودگــی هــوا ، نمــــره بد میان ترم ، بحث با خواهر یا برادرت و .... !! هیچکسی به جــــز اون مخاطب خـــــاص این حرفارو نمیشنـــــوه و نمیفهمـــه !! با تـــــوام ( مخاطب خـــــــاص ) !! حرفــــــای من شنونده نــــداره ، کجـــایی پس بی معـــــــــرفت ؟!؟! 15 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ تو مواقع سخت زندگی می شه دور و بری ها رو شناخت . . . درست همون زمان . . . تنهات می زارن . . . درست همون موقع که باید باشن و سکوت نکنن . . . ساکت می شن و تو خیلی شیک به روی خودت نیار که بهت برخورده . . . 19 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ حیف که اهل تلافی نیستم ... حیف که زود یادم میره ... حیف که زیادی دل رحمم ... وگرنه ... ! 8 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ دلم برات تنگ شده، خیلی تنگ شده، نزدیک 5ساله که ندیدمت. بابابزرگ گلم خیلی دلم برات تنگ شده. امروز با بچه ها فیلم روز پدر سال 85 رو دوباره دیدیم، دیدی که همه چقدر چشماشون اشکی شد؟ کاش هنوزم بودی. بودی و میدیدی که هممون چقدر بزرگتر شدیم، چند نفر به جمعمون اضافه شده، ... . کاش حداقل بیای به خوابم، میخوام دوباره ببینمت 11 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ یه مدته خیلی دلم می خواد برم! کجا رو نمی دونم اما یه حسی همش وادارم می کنه فکر کنم به رفتن...رفتن با دست خالی،خالیِ خالی... یعنی بالاخره من یه روز آروم می شم؟!!به اون آرامشی که دنبالشم می رسم؟! جایی که می رم فقط باید یه ویژگی داشته باشه....آدم هاش بوی ناب آدم بدن... کاش الان وقت طرحم بود،اونوقت راحت می تونستم برم! این مدت همش این جمله تو ذهنم تکرار می شه : مرگ به هنگام، یعنی مرگی پر از حسرت و رویا و آرزو...بی رویا مردن،یعنی تنهای تنها مردن... حس می کنم باید در این موقعیت بمیرم و برم یه موقعیت دیگه...هرچند که تا حالا چند باری تونستم بمیرم فقط یکی دوتا گروه دیگه مونده که اگه تو اونا هم کارامو سر و سامون بدم راحت می تونم برم...خدایا به امید تو... 10 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ خدا جووووووونم چه بارونی داره میاد. عاشقتم ینی. پس زودتر واسم برفم بفرست:hapydancsmil: 9 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ در آغـــوش تو یا خـــدا میشـوم یا خـــدایی می کنـم ..... 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده